8ê Adarê - Yeketiya Jinan

دلیلا چیا —

وقتی از 8 مارس بحث به میان می‌آید، اولین نکته‌ای که به ذهن هر انسانی به ویژه یک زن خطور می‌نماید، این است که 129 تن از الهه‌گانِ راه آزادی را به بند آتش می‌کشند. تاریخی که توسط ذهنیت مردسالار و مستبد نوشته شده است دیگر قادر به انکار این زنان نامدار که مُهر خویش را بر صفحات تاریخ زده‌ و نام‌شان با الفبایی زرین در آن درج شده است، نیست. مبارزات‌شان نتایج پربار و پرثمری را برای مبارزان و انقلابیون به میراث گذاشت. همچنین حیاتی نوین را نوید داد که بر اثر مبارزه‌ای بی‌امان تحقق می‌یافت. 8 مارس نیز ثمره‌ی این مقاومت و مبارزه بر علیه ستم جنسیتی و استبدادی بود که در طول تاریخ در همه‌ی سرزمین‌ها بر زنان تحمیل شده بود. روزی سرشار از شور و شوق زندگی و آزادگی. مبارزات زنان شاید از قدیم تا به حال نتوانسته به صورتی منسجم و هماهنگ به یک سازماندهی جهانی دست یابد اما علی‌رغم همه‌ی کمی و کاستی و پراکندگی نیز توانسته است در جای جای این کره‌ی خاکی از خود رشادت و قهرمانی‌های بسیار برجای گذارد. چه سازماندهی شده و چه نشده بر حقوق پایمال شده خود واقف بوده و در صورت کسب کوچکترین امکان و فرصت جهت احقاق آن دست به تلاش و مبارزه زده است. مقاومت و یا قیام 8 مارس بر علیه استبداد در آمریکا نیز گویای همین واقعیت است. در این راه بدیل‌ها داده و از خودگذشتگی‌ها کرده‌اند. و بدون شک نتایج این مبارزه در آزادی و رهایی بی‌نهایت و کامل زنان و مردان از بند جنسیت‌گرایی و مردسالاری متبلور خواهد شد.

این روز به یک روز نمادینی مبدل گشته که همه‌ی زنان با تکیه بر ارزش و میراث آن مبارزات و سازماندهی‌ خویش را در آتیه تعیین و روش‌های مبارزه را مشخص سازند. برگزاری گردهمایی، نشست، جلسه، حتی کنفرانس و…، همچنین جشن گرفتن این روز فرصت و امکان خوبی برای ارزیابی و نقد فعالیت‌های زنان در سراسر جهان می‌باشد. همچنین فرصت خوبی برای دور هم بودن زنان، اعلان همسبتگی، همفکری و یکدلی است. پلاتفرمی گرم و صمیمی برای بررسی کمی و کاستی‌های مبارزاتی و مکان نقد و خودانتقادی جهت اعلان آمادگی بهتر و انجام دادن فعالیت‌های بیشتر، بیان افکار، نظر و پیشنهادات مختلف و متفاوت نیز هست. روز یاد کردن دوباره‌ی سوگند با تمام زنان و آزادی‌خواهانی‌ست که در راه آزادی و رهایی جوامع و بویژه زنان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند و نمی‌کنند. درک محتوا و مفهوم این روز برای هر انسانی حائز اهمیت است. صرفا روزی نمادین نیست که با جشن گرفتن و هدیه دادن و شیرینی خوردن و… بتوان دین خود را به آن ادا کرد. روز ارتقاءدادن مبارزه و بسط‌ دهی سازماندهی در راستای آزادی است.

البته در بیشتر کشورها توسط دولت‌مردان و سران سعی در تحریف محتوای 8 مارس شده است. چرا که مستبدین همیشه از متحدشدن زنان در هراس بوده و برای جلوگیری از این مهم نیز به هر ترفندی متوسل شده‌اند. در بیشتر کشورهای عربی و بویژه ایران چنین اتفاقی افتاده است. رژیم دل‌خوشی از همسبتگی و همفکری زنان ندارد. زیرا این اتحاد برای تخت سلطنت و اقتدارشان به مثابه یک تهدید بالقوه محسوب می‌شود. هر چقدر این نیرو قوی باشد و همسبتگی خود را بیشتر کند همان قدر موجب ایجاد شکاف در زیربنای فرادستی و قدرت‌طلبی می‌گردد. زیرا قدرت سرچشمه‌ی اصلی بردگی‌ می‌باشد. اگر در مکانی قدرت بیشتر باشد بدون شک بردگی بیشتر و آزادی کمتر خواهد بود.

بارها شاهد بوده‌ایم که نیروهای نظامی جمهوری اسلامی به گروه‌های برگزارکننده مراسم 8 مارس یورش برده، آنان را مورد ضرب و شتم قرار داده، حتی زندانی کرده و شکنجه داده است. چنانکه به هیچ اصل، مبدا و پرنسیبی اعتقاد و پایبند نبوده و برای هیچ حق و حقوقی احترام قائل نباشند. البته قابل توجه است که مراسمات 8 مارس به نحوی مشروع و واقعی در ایران اجازه‌ی برگزاری ندارند. چنانکه این روز به عنوان روز مادر و ولادت دختر پیامبر فاطمه نامگذاری شده و «اگر که» مراسمی هم ترتیب داده شود به این بهانه خواهد بود.

این در حالی‌ست که بیش از نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دهند. اما از کوچکترین حق و حقوق طبیعی زنان نیز خبری نیست. از سوی جمهوری اسلامی ایران و اوامر آن این حقوق روزانه به هزار شکل و شیوه پایمال می‌گردد. هویت آزادی‌خواه و مطالبات آنان سرکوب و تحت فشار شدید نظام هستند. حتی برای روزی که خودشان نامگذاری کرده‌اند نیز احترام و ارزشی قائل نیستند. نه از زنی که مادر باشد و نه از سایر زنان حمایتی به عمل آورده و از آنها مراقبت می‌کنند (البته از ذهنیت موجود چنین انتظاری نیز عبث و مضحک می‌باشد). نه تنها فرصت و امکانی جهت رشد و بالندگی استعدادهای زنان فراهم نمی‌کند بلکه امکاناتی که خود زنان در طی مبارزات طولانی هم کسب کرده‌اند را از آنان سلب می‌نماید. این چهر‌ه‌ی واقعی جمهوری اسلامی ایران است که در برروی هرگونه تغییری در خود بسته است.

رهاورد انقلاب برای زنان که از جان و دل در راستای به ثمر رسیدن آن مایه گذاشته بودند به جز حجاب اجباری، اعدام، سنگسار، خشونت، تجاوز، انکار، قتل‌عام فرهنگی و فیزیکی، هویت‌زدایی، فحشا، بیکاری، فقر، اعتیاد، زندان و شکنجه و… چیز دیگری نبود. از سویی از قداست مادر و مادرشدن دم می‌زنند و از طرفی دیگر نارواترین اَعمال را بر علیه همین «مادر» اِعمال می‌کنند. خاطرنشان می‌کنیم که همه‌ی اینها برای تخلیه و به تحلیل بردن پتانسیل تحول‌خواه زنان انجام می‌گیرند. زیرا از نیرو و اتحاد زنان ایرانی در هراسند که موجبات انقلاب و تغییراتی اساسی در طول تاریخ ایران‌زمین را فراهم آورده‌‌اند(هرچند خودشان یا به حاشیه رانده شده‌ و یا انکار شده‌اند). فریبکاری، دماگوژی و استثمار حرفه‌ی اقتدارطلبان و جاه‌طلبان ایرانی‌ست. برای همین زنان ایرانی بایستی بیش از پیش در سیاق مبارزاتی خود دقت لازم، ابتکار عمل، خلاقیت، گسست بی‌پایان، مبارزه‌ای رادیکال و همه‌جانبه و نتیجه‌بخش را مبنا بگیرند. همچنین با تکیه بر پرنسیب‌های ایدئولوژی رهایی زنان به سازماندهی در سراسر ایران دست زنند. محدود و محصور ماندن در شهرهای بزرگ و بویژه تهران و مرکزی‌ـ‌پایتخی‌ماندن جنبش و فعالان زن نمی‌تواند نتیجه‌ای جز شکست با خویش به میان آورد. هکذا در گذشته شاهد چنین نتایج اسفباری بوده‌ایم.

برای همین جهت جبران همه‌ی کمی و کاستی‌ها، وقت‌تلف کردن‌ها، ازدست دادن فرصت‌های بیشمار در گذشته، تکرار اشتباهات گذشته و… 8 مارس امسال بهانه و فرصت خوبی‌ برای ما زنان محسوب می‌گردد. بر مبنای خط‌ مشی آزادی‌خواهی و مساوات‌طلبی می‌توانیم مبارزه را ارتقاء داده و بستر زندگی‌ای آزاد و دموکراتیک را محیا سازیم. بیایید دوباره سوگند یاد کنیم به کسانی که در راه آزادی و دموکراسی جان‌شان را از دست دادند و جهت رسیدن به جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک از هیچ تلاشی دریغ نورزیدند که تا تحقق آزادی از پای نخواهیم نشست.