جنبش دانشجویی از گروه ٥٣ نفر تا انقلاب زن‌زندگی‌آزادی ، ضرورت‌ها و وظایف

جنبش دانشجویی ، تاریخچەای کوتاه

در تاریخ معاصر ایران جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی و دگرگونی‌های بنیادین دارای تأثیر و اهمیتی خاص بودە و همین امر آن جنبش را هموارە در کانون توجه‌‌ی جامعە قرار دادە است . تأسیس دانشگاه تهران در ١٣١٣ نقطە عطف تشکیل جنبش‌های دانشجویی در ایران بود ، علیرغم فضای سرکوب شدیدی کە در دورەی پهلوی اول حاکم بود اما نخستین اعتراض دانشجویی در ١٣١٥ شکل گرفت . پس از سرنگونی پهلوی اول و بازتر شدن فضای سیاسی در ایران تشکلات دانشجویی نیز شکل گرفتند . در فاصلەی سالهای ١٣٢٠ تا ١٣٣٢ جنبش دانشجویی سهم بسزایی در آگاهی بخشی در سطح جامعە داشت و بە کانون مباحث روشنفکری و اجتماعی مبدل شدە بود . جامعەی دانشجویی ایران اگر چە در آن سالها نوپا بود اما نقشی تعیین کنندە در مسائل سیاسی و اجتماعی ایفا می‌کرد . با کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ و سرکوب دگراندیشان ، دور تازەای از خفقان و سکوت آغاز گشتە بود . در شرایطی کە بیم سرکوب فضای عمومی جامعە را فراگرفتە بود ، جنبش دانشجویی در شکستن فضای بیم و نا امیدی و همچنین دور تازەای از مقاومت و مبارزە نقشی اساسی را ایفا نمود . در ١٦ آذر ١٣٣٢ در اعتراض بە عادی سازی روابط با بریتانیا و همچنین اعتراض بە سفر رئیس جمهوری وقت آمریکا ، نیکسون اعتراضات جنبش دانشجویی فصل جدیدی از مبارزات را ورق زد . پویایی جنبش دانشجویی ، چیرگی دولت کودتا را بە چالش کشید و روزنەهای نو برای مبارزە را گشود . پس از جانباختن احمد قندچی ، مهدی شریعت رضوی و مصطفی بزرگ‌نیا دورە تازەای از جنبش دانشجویی آغاز گشت ، این جنبش بیش از پیش اهمیت و مؤثر بودن خود در تاریخ معاصر ایران را نمایان ساخت . در مبارزات و تحولات جوامع ایران در عصر پهلوی دوم جنبش دانشجویی همچنان یکی از کانون های اساسی مبارزات بود و بسیاری از مبارزان و فعالان سیاسی برخاستە از بستر مبارزات دانشجویی بودند . البتە باید بە این امر نیز اشارە نمود کە جنبش دانشجویی جنبشی صرف دانشجویی و سیاسی نبود بلکە در رابطەای ارگانیک با جامعە و همەی اقشار آن بود و همچنین در جهت‌دهی بە مسیر مبارزات اجتماعی و سیاسی و آگاهی بخشی بە آن نقش بسزایی داشت . در اواخر دهەی ٤٠ و دهەی ٥٠ این جنبش بە بستری برای مبارزات چریکی علیه ستم شاهی مبدل گشت و این روند تا سرنگونی آن ادامە داشت .

در دورەی جمهوری اسلامی نیز این جنبش فراز و نشیب‌های زیادی را طی نمودە است و از دید زمامداران مستبد جمهوری اسلامی این جنبش هموارە بە عنوان تهدیدی بالقوە شناسایی شدە است . پس از انقلاب خلقها در ١٣٥٧ ، جنبش‌ دانشجویی از همان اوان کار با تهاجمات گستردەای مواجه گشت . از سویی جمهوری اسلامی با جذب افرادی متعصب و کج اندیش جریانی انحرافی بە نام دانشجویان پیرو خط خمینی پدید آورد کە هم در سرکوب جنبش دانشجویی راستین و هم در گسست ارتباط ارگانیک جامعە با جنبش دانشجویی نقشی مخرب را ایفا نمود . از دگر سو مستقل نبودن این جنبش از احزاب سیاسی و نبود تاکتیکی مؤثر در مواجهه با سرکوب شدید حکومت نوپای جمهوری اسلامی ، این جنبش دچار خسران‌های بزرگی نمود . پس از سرکوب‌های گستردە کە در دانشگاه‌ها تحت لوای انقلاب فرهنگی انجام می‌گرفت ، جنبش دانشجویی نیز دورەای از فترت و سکون را سپری نمود . سرانجام در دهەی هفتاد جنبش دانشجویی بار دیگر پا گرفت و مطالبات اجتماعی را بار دیگر در سطح دانشگاه‌ها و فضای عمومی مطرح نمود . اگرچە جناح حکومتی اصلاحات در پی بهرەبرداری و سواستفادە از آن بود اما پس از حوادث کوی دانشگاه در ١٨ تیر ١٣٧٨ بار دگر فاصلە و زاویەی مشخص این جنبش و مطالبات آن با اصلاح‌طلبی قلابی دولتی هویدا گشت . دهەی ‌هشتاد نیز برای این جنبش دهەای پر تلاطم بود و با مسائل متعددی همچون شروع پولی‌سازی آموزش و جنبش سبز  مواجه گشت . با شروع دهەی٩٠ کە می‌توان آن را دهەی مشروعیت‌زدایی کامل از جمهوری اسلامی نام نهاد ، جنبش دانشجویی کە البتە جنبشی یک رنگ و یک بعدی نیست در این فرایند نقش اساسی را ایفا نمود ، شعار ” اصلاح‌طلب ، اصول‌گرا دیگە تمومە ماجرا ” کە از دل این جنبش برخاست حاکی از پیشاهنگی آن برای جامعە است . نقش دانشجویان در اعتراضات و جنبش‌های سیاسی-اجتماعی تا پایان دهەی نود بسیار ملموس و مشهود بود . سرانجام و در آغاز دهەی جدید شمسی کە یکی از بی‌نظیرترین جنبش‌های اجتماعی و سیاسی ایران یعنی ” انقلاب ژن‌ژیان‌ئازادی ” در آن بە وقوع پیوست دانشجویان و جنبش‌شان نقشی اساسی را ایفا نمودند . در این انقلاب عظیم دانشگاه ها یکی از نخستین کانون‌های آن بودند و در مرحلە نخست آن کە با اعتراضات ١٠٠ روزە در خیابان‌ها آغاز گشت دانشگاه‌ها فعال‌ترین بخش آن بودند .

ضرورت‌های جنبش :

علیرغم اهمیت تاریخی و کنونی جنبش‌ دانشجویی در تاریخ و تحولات ایران اما نقدها و آسیب‌های واردە بر آن ضرورت گام‌هایی عملی در مرحلە کنونی را فراهم می‌کند .

  • مهمترین موردی کە جنبش‌های دانشجویی در موقعیت کنونی باید بر آن تمرکز داشتە باشند فراگیر نمودن مکانی و زمانی جنبش دانشجویی است ، بە این معنی کە جنبش بە چند دانشگاه در ایران ( عموما دانشگاه‌های سراسری و مرکزی ) محدود نماند و از لحاظ زمانی نیز تابع واکنش بە رویداد‌های عمومی سطح جامعە در زمانی خاص  نشود . در کلیت خود جنبش دانشجویی نباید تابعی صرف بماند بلکە باید همچون موتور محرک سایر جنبش‌های اجتماعی در ایران عمل کند .
  • پس از سرکوب‌‌های جمهوری اسلامی گسستی نسبی بین جوامع ایران و جنبش دانشجویی بە وجود آمد کە در نتیجەی آن جنبش دانشجویی بە جنبشی محدود در داخل دیوارهای دانشگاه مبدل گشت . اگرچە این گسست در انقلاب “زن‌زندگی‌آزادی” تا حدودی ترمیم شد اما هنوز بە طور کامل رفع نشدە است . 
  • یکی اساسی‌ترین ضرورت‌ها و بە نوعی وظایف این است کە جنبش دانشجویی فراهم نمودن تبادل آرا و اندیشەهای روشنگرانە در فضای عمومی جامعە است .
  • یکی دیگر از ضرورت ها در مرحلەی کنونی مبارزە با ناامیدی و منفعل ماندن جوامع در انتظار برای مداخلات خارجی است . جنبش دانشجویی باید منادی مبارزات دمکراتیک مردمی باشد .

وظایف :

اگرچە تمیز نمودن ضرورت‌ها از وظایف کار آسانی نیست اما اموری وجود دارد کە دارای گستردگی عملی بیشتری از ضرورت‌های کنونی هستند .

١ – مهمترین وظیفەی جنبش دانشجویی گفتمان سازی دموکراتیک در سطح ایران است . جنبش دانشجویی باید گفتمان دمکراتیک جهت دمکراتیزاسیون در ایران را توسعە بخشد و در مقابل ضد جنبش‌های فاشیستی کە مبتنی بر سیاست‌های تک هویتی هستند قد علم کند و همچنین در برابر جریاناتی مانند اسلام سیاسی و سایر جنبش‌های ضد دمکراتیک و افراطی موضعی روشن اتخاذ کند . منظور از گفتمان دمکراتیک ، گفتمانی است کە در آن تنوعات و هویت‌های التقاطی در آن بتوانند خود را ابراز و پروژەای سیاسی بر مبنای آن را مطرح کنند .

٢- یکی دیگر از وظایف جنبش را می‌توان گذار از پارادایم های علمی کنونی خصوصا در حوزە علوم انسانی دانست کە بر مبنای پوزیتویسم و ناسیونالیسم روش‌شناسانە و همچنین انضباط رشگانی استوار است . پارادیم کنونی خصوصا در حوزە علوم انسانی نیروی معناشناختی از آن را سلب نمودە و عملا آن را از درک شرایط کنونی ناتوان ساختە است . کوتاه سخن اینکە از پارادایم کنونی دانشی رهایی بخش کە در حل بحران‌ها یاریگر باشد حصول نمی‌گردد .

٣ – جنبش دانشجویی چە از لحاظ علمی و روشنفکری و چە از لحاظ عملی باید بە قسمی لاینفک از جنبش‌های اکولوژیکی مبدل گردد .

٤ – احیای علوم انسانی در جامعە و آگاهی‌بخشی در مورد اهمیت آن از وظایف اساسی جنبش دانشجویی ایران است ، زیرا بدون آگاهی از اهمیت علوم انسانی دستیابی بە جامعەای دمکراتیک و دانشی رهایی‌بخش ممکن نیست .

در پایان باید اشارە نمود کە علیرغم همەی فراز و نشیب‌های طی شدە جنبش دانشجویی کە هم‌سو با فراز و نشیب‌های تاریخی ایران است ، این جنبش کە در کانون آن جوانان قرار دارند دارای اهمیت ویژە برای آیندە است و عملا یکی از مهمترین عامل‌ها در مبارزات دمکراتیک جوامع می‌باشد .

مطالب مرتبط