زیلان وژین – ریاست مشترک پژاک

پیش از هر چیزی لازم است زندان را صرفا به محبوس نمودن یک فرد در یک فضای بسته محدود ننماییم. زیرا گاهی یک اتاق، یک روستا، شهر و یا یک سرزمین می‌تواند به یک زندان تبدیل گردد. می‌توان این واقعیت را در نمود کوردستان مشاهده کرد که سال‌هاست تحت استیلای قدرت‌های منطقه قرار دارد. زمانی که روح و ذهن قادر نباشد به شکل موجود خود را ابراز نماید و جامعه‌ای فاقد توان زیستن بر پایه‌ی حقیقت، فرهنگ و زبان خود باشد، در حقیقت مصداق یک زندان است. اگر به شرایط کنونی کوردستان بنگریم خواهیم دید تمامی جغرافیای کوردستان و جامعه‌ی آن توسط دشمنان استعمارگر به یک زندان مبدل گشته که دورتادور آن با پایگاه‌های نظامی محصور شده است. هر چیزی تحت نام کورد و کوردستان ممنوع گشته و هر وجب از خاک آن مورد اشغال و استعمار قرار گرفته است. هدف دشمنان همواره این بوده هر مکان زیستی را برای کوردها به بندگاهی تبدیل نماید و تعریف زندان در کوردستان و برای کوردها بسیار متفاوت از سایر خلق‌ها است. گاهی بزرگترین زندان برای افکار و آرا ایجاد می‌گردند. در واقع یکی از دلایل ایجاد گشتن زندان‌ها افکار و اندیشه‌های متفاوت است. با نظری بر تاریخ خواهیم دید بسیاری از افرادی که اندیشه‌ای متفاوت از نظام داشته‌اند در زندان‌ها محبوس گشته‌اند. زمانی که افکار آزاد باشد بی‌گمان دیوار و حصارها نمی‌توانند مانعی در برابر آن باشند.

هم اکنون در همه‌ی زندان‌های ایران و ترکیه افراد بسیاری که مخالف نظام‌های موجود بوده و آن را به نقد کشیده‌اند، قرار می‌گیرند و بیشترین آمار زندانیان کوردها هستند. کوردستان به‌دلیل مستعمره بودن همواره کانون مبارزه و تقابل با سیستم دولتی بوده و شخصیت‌های سیاسی، روشنفکران و مبارزین آن همواره توسط  دولت زندانی و با احکام سنگینی مجازات شده‌‌اند. متاسفانه رویکرد دولت‌ها در مورد کوردها همواره تبعیض‌آمیز و غیرعادلانه  بوده و تمامی قوانین و حقوق انسانی زیرپا نهاده می‌شود.

 

در تاریخ به وفور مشاهده شده دولت‌ها و حکومت‌های استبدادی زندان‌ها را جهت ایجاد ترس، ارعاب، شکست اراده و تسلیم نمودن تاسیس کرده‌اند. هم اکنون در زندان‌های شهرهای شرق و شمال کوردستان صدها زندانی سیاسی کورد وجود دارد که به دلیل اعتراض به کلیت سیستم موجود و نقد آن زندانی گشته و در شرایط ناگوار و دشواری قرار دارند. دولت‌های استعمارگر کوردستان، زندان‌ها را به مکان به تسلیمیت واداشتن کوردها تبدیل و به‌صورت سامانمند انواع شکنجه‌های روحی و جسمی را بر زندانیان اعمال می‌کنند. علاوه بر زندان‌های عمومی، زندان‌های ویژه‌ای تاسیس گشته‌اند که دارای کاربست ویژه و شکنجه‌گاه محسوب می‌گردند. قراردادن زندانیان سیاسی و عادی در یک بند شیوه‌ای از جنگ روانی علیه زندانیان محسوب می‌گردد و اعتبار و شخصیت آنان در چنین اماکنی زیر سوال برده می‌شود.

 

دولت‌های اشغالگر کوردستان هیچ‌گاه خواهان دادن عنوان سیاسی به زندانیان نبوده و تحت عناوینی همچون تروریست، تجزیه‌طلب و شرور و ده‌ها کلیدواژه دیگر شناسانده می‌شوند تا بر جنایات و سیاست‌های ضدانسانی خود سرپوش گذارند و به‌گونه‌ای وانمود نمایند که گویی هیچ زندانی سیاسی وجود ندارد. دولت ایران به شیوه‌ای آشکار چنین رویکردی اتخاذ نموده است. زیرا این حکومت همواره از آگاهی و سیاسی بودن جامعه هراس داشته که چنین جامعه‌ای بی‌گمان روزی در برابر ستم قیام خواهد نمود. این رژیم  به‌طور آشکار کوردستان را مورد محاصره و میلیتاریسم قرار داده‌ و به موازات آن پیشاهنگان و رهبران جامعه را در زندان‌ها نگه‌داری می‌کند.  رژیم ایران جهت پاکسازی سازمان‌ها و احزاب مخالف خود همواره تلاش نموده اعضای آن را پاکسازی نماید. در بسیاری مواقع سال‌های طولانی بدون صدورحکمی، زندانیان را در حالت بلاتکلیفی قرار می‌دهند که این نیز یکی از روش‌های رایج جنگ روانی علیه زندانی است. به عبارتی زندان یکی از مکان‌های اصلی جنگ ویژه‌ی رژیم در برابر مخالفین است.

 

زندان‌ در کوردستان کارکردهای دیگری برای دشمن دارد. استحاله، قتل‌عام و نابودی تنها بخشی از اهداف دولت‌ها در زندان است. از سویی نسل‌کشی فرهنگی و سیاسی و از سوی دیگر نسل‌کشی فیزیکی در زندان‌ها صورت می‌گیرد. زندان جایگاه سرکوب افکار و اندیشه‌های زندانی است. در تاریخ زندان‌های ایران، مواضع مبارزان و انقلابیون همواره مقاومت و عدم تسلیمیت بوده و زندان را به عرصه‌ی تقابل و ایستادگی در برابر سیستم فرادست تبدیل نموده‌اند. در زندان‌ها عملیات‌های تاریخی بسیاری صورت گرفته است. زندان‌های ایران و ترکیه در این مورد شناخته شده است. زندان‌های آمد نمونه‌ی بارزی در این مورد است. در این زندان انقلابیونی همچون مظلوم دوغان و کمال پیر و صدها مبارز دیگر با روزه‌ی مرگ سیستم هولناک زندان‌های ترکیه را به چالش کشیده و صفحه‌ی نوینی در مبارزات خلق کورد گشودند.

در ترکیه چنین زندان‌هایی بسیارند اما زندان امرالی کاملا متفاوت است. در این زندان رهبر خلق کورد، رهبر آپو 21 سال است در شرایطی که دنیا نظیر آن را ندیده نگه‌داری می‌شود. زندان امرالی در یک جزیره با هوای نمناک قرار دارد بنابراین دارای شرایط بسیار طاقت‌فرسایی است و هوای مرطوب  آن در درازمدت تاثیرات مخربی بر جسم و روح زندانی می‌گذارد. علاوه براین رفت و آمد به این جزیره ممنوع و همانند منطقه‌ای نظامی تعریف گشته است.

 

رهبر آپو در یک اتاق کوچک قرار دارد که تنها در آن اتاق محل نشستن و خواب وجود دارد. ساختمان‌های بسیاری برای صدها نظامی آنجا ساخته شده و زندانبانان نیز در این جزیره سکونت دارند. در این جا تنها نظامیان و گاردهای زندان قرار دارند. امرالی که زمانی زیباترین مکان برای زندگی بوده با برقراری چنین سیستمی به یکی از دشوارترین مکان برای زندگی مبدل گشته است. رهبر آپو نخستین کسی بوده که به مدت طولانی در این زندان قادر به مقاومت بوده است. این زندان نمونه‌ی یک مکان سیستماتیک شکنجه روحی از سوی دولت است. این سیستم، مکان انزوای مطلق است و هیچ ارتباطی با دنیای خارج وجود ندارد. رهبری به‌طور 24 ساعته از طریق دوربین‌های مداربسته تحت کنترل قرار دارد و تمامی حرکات و زندگی وی تحت نظارت قرار دارد. هر حرکت وی از سوی دایره‌‌ی جنگ ویژه‌ی دولت مورد بازرسی قرار می‌گیرد. رهبری خارج از تمامی قواعد حقوقی، قانونی و انسانی در امرالی قرار دارد. رهبری در این مورد می‌گوید:” تا زمانی که سیسمی که مرا به اینجا آورد را درک نکردم نتوانستم به تنهایی این مکانی که در آن قرار دارم، معنا دهم”. در این زندان سخن گفتن از زندگی دشوار است. زیرا سیستم آن شیوه‌ای برای کشتن تدریجی انسان و شکنجه‌ای بی‌امان است. رهبری می‌گوید: “در مکانی همچون تابوت زندگی کردن و نفس کشیدن بسیار سخت است.” هیچ نهادی این زندان را تحت نظارت قرار نمی‌دهد. گویا (سی.پی.تی) سازمان منع شکنجه، می‌بایست نظاره‌گر اعمال این زندان باشد اما متاسفانه جز مرکز جنگ ویژه‌ای که زندان امرالی تحت کنترل آن قرار دارد، هیچ نظارتی براین مکان وجود ندارد. سازمان منع شکنجه تاکنون تمامی گزارشاتی که به دست آنان رسیده را مورد رسیدگی قرار نداده‌ و موضعی بر اساس حقایق موجود در این زندان اتخاذ ننموده است. چنین شرایطی خود نشان‌دهنده‌ی سیاست‌های پلید و ایزولاسیون مطلق علیه رهبری است. زمانی که موضوع، کورد و رهبر آپو باشد تمامی قوانین و نُرم‌های حقوقی انسان‌ها و زندانیان نادیده گرفته می‌شود.

 

رهبری، زندان امرالی را همانند سیستم جهانی شکنجه نام برده و می‌گوید: “سیستم امرالی از سوی سه قدرت تحت نظارت قرار دارد، آمریکا، اروپا و ترکیه. بنابراین نمی‌توان سیستم امرالی را خارج از سیستم سرمایه‌داری جهانی محسوب نمود.” هر چند هر دولت-ملتی در توطئه‌ی علیه رهبری نقش داشته‌اند. رهبری خود این نیروها و نقش آنان در توطئه‌ی بین‌المللی را آشکار ساخت و اهداف پشت‌پرده‌ی آن را مورد تحلیل قرار داد.  دشمنان خلق کورد همواره به شیوه‌ای توطئه‌گرایانه با کوردها برخورد نموده‌اند و بیش از همه رهبران و پیشاهنگان کوردها مورد هدف قرار گرفته‌، کشته و اعدام شده‌اند و بار دیگر خواستند با زندانی نمودن رهبر آپو تاریخ را تکرار نمایند. رهبری در این مورد می‌گوید: ” من همانند سایر رهبران کورد نبودم و حقیقت رهبریت من متفاوت است.” دشمن با آگاهی از این واقعیت و با اسارت رهبر آپو، اسارت خلق کورد و نابودی آن را هدف قرار داد. یکی از اهداف دیگر این بود با دستگیری رهبری، خلق کورد را بار دیگر از یک نسل‌کشی دیگر گذرانده و جنبش آپوئی را نابود کنند و همان رویکردی که در برابر عصیان‌های صورت گرفته‌ی کوردها داشتند علیه جنبش آپویی نیز اتخاذ کنند اما آشکار است که نتوانستند به این اهداف شوم دست یابند.

 

اگرسیستم شکنجه‌ای که در امرالی وجود دارد را به‌طور صحیح درک نکنیم، نمی‌توانیم هدف دشمن از اسارت مطلق رهبری را نیز درک نماییم. کوردها صدها سال است که مبارزه و مقاومت نموده‌اند و هزینه‌های بسیاری در این راه پرداخته‌اند و در پایان هر قیامی با قتل‌عام و سرکوب مواجه شده‌اند. کوردها در بسیاری از جنگ‌های منطقه حضور داشته‌اند و در نهایت بدون هیچ دستاورد ماندگاری با تبعید، فرودستی و اشغال روبه‌رو گشته‌اند. چنین اوضاعی در جامعه‌ی کورد ناامیدی، بی‌ارادگی و خستگی ایجاد نموده بود. اما با ظهور رهبری این دیدگاه‌ها و شرایط تغییر نمود. تفاوت رهبری با سایرین موجب شد تا دشمن نیز با رهبر آپو رفتاری متفاوت از سایر رهبران داشته باشد.

 

در زندانی همچون امرالی نه تنها اسارت بلکه هر گونه شیوه‌ی جنگ ویژه و شکنجه برقرار است. مقاومت بی‌نظیر در زندان امرالی و بیداری تاریخی خلق کورد، هراسی در دل دشمن افکند و وجود رهبری را همچون خطری برای قدرت خود تلقی نمود. این احساس خطر موجب شد نه تنها دریک بخش از کوردستان بلکه در هر جایی که نام کورد و کوردستان وجود دارد به شیوه‌ای ناانسانی به دستاوردهای مادی و معنوی آنان حمله کند. دشمنان خلق کورد با این سیاست‌ها خواستند کوردها را از اهداف رسیدن به حیات و سرزمینی آزاد دور ساخته و منفعل سازند. رهبری در مقابل سیستم سرمایه‌داری و دولت-ملت، پارادایمی نو نه تنها به خلق کورد بلکه به خلق‌های منطقه و جهان ارائه داد که مناسب‌ترین گزینه جهت گذر از آشوب و نظام بحران‌زای دولتی است.

آشکار است سیستم کاپیتالیسم رهبری و پارادایم آن را بزرگترین خطر در برابر منافع و بقای خود می‌بینند. این سیستم تمامی حوزه‌های زیستی را در راستای مصالح خود مورد استفاده قرار می‌دهد. رهبری این رویکرد را به روشی تاریخی، اجتماعی و سیاسی مورد تحلیل و بازتفسیر قرار داد و برای چاره‌یابی وضعیت نابسامان منطقه، مدل ملت‌دموکراتیک را به عنوان آلترناتیو ارائه نمود. البته اهداف ایزولاسیون مطلق چند بُعدی است و رهبری خود این قضیه را بهتر و عمیق‌تر مورد واکاوی قرار داده است. در واقع جنگی چند لایه علیه کوردها صورت می‌گیرد. تمامی تلاش‌های دشمن این بوده رهبری را همانند یک گروگان در زندان گرفته و جنبش آزادی‌خواهی  کورد، پ.ک.ک را از میان بردارد. رهبری در این‌باره می‌گوید: هدف نیروهای توطئه‌گر از دستگیری من تعمیق جنگ میان کورد و ترک و تحت کنترل قرار دادن ترکیه و خاورمیانه بر اساس خواسته‌های خود و بازترسیم نقشەی منطقه است.

پروژه‌های رهبری که تنها راه برون‌رفت از اوضاع بحرانی کنونی است موجب هشیاری خلق کورد و سایر خلق‌ها‌ی فرودست منطقه گشت. بنابراین تمامی تلاش‌ها این بود با ایزولاسیون و تشدید فشارها علیه رهبری، مانعی در برابر اجرایی گشتن این پروژه‌ها گردد. زیرا همه نیک می‌دانند رهبر آپو نمود هستی و اراده‌ی یک خلق است. اسارت وی به معنای اسارت یک خلق است. سیاستی که در امرالی اتخاذ می‌شود را نمی‌توان از سیاست‌های اعمال شده علیه خلق کورد تفکیک نمود. رهبر آپو در مورد سیستم شکنجه‌ی امرالی می‌گوید: ” امرالی، سیستم نسل‌کشی است و مرگ من در اینجا مرگ کوردهاست.”

تاسیس حکومت آ.ک.پ مترادف با آغاز جنگ ویژه‌ بر ضد کوردها است و در سال‌های اخیر به اتفاق م.ه.پ حملات فاشیستی خود علیه رهبری و کوردها و جنبش آزادی‌خواهی را شدت بیشتری بخشیدند. رهبری همچنین در مورد موضع خود در امرالی می‌گوید:” بزرگترین جنگ و صلح در امرالی صورت می‌گیرد.” در واقع در امرالی مبارزه‌ی همه جانبه‌ی موجودیت یک خلق در جریان است. تمامی تلاش‌های وی در شرایط بسیار دشوار امرالی  جهت برقراری صلح میان ترکها و کوردها و آزادی خلق کورد از یوغ ستم واستعمار بوده است.

 

رهبری برای ایجاد جامعه‌ای آزاد و برابر همواره دارای پروژه و افکار نوینی است. وی تاریخ کوردها را از بعد فلسفی و علمی مورد بازخوانی قرار داد تا بار دیگر تاریخ تکرار نگردد. رهبری در تمامی دفاعیات خود نه به عنوان یک شخص بلکه به عنوان یک خلق از خود دفاع نموده است. وی جهت حل مسئله‌ی کورد به شیوه‌ای شفاف و چندبعدی راهکارهایی به دولت ارائه داده است و جهت نیل به این رهیافت مبارزه و فعالیتی بی‌امان نموده و با وجودی که در شرایط طاقت‌فرسای زندان امرالی که کانون جنگ روانی دشمن محسوب می‌گردد هیچ‌گاه از مبارزه و رسالت تاریخی خود در برابر خلق کورد کوتاهی ننموده است. رهبری مبارزات و ارائه پارادایمی نو در زندان امرالی را همچون میلاد سوم خود تعریف نموده است. پارادایمی که مسیر حیاتی نو به جامعه‌ی بشری نشان داد و امروزه علی‌رغم تمامی هجمه‌های اشغالگری، در کوردستان اجرایی می‌گردد.

رهبری تمامی نقشه‌ها و اهدافی که دشمن با ایزولاسیون طرح‌ریزی نموده بود را با ایستار، مبارزه و مقاومت خود تهی نمود و امرالی به جایگاه پیشبرد رهیافت مسئله‌ی کورد و جایگزین سیستم گلوبال سرمایه‌داری مبدل گشت. رهبر آپو سیستم سرمایه‌داری را با تمامی ضمایم آن مورد تحلیل قرار داد و از آن گذر نمود. تنها زمانی می توان به شیوه‌ای صحیح در برابر سیستم دولتی و سرمایه‌دار مبارزه نمود که پارادایم رهبری که بر سه رکن جامعه‌ی دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زن استوار است را به خوبی درک نماییم. دشمن سعی کرد امرالی را به مکان عقب‌نشینی از مبارزه و انصراف از افکار و اعتقادات تبدیل کند اما رهبر آپو آن را به عرصه‌ی مقاومتی بی‌نظیر و پیروزی بر تاریکی متحول ساخت.

 

منبع: آلترناتیو شماره ۸۳