تحلیل سیاسی پژاک
در روزهای گذشته در تجمعاتی در تبریز و اورمیه بر اثر تحریکات برخی جریانهای پشتپرده، شعارهایی تحریککننده علیه همدیگر از طرف کردها و ترکها سرداده شدند. بدوا باید گفت چنین رخدادهای واگرایانهای که در یکی دوسال اخیر تکرار شده، هم در تضاد با همزیستی صدها سالهی ملتها بوده و هم با روحیه و اندیشهی سیاسی سالهای اخیر که در شعارهای همگرایانه دوره خیزشهای انقلاب ژن، ژیان، آزادی نمود یافت، میباشد. این وقایع اثبات کرده که همیشه عوامل و عناصری مخرب از حاکمیت در این واگراییها دست دارند. فارغ از اینکه آغازگر این رویدادها چه کسانی و یا جریاناتی هستند، بدون اینکه خود را به دست جریان ملیگرایی بسپاریم، باید هشیارانه و با احساس مسئولیت به این پرسش بنیادین بپردازیم که این وقایع به کدام جریان سیاسی خدمت میکند و چه عواقبی در زمینه ایجاد اختلافات میان ملیتها به دنبال میآورد؟
خلقهای کُرد و ترک صدها سال است که در سرزمینهایی مشترک در کنار هم زندگی بسرمیبرند. امروزه نیز ایجاد پایههای یک حیات آزاد و انسانی و معاصر و لایق انسان بودن – فارغ از ملیت- بین آنها صرفا با توسل به شیوههای یک حیات مشترک در چارچوب همزیستی مسالمتآمیز ممکن میگردد. خاورمیانه با برآمدن مدل دولت- ملت در قریب دویست سال گذشته دچار تفرقه و دوبهمزنی میان خلقها شده است. این مقطع تاریخی معاصر اثبات کرده که برجستهساختن امیال ملیپرستانه جز جنگ و خونریزی و ویرانی ثمرهای نداشته. اگر راهکارهای سیاسی ملیپرستانه بر ریشههای فاشیستی رویانده شود، همه راهها را به جنگ و خصومت مداوم و بینتیجه ختم میکند. در این سیر نیز همه خلقها متضرر شده و آسیبهای جبرانناپذیر میبینند. هر «پیروزی» در این مسیر تنها یک «پیروزی پیروس» است که هزینهی آن قطعا از دستاوردش بارها بیشتر است. این امر تنها برای کردها و ترکها مصداق ندارد. موردی است که برای سرتاسر کشوری همچون ایران صدق مینماید.
در ایران نیز تاکنون حاکمیت در سدههای بیست و بیستویکم همیشه کوشیده که با ایجاد خصومت میان خلقها، بهرهبرداری سیاسی کرده و با برقراری سلطه مرکز، کُردها، ترکها، بلوچها و سایر ملیتها را در یک حالت همیشگی اختلاف و ستیزگی نگهدارد. توسل به رهیافتهایی که حیات صدها ساله ملیتها را بر هم بزند، همیشه بخشی از سیاست کلی نظامهای حاکم ایران و جریانهای وابسته به دول خارجی متخاصم بوده است.
از جمله ملیتها و خلقهایی که در ایران صدها سال در کنار هم اشتراکاتی خلقنموده و تا به امروز بر ساختارهای فرهنگی بنیادین خود تکیه کردهاند، ملیتهای کُرد و ترکها هستند. تاریخ نشان داد که هرگاه این دو خلق در یک سیر همگرایانه و اتحاد اجتماعی و دادوستد فرهنگی بسر بردهاند، آرامش اجتماعی به آنها رو کرده و توانستهاند از ناهمواریهای سیاسی هم گذار صورت دهند و در دوران اختلافات ساختگی دچار خسرانها و ضررهایی گردیدهاند که تأثیراتی تاریخی برجای گذاشته است. امروز که ایران بر اثر سیاستهای جامعهستیز حاکمیت جمهوری اسلامی دچار بحرانهای عدیده و ویرانگر شده، نیاز بنیادین، اتحاد و همبستگی ملیتها است که بیش از پیش به یک نیاز مشترک میان کُردها و ترکها مبدل شده. متأسفانه این اتحاد و همگرایی که حاصل انقلاب ژن، ژیان، آزادی است به مذاق حاکمیت و برخی عناصر مزدور خارج و کمپرادور خوش نیامده است. موضع قدرت کنونی از انسجام اجتماعی و فرهنگی و سیاسی این دو خلق تاریخی و ریشهدار هراس دارد لذا میکوشد که همانند دهههای گذشته اختلافاتی ساختگی و بیهوده میان آنها ایجاد کند تا سلطه مرکزی خویش را مداوم سازد.
اندیشهها و فلسفه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حزبمان پژاک مبتنی بر رهیافتهایی بیبدیل است که با توجه به سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک، بنا را بر حیات آزاد و دمکراتیک میگذارد و به ایجاد مرزهای اجتماعی و جغرافیایی میان ملیتها نمیاندیشد. هیچگاه سیاستی را پیشه نمیکند که متکی بر رویکردهای مخرب «یک فرهنگ، یک ملت، یک پرچم، یک تاریخ و …» باشد و به آزادی و خوشبختی ملیتها و خلقها آسیب بزند. به هیچ جریان سیاسی و سلطهگری نیز اجازه نمیدهد که با تحریکات ملیپرستانه و فاشیستی دور از رویکردهای میهندوستانه مسالمتآمیز، حیات دمکراتیک خلقها را لگدمال نماید. به همین دلیل پژاک مخالف تجمعاتی است که در آن حیات همگرایانه و دمکراتیک خلقهای کُرد و ترک لطمه ببیند. تنها مسیر نیک، صحیح و آزاد ممکن نیز، گرایش دمکراتیک و پذیرش خلقها از سوی یکدیگر است. اختلاف میان خلقها تنها آب به آسیاب سلطه مرکزی دولت- ملت ایرانی میریزد. لذا همگرایی و اتحاد سیاسی – دمکراتیک، راه صحیح رهایی کُرد و ترک از یوغ ستم است
پژاک نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه بنا را بر ساختاری اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میگذارد که در ساختارهای سیاسی دمکراتیک، همزیستی مسالمتآمیز تقویت گردد اگرنه نه در ایران و نه در خاورمیانه هیچیک از اختلافات سیاسی و جنگها و تفرقهها ختم به خیر نخواهد شد. نباید اجازه داد که حاکمیتهای دولت- ملتهای سلطهگر ما را به سلطه همیشگی خویش با رویه دامنزدن به اختلافات میان خلقها، عادت دهند. خرق این عادتهای مضر تنها با رویکردهای اجتماعی و سیاسی همگرایانه ممکن میگردد. هرگاه خلقهای کُرد و ترک در کنار هم در آرامش و صفای اجتماعی بسر بردهاند، یک دوره حیات فرهنگی دمکراتیک را رقم زدهاند. بنابراین پژاک مخالف دامنزدن به تضادهای ساختگی و اختلافات برساخته دست حاکمیتها و جریانهای کمپرادور است که در سرنوشت طبیعی ملیتها دخالت منفی میکنند.
سردادن شعارهای ضددمکراتیک در تجمعاتی از کُردها و ترکها در شهرهای تبریز و اورمیه به هیچوجه توجیه سیاسی ندارد و به هر دو خلق آسیب خواهد زد. برای خلقهای همسایه که دارای جغرافیا و وطنی مشترک هستند راهی جز زیستن دمکراتیک در عین حفظ ارزشهای فرهنگی هر خلق نیست. ارزشهایی که نباید اجازه داد حاکمیت و مزدوران خارجی از آن ابزار و دستاویزی برای بهرهبرداری سیاسی بسازند.
پژاک معتقد به رهیافتهای دمکراتیک خارج از تحمیل هرگونه گرایشها و تمایلات مضر ولو در حد سردادن برخی شعارها است. اندیشهها و برنامههای حزبمان متکی بر سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک است که به خواست سیاسی همه خلقها احترام میگذارد و به آن جایگاه والا میدهد. بنابراین بعنوان جنبش آزادیخواهی کُرد رهیافت دمکراتیک را در راستای خدمت به همه خلقها برگزیده و نه تنها خلقکُرد در ایران و شرق کردستان بلکه پشت ملیتهای داخل ایران را خالی نخواهد کرد. پس به اندازهای که ستم از ناحیه دولت- ملت مرکزی ایران را تقبیح میکند، با تشدید و تحریک اختلافات میان ملیتها، خاصه کُرد و ترک مخالف است و برای تحقق ساختارهای سیاسی و فرهنگی دمکراتیک میان این دو خلق مبارزه میکند. تحقق این ساختار که تنها راه کسب آزادی و دمکراسی برای دورنگهداشتن خلقها از جنگ و خونریزی است، صرفا با ایجاد برادری /خواهری میان آنها ممکن میگردد و به این امر اعتقاد راسخ و عمیق داریم. پس باور داریم که همگرایی میان کُرد و ترک یکی از ارزشمندیهای سیاسی و دمکراتیک حزبمان است و آن را برای همه خلقها ملیتها به ارمغان میآوریم.