شهید ویان سوران آتشی كه امید را نوید داد
روزرین كمانگر — شب بود و خاموش؛ دلها یخ زده بودند آن آههایی که برمیخواستند از نهاد، دگر سرما را...
روزرین كمانگر — شب بود و خاموش؛ دلها یخ زده بودند آن آههایی که برمیخواستند از نهاد، دگر سرما را...
هاوین آرمین — زنی که الهه مقدس وآغازگر زندگی طبیعی بود آفریدگار بود اما چه افسوس که بسیار دردناک...
رۆزەرین شاهۆ — کرمانشان شاری شیرینم”، نمیدانم هنگامیکه قدیسان تو را به این نام میخواندند، اوضاع امروزت را پیشبینی...
هیوا آرگش بمان، ای صبورتر از سرزمینم … ای لحظهی آوار در سكوت میان سطرهای شعر بمان ای نانوشته...
به شهيد برفین چلچهمه هنوز کم سن و سال بودی که درد و کورد بودن را به خوبی درک...