بیستون مختاری
بە نام خلقی کە بە پا خاست؛ خلقی کە سالها از فقدان یک جریان پیشاهنگ و عملگرا و برخودار از فلسفەی مبارزاتی و مقاومتی در کُما بسر میبرد. آنروزها جامعە، برخواستن از زیر آوارِ شكست، تمرین و ممارست در مشاركت سیاسی و اجتماعی، خودشناسی و گام نهادن در راستای هویت ملی و اقدام به نهادینگی و ساختارمندی سیاسی و اجتماعی را طلب مینمود، میبایست وارد فاز علمی مبارزه شده و موفق به تدوین برنامه و استراتژی بلندمدت میشد باید نیروی كلیتگرایانهی دفاعی و ایمنی را دوباره بیدار کردە و توان خوددفاعی جامعه از لحاظ فرهنگی را سازماندهی میکرد. از همه مهمتر توان نهادینگی در میان جامعه بود کە باید به شدت تقویت میگشت. جامعه باید به این درك نائل میآمد كه خود از دستاوردهایش دفاع نماید و انتظار، تنها ره به بیهودگی میبُرد شرایط بە وجود آمدە و منظومەهای فکری موجود بە نیازهای مترقی جامعە در آن برهەی زمان سبب گردید تا جستجویی تازە و البتە دگرگونە جهت گذار از وضعیت موجود از سوی آحاد جامعە صورت پذیرد.
و اما زمان آغاز شدن این جستجو، توطئەی بینالمللی ۱٥ فوریە بر علیە رهبر آپــــو و اسارت فیزیکی ایشان بود در این برهە از زمان بود کە خلق آزادیخواه کورد و همچنین آزاداندیشان دیگر خلقها در ایران، حلقەای از جانهای گرانبها را گرداگرد ارادەی پولادین سیاسی خود، کە همانا در شخصیت رهبر آپـــــو تبلور یافتە بود، بە وجود آوردند ارادەای از جنس مقاومت و پیروزی کە ورود بە مرحلەای نوین از پویایی سیاسی و سازمانی در روژهلات کوردستان را نویدبخش بودخیزشی همگانی کە در تمام جغرافیای ایران و روژهلات کوردستان بعنوان جنبشی نوین، ریشە دواندە و در کمترین زمان ممکن بە مترقیترین گفتمان سیاسی – ایدئولوژیک با افقهای پرفروغ بدل گشت
پس از آنکە رهبر آپو بە ترکیە تحویل دادە شد، خلق کورد و آزادیخواهان در سرتاسر جهان بە منظور محکومیت این عمل وقیحانە دست بە قیامی عظیم زدە و آن را بە اوج خود رساندند جرقەهای آغازین صیانت از رهبری آزاد در روژهلات و ایران، با تشکیل رئاکسیون اعتراضی خودجوش کە در تاریخِ پس از انقلاب خلقهای ایران در سال ٥۷ بیمثال مینمود، در اعلام پایبندی بە رهبر آپو، در روز پنجشنبە ۲۹ بهمن ۱۳۷۷ در تهران از مقابل دانشگاە این شهر شروع و بە سفارت رژیم فاشیست ترکیە ختم گردید. این اعلام حضور در این روزهای آتی بە شهرهای کوردستان از جملە، سنە، اورمیە، ماکو، مریوان، مهاباد، بوکان، سلماس، سقز، پاوه، کامیاران، کرماشان، پیرانشار و سردشت کشیدە شد در این میان رژیم اشغالگر حاکم بر ایران کە انتظار این عکسالعمل خودجوش و عظیم از سوی مردم آزادیخواە را نداشت و بە نحوی غافلگیر شدە بود، بە ناچار دست بە خشونت ددمنشانە زدە و با تمام تجهیزات ممکن بە خروش خلق حملەور شد.در سلماس و اورمیە و سنه و مهاباد چندین نفر شهید و دستگیر شدند چماق بە دستان رژیم در روز ۲۹ بهمن با نقض حریم دانشگاە سنە، آنجا را بە خون کشیدە تا اینکە این سرهلدانها در سوم اسفند ۱۳۷۷ به اوج خود رسید و توسط دیکتاتوری حاکم در خون نشست
اینچنین بود کە هویت سیاسی خلق کورد در روژهلات کوردستان دوبارە احیا شدە و با نمود شعار “یک جامعە یک رهبر” وارد عمل شددیگر رنگ و بوی مترقیترین گفتمان ایدئولوژیک خاورمیانە، بە روژهلات و ایران رسیدە و این نقطەی پایانی بود بر سیاست مزدورسازی، استحالەی فرهنگی و سرخوردگی تحمیلی از سوی رژیم اشغالگر ایران.
رهبریت انسان ترقیخواە روحی تازە را در کالبد مبارزە و مقاومت مشروع خلق انقلابی دمیدە و همبستگی ملی در هر چهار بخش از کوردستان را محقق نمود در آن روزها خلق قهرمان روژهلات با فدا نمودن جان نزدیک بە ۳۰ انسان آزادە، وفاداری خود نسبت بە رهبری آزاد را بە اثبات رساندە و مسیرهای رسیدن بە جامعەای آزاد کە رهبری ترسیم کردە بود را هموار نمودند سوم اسفند جدا از آنکە بازگشت سیاست خیابان بە جامعە بود، همزمان پیامی بە ناسیونالیسم ایرانی، سردمداران و منادیان پروژهی دولت – ملت در ایران نیز بود زیرا همین تاریخ در سالهای دورتر، روز كودتای رضاخان و رسیدن او به وزارت دفاع و خیز او برای رسیدن به قدرت، سركوب هویتها و بنیانگذاری دولت – ملت در ایران بود مضمون این پیام بدینگونە بود کە پروژهی سركوب و انكار هویت، هرگز در روژهلات و ایران به موفقیت دست نیافته و نخواهد یافت و مقاومت خلقها در برابر پروژهی دولت – ملت همچنان نیرومندانه پیش میرود
چندی بعد و در سال ۲۰۰۰، رهبر آپــــو با انتشار پیامی بر تاسیس حزب برای بخشهای کوردستان تاکید نمود و در کنفرانس خاورمیانه تصمیم بر آن شد کە برای هر بخش، حزبی سیاسی تشكیل شود در نهایت پس از زحمات فراون و موفقیت در سختیهای پیشرو، روند نهادینگی جنبش در روژهلات کوردستان به ثمر نشست و با ابتكار عمل و تلاشهای مردمی و مشاركت فعالانهی خلقی در سال ۲۰۰۴، حزب حیات آزاد کوردستان(پژاک) تاسیس شد پس از این مهم نیز، رهبرآپو در بخشی از کتاب مانیفیست تمدن دمکراتیک جلد پنجم در اینباره چنین مینویسد “کوردها در ایران، به سبب دستگیر شدن من و آغاز مرحلهی امرالی به ماتم ملی عمیقی نشستند. بسیاری از آنان اعلام همبستگی نمودە، بە یاری شتافته و کسانی در طی رئاکسیونهای اعتراضیای که برگزار نمودند، شهید شدند و با تاسیس حزب حیات آزاد کوردستان [پژاک]، این رویکرد و موضعگیری خویش را نهادینه نمودند”
حزب حیات آزاد کوردستان با خیل عظیم مبارزانی که در راه دفاع ذاتی دارد و شهدای بسیاری که در این راه تقدیم نموده است، برای خلق همچنان سرچشمەی امیدی سرزنده و پرنشاط است. گام پیشروندهی این حزب و کودار، چونان آتشی هموارە شعلهور در دامنهها و قلههای بلند زاگروس در طول تاریخ برای تمام ایران و منطقه همچنان پروتو افشان و گرمابخش خواهد بود اکنون دیگر با پیشاهنگی پژاک تأثیرات فلسفه، ذهنیت، روشنگری و انسانسازی آپویی در روژهلات کوردستان به مرحلهای رسیده که فراتر از مرحلهی بیداری خلقی، خیزش خلقی را تحقق میبخشد. گذار از مرحلهی بیداری به خیزش، نتیجهی مبارزات عملی گریلا و سازماندهیهای پژاک در کنار رنجهای خلقمان است بدونشک، تأثیرگذاریها غالبا بصورت تأثیرگذاری ذهنیتی – فلسفی است. یک فکر بزرگ ملتی را بیدار میکند و این عادت تاریخ است در این میان رهبری سالهاست کە در برابر شکنجە و انزوای شدید در زندان امرالی مقاومت میکند و همزمان نیز راە را بر آزادی تمامی خلقهای تحت ستم میگشاید
همچنان کە میدانیم وظیفەی صیانت از آرمانهای رهبریت انسانیت ترقیخواە با شعار “هیچکس نمیتواند خورشیدمان را بیفروغ سازد”، در زمان خود انسانهایی آزادە را بە حلقەای از آتش تبدیل نمود ما نیز در این مرحله از صیانت، باید با سرمشق و مبنا قرار دادن ایدئولوژی رهائی زنان، در راه احیای جامعهای دمکراتیک و اکولوژیک، به ارتقای مبارزاتمان بپردازیم. این مهم لازمهی صیانت از تمامی ارزشهای جامعهی اخلاقی – سیاسیست. این ارزشها طی سال گذشته توسط رژیم اشغالگر ایران در کالبد زنان، آماج حملات شدید ایدئولوژیک قرار گرفته و نه تنها جسم و جنسیتشان، بلکه تمامی هویت تاریخی، سیاسی، اجتماعی آن را با تهدید نابودی و نسلکشی رو در رو گردانید. این وضعیت جامعه را به سیر قهقرائی جانکاه کشانده و نقاب از چهرهی زشت چنین نا-زندگیای انداخته و این بر همگان عیان گشته که مردان نیز بخش بزرگی از قربانیان و مغدوران ذهنیت جنسیتگرائی مردسالارانه هستند. وجدان و اخلاق جامعه بایستی بیش از این به انتقال سنگینی هزینهی این نظام و ساختار ضد انسانیاش بر کودکان، که تمامی زندگی و آیندهی جامعه در افق دیدگان آنها نهفته است، اجازه ندهند که به تباهی کشیده شود
بیگمان تنها از طریق سازماندهیهای ذاتی خویش میتوانیم تمامی نقشەهای دشمنان را نقش بر آب کردە و از دستاوردهایمان صیانت به عمل آوریم. چرا کە دمکراتیزاسیون، آزادی، برابری و برادری بهمنزلهی مطالبات خلقها، تمامی مسایل را چارهیابی خواهد نمود و مرحلهای را رقم خواهد زد که خلقها خود آیندهی آزاد و دموکراتیک خویش را خواهند ساخت باید خواستار این بود که بر مبنای سازماندهی ذاتی پروژهی حیات دموکراتیک و آزاد، که برابری و برادری با دیگر خلقها را اساس کار قرار میدهد، به منزلهی آلترناتیو عملی گردد متوجه این مورد باشیم که مسیر چارهیابی نه از واشنگتن، پاریس، لندن و مسکو، بلکه از کوردستان، خوزستان، بلوچستان و آذربایجان میگذرد. کسی مخالف داد و ستدهای دیپلماتیک نیست و کسی هم مخالف تغییر رادیکال وضعیت کنونی نیست، اما رویگردانی از مردم و نگاه ملتمسانه به آمریکا و سیاست بر مبنای بحرانآفرینی و بحرانسازی، چیزی جز اپورتونیسم سیاسی نیست و نخواهد بود
جان کلام اینکە روز سوم اسفند سال ۷۷ نقطە عطف مبارزات ملت کورد میباشد صیانت از رهبری در روژهلات کوردستان نشان از اجماع نظر حول یکپارچگی و کلیت موجودیت فرهنگی و اجتماعی کوردها دارد اینک سرنوشت کوردها در هر چهار بخش بە گونەای در هم تنیدە شدە کە هیچ یک از نیروهای استعمارگر منطقهای و جهانی، و مزدوران داخلی قادر نخواهند بود تا خللی در این پیوند مستحکم ایجاد کنند رهبری کە از متن جوامع کوردستان برخواست، گامهای عملی و نظری بسیاری را در بە تجسد بخشیدن بە دغدغە و آرمان یک ملت جهت بودن، شدن و هستی داشتن برداشتە است این روز، روز واکنش یک ملت بە وضعیت تجسدیافتەی درایت و عقلانیت همگانی خویش است کە در یک رهبر آزاده نمود یافتە است