مظلوم هفت تن
گام دوم انقلاب یا به عبارتی دیگر گسترش و نفوذ سیطرهی حاکمیتی رژیم ولایت مطلقهفقیه در سطح منطقه و فرامنطقه از اهداف اصلی رژیم است و آن را نه تنها هدفی جهت پیاده کردن و نهادینه گردانیدن معیارهای ارزشی خویش میداند بلکه بهعنوان مشخصهی اصلی وکاراکتر و شناسهی خویش دانسته و با این کاراکتر خود را به جهانیان میشناساند. رژیم با این مشخصه معنا مییابد و بیگمان گارانتی و ضمانت استقرار و استمرار حاکمیتیاش را براین مبنا قرار میدهد. گام دوم انقلاب یا به تعبیر آنها ایجاد تمدن نوین اسلامی و یا جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ و… در واقع یعنی گسترش منطقهای و فرامنطقهای بر اساس پیاده کردن و نهادینه گردانیدن نحوهی زندگی فردی و اجتماعی، شیوهی مدیریت و حکمرانی، فرهنگسازی و تحول بنیادین که در قالب تمدنسازی مطرح میگردد. بیگمان این مسائل بر اساس سیاستهای ضدبشری رژیم بهصورت ملحق سازی، انتگراسیون و ذوب کردن، آسیمیلاسیون و با نگرش و برخوردهای جهادی بر اساس فتح کردن و برخورد بهدست آوردن غنائم با مسائل صورت میگردد. این مسئله حکایتی فرا راهبردی و در واقع حیاتی برای رژیم دارد که امروزه نیز یکی از مسائل اصلی و بهتر است بگوییم اصلیترین موضوع مورد مناقشه و منازعه جهانیان با رژیم است. این موضوع یعنی گام دوم انقلاب، ماهیتاً موضوع جدیدی نیست، یعنی مسئلهای نیست که رژیم بخواهد شروع کند بلکه همانطور که ذکر کردم ارتباطی ماهوی با رژیم دارد و شناسه و کاراکتر نظام است. رژیم از بدو سوار شدن بر اریکهی قدرت تا به امروز به اشکال مختلف جهت رسیدن به این مقصود تلاش بیوقفه نموده است. دزدیدن ثمرهی انقلاب مردمی و استحاله آن به ضد انقلاب اسلامی ایران، سیاستهای ضدانسانی و ضداجتماعی بر اساس نابودی فیزیکی و فرهنگی، بینش و نگرش راه قدس از کربلا میگذرد ، نفوذ و سیطرهی میدانی رژیم در چارچوب هلال شیعه و تلاش جهت استقرارحاکمیتی بر مبنای بدرشیعه – حاکمیت جهانی بر اساس شیعهی صفوی و اقدامات گوناگونی که به اشکال مختلف ایدئولوژیک، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و امنیتی و … در منطقه و فرامنطقه انجام میدهد، در همین راستا صورت میگیرند. اما میزان موفقیت رژیم در این مورد مسئلهای است که نیازمند بررسی و تحلیلی جداگانه است. هرچند رژیم جهت برگزاری گسترده و باشکوه انتخابات تلاش فراوانی انجام داد اما بنابه دلایل مختلف تیرش به سنگ خورد و مردم با هشیاری و خوانش درست مسائل و ایستاری تاریخی جوابی دندانشکن به رژیم دادند. حاکمیت جهت ترغیب مردم به مشارکت در انتخابات و افزایش میزان مشارکت، همهی راههای نرم و سخت را بکار گرفت و تمامی تیرهای ترکشیاش را استفاده کرد. مسائل دینی- مذهبی و ملی را جهت موثر واقع شدن بکار بردند. حتی عاجزانه از آنان که میانهای با رژیم ندارند اما در ایران زندگی میکنند التماس کردند که مشارکت نموده و البته در عمل نیز جهت باشکوه نشان دادن این نمایش، تلاش وافری انجام دادند. اما با تمام این ترفندها به نتیجه نرسیدند! به جرات میتوان گفت که این انتخابات یکی از ضعیفترین انتخابات چهل سالهی رژیم بوده است. حال اگر این مسئله را بر مبنای گام دوم انقلاب و خواستها و آمال و اهداف آن، در نظر بگیریم میزان تاثیرگذاریاش بیشتر هویدا میگردد. گام دوم انقلاب که کاراکتر اصلی نظام بر اساس نهادینه شدن منطقهای و فرامنطقهای است نیازمند پشتیبانی جانانه داخلی میباشد. این حمایت و پشتیبانی شرط اصلی موفقیت در آن است. حال با این نتیجه انتخابات و برخورد هوشمندانه و تاریخی مردم با حاکمیت یعنی مشارکت حداقلی و حتی تحریم کردن، میتوان گفت که نظام سیر نزولی پیدا کرده و به جایی رسیدن به اهداف مشخص شده در گام دوم انقلاب و گسترش دچار فرسایش و اضمحلال شده است؛ یعنی این انتخابات برای رژیم زنگ خطر را به صدا درآورده است.
عملکرد چهل سالهی رژیم، مردم ایران را به ستوه آورده است. تا حدی که مردم به هر بهانهای قیام میکنند و انزجار خود را از حاکمیت ابراز میدارند. وضعیت کنونی زندگی مردم به گونهای شده است که مردم ازاین زندگی بیشتر از مرگ میترسند! ازاینرو علیرغم شرایط خفقان و کشت وکشتار رژیم در مواجهه با مردم، بازهم مردم بدون هیچ تردیدی با بذل جانشان در مقابل ظلم و ستم رژیم سینه سپر میکنند. البته تبعات سیاست و عملکردهای مخرب رژیم در منطقه و فرامنطقه کمتر از داخل ایران نیست و رژیم را با جهانیان در حالت تقابل و حتی منازعه (جنگ) قرار داده است. یعنی در این نقطه زمانی رژیم با این واقعیات داخلی و خارجی روبرو است و پس از کشته شدن قاسم سلیمانی و ابوالمهدی مهندس و ساقط کردن هواپیمای مسافربری اکراینی و قتل انسانهای بیگناه، بیشتر و بیشتر در تنگنای داخلی و خارجی قرار گرفته است. با این شرایط و وضعیتی که رژیم در آن قرار دارد، انتخابات و انجام گسترده و شکوهمند آن برای رژیم بسیار مهم و حیاتی است. یکی از اهداف رژیم، ایجاد مشروعیت و روابودگی است که استفادهی ابزاری داخلی، منطقهای و فرامنطقهای را دارد که با واقعیت انجام شده در انتخابات دستاورد چندانی ندارد. یکی دیگر از اهداف رژیم که برایش بسیار مهم است مسئلهی یکدستسازی مجلس است که در چارچوب یکدستسازی نظام (کلیت دولت و حاکمیت) صورت میگیرد، رژیم در حالتی لرزان و بیاستقرار قرار دارد. وضعیت داخلی و خارجی ناشی از ذهنیت و سیاست رژیم بر علیه نظام میباشد. نظام جهت رویارویی با این مسائل و ایجاد استقرار و استمرار حاکمیت خویش دست به یکدستسازی نظام زده است. عزل و نصبها، تعیین و ترفیعات انجام شده در چینش مهرههای کلیدی در نهادهای قضایی، سیاسی، نظامی و امنیتی و … گویای این حقیقت است. حال با هدف یکدستسازی مجلس و از طریق مجلس یکدست با فشار بر کابینه دولت، دریکدستسازی کل نظام تلاش میکنند. از اینرو این انتخابات خصوصاً در این مقطع زمانی برای نظام حائز اهمیت است.
در پاسخ به این سوال که آیا انتخابات ایران را از بحرانهای داخلی و خارج خواهد رهانید و برای فهم بهتر این موضوع باید بحرانها و علت وجودی آنها را دریابیم. رژیم ایران مردم را در داخل، منطقه و فرامنطقه با مشکل و بحران روبهرو نمودخ و تبعاتی که ناشی از این وضعیت است، سرچشمه از خود نظام میباشد. میتوان گفت رژیم حاکم بر ایران ماهیتی بحرانزا دارد چرا که جهت تکتیپ ساختن انسانها و جوامع بر مبنای قالبهای خود ساخته، با مسائل برخورد میکند که این مسئله تنها مسئلهای برخوردی نیست بلکه ناشی از اندیشه و بینشی ایدئولوژیک – فلسفیک عمیق است. از اینرو با طبیعت انسانها و جوامع تضاد هویتی و موجودیتی پیدا خواهد کرد و ازآنجا که رژیم بر نگاه و عملکرد خویش با مسائل اصرار میورزد، روزانه ایجاد بحران و افزایش بحرانها موضوعیت وجودی مییابند. از اینرو سرچشمهی بحرانهای داخلی و خارجی که رژیم با آنها روبهروست، در واقع خود رژیم است و راه حل این مسائل و کاهش بحرانها ایجاد تحولی بنیادین در نظام بر مبنای تحول دموکراتیک ذهنیتی و عملکردی است که با مشارکت مستقیم مردم در تعیین سرنوشت خویش بر مبنای اندیشه، تصمیمگیری و مدیریت اجرایی و دموکراتیک کردن قانون اساسی میسر میگردد. با این اوصاف این مسائل با این انتخابات به نتیجه نخواهند رسید چراکه اولا رژیم با حفظ محتوا و شاکله خویش اعتقادی به انتخابات ندارد و تنها جهت خالی نبودن عریضه آن را انجام میدهد. دوم اینکه رژیم، انتخابات را جهت استفادهی ابزاری برای کسب مشروعیت، روابودگی و نمایش قدرت به کار میبرد و سوم با بیان این مختصر در مقولهی بحران و سرچشمهی بحران و واقعیت حادث شده در انتخابات میتوان گفت رژیم با این انتخابات نمیتواند خود را از بحرانهای خود ساخته ی داخلی و خارجی نجات دهد.
منبع: آلترناتیو شمارە ٨١