زیلان وژین
اکنون بعد از 44 سال حاکمیت نادمکراتیک رژیم ایران، مسائل مربوط به خلقها بیش از هر زمانی گریبان این رژیم را گرفته و به بحرانیترین مرحله خود رسیده است. این بحرانها ناشی از مدیریت مرکزگرای حاکم بر عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعیست که از کانون سیاستهای اشغالگرانه، فاشیستی و جنسیتگرای رژیم حاکم سر برآورده و خلقهای ایران، بویژه خلق کورد را دچار خفقان ساخته است.
مبنای ذهنیتی سیاستهای این رژیم، عبارت است از نسلکشی، آسمیلاسیون فرهنگ خلقهای کورد، بلوچ، آذربایجانی، عرب، زنان و درواقع تمامی خلقهای متکثر موجود و نیز نابرابری و تبعیض در نحوه مدیریت سیاسی – اقتصادی. این رژیم سعی دارد تا با نظامی ملیتاریست تمامی عرصهها و نهادهای جامعه را به سلطه نیروهای فاسد سپاه پاسداران درآورده و در زدوبندها و سیاستهای دیپلماتیک منطقهی ای تای و فرامنطقهای نگاه جهانیان را از توجه به جنایات خود علیه زنان و خلقهای آزادیخواه ایران و شرق کوردستان، منحرف سازد. این درواقع فراتر از بحران بوده و میتوان گفت انفجار خشم خلقها را بهمراه داشته که در مسیر انقلاب با پیشاهنگی زنان قرار گرفته و امید به پیروزی را بیش از هر زمانی در طول تاریخ آزادی جامعهی بشری، شکوفا ساخته است. قیام و شیوههای مختلف عملیاتهای زنان در ابراز نارضایتها، مبارزه بر علیه ذهنیت جنسیتگراییست که پدیدآورنده فقر، گرسنگی، رشد روزافزون مواد مخدر، زدودن هویت خلقها، نابودی محیطزیست، ایجاد شکاف و گسست جهان ذهنیتی زن – مرد و خلقها، سرکوب و اعمال سیاستهای اضمحلال و نابودی بر ادیان و آئینهای مختلف، ملیتاریزه کردن کوردستان، بلوچستان، اهواز و همچنین تحمیل قوانینی که در مغایرت آشکار حقوق آزادی – برابری هستند، میباشد. این ذهنیت تنها تعیینکننده و شکلدهنده نظام مدیریتی دولتها نبوده و در واقع بنمایه ذهنیتی نظام سرمایهداری جهانی که با ایجاد و گسترش جنگها، تغذیه و رشد مییابد را تشکیل میدهد. با اینهمه رژیم ضدزن حاکم بر ایران در تلاش است تا با تکیه بر این ذهنیت، زنان و جامعه را ناچار به تسلیمیت و اطاعت نماید.
تمامی خلقهای موجود در جغرافیای ایران، با مسائل بسیار جدی و بحرانی گریبانگیر هستند. این درحالیست که مسائل زنان و خلق کورد نقطه عطف مسائل بحرانی موجود در ایران را تشکیل میدهند. مسائل زنان و خلق کورد از کاراکتری سیاسی، تاریخی و اجتماعی برخوردار بوده و در اصل مسائلی هویتی – حیاتی هستند که چارهیابی آنها، کلید چارهیابی تمامی مسائل و بحرانها را درون خود، نهفته دارد. ما بعنوان زنان و خلق کورد، از دستآوردها و پیروزیهای ارزشمند بویژه طی پنجاه سال اخیر با رهبریت، رهبر آپو در کوردستان و خاورمیانه طی یک پروسه مبارزاتی آزادیخواهانه برخورداریم. تمامی نیروهای اقتدارگرا در جنگ جهانی سوم، کوردستان را به مرکز حملات اشغالگرانه خود مبدل نمودهاند. این واقعیت بر کسی پوشیده نمانده که عناصر اساسی این جنگ دو نیروی سرمایهداری و نیروی مدرنیته دمکراتیک میباشند. نیروهای هژمونگرای جهانی درصدد از میان برداشتن و یا بیتاثیرسازی نیروی خلق کورد و تمامی خلقهای آزادیخواه منطقه هستند. رژیم ضددمکراتیک ایران، از سویی چنان وانمود میکند که بر ضد منافع نیروهای سرمایهدار جهانی، بویژه ایالات متحده آمریکا بوده و از دیگرسو تمامی سیاستها و برنامههای حکومتی خود را علیه خلقهای دمکراسیخواهی که برای آزادی خود مبارزه میکنند، پیریزی مینماید. این رژیم بر ذهنیت دولت – ملت مصر بوده و بر این باور است که بدین شیوه از پس تداوم حاکمیت خود بر خلقها بر خواهد آمد. اما آنچه بر همه آشکار گشته این است که زنان و جامعه در ایران، با تمامی موجودیت نظام حاکم مخالف بوده و اکنون دیگر برای بیان مسائل خود و چارهیابی آنها، به شیوههای انقلابی، همبسته و متحد به میدان آمدهاند. زنان و خلقها طی سالهای اخیر از جمله 1388، 1396، 1398 و امسال نیز بیش از هر زمانی، در برابر نظام ایستاده و به گونهای بسیار شفاف و رادیکال موضع و نظام مورد نظر خود را با برآوردن فریاد ژن، ژیان، آزادی نمایان ساختهاند.
ما بعنوان جنبش آزادیخواهی خلق کورد در شرق کوردستان در طول 20 سال مبارزه بیامان در راستای برساخت زندگی آزاد و دمکراتیک با دیگر خلقها، با تمام توان خود، با احساس مسئولیت و موضعی اخلاقی – تاریخی در قبال مطالبات زنان و جامعه گام برداشته و تا پیروزی مبارزاتمان نیز همچنان از تلاش بازنخواهیم ایستاد. در تمامی مراحل حساس همزمان با برداشتن گامهای عملی، نقشه راه و برنامههایی جهت چگونگی چارهیابی تمامی مسائل بحرانی موجود را به افکار عمومی جامعه ارائه دادهایم. البته در همین راستا نیز آمادگی خود برای همبستگی و همکاری با تمامی احزاب و نیروهای آزادیخواه کورد و دیگر خلقها را نیز اعلان داشتهایم. در کنار تمامی این فعالیتها و با اعتقاد به حقیقت مبارزات آزادیخواهانه که بدون توان دفاع مشروع هیچ ارزش و دستآورد اجتماعی در امان نخواهد بود، مبارزات خود را بر مبنای خط دفاع مشروع ارتقا بخشیدهایم. در این زمینه نیز نظرات و تلاشهایی جهت تشکیل یک نیروی دفاعی مشترک، با این نیروها را نیز داشته و داریم که البته تا کنون بیپاسخ مانده. ما بر این باوریم که برای پیروزی مبارزات آزادیخواهی خلقها، آنچه بایستی در نظر گرفته شده و پایه و اساس همبستگی آنان گردد، دمکراسی و در نظر گرفتن اراده آزاد انسان میباشد. زیرا چارهیابی زمانی بصورت ماندگار ایجاد خواهد شد که مشترکا و متفقالقول از سوی تمامی جامعه شکل گیرد. به دیگر معنا حل مسائل خلق بلوچ، عرب، آذربایجانی و غیره بدون حل مسئله خلق کورد، صورت نمیگیرد. ما در مبحث چارهیابی تنها به مسئله دمکراتیزاسیون نپرداخته و در واقع به بررسی و سازماندهی تمامی مطالبات و حقوق مشروع زنان و خلقها میپردازیم. آزادی از سوی رژیم اشغالگر ایران، در نمود زنان و خلقها، به تمام معنا محبوس و به بند کشانیده شده است. زیرا آنچه از پراکتیک 44 ساله رژیم عیان گشته؛ زنان و جامعه در تمامی عرصههای زندگی با قوانین کشنده و ممنوعیتهای الهی ساختگی روبرو ماندهاند و در برابر مطالبه انسانیترین حقوق خود هزینههایی به گرانبهائی جانشان پرداختهاند، از سرزمین خود کوچانده شدهاند و سرنوشتشان به تباهی کشانیده میشود. زنان و تمامی احزاب و نیروهای آزادیخواه در ایران و شرق کوردستان، نیروی اساسی این اتحاد و همبستگی هستند. گفتوگو و تلاش برای گذار از مرزها و دگمهای ذهنیتی – کلاسیک به جسارت و اصرار بر پیروزی نیاز دارد که زنان در این زمینه از قابلیت غیرقابل انکاری برخوردارند. هرگونه سستی و کاستی در این مرحله حساس و سرنوشتساز هرگز قابل جبران نخواهد بود.
جنبش ما با هدف ایجاد و پیشبرد جبهه متحد ملی برای خلق کورد و همچنین تمامی خلقهای ایران، یک پروسه مبارزاتی گسترده را آغاز نموده، با فراخوان، تاسیس و توانمندسازی نهاد و سازمانهای مربوطه گامهای ارزندهای نیز برداشته. اتحادی که در راستای یک چارهیابی بنیادین و ماندگار صورت گیرد، از نظر ما اتحادی برمبنای گفتوگو و تبادل نظر میباشد. ما بعنوان یک حزب قادر به ایجاد و پیشاهنگی نظام آزاد و دمکراتیک کودار گشته، در ایران و شرق کوردستان تنها خود را مبنا و مرکز چارهیابی نپنداشته و در عینحال نیز به هیچ نیرو و سازمانی اجازه چنین برخورد غیردمکراتیکی را نخواهیم داد. زیرا ما به یک چارهیابی مبتنی بر یک دیدگاه و پروژه مشترک معتقدیم که توسط یک جبهه دمکراتیک و آزاد میان خلق کورد و دیگر خلقها شکل گیرد، و در راستای محقق ساختن آن نیز مبارزات خود را ارتقا بخشیدهایم. جبهه مورد نظر ما تنها جنبه سیاسی نداشته و احزاب سیاسی را مبنا و مخاطب نمیگیرد، بلکه در کنار اینها، ما سازماندهی جامعه مدنی در یک نظام دمکراتیک و فراملیتی، که چارهیابی مسائل را بهمراه خواهد داشت را سرلوحه مبارزات خود قرار دادهایم. نهادهای مدنی خودجوش بایستی بصورتی فعال و سازماندهی شده تمامی نهادهای حکومتی را بیتاثیر ساخته و بتوانند به جایگاه آلترناتیو و نیروی پاسخگو در برابر زنان و جامعه دست یابند. مسلما این خط سوم در سیاست و دفاع مشروع خواهد بود. جامعهای که درون گرداب بحرانهای منتج از سیاست و ساختار نظام اقتدارگرا گرفتار آمده، بدون شک مشارکت و حضورش در پیشبرد خط سوم، از نقشی تاثیرگذار برخوردار خواهد بود. قطعا بدون مشارکت جامعه و در نظر گرفتن مطالباتشان، هیچ پروژهای از توان چارهیابی صحیح و ماندگاری برخوردار نخواهد بود. ما بعنوان پژاک ( PJAK) در اینباره معتقدیم که جامعه بایستی با تمامی تشکلات و تفاوتمندیهای خود در مرکز هر پروژه و راهکاری قرار گرفته و تمامی تلاشهایمان نیز بر همین اساس بوده و خواهد بود. مسئله خلق کورد، مغایرت چندانی با مسائل دیگر خلقهای ایران ندارد. پس اتحاد ملی خلق کورد در کنار اتحاد دمکراتیک و آزاد تمامی خلقهای ایران، بخش اساسی راهکار و نقشه راه چارهیابی پیشنهادی ما میباشد.
رفرم و نوسازی رژیم حاکم هیچ دردی از جامعه را دوا نخواهد کرد، ما بر تحولی انقلابی با مشارکت و پیشاهنگی زنان و جوانان که همان خودمدیریتی دمکراتیک است مصر بوده، سطح و شیوه مبارزاتی خود را ارتقا و گسترش میدهیم. این مهم نه تنها برای خلق کورد که برای تمامی خلقهای ایران اعم از عرب، بلوچ، آذربایجانی، فارس و غیره در چارچوب برابری و مشارکتی بر مبنای حفظ تمامیت ایران تحقق مییابد. بنابراین بایستی خلقها با هویت فرهنگی – سیاسی خود به رسمیت شناخته شده، آموزش به زبان مادری، مدیریت ذاتی و بومی خود را سازماندهی نموده و در اخذ تصمیمات مربوط به شیوه زندگی در تمامی عرصههای حیات اجتماعی به اراده آزاد خود آنها سپرده شود. ما با تکیه بر نیروی ذاتی جامعه بویژه زنان و جوانان، نظام ملت دمکراتیک مبتنی بر سیاست خط سوم، برنامههای استراتژیک کوتاه مدت و طولانی مدت خود را آماده نمودهایم. سیاست دمکراتیک و آزادی راستین زنان و خلقها، در عینحال یک رهایی پرشکوه و ظهوری تاریخی از یوغ ظلمت رژیم اقتدارگرا – جنسیتگرای حاکم بر ایران خواهد بود. شکلگیری ایرانی آزاد و دمکراتیک با اتکا بر اتحاد دمکراتیک خلقها و اراده آزاد زنان و جامعه، که از توان دفاع از خود و ارزشهای اجتماعیاش برخوردار است، گامی خواهد بود بر مسیر دمکراتیزاسیون خاورمیانه. چنین مسیری پیش از هر چیز به چارهیابی مسئله کورد نیازمند است. زیرا کوردستان از لحاظ تاریخ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از غنای بسیاری برخوردار بوده و از لحاظ جغرافیایی نیز موقعیتی استراتژیک و حیاتی جهت شکلگیری ایرانی دمکراتیک و آزاد را دارا میباشد.
شرط و نیروی اساسی دستیابی به چنین خاستگاهی، سازماندهی زنان در تمامی عرصههای سازمانی، ایدئولوژیک، اجتماعی و سیاسی میباشد. در غیر اینصورت گذار از نظامی که بر مبنای ایدئولوژی و سیاست زنکشی پایهریزی شده، صورت نخواهد گرفت و پروسه دمکراتیزاسیون نیز شکل نخواهد پذیرفت. حل مسئله زن و آزادی زنان از نظر ما، نقطهعطف و کلید چارهیابی تمامی مسائل میباشد. رژیم موجود زنان را از لحاظ روحی، اندیشهای و جسمانی درون یک چرخه فشار و سرکوب، که راهی جز نابودی و یا اطاعت از تحمیلاتاش در آن موجود نیست باقی نگذاشته است. ذهنیت فاشیست و جنسیتگرای ایران زنان و خلقها را درون زندان قوانین غیرانسانی خود محبوس گردانده است. ما بعنوان حزب حیات آزاد کوردستان ( PJAK ) بر اساس مبانی ذهنیتی – جهانبینی جامعه دمکراتیک، اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن، اتحاد و همبستگی با تمامی خلقها و نیروهای آزادیخواه را سرلوحه تمامی فعالیتهای مبارزاتیمان قرار دادهایم. شکلگیری جامعهای دمکراتیک، اکولوژیک مبتنی بر آزادی زنان، در واقع تعبیر عملی فلسفه ژن، ژیان، آزادی میباشد. سازماندهی ما در تمامی عرصههای مبارزاتی بر چنین فلسفهای تکیه داشته و خلقهای ایران را نیز بر محوریت آن گردهم خواهیم آورد. قیامهای اخیر زنان و خلقهای ایران و شرق کوردستان با شعار ژن، ژیان، آزادی خود مهر تاییدیست بر پیروزی مبارزات آزادیبخش ما.