دولت-ملت که یکی از پایه‌های مدرنیته‌ی سرمایه‌داری‌ست در دویست سال اخیر همانند ماشـین کشـتار و سرکـوب از ابتـدا تـا بـه امـروز بـدون‌ انقطـاع و کـم‌شـدن سرعـت همچنـان روبـه جلـو می‌تـازد. سرکـوب، شـکنجه و اعـدام سیاسـت کلان سیستم دولت ملت جهت
حـذف و کشـتار مخالفیـن و منتقدیـن اسـت. یکـی از اهـداف اصلـی دولت ملت از اعـمال سیاسـت خشـونت،
ایجـاد تـرس، خفقـان و نیز نابودی ارزش‌های مادی و معنوی جوامع اسـت. تحکیم اقتدار سیاسی منشا تمامی مشکلات و بحران‌های اقتصادی جوامع امروزین ‌محسوب ‌می‌گردد. ‌کوردســتان ‌هم‌اکنــون بــه یکــی از مراکــز اصلــی بــازی قــدرت منطقــه و فرامنطقــه‌ای تبدیــل شــده اســت. جنگهــای‌ نیابتــی و گاه مســتقیم ایــن قدرت‌هــا، جــز نسل‌کشــی، کوچ‌اجبــاری و فاجعــه هیــچ پیامــد دیگــری نداشــته
اسـت. جنگ‌هـای کنونـی خاورمیانـه، جنگ‌هـای پارادایمیـک، قـدرت، ثروت‌انـدوزی، انحصـار و اسـتعمار اسـت.
کوردهـا و جنبش‌آزادی‌خواهـی آن در چهـل سـال اخیـر بـا مبـارزات و مقاومـت خـود در برابـر اشـغالگری و نفـی
موجودیتشـان، هـم اکنـون در معـادلات سیاسـی خاورمیانـه نقـش تعیین‌کننـده‌ای دارنـد. بـا توجـه بـه محوریـت نشریـه آلترناتیـو جهت رهیافت مسائل جوامع و همچنین توسعه‌ی سیاست دموکراتیک هیئت تحریریه‌ی آلترناتیو تصمیم بر آن گرفت مصاحبه‌ای اختصاصی با رفیق زیلان وژین ریاست مشترک حزب حیات آزاد کردستان/پژاک انجام دهد که به شرح زیر است.

 

 

اساسا وقتی صحبت از حل مسئله‌ی خلق‌ها به میان می‌آید، پروژه‌های مختلفی مطرح می‌شوند. تفاوت مدلی که فرمول دولت – ملت را مبنا قرار می‌دهد با مدل “ملت دموکراتیک” که شما آن را به‌عنوان رهیافت مسئله‌ی خلق‌ها ارائه می‌دهید، چیست؟

پروژه دولت_ملت در تاریخ بشریت به‌مثابه سازماندهی‌ای سیاسی دارای قدمتی چهارصد_پانصد سال بوده و سیستمی طبقاتی و دولت‌گراست. دولت‌ها همیشه قدرت‌‌گرا و تمامیت‌خواه هستند. دولت_ملت آخرین فرم دولت امروزی است. سرمایه‌ی جهانی امروزه دولت – ملت کلاسیک را همچون مانع اساسی پیش روی خود می بیند. به همین علت می‌‌خواهد از آن گذار نماید و در بعضی جاها نیز موفق هم شده، اما با این حال نمی‌توان گفت که به کلی از ذهنیت دولت_ملت گذار نموده، بلکه صحیح آن است که بگوییم سرمایه جهانی، در راستای گسترش مرزهای خود، نیازمند ایجاد تحولاتی در ساختار مدیریتی است. امروزه بحث یک امپراطوری جهانی مطرح است که نشان می دهد دیگر، خود را نه تنها در چارچوب یک دولت، بلکه درصدد سازماندهی خویش در سطحی جهانی است.

امروزه شاهد ساختارهایی هستیم که ذهنیت دولت ـ ملت آن را پرورانده، ذهنیتی که علیه تنوعات فرهنگی، اجتماعی و دیگر هویت‌ها بوده و درصدد است تا آنها را در خود ذوب نماید. همچنین به‌عنوان ارگانیزاسیونی سیاسی، راه را برای چنین ذهنیتی هموار می‌کند. دولت- ملت از انواع و تنوعات، تنها یکی را اساس گرفته و دیگران را مجبور به پیروی از آن می نماید.
امروزه نظام مستبد ایران نیز همچون دولت ـ ملتی هموژن  تمامی تنوعات فرهنگی، اتنیکی و سیاسی را انکار و سعی در کنترل آنها دارد. تحکیم اقتدار سیاسی ایران با اعمال سیاست‌های ضدبشری ازجمله؛ گرسنه نگه داشتن خلق، ترویج مواد مخدر، ملیتاریزه نمودن و ایجاد رعب و وحشت، در تلاش است تا جامعه را در زیر تیغ نسل‌کشی فرهنگی قرار دهد. از این راه درصدد است، هویت‌ها و تنوعات موجود در ایران را آسمیله و از بین ببرد. در واقع می‌توان گفت که ذهنیت دولت_ملت، ذهنیتی مستعد برای سوق یافتن به‌سوی فاشیسم است. در همین راستاست که بحث در مورد نحوه‌ی حل دمکراتیک و ارائه آلترناتیوی به جای سیستم دولت- ملت اهمیت می یابد.

 

تفاوت سیستم دولت_ملت با سیستم ملت دموکراتیک چیست؟ امروزه خلقمان هم در روژاوای کردستان و نیز شنگال  پروژه‌ی خود‌مدیریتی دمکراتیک را که همان سیاست ملت دمکراتیک می‌باشد مبنا قرار داده و خویش را سازمان‌دهی می‌نماید. ملت دمکراتیک با بنیان قراردادن تمامی تنوعات و هویت‌ها، جامعه را تنها متشکل از یک رنگ، یک دین، یک زبان، یک جنس و یا یک طبقه‌ی خاص نمی‌داند. ملت دمکراتیک نه جامعه‌ای هموژن، بلکه جامعه‌ای متنوع و متکثر را اساس قرار می دهد. جامعه‌ای که با معیارهای ملت دمکراتیک بنیاد می‌شود ، اجازه نمی‌دهد تا رنگ‌ها، صداها و تنوعات فرهنگی متمایز از بین بروند، بلکه همگی آنها بر اساس معیارهای آزادی و برابری با همدیگر در پیوند بوده و به حیات اجتماعی خود ادامه می‌دهند.
ملت دمکراتیک نه فقط شامل کردها، بلکه تمامی خلق‌ها از جمله؛ فارس، عرب، بلوچ، آذری و… را دربر می‌گیرد. ذهنیتی مشترک را اساس می‌گیرد، نه زبان واحد، دین واحد و یا یک نژادی خاص را. ملت دمکراتیک ارزش‌های دمکراتیک و کومینال جامعه و نیز تمامی اتنیسیته‌ها، زبان‌ها و خلق‌های جامعه را اساس قرار می دهد. امروزه هم کودار و هم پژاک در تلاش برای بنیاد نهادن جامعه‌ای دمکراتیک_ کومینال در کردستان و ایران هستند. به این معنا که تمامی کسانی که در ایران و یا کردستان زندگی می کنند و ارزش‌های دمکراتیک و کومینال را پذیرفته‌اند، می‌توانند جزئی از ملت دمکراتیک ایران و شرق کردستان هستند. اسم این ملت نیز «ملت دمکراتیک» است. پژاک نیز سیاست دموکراتیک این جامعه را بر عهده گرفته و پیشاهنگ سیاستی دموکراتیک در ایران و شرق کوردستان است.

 

ایران سیستمی دولت ـ ملتی می‌باشد، سیستم ملت دموکراتیک را چگونه می‌توان در ایران سازمان‌دهی نمود؟

واضح است که خردمندانه‌ترین گزینه برای جمهوری اسلامی آن است که به‌جای پذیرش ایده‌های تحمیلی از طرف دیگر نیروها (خارجی و داخلی) خود با ایجاد تحولات داخلی دموکراتیک، بحران‌ها و خطرات پیشروی را رفع نماید. اگر جمهوری اسلامی در مسیر دموکراتیک شدن گامی جدی و راستین بردارد، منجر به تحول عظیمی در کل منطقه خواهد شد. سرچشمه‌ی معضلات کنونی ایران را باید در دور شدنش از خصلت دموکراتیک ملی و حذف کوردها و دیگر خلق‌ها دانست. این برخورد دولت ایران هیچ نتیجه‌ای جز تراژدی، قتل‌عام و تعمیق بحران‌ها در پی نداشته است. امروز کوردها در کل منطقه پیشاهنگ اساسی هم‌پیمانی‌هایی دموکراتیک با دیگر خلق‌ها هستند و قابلیت سیاسی کوردها نیز ناشی از همین دیدگاه است. باید توجه داشت همان‌گونه که در گذشته تجزیه‌ی کوردستان تا چه حد منجر به شکل‌گیری یک جغرافیای سیاسی بحران‌زده در خاورمیانه گردیده، امروزه نیز برقراری پیمان‌های دموکراتیک و چاره‌یابی مسالمت‌آمیز مسئله‌ی کورد، به همان میزان قادر به رفع بحران‌های موجود است.
حل مسائل حادی نظیر مسئله‌ی خلق‌ها در ایران بالاخص مساله‌ی کورد، بدون گشودن مسیر دیالوگ و دیدگاهی صحیح ناممکن است. دولت رییسی بایستی زمینه‌ی دیالوگ با مخاطبان مسئله را فراهم سازد. کوردها و جنبش آزادی‌خواهی کورد نقشه‌راه مناسبی دارند که می‌تواند ایران را تا سطح مبدل‌شدن به یک الگوی دموکراتیک در سرتاسر منطقه سوق دهد. این یک راهکار ملی‌گرایانه و یا مبتنی بر فروپاشی دولت و تجزیه‌ی جغرافیایی نیست؛ چرا که کوردها نیازی به چنین راهکاری ندارند. امروزه با نگاهی به مدل روژاوا و شنگال که امتحان خود را در این خصوص به‌خوبی پس داده‌اند می‌توان به‌خوبی دریافت که کردها نه تنها در پی تجزیه و تشدید بحران نیستند، بلکه در مسیر حل دمکراتیک صادق و جدی بوده و برآن اسرار دارند.

جمهوری اسلامی ایران دیگر باید درک کرده باشد که با شیوهای محافظه‌کارانه و ترس و تردید نمی‌توان مسائل را حل کرد. با چنین برخوردی، تنها فرصت‌های پیش آمده را از دست داده و حلقه‌ی محاصره را بر خود  تنگ‌تر می‌نماید. دولت رئيسی تنها با سالم‌سازی مسیر حل مسائل می‌تواند به نتیجه‌گیری از راهکارهای تحول خواهانه‌ امیدوار باشد.

موضوع حل مسائل خلق‌ها در راستای ضمیمه‌کردن آن به دولت و صرفا جهت تحکیم و تمرکز قدرت دولت نه تنها مسائل را چاره یابی ننموده؛ بلکه بحران‌های موجود را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. نه مرکزگرایی دولت و نه ملی‌گرایی جریان‌های مخالف، هیچکدام چاره‌یابی به همراه نداشته و گذار از هر دو نوع سیاست از ضروریات حل مسئله است.

رژیم جمهوری اسلامی بایستی از اقداماتی نظیر اعمال فشار و سرکوب، دستگیری، ممنوعیت، شکنجه و اعدام، ایجاد فضای رعب و وحشت و گسترش فضای امینیتی و ملیتاریزه نمودن جامعه که همگی آنها در تضاد با ترویج سیاست دمکراتیک است، دوری کند. به همان اندازه که دولت از سیاست‌های امنیتی گذشته و تداوم آن رویگردان شود، اعتماد خلق‌ها و مخاطبان جلب می‌گردد و مسائل حاد صدساله می‌توانند به‌شکل دوطرفه به سمت حل و چاره‌یابی پیشروند.

مشارکت آزادانه‌ی کوردها در مدیریت سیاسی ایران موجب تقویت کشور می‌شود، نه ضعف آن. پیشینه‌ی تاریخی ایران آکنده از حضور کوردها و دیگر خلق‌های ایران اعم از آذری، بلوچ، مازنی، گیلک، عرب و دیگر خلق‌هاست. امروزه هم کردها و هم دیگر خلق‌ها می‌خواهند در این مدیریت سیاسی جای گیرند اما به شیوهای دموکراتیک و آزادانه ، نه بر مبنای سلطه‌گری یا سلطه‌پذیری. در عرصه‌ی اجتماعی نیز می‌خواهند به شکل یک ملت دموکراتیک برخوردار از استاتوی خود‌مدیریتی دموکراتیک باشند.

 

 

کوردها در این میان دارای چه نقشی هستند و چگونه در این نظام و یا بیرون از این نظام خود را سازمان‌دهی دهند؟

 

مبدل‌شدن کوردها و کوردستان به فاکتور اساسی و کانون تحولات منطقه‌ای، اکنون قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای را به تکاپو جهت پیشبرد یک سیاست کوردمحور نوین واداشته است. دیگر با برخوردهای سنتی نظیر گذشته، نمی‌توان با مسئله‌ی کورد تعامل کرد. این که کدام نیروها در منطقه خواهند توانست جایگاه مهمی در ترسیم خاورمیانه‌ی نوین و دمکراتیک داشته باشند، به نسبت گسترده‌ای بستگی به رویکرد آنها در قبال مسئله‌ی کورد دارد. اگر رژیم ایران از فرصتی که جهت حل مسائل دارد به‌نحو صحیح استفاده نماید، احتمال اینکه ایران بتواند به یک نیروی دموکراتیک مطرح در کل خاورمیانه مبدل شود دور از واقعیت نیست. حل دموکراتیک مسئله‌ی کورد، در واقع احیای همزیستی تاریخی خلق کورد و فارس، کرد و آذری و کرد با دیگر خلق‌ها در ایران است. چاره‌یابی دموکراتیک مسئله‌ی کورد، سنگ بنای احیای هم‌پیمانی دموکراتیک ملی در ایران را نیز بنیان می‌نهد. آنچه که ایران را از لحاظ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در منطقه به کانونی توانمند مبدل می‌کند نیز همین است. پیداست که این امر تنها با شعار و وعده و وعید امکانپذیر نیست.

 

جامعه و ملت‌ها چگونه نظامی که امروز موجود هست را تغییر دهند و نظام دمکراتیک را سازماندهی کنند؟

سازماندهی هر خلقی در هر زمینه‌ای همچون اقتصادی، سیاسی، دفاعی و خودسازمان‌دهی از نیرومندی او نشأت می‌گیرد و آنزمان این نیروی یگانه را داراست که دولت را مجبور به چاره‌یابی نماید. به همین دلیل راه چاره‌یابی را خود تعیین می‌نماید. به‌عبارتی خلق مجبور دولت نیست، بلکه آنکه محتاج خلق است، دولت می‌باشد. نکته‌ی اساسی و نیرومند برای ما خلق می‌باشد. یعنی خط اساسی ملت دموکراتیک، خلق است. هیچ نیرویی قادر نیست اراده‌ی خلق‌ها را نادیده بگیرد. دولت در چاره‌یابی مسایل مسئول است و مسئول تمامی بحران‌های موجود در ایران و شرق کوردستان می‌باشد. از سویی خلق نیز هر اندازه که فعالیت‌های خود را گسترده‌تر سازد، به همان اندازه قادر به کسب پیروزی است. ما پشتیبانی خود را از این فعالیت‌ها و اعتراضات اعلام داشته و اینها همه زمینه‌ی انقلابی خلق و تغییرات سیستم‌ دولت – ملت‌ها بوده است. هیچ نیرویی قادر به هیچ‌ و کم‌انگاری این اعتراضات نیست، اما کافی هم نبوده و بایستی مبارزات را تقویت و تشدید نمود تا سیستم موجود را تغییر داده و مجبور به چاره‌یابی نماید.

پژاک ۱۸  سال است که در تمامی عرصه‌ها به فعالیت پرداخته است، جایی که لازم بوده، فعالیت نظامی را توسعه داده و جایی و مرحله‌ای را نیز که لزوم توسعه‌ی سازمان‌دهی بوده، خلق خود را  آموزش‌ داده و در دفاع از ارزش‌ها و معیارهای خلق خود، مسئولیت اساسی خود را به جای آورده است. در این رابطه کم و کاستی‌ها و انتقاداتی نیز وجود دارند، البته که در هر سازمانی که به کار و فعالیت می‌پردازند، این کم و کاستی‌ها و انتقادات وجود دارند، ما نیز یکی از آن سازمان‌ها هستیم و این انتقادات به‌جا هستند، اما واقعیت این است که تمامی نیروی مبارزه‌ی خود را جهت تصحیح و جبران این کاستی‌ها بکار می‌گیریم. تاسیس کودار؛‌‌ بعد از  10 سال مبارزه‌ی پژاک، بیانگر گذار به مرحله‌ای نو از مبارزات و سازمان‌دهی خلقی در‌ کوردستان و ایران می‌باشد. با درک این که دیگر تنها سیستم حزبی جوابگوی نیازهای مرحله‌ای که در آن قرار داشتیم نبوده، ضرورت تاسیس کودار را در راستای پیشبرد سیستم کنفدرالیزم دموکراتیک دوچندان نمود.

می‌توان همه‌ی مبارزات پیشین آزادی‌خواهی را به‌عنوان مراحل پایه‌گذاری کودار در نظر گرفت. جامعه به طور مداوم در حال تغییر و تحول است، صورتبندی نیازها و سازمان‌دهی‌هایش تغییر پیدا می‌کند؛ بنابراین این سیستم همیشه در حال تغییر برای پیدا کردن روش‌های مناسب مدیریتی خواهد بود. اصل پایه‌گذاری و مبارزه‌ی کودار در راستای نوع سازمان‌دهی‌اش بر اساس تنوعات و گردآوری آنها در یک سیستم دموکراتیک می‌باشد.
در مفهوم و حتی ساختار سنتی تحزب، مشکلات بسیاری وجود دارد. نه فقط در کوردستان، بلکه در کل اپوزیسیون ایرانی هر روز شاهد انشعابات درون حزبی بوده و این به زمینه‌ای برای دورگشتن از حقیقت جامعه مبدل گشته است؛ مسئله‌ای که آسیب‌شناسی‌ای جدی را می‌طلبد. احزاب سنتی با این دیدگاه انتزاعی به میدان می‌آیند که یک حزب همه کاره یک جامعه شود. تغییری در حاکمیت رخ دهد، این حزب تازه‌به‌قدرت‌رسیده جای حاکمیت قبلی را بگیرد و به این ترتیب مردم آزاد گشته و جامعه به دموکراسی دستیابد. در دنیای امروزی کسی این چیزها را باور نمی‌کند. مردم می‌خواهند خود، جامعه‌ی خویش را مدیریت نمایند. روند تحولات جهانی هم به این سمت می‌رود. امروزه مبارزات دموکراتیک در دنیا مطرح است و دیگر دوره حاکمیت‌ها و نگرش‌های تک حزبی به سر آمده است.

کودار سیستم سازماندهی جامعه می‌باشد؛ سیستم دموکراتیک غیردولتی خلق‌ها است. سیستمی است که درآن تمامی اقشار مردمی و در رأس آن زنان و جوانان، سیاست‌های برآمده از سازمان‌دهی دموکراتیک خویش را به‌صورت مستقیم، بر اساس شهروندی آزاد و برابر در چارچوب مجالس شهروندی آزاد اعمال می‌نماید. به‌عبارتی بر نیروی ذاتی و توانایی ذاتی خود تکیه می‌کند. نیرویش را از خلق می‌گیرد. در هر عرصه‌ای خواستار رسیدن به توانایی ذاتی است. همزمان تمامی سازمان‌دهی های دموکراتیک در قبال هم دارای مسئولیت بوده، از هم پشتیبانی نموده و روابط فی مابین شان دوجانبه و مکمل همدیگر است. مهندسی نمودن جامعه از ذهنیتی نشأت می‌گیرد که در آن قدرت متمرکز بوده و در پی نهادینه نمودن خود در لایه‌ها و یا خلاهایی ست که در آن موجودیت و هویت جامعه، توان سازماندهی و مدیریت آن تضعیف گردد؛ بدیهی‌ است که دولت و نظام‌های حاکم موجودیت خویش را از فرم دهی به جامعه‌ی ضعیف گشته کسب می‌نمایند. اصلا مهندسی نمودن جامعه با مفهوم و روح کنفدرالیسم جامعه و نظام آن در تضاد است. هدف غایی کودار نیز مهندسی نمودن جامعه نیست؛ چرا که کودار یک سیستم و نظام تحمیل شده به جامعه نیست بلکه خود جامعه آن را به وجود آورده و مدیریت مینماید.

 

به‌طور کلی مسایل موجود، مسایل جهانی و متأثر از سیستم جهانی مدرنیته‌ی سرمایه‌داری است. مسایلی که سیستم دولت – ملت خود منبع تولید آن است، در واقع منجر به تحکیم پایه‌های این سیستم می‌گردد، تحت عنوان آنکه دولت مسایل مربوط به جامعه را حل می‌نماید، روزانه از این مسایل برای ایستادگی خود سود می‌برد، در حالی که خلق‌ها هیچ امید و باوری‌ به‌‌‌ وعده وعیدهای دولت نداشته و ندارند.  کوردها در مرحله‌ای بسیار حساس و تاریخی‌ بسر ‌می‌برند . همچون کودار و پژاک بر مسئولیت خود در این مرحله واقف و سعی در بر به جای  آوردن‌ وظایف محوله و پیشبرد سازمان‌دهی خلقمان هستیم و خواهیم بود.

اگر دولت جمهوری اسلامی همچنان بر سرکوب کوردها اصرار کند شما چه موضعی اتخاذ می‌کنید؟

 

باید آگاه بود که دیگر نمی‌توان کورد را به‌ویژه با سطح سیاسی کنونی، سازمان‌دهی و توان این خلق در حوزه دفاع مشروع، پاکسازی و یا نابود کرد. شاید تصور کرد که این دولت‌ها انتظار دارند ما با سیاست‌های سرکوب‌گرانه‌ی آنها دست از زندگی آزاد برداریم! اما همگی آنها به‌خوبی می‌دانند که ما چگونه تمام زندگی خود را به مبارزه برای آزادی اختصاص داده‌ایم. دست کوردها برای صلح و همزیستی دموکراتیک به سوی همگان دراز شده؛ اما همین دست گلوی هر نیرویی را که بخواهد کورد را قربانی منافع و مطامع خویش کند، به سختی خواهد فشرد.

پژاک و کودار بر مبنای نیازهای هر مرحله، استراتژی و تاکتیک‌های خود را دارد و برای یک همگرایی دموکراتیک با سایر احزاب و سازمان‌های دموکراتیکـ، محیط‌زیست‌گرا و فمینیستی و تمامی باورداشت‌ها و تنوعات اجتماعی در ایران و شرق کوردستان آمادگی کامل را داراست. ما قابلیت آن را داریم که به گونه‌ای مسالمت‌آمیز و بر مبنای اصل میهن مشترک، به طور فعال در ایرانی دموکراتیک به سیاست ورزی و سازمان‌دهی بپردازیم. در صورت عدم اتخاذ چنین راهکاری از سوی نظام حاکم در ایران و اصرار بر کورد ستیزی، دامنه‌ی مبارزات خود را گسترش خواهیم داد. اگر در فضای سیاسی گشایشی در جهت مطالبات خلق کورد حاصل نیاید، ظرفیت‌های دفاع مشروع ما چنان است که می‌تواند با تمامی خطراتی که از سوی دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه‌ی مرکزگرا متوجه کوردهاست، مقابله کند.

در این چارچوب، جنبش آزادی‌خواهی خلق کرد به پیشاهنگی پژاک و کودار همواره آمادگی خود را برای ارائه‌ی رهیافت سیستم دموکراتیک و رسیدن به راه حلی اساسی پیشنهاد و بارها اظهار داشته است. در این راستا نیز تلاش برای ایجاد نوعی هم‌پیمانی دموکراتیک با تمامی خلق‌های ایران از جمله تمامی نیروهای چپگرا، دمکراتیک، جنبش‌های فمنیستی، سازمان‌های مدنی و حقوقی بر فعالیت‌های خود در این راستا افزوده و برای بنیاد «ملت دموکراتیک ایران» تلاش می نماییم.