مجلس حزب حیات آزاد کوردستان-پژاک 31/09/2019
آسیبپذیری و شکنندگی ساختار و اقتصاد گلوبال در مقطع کنونی، متاثر از تغییر و تحولات خاورمیانه
امری بدیهی و غیرقابل انکار میباشد. رویدادهای اخیر در خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج و به صورت واضح حمله به قلب تاسیسات نفتی خاورمیانه، موید این ادعاست. علیرغم ادعاهای مکرر نظام جهانی در رابطه با عدم نیاز و خودکفایی از لحاظ انرژی به خاورمیانه و در همین راستا برگزاری کنفراسهای متعدد انرژی در نقاط مختلف جهان آنچه بیشتر خودنمایی میکند نیاز روزافزون و مداوم ابرشرکتها و کمپانیهای جهانی از توکیو گرفته تا نیویورک به نفت ارزان و سرشار خاورمیانه است. در این میان تنها کشوری که به لحاظ موجودی انرژی و زیرساختهای وابسته بدان در وضعیت مطلوب به سرمیبرد ایالات متحده امریکاست. این در حالی است که مساله انرژی را بایستی چشم اسفندیار دول غربی ارزیابی نمود. برخورد توام با مماشات تروئیکای اروپایی با مساله برجام و تحریمها را بایستی مصداقی بر این ادعا ارزیابی نمود. از یاد نبردیم که قضیه ایران این امکان را به دول اروپایی میدهد که از آن به عنوان کارت فشار در گفتگوهای دو یا چندجانبه برای بازنویسی پیمان فروریخته ترانس پاسیفیک استفاده نماید. همه این موارد قدرت چانهزنی ایران و برد عملیاتی این کشور را در منطقه تقویت نموده، تا جاییکه جمهوری اسلامی با اشراف بر این وضعیت علی رغم بحران عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از استراتژی تنشزایی جهت دامن زدن هرچه بیشتر بر بحران تا کرانه جنگ و نه خود جنگ بهره میگیرد.
شکنندگی دولت در آمریکا باتوجه به نزدیکی انتخابات و ضعفهای راهبردی دکترین دفاعی عربستان به عنوان ذرادخانه پیشرفته تسلیحات نظامی خاورمیانه مزید بر علت گشته و دست ایران را در بحران آفرینی هرچه بیشتر در منطقه گشوده است. اما برکسی پوشیده نیست که طی بازه زمانی یک سال و نیم گذشته در نتیجه تحریمهای کمرشکن اقتصادی، ستون فقرات ساختار اقتصاد ایران درهم شکسته و بدون شک جمهوری اسلامی به هیچ وجه من الوجوه قادر به ادامه این روند برای دورهای طولانی نیست. بنابراین هم اصرار بر این وضعیت و هم قبول هرگونه مذاکره با نظام جهانی پتانسیل هستیزدایی جمهوری اسلامی را در بطن خویش حمل مینماید. به واقع راه-استراتژی دموکراسی در داخل و دیپلماسی در خارج تنها راهکار پیش روی نظام است و صدالبته این استراتژی که روحانی در هفتادوچهارمین مجمع عمومی ملل متحد آن را بر زبان راند شعاری توخالی بوده و فاصلهای کیهانی با واقعیتهای عملکردی در جمهوری اسلامی ایران را دارد. البته که گفته شیخ کلید به دست در وضعیت اسفبار ایران درست مینمایاند و واقعیت این است که سیاستهای خارجی یک کشور تداوم و برآیند تعاملات و سیاستهای داخلی آن کشور میباشد. نتیجه آنکه کلیدهای ارائه شده جهت حل مسائل داخلی خصوصا مساله خلقها و دموکراسی داخلی بیشتر باعث ایجاد بنبست گردیده و تنشآفرینی و نظامیگری در ایران به امری بدیهی و روزمره مبدل گشته است. وجود حجم عظیمی از آشوبهای جدید و قدیم و لاینحل مانده اجازه اجرای این راه -استراتژی را عملا در داخل از جمهوری اسلامی سلب نموده است. لاجرم برآیند این سیاستهای خودکرده چیزی جز تورم تنشها در خاورمیانه و منطقه نمیباشد. همچنین ناتوانی شخص به اصطلاح دوم مملکت به اعتراف خود ایشان و نبود مکانیسمهای قانونی مترتب بر آن عملا این پروژه را عقیم میگذارد. رویکرد رژیم ایران در دیپلماسی منطقهای مصداق بارز ضربالمثل نان به قرضدان میباشد و دورنمای مبهمی را ارائه مینماید. در شرایطی که خود دولت ایران به مرکز ثقل تنش در حوزه خلیج فارس مبدل گشته از کوزه طرح صلح «هوپ» چیزی جز ناامیدی نصیب جمهور اسلامی نخواهد گشت. از سوی دیگر مراودات ایران با کشور ترکیه به عنوان یکی دیگر از پایههای اساسی تنشزایی در منطقه تاکتیکی و روزانه است و از کشوری بحرانآفرین در منطقه رفتاری غیر را نمیتوان انتظار داشت. در چنین وضعیتی سرمایهگذاری بر روی حزبی که از درون دچار ریزش مشروعیت گشته شرطبندی بر روی اسب مرده میباشد. این در حالی است که هر دوی این کشورها میتوانستند با رویکردی دموکراتیک نسبت به چارهیابی مساله کورد در منطقه خود را از ورطه بحران به دور نگاه دارند. اصرار بر عدم چارهیابی و عدم تغییر و تحول نشان از فروپاشی عقل و منطق دولت در هردوی این کشورها است. بدون شک این اصرار و ابرام بر رویکردهای کلاسیک سبب شده که هر دو کشور در زیر آوار تغییر و تحولات ناگزیر و اجتنابناپذیر ساختار نظام جهانی بمانند و سیاستهایشان به ابزاری جهت تنشزایی و بازارگرمی کارتلهای فروش تسلیحات شده مبدل گردد. نمونهای از آن را بعد از تلاوت آیاتی چند از قرآن در ترکیه توسط پوتین و پیشنهاد فروش اس ۴۰۰ به عربستان را در کمال استهزا شاهد بودیم.
در این تابلوی سرشار از بحران منطقه با محوریت ایران، سیاست کوردی در شرق کوردستان به جای واگرایی و نظارهگر بودن نیاز به یک پوستاندازی سریع و جدی دارد و تبدیل شدن به مخاطب اصلی مساله کورد در سطح کلان و ارائه گفتمان و کردمانی نظاممند برای هر نوع دوره تغییر و گذار امریست ضروری و اجتناب ناپذیر.
منبع: آلترناتیو شماره 76