دیدگاه رهبر آپو
رهبراوجالان در جلد پنجم مانیفست تمدن دمکراتیک که در آن به موفقیت کُردها در برساخت مدرنیته متفاوت از مدرنیته کاپیتالیستی اشاره نموده، در مورد آینده نزدیک ایران پیشبینیهایی کرده. رهبراوجالان در سال ۲۰۱۰ میلادی شروع انقلاب از سوی خلقهای ایران را مورد اشاره قرارداده و امروز در سال ۲۰۲۲ اتفاقا انقلاب خلقها علیه جمهوری ملیگرای شیعی با توسل به شعار «زن، زندگی، آزادی» که واضع فلسفه آن رهبراوجالان است، آغاز گشته.
رهبر اوجالان در پیشبینیها و تحلیلات خویش در خصوص محرومیت ایران از مدرنیته متفاوت از مدرنیته سرمایهداری و نیز آغاز خیزش خلقهای آن کشور میگویند:
«موقعیت ایران و سایر دولت- ملتها در زمینه برساخت مدرنیته متفاوت از مدرنیته کاپیتالیستی و رهایی از هژمونی آن، معضلدارتر است. جنگهای صدساله اخیر دولتـ ملت، بلایی شاید سنگینتر از بمب اتم را بر سر خلقهای خاورمیانه و فرهنگهای آن آوردهاند. ایران هر لحظه ممکن است با بلای اتمی نیز روبهرو گردد. فرهنگ ایران از سرآغاز تاکنون با مدرنیته کاپیتالیستی و بهویژه «دولت- ملت»گرایی در حال نزاع و ستیزه است. در برابر تمامی این عناصر تحمیلی مقاومت مینماید. خلقهای ایران از هماکنون این نکته را درک کردهاند که حتی شیعهگرایی که همانند پدیدهای بسیار بومی و تاریخی تحمیل میشود، نوعی ملیگرایی بوده، مشتقی از مدرنیته سرمایهداری تشکیل داده و انقلاب اسلامی ایران را با همین نقاب از اهدافش دور نموده است؛ به همین جهت نیز بهپا خاستهاند. وقایعی که در افغانستان و پاکستان روی میدهند نیز متفاوت نمیباشند.
بویژه ایران با استفاده از سنت دولتی بسیار قدیمیاش، تصور میکند که به اصطلاح از پسِ مدرنیته کاپیتالیستی برخواهد آمد و به عبارت صحیحتر با ایجاد چنین ایماژ یا تصویری، از طرف نظام پذیرفته خواهدشد. کاربست اینچنینی تاریخ، شاید هم خیرهسرانهترین شکل زوالیافتگی باشد. تصور نجاتدادنِ «دولتـ ملت»گرایی از طریق این همه مخلوطسازی مدرنیته با سنت تاریخی و مخلوطسازی سنت با مدرنیته، تنها با «حقهبازیهای حاکمیت ایرانی» قابل توضیح است. به همین دلایل است که خاورمیانهی آیندهی نزدیک شاید هم از طریق جامعه ایران شکلبندی گردد. ایران بهراستی نیز در حکم مرکز اصلی گفتگوها و مباحثی است که دربارهی مدرنیته صورت میگیرند. هرچند ملیگرایی شیعه سعی در تحریف مباحث ایدئولوژیک و سیاسی مربوط به مدرنیته دارد، اما گفتگوها و مباحث مذکور رشد و گسترش پیدا کرده و ادامه خواهند یافت. خلقهای ایران به نسبت سایر خلقها شناخت بیشتری از مدرنیته کاپیتالیستی دارند و در گردنننهادن بدان مصمم دیده میشوند. ملیگرایی کنونیِ شیعه هرچقدر هم اسرائیلستیزی، آمریکاستیزی و غربستیزی متقلبانه صورت دهد، اما قادر نخواهد بود بصورت درازمدت در مقابل خلقهای ایران که مدرنیتهی متناسب با خویش را میجویند، مانعسازی نماید؛ حتی اگر دست به سازش با ایالات متحدهی آمریکا و اسرائیل بزند، قادر نخواهد بود در برابر این جستجوگری خلقها، موضع نقابدار خویش را تداوم بخشد. مقوله حقیقتجویی، در فرهنگ ایران نیرومند است. همچنین در ایران یک سنت زندگی کمونال با پیشینهی بسیار کهن تاریخی وجود دارد. بنابراین ممکن است در آینده نزدیکِ ایران شاهد یک جنگ واقعی برای تشکیل مدرنیتهی مختص به خویش باشیم. در اصل انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ نیز نوعی جنگ برای تشکیل مدرنیته مختص به خویش بود، اما به انحراف کشیده شد. خلقهای ایران از طریق درسهایی که از این انقلاب و تاریخشان گرفتهاند، در آینده نزدیک از طریق جنگهایی برای تشکیل مدرنیته مختص به خویش که برای تمامی خلقهای خاورمیانه به شکل بهمنآسا مسیری نوین خواهد گشود، میتوانند راهگشای پیشرفتی شایستهی تاریخ خویش و تاریخ خاورمیانه گردند. به همین سبب مباحث مدرنیتهی دمکراتیک و آزمونهای عملی آن، برای ایران دارای اهمیت فراوانی هستند و راهنمای مسیرند.»
بهاین ترتیب امروز با چشم خود میبینیم که چگونه پیشبینیهای رهبراوجالان درارتباط با آغاز قیام خلقهای ایران صحیح بودهاند و جالبتر آنکه شعار بنیادین این قیام ایران شعار « زن، زندگی، آزادی» است که اتفاقا خود رهبراوجالان واضع آن میباشد. معنا و مفهوم این شعار، معنا و مفهوم یک انقلاب حقیقی با مدرنیتهای دمکراتیک برساخته خود خیزشگران و مبارزان خاورمیانهای است که در جهان تنینانداز گشته. یک ایران دمکراتیک برای خاورمیانه در راه است.