50 سال مبارزه رهبر آپو و تاثیرات آن بر کوردستان
زیلان وژین
هر حزب و سازمانی بر اساس نیازمندیها و اهداف جامعه و خلق به سازماندهی خود میپردازد. این برای خلقی که سرزمین او تحت اشغال قرار گرفته، از حقوق مشروع خود بری گشته، هویتش با بحران روبرو گردانده شده، زبان و فرهنگ او تحت یک پروسهی قدغن و نابودی قرار گرفته، تمامی موجودیتاش از هر لحاظ در معرض تهدید است، شفافیت در هدف و انجام مبارزاتاش نیز سخت و دشوار خواهد بود. وضعیت اجتماعی ما به عنوان خلق کورد تا قبل از 50 سال پیش بدین شیوه بود. بطوریکه از توان بر زبان آوردن نام سرزمینمان به عنوان کوردستان، هویت، زبان و فرهنگ خود نیز، برخوردار نبودیم. این واقعیتی غیر قابل انکار است که در این راه قیامهای بسیاری شکل گرفته و حتی تا حد قتلعام جسمانی و فرهنگی، خشونت بسیاری روا دیده شده و این در حالیست که هنوز هم خلق کورد با چنان وضعیت تهدیدآمیزی دست و پنجه نرم میکنند. البته ناگفته نماند که سایهی این وضعیت شوم بر سراسر کوردستان گستردهست.
خلق کورد بیش از 50 سال مبارزات بیوقفهای را در تمامی ابعاد حیات اجتماعی، با شیوههای نوین جهت آزادی، دمکراسی، اتحاد ملی و همزیستی با دیگر خلقها براه برده است. این مبارزات توسط رهبر آپو در کوردستان آغاز گشت و با گذشت هر ده سال، گامی نوین در جهانی نمودن دستآوردهای خود در عرصهی علم، هویت، فرهنگ و سیاست برداشت. ده سالهی نخست این مبارزات در تلاش جهت تفهیم هدفی که بر مسیر آن میبایست خلق کورد به مبارزه بپردازند، سپری گشت و روحیه و اندیشهی مربوط به این هدف، درون جامعه بنمایه تاثیرگذار به خود گرفت. هیجان، امید، اعتماد و اراده آفرید و از آن به بعد کوردها قادر گشتند که ادعای کوردستانی بودن نمایند. با گذشت 20 سال مبارزه و فعالیت در عرصههای دفاع و جنگ مسلحانه، روزانه چون تهدید و کابوسی برای دشمنان اشغالگر، بزرگ و بزرگتر شد و خواب و بیداریشان را تسخیر نمود. در سومین دهه از مبارزات با تحول هدف از تشکیل دولت به خودمدیریتی کوردها، میلادی نو صورت گرفت. در این نظام نوین راه و روش دستیابی به توان چارهیابی مسائل نه در تشکیل دولت، بلکه در پیشبرد دمکراسی و همزیستی خلقها با یکدیگر مبنای مبارزات قرار داده شد. نظام کنفدرالیسم دمکراتیک جایگزین نظام مدرنیتهی سرمایهداری شد و بر اساس همین فلسفه و جهانبینی نیز کوردها در سراسر کوردستان و دیگر نقاط جهان، به سازماندهی خود میپردازد. بعد از 40 سال مبارزه و اصرار در بودن و حضور، دیگر هیچ سیاست یورشگرانهای توان پیشگیری از رشد و قد کشیدن درختی که در خاک خود ریشه دوانیده بود را ندارد تا آن را بخشکاند. و اکنون نیز در 50 مین سال است که روح، اندیشه و فلسفهی این جنبش جهانی گشته و به نیروی انتقام تمامی کشتارهای روا شده بر زنان، کوردان و انسانیت تبدیل شده است.
گام نخست را که با جوانی برداشته بود، تا کنون نیز با همان روحیهی پیروزی و پیشرفت، هیچ تنگنائی را پیشروی خود نپذیرفته و به راه خود ادامه میدهد. جوانی نه تنها در سطح روحیه، بلکه خود جوانان در تمامی عرصههای مبارزه و فعالیت جای گرفته و از موضع همیشه پیشاهنگی برخوردار بودهاند. زنده و پویایی در تمامی سطوح مبارزات و همچنین جایگاه زن و اهمیت حضور او در مبارزات آزادیخواهانه، بر اساس نقش تاریخیشان، ارتقای سطح جامعه و انسانیت، پرده از نهاد نظام اقتدارگرا که بر روح و بدن زنان حاکم بود و تمامی ارزشها و دستآوردهای جامعهی بشری را به تاراج برده بود، برداشت. این جنبش آزادی زنان را پایه و اساس آزادی جامعه قرار داد. رهبر آپو سده 21 را سدهای که آزادی زنان در آن محقق خواهد شد، شناساند. رهبر آپو به این معتقد بود که زنان به عنوان نخستین ملت، طبقه و جنس، توسط نظام مردسالار بیش از 5 هزار سال است که تحت یک بردگی ژرف نگه داشته شده و رهائی از چنین نظامی، چارهیابی تمامی مسائل و معضلات جامعهی بشری را به همراه خواهد آورد. این مبارزات نه تنها به صورت یک سازمان ملی، بلکه به یک جنبش انترناسیونالیسم مبدل گشت، که از همان بدو تشکل خود حضور پیشاهنگانی چون رفیق حقی، رفیق کمال مهر اثباتی شدند بر برحق بودناش.
ظهور و تاثیر پژاک در شرق کوردستان
حزب حیات آزاد کوردستان ( پژاک ) نیز بعد از گذشت 30 سال از مبارزات رهبر آپو در مرحلهی میلاد سوم، با روحیهی جوانان آپوئیست، سال 2004 آغاز به فعالیت نمود. مبارزات 30 سالهی پ ک ک در شمال کوردستان تاثیر بسیار جدی بر خلق، زنان و جوانان در شرق کوردستان داشت. در کنار این، ابراز نارضایتیها و خشم خلق در شرق کوردستان در برابر توطئهی بینالمللی که سال 1999 بر علیه رهبر آپو پیاده گشت، از لحاظ اجتماعی زمینهی تنظیمات نیرومندی را ایجاد نموده بود. پیش از شکلگیری پژاک، در سال 2003 تنظیمات مربوط به شرق کوردستان تحت عنوان جنبش اتحاد دمکراتیک، آغاز به یک سری فعالیتهای سازمانی نموده بود که جز گامهای نخستین تشکیل حزب بود. از آن پس جهانبینی رهبر آپو مبتنی بر جامعه دمکراتیک، اکولوژیک و آزادی زنان نیرو و قابلیت بسیاری کسب نمود و اکنون نیز مبارزات خلق، زنان و جوانان کورد در شرق کوردستان به 19 مین سال از پراکتیک انقلابی خود وارد میشود. پراکتیکی که از صداقت و دلسوزی خلق در شرق کوردستان در صیانت از رهبر آپو در برابر توطئهی نیروهای سرمایهدار جهانی و خائنان منطقهای نشات گرفته است. خلقها همیشه بدنبال یک آزادی حقیقی بوده و در راه رسیدن به آن نیز از پرداخت سنگینترین بدیل از رفتن تا پای چوبهیدار گرفته تا مقاومت در برابر کشتار دستهجمعی، فشار و سیاستهای اضمحلال فرهنگی نیز چشمپوشی ننمودهاند. اما متاسفانه علیرغم تمامی این بدیل، دستآورد و موفقیت بسیاری کمی کسب نمودهاند. پژاک برای صیانت از رنج، بدیل و مبارزات خلق در شرق کوردستان در راه رسیدن به آزادی و دمکراسی تلاش نموده تا به امید، دفاع، اراده و پیشاهنگی واقعی جامعه و خلق مبدل گردد.
کاربست و مبنا گرفتن تجربیات احزاب و سازمانهای پیشین، به ویژه حذر از راه و روشهای ناکافی و اشتباهات این احزاب در شیوههای مبارزاتی، در موفقیت پژاک نقش مفیدی ایفا نمود. عدم وجود سیاست و مبارزات پاسخگو در برابر اعمال رژیم ایران، خلأهای بسیار جدی را در سازماندهی جامعه ایجاد نموده بود. بطوریکه میتوان گفت سیاست کورد در پراکتیک موجود این احزاب دچار بنبست گشته بود. گشایش و گذار از این بنبست، به راهکارهای نوینی نیاز داشت که نه با تکیه بر نیروهای خارجی، بلکه با مبارزهای متکی به نیروی خود جامعه امکانپذیرگشت. علیرغم گذشت این همه سال از مبارزه و مقاومت، هر روز بیش از پیش کوردستان ملیتاریزه شده، شدت و خشونت نیز روبه فزونی نهاده. پژاک این خلا را در تمامی عرصههای مبارزاتی خود مدنظر قرار داده، از همان آغاز ظهورش، مرحلهی نوینی از حیات سیاسی – اجتماعی را برای جامعهی شرق کوردستان رقم زد.
پژاک تهدیدی برای رژیم
موضع رژیم اشغالگر ایران، در برابر پژاک به عنوان تهدیدی بزرگ در برابر سیاستهای غیر اخلاقیاش، همیشه موضع سرکوب و یورشی بیپروا بوده است. علت اساسی موضع ایران در برابر پژاک در شیوهی نوین مبارزاتی پژاک و عدم ترجیح خط کلاسیک در برابر سیاستهای خودمحورانهی رژیم میباشد. فعالیتهای پژاک تنها به برخی مناطق و حتی تنها به شرق کوردستان محدود نماند و از ماکو تا لرستان و همزمان بسیاری از شهرها و مناطق ایران تحت برنامه و اهداف مبارزاتی – سازمانی قرار گرفتهاند. بازخورد این مبارزات نیز حضور، مشارکت و حتی شهادت رفقائی چند از ملتها و آئین مختلف ایران در صفوف پژاک جای تامل دارد. آنچه تا کنون به عنوان عاملی بازدارنده سبب شکست احزاب پیشین در شرق کوردستان شده، این است که بخش اعظم نیرو و توان خود را بر علیه یکدیگر به کار بسته و در رسوا ساختن و تحقیر همدیگر کم نگذاشتهاند. این در واقع سبب شده تا دشمن به ایجاد شکاف و گسست در میان احزاب پرداخته و نیروی فکری و فیزیکی آنها را بر مسائل درون سازمانی متمرکز و فرسوده نماید. پژاک سیاست ملت دمکراتیک را مبنای مبارزات خود قرار داده و تمامی نیروی خود را بر دشمن خلقهای ایران متمرکز نموده و با اعتقاد به اتحاد و اتفاق نظر با تمامی نیروهای اجتماعی ایران، همیشه دارای برنامه و راهکار جهت پیشبرد این مهم برآمده است.
حل مسئلهی کورد در ایران به روند پیشروی دمکراتیزاسیون در ایران بستگی دارد. زیرا حل مسئلهی کوردها منفک از چارهیابی مسائلی که گریبان خلقها در سراسر ایران را گرفته و آنها را در وضعیتی بحرانی گرفتار نموده، نبوده و نیست. مسئلهی دمکراسی، پایمال نمودن حقوق بشر، بحران محیطزیست، مسئلهی انکار هویت و عدم برابری تنها بخشی از مسائلی هستند که سراسر ایران را در برگرفته است. پس ما به عنوان پژاک نمیتوانیم تنها به حل مسئلهی کورد اکتفا نمائیم. اتحاد خلق کورد با دیگر خلقهای ایران، بنیان مبارزهای مشترک در برابر رژیم موجود را در بر خواهد داشت. از همینرو پژاک تنها یک حزب کوردی نبوده و در عین حال مبارزه برای دمکراتیزه نمودن عرصهی سیاست و نظام ایران را در برنامهی خود دارد. رژیم ایران بر این مهم واقف است که مبارزهی مشترک خلقها در ایران، بزرگترین تهدید ممکن در برابر موجودیتاش خواهد بود. اگر نیروی خلقها سازماندهی شود، هر رژیم دیکتاتوری مجبور به تحول در ساختار مدیریتی خود و یا فروپاشی است.
عناصر اساسی یک حزب
دستآوردهای پژاک همه در نتیجهی مبارزات نزدیک به 20 سال کادرهای پیشاهنگ این حزب با روحیهی فدائی در تمامی عرصهها و شروط مبارزاتی کسب شدهاند. هر تشکیلاتی اگر دارای کاردهای پیشاهنگی که تمامی حیات خود را وقف آزادی جامعه و تمامی خلقها ننماید، نه موفق خواهد شد و نه هیچ دستآوردی به ارمغان خواهد آورد. البته خلق نیز با آگاهی از این واقعیت همیشه با مشارکت دلسوزانهی خود، از مبارزات پژاک حمایت و صیانت بعمل آورده است. این واقعیات سبب گشته تا تمایز پژاک از دیگر احزاب به گونهای مشخص و مشهود باشد. پیشاهنگانی چون شهید زیلان پپوله و شهید درسیم با فدا کردن جان خود در عرصهی فعالیتهای اجتماعی، شهدا شیرین، فرزاد، سوران، فرهاد و هیمن با اتحاد روحی که با رفیق مظلوم دوغان و کاوه آهنگر در عرصهی زندان با مقاومت، اعتقاد به پیروزی آزادی و اراده، به جامعه بویژه زنان و جوانان در ایران جسارت بخشیدند. شناخت و صیانت از مقاومت و مبارزهی این شهدا هر روز رو به فزونی نهاده است. اگرچه این بدیل بهای گرانی در بر داشت، اما به مانیفست آزادی برای همرزمان این مبارزان و همچنین خلق مبدل گشت.
پژاک ملتگرائی، ارتجاع، دولتگرائی و جنسیتگرائی را رد کرده و در برابر ذهنیت بانی و مسبب این بیماریها که سراسر نیروهای اجتماعی را با نابودی و انکار روبرو گردانیده، مبارزهای مستمر مینماید. جنگیدن در برابر دشمن کافی نبوده، بلکه مبارزه با ذهنیتی که دشمن بر اساس آن اندیشه و روح جامعه را تسخیر نموده نیز بخش عمدهی جنگ میباشد. تشکیل یک دولت کوردی در طول تاریخ یکی از آرزوهای خلق کورد بود که تغییر دیدگاه رهبر آپو در پارادیم خود که جامعه به راحتی با این مسئله کنار نیامد. پ د ک در کوردستان نمایندهی ذهنیت مرتجع و کلاسیک دولتگرا که در برابر مبارزات آزادیخواهانه و خودمدیریتی کوردها، همچون تهدیدی نابودگر است، نقش ایفا مینماید.
موضوع آگاهی و مبارزهی آزادی زن، محوریت تمامی سازماندهیها و فعالیتهای مبتنی بر اندیشهها و فلسفهی آپوئیستی را در بر دارد. زنان در جنگ و مبارزهای بیامان در راه آزادی خود ارزشها و دستآوردهای گرانبهائی را کسب نمودند که در انقلاب روژآوا زنان کورد پیشاهنگی این مبارزات را برای آزادی زنان در جهان بر عهده گرفتند. اکنون در شرق کوردستان نیز بر همین اساس زنان به شیوهای عملی و روزآمد در تمامی عرصههای دفاعی، اجتماعی، ایدئولوژیکی، سیاسی و غیره به پیشاهنگی مبارزات و فعالیتها میپردازند. در برابر ذهنیت جنسیتگرا در زمینهی اراده و اصرار بر خودبودگی و موجودیت از ایستاری مصمم برخوردار است. زنان در تمامی انقلابهای جهان از روسیه، تا فرانسه و ایران از جایگاه تعیین کنندهای در پیشروی انقلاب برخوردار بودهاند. اما پس از پیروزی هر انقلاب و پایان هر جنگی زنان دوباره به همان موقعیت اجتماعی همچون یک سرنوشت غیرقابل گذار، بازگردانده شدهاند. ابراز نارضایتی دائمی زنان از چنین واقعیتی هرگز کافی نبوده و بایستی در کنار تمامی مبارزات، سازماندهی خودویژهی زنان اصل غیرقابل گذار باشد. نیروهای دفاعی خودویژهی زنان در شرق کوردستان و ایران برای بار نخست توسط پژاک شکل گرفت و زنان همزمان با حضور در تمامی عرصه و نهادهای مبارزاتی از جمله اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی، به صورت خودویژه و به موازات اینها، به سازماندهی خود پرداختند. کژار به عنوان نظامی دمکراتیک برای تمامی زنان ایرانی تشکیل شد و در همین راستا نیز تنظیمات خود را صورت بخشید. نیروهای دفاع از زنان ( ه پ ژ ) نیز در زمینهی دفاع مشروع و ذاتی در تمامی شرق کوردستان به فعالیت و مبارزه میپردازد. زنان در تمامی عرصههای مبارزاتی به صورت متحد و مشترک با تکیه بر معیارهای ایدئولوژی رهائی زن به فعالیت در برابر ذهنیت مردسالار میپردازند. همانگونه که زنان با مشارکت و پیشاهنگی خود در میان نیروهای پژاک، این حزب را به یک حزب پیشاهنگ و مدرن در عرصهی مبارزه در راه سوسیالیسم و دمکراسی مبدل نمودند، پژاک نیز با مبنا قرار دادن آزادی زنان مبارزات و فعالیتهای خود را سازماندهی مینماید.
شهید شیرین به عنوان سمبل یک زن مبارز بر خط مقاومتی لیلا قاسم و رفیق سارا با مبارزهی خود به زنان نیروی اراده و اعتمادبنفس بخشید. اکنون نیز رفیق زینب جلالیان بر همین مسیر به پیشاهنگ زنان کورد و ایرانی مبدل گشته، و زندانهای ایران را که تحت یک سیاست جنگ ویژه، روانی و شکنجه اداره میشوند را به یکی از فعالترین عرصههای مبارزاتی و محل همبستگی و اتحاد تمامی زنان از ملیت و آئینهای متفاوت متحول ساخت.
سیاست دمکراتیک بر مبنای خط سوم
در سالروز18مین از تاسیس پژاک ما به عنوان پژاک و کودار طی پروژه و برنامههای مشترکی در راستای دمکراتیزه کردن ایران در صدد ارتقای مبارزات و فعالیتهای خود برآمدهایم. پژاک با گذشت 10 سال از مبارزات خود، زمینهی ایجاد نظام کنفدرالیسم دمکراتیک در شرق کوردستان و ایران را فراهم نمود. از سال 2014 به بعد به عنوان حزب پیشاهنگ به ایفای نقش در پیشبرد سیاست دمکراتیک و چارهیابی مسئلهی کورد در شرق کوردستان و ایران درون ساختار جامعهی آزاد و دمکراتیک شرق کوردستان ( کودار ) پرداخت. در همین راستا نیز طی چندین پروژه – برنامه، دکلراسیون و نقشه راه جهت شرق کوردستان و ایران به اطلاع عموم رسانیده و تا سطح مشخصی نیز میتوان گفت، دستآورد و موفقیتهای قابل ذکری را در اینباره کسب نمودهایم. میتوان براحتی گفت نحوهی قیام، نارضایتیها، مطالبات و مبارزات خلقها طی سالهای اخیر در شرق کوردستان و ایران از این پروژه و برنامهها الهام و تاثیر گرفتهاند. تنها میدان و عرصهای که از نظر رژیم ضد دمکراسی ایران امن بود، زندانها بودند، که تمامی عملکردها و نظام شکنجهگر حاکم بر زندان نیز برملا گشت و به جبههای نیرومند و وسیع در زمینهی مبارزه بر علیه رژیم مبدل گشت. پژاک طی 18 سال مبارزات انقلابی خود، در هر جا که لازم دیده جنگی سخت براه برده و انتقام شهیدان و خلق را از دشمن گرفت و در عرصهی سیاست نیز، از طریق کادرهای پیشاهنگ خود، سیاست دولتگرا را ضعیف و پوچ گرداند. سال پیشروی را نیز به سالی پر از مبارزه جهت حفظ و ارتقای دستآوردهای شهدا و خلقها، اختصاص داده و گامهای نخستین آن را با ایمان به پیروزی آزادی، مصمم و با اراده برداشته است. ما در صددیم تا سال نو با کارزار زمان آزادی جسمانی رهبر آپو فرارسیده و همچنین نه به اعدام، آری به دمکراسی، مبارزات جبههی خلقها و زنان در ایران را توسعه بخشیده و به پیروزی برسانیم.