مقالهای از شهید هیژا مَد (مریوان) در ژماره 56 نشریه آلترناتیو چاپ شده است.
وضعیت خلق کورد در طول تاریخ معاصر فراز و فرودهای فراوانی در عرصههای مختلف به خود دیدهاست. این را میتوان از جنبشها و شورشهای متعدد و در نتیجهی آن نسلکشیها، کوچاندنها، تواب و بردهسازی و در نهایت چهارپارهسازی کوردستان از جانب قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای مشاهده نمود. حکومتهای مرتجع و فاشیست منطقه از جمله ترکیه که به صورت بنیادین و سیستماتیک در تاریخ معاصر خویش نسلکشی را به شکل مدرن و پیش از حکومتهای فاشیستی چون آلمان هیتلری و اسراییل غاصب در پیش گرفته است، نقش بسزایی را در انجام این موارد یاد شده ایفا کردهاند. از جنبهای دیگر، ناتواتی در سازماندهی و عدم روحیه و هویت جمعی را میتوان از عوامل مهم در شکلگیری شخصیت ظلمپذیر و مرثیهسرا بهشمار آورد. احساسات و واکنشهای برخواسته از این موضوع، باعث برانگیختگیهای هیجانی بیهدف در مقابل دشمنی هدفمند و سازمانیافته گردید. تکرر قیام و شکست، بازنمود بیرونی این امر به حساب میآید. فضای پدید آمده از این ترادژیها، باعث برساخت هویتی مظلوم، مظلومنما و سطحینگر گردیده. سیکل آزمون و شکستهایی که در قالب شورشها و قیامهای کوردستان خودنمایی میکند را میتوان، دلیلی بر درستی این ادعا ارزیابی کرد. شورش و قیامهایی همچون: شیخ رضا درسیمی، بدرخان بیگ بوتان، خاندان بابان سلیمانیه، عشیرهی بارزانی، قیام حاکم پشتکوه، جمهوری مهاباد. اما این مقوله با ورود حزب کارگران کوردستان(PKK) به گسترهی سیاسی-فرهنگی خلق کورد و تلاش و پشتکار خستگیناپذیر برای آگاهی بخشیدن به اقشار مختلف خلق کورد تغییر ساختاری را شاهد بود. بدین ترتیب، خلق کورد و بهخصوص کوردهای باکور کوردستان وارد پروسهی آگاهی جمعی پویا و شادان گردیدند. این پویایی و شادابی انقلابی باعث از میان بردن روحیهی منفعل و هویت مرثیهسرا و شکست خورده شده. ما نمود این موضوع را در هستمندی و باز تولید انسانی از نوع کورد که مقابل ظلم میایستد، ایستار دارد بر آزادی و هزینه میدهد، برابری را برای تمام انسانها خواهان است. این به عرصه آوردن انسانی دارای هویت و معنا است که با توجه به اخلاقیات و آزادگی که ریشه در تاریخ بشر دارد راه خود را مشخص میکند. ما این موضوع را در مقاومت و مقابلهی خلق روژآوا در برابر داعش و در حال حاضر، مقاومت و ایستار خلق کورد در برابر دولت فاشیستی ترکیه در باکور کوردستان میتوانیم مشاهده نماییم. خلق باکور به چنان خودآگاهی سیاسی دست یافتهاند که به سطحی از خودسازماندهی رسیدهاند. نمود بیرونی این مورد را در تشکیل یگانهای مدافع مردمی(YPS) توسط خود مردم محلی آن مناطق میتوان مشاهده کرد. یگانهای مدافع مردمی(YPS) نشان از ارادهی آزادیخواهانه و دفاع ذاتی خلق در برابر دولت نژادپرست ترکیه بهحساب میآید. نکتهی اساسی این است، سازماندهی و تشکیل کمونها(اجتماعات و اتحادیهها) و همزمان تشکیل یگانهای مدافع مردمی(YPS) تکوینی را در عرصهی تحول و بلوغ جامعهی مدنی در خاورمیانه میتواند تصویر و توصیف کند. حضور زنان و دختران در صفوف مبارزان انقلابی حکایت از یک کیفیت دارد که حضوری به نشان گذار از درونگرایی منفعلانه به سوی برونگرایی پویا و شادان در میان تمامی کوردها و بهخصوص زنان و دختران کورد میباشد. دولت ترکیه بهعنوان یکی از واپسگرایانهترین و جزماندیشترین حکومتهای منطقه، خود را در پوستهی عوامفریبانهی جمهوری وانمایی میکند و اصرار بر بهکار بستن سیاستها و روشهای انکارگرایانه و نژادپرستانه دارد. دولت ترکیه متوجه این نکته نیست که با انسان و اجتماعی تکوینیافته به لحاظ دیالکتیکی روبهرو است، بدین معنی که انسان کورد نوین با انسان کورد سنتی دارای تفاوتمندیهایی گردیده است که برای سیستم نژادپرست او قابل درک نمیباشد. چراکه انسان کورد نوین با توجه به زمان و مکان، تکوین مییابد. اما حکومت ترک در زمان گذشته متوقف شده است. کوردهای باکور با وجود دهها شهید در چند ماه اخیر و تحمل محاصرهای تمام عیار بر شهرهای خویش، دست از مقاومت و مقابله در برابر نژادپرستی دولت ترکیه برنداشتهاند. در واقع با آموختن از تاریخ مقاومت و شکست، از هویت مظلوم و مرثیهسرا به هویتی شادان و پویا گذر نموده است.