میترا ژین —
بدون شک هر کدام از ما تا به حال در مورد زن و مشکلات در جامعه چیزهای زیادی خواندهایم و یا در جایی شنیدهایم. اما آیا تا به حال تحلیل عمیقی در این باب بدستمان رسیده یا نه؟ در مورد مجادله جنسیتی، اجتماعی و…
از خودمان بپرسیم تا به حال چقدر به مبارزه و یا مجادله جنسیتی و بحث در مورد تساوی حقوق زن و مرد پرداختهایم؟ شاید بیشتر ما گاه گاهی در این راستا گامهای کوچکی برداشته باشیم اما بدون شک این گامها و سعیها جهت رهایی کامل و بینهایت کافی نبوده و نیستند. گامهای راسختر و پربارتری نیاز است تا بتوانیم این مبارزهی عظیم را به نتیجه برسانیم.
شاید نیاز باشد نگاهی مختصر به تاریخ بیندازیم تا بلکه بتوانیم به عمق مسئلهی مورد نظر بهتر پی ببریم. و با کسب آگاهیهای تاریخی به تجزیه و تحلیل ژرفتری دست یابیم. تا راه چارهای معقولتر بیابیم.
میخواهم بهتر این موضوع را درک کنیم که چه شد زن در جوامع و نظامهای امروزی که خود را پیشرفتهتر از جوامع ابتدایی میدانند تا این اندازه بیارزش شده و جایگاهاش تنزل یافت. چنانکه تا حد کالایی مبادلاتی تقلیل داده شد. زنی که بر مسند قدرت تکیه میکند هم به اندازهی یک زن که برای سیر کردن شکم خود جسماش را میفروشد، بیارزش و بیمنزلت گشته است. یکی برای نجات زندگی فیزیکی خود جسماش را میفروشد و دیگری داوطلبانه افکار و هویت خویش را به مسلخگاه ذهنیت مردسالار میسپارد. بنابراین هر دو نیز به یک اندازه ولی در شرایطی متفاوت از این ذهنیت آسیب میبینند.
جو و فضایی بر جوامع حاکم کردند که ذهنیت مردسالار به راحتی بتواند در آن نفوذ پیدا کرده و به تدوام خود بپردازد. میدانیم که زندگی مشترک در فرهنگ نئولوتیک در سرزمین مزوپوتامیا به مدت طولانی حاکم بوده است. همهی کارهای مربوط، امور زندگی برعهدهی زنان بوده است. قبل از یکجانشینی و در زمان کوچها که هنوز یکجانشینی شروع شده بود، زنان برگهای گل وگیاه را جمع میکردند و با خود حمل کرده، وقتی به نوع دیگری از همان گل یا گیاه میرسیدهاند، بخشی از آن را در آن زمین میپاشیدند. هنگامی که سال بعد بر میگشتند، میدیدند که آن گیاه آنجا روئیده است. بدین گونه میباشد که به اسرار بر کشاورزی پی میبردند. بعد از آن بود که یکجانشینی شروع شد. زنان تنها به کشاورزی بسنده نکرده و ریشهی گیاهان را هم برای درمان دردهای بیشمار کشف کرده و نخستین گامها را در راستای پیشرفت طب برداشتهاند. گندم کاشته و از آن آرد و نان نیز درست کردهاند. به پروش حیوانات پرداخته و جهت تهیه پوشاک و خوراک از فواید آنها استفاده کرده است. از پشم برای بافندگی و ریسندگی و تهیه لباس استفاده کرده است. این گامی ارزنده در راستای بهتر و زیباتر زندگی کردن بوده است. از سویی دیگر به درست کردن ظرف و وسایل جهت استفاده برای خوراکخوری و آشامیدن توسط گِل پرداخته است. این کشفیات زن که در نوع خود انقلابی اجتماعی در سیاق زندگی بشر ایجاد کرد، مهم و باارزشاند. بیشک هیچ کس قادر به انکار و نادیده انگاشتن آن نمیباشد. و یا نمیتواند بر این ارزشها قیمتگذاری یا ارزشگذاری کند. زیرا هیچ کس نمیداند که زنان برای تهیه این اندوخته و ارزشها چه زحماتی و سختیهایی متحمل شدهاند. چه خطرها به جان خریده و چه فداکاریها کردهاند. نقش زن در کامل کردن روند اجتماعیشدن در هر ادواری حائز اهمیت میباشد.
و اما حالا اگر نگاهی هر چند سطحی به نقشی که برای زنان از پیشتعیین میشود بیندازیم پرواضح به عمق ذهنیتی پی میبریم که راه نفس کشیدن آزاد را هم از زنان سلب میکند.
امروزه هم تحت نام آزادی و دموکراسی زنان را به کالایی برای ارضاء امیال خود تبدیل کردهاند. برای هر تکه از جسمش قیمتی تعیین کردهاند. حتی رنگ مو، نوع پوشش و… زن دیگر به خواستهی خودش نیست و متاسفانه همه اینها به نام آزادی، دروغین روی میدهد. بدون شک در هر عصر و زمانی، زنانی بودهاند که خواستهاند به آزادی و حقوق خود دست پیدا کنند و حتی جان بر سر این راه گذاشتهاند، زنوبیه، کلارا، روزا، بسه، ظریفه و زنانی که در اروپا به نام جادوگران زنده زنده در آتش سوزانده شدند و هزاران زنان دیگر که نامشان از تاریخ حذف شده است اما میدانیم که بودهاند.
حال میخواهیم نظری بیافکنیم به سالهای نزدیکتر و معضلاتی که زنان امروزه در جامعه با آن دست وپنجه نرم میکنند و بیشتر از هر زمان دیگری در تنگنا قرار گرفتهاند. امروزه زن به عنوان کارگر بیدستمزد در خانه به سختترین کارها میپردازد، مورد تجاوز قرار میگیرد و سرکوب میشود.
فاحشهخانههای عمومی و یا خصوصی که به نهادهای اساسی استثمار زنان مبدل گشتهاند، روز به روز با نیرنگ و حیلههای بسیار نهادینهتر میگردند. بیشک افراد زیادی هستند که از این وضعیت ناراضیاند و میخواهند علیه این ذهنیت مبارزه کنند. سازمانهای فمینیستی تا به حال تلاشهای زیادی در این راستا انجام دادهاند ولی همیشه ناکافی ماندهاند. دلیل اصلی هم عدم رهایی آنها از چنگال مدرنیته کاپتالیست میباشد. قادر نیستند به زندگیای خارج از چارچوب نظام موجود بیندیشند.
حال اگر به زنان مبارزی که در صفوف مبارازت آزادیخواهی کوردستان جای میگیرند نگاهی بیندازیم؛ خواهیم دید که خارج از نظام موجود هم میتوان زندگی کرد. حتی میتوان به سیاق تازهای از زندگیکردن دست یافت. امید بیشتر سازمانها، نهادها و حرکتهای فمینیست به سمت کوههای کوردستان میباشد. زنان کورد دیگر میدانند چگونه از حقوق جنسیتی خود و همه زنان دیگر جهان دفاع کنند و به هم زنان رهنمود چگونه به مبارزه پرداختن دهند. در قبال هر زن در هر نقطهای از جهان که باشد نیز خود را مسئول میبیند. مبارزه با ذهنیت جنسیتگرا بیشک کار آسانی نبوده و نخواهد بود. مهمترین اصل، اراده و هدف مبارزه میباشد. زنان کورد سالها پیش این مبارزه را شروع کرده و سختیهای زیادی را در این راه متحمل شدهاند.
بهای آزادی بس سنگین است. زنان زیادی در این راه قهرمانانه از جان خود گذشتهاند. هزاران زن قهرمان کورد مانند سکینه، زیلان، سما، و… در کوهستانها با دادن جان خود پرچم آزادیخواهی و رهایی افراشته نگه داشتهاند. زنی که امروزه در صفوف گریلا جای میگیرد، زنی با ارادهی آزاد و خودباور است. زنی که میتواند نمونهای باشد برای همهی زنان جهان که تحت ظلم و تبعیض قرار گرفتهاند. هنوز راهی دراز را در پیش دارد تا زن بتواند به آزادی کامل خود دست پیدا کند و به حقوق واقعی خود برسد. بدون شک در قرن حاضر سطح آگاهی جنسیتی زنان ارتقاء یافته است. در هر کجای دنیا مبارزهای انجام گیرد زنان نقش پیشاهنگ آن را برعهده میگیرند. و این نقطهی عطفی در مبارزات آزادیخواهی میباشد. هکذا زنان نشاندهندهی این واقعیتاند که در صورت کوچکترین فرصت به بهترین نحو در راستای رسیدن به موفقیت تلاش خواهند کرد.