زانــا ارومیه
پدیدهی مهاجرت از همان ابتدای تاریخ وجود داشته و در طول زندگی بشریت تا به امروز به شیوه های گوناگونی تداوم داشته است. مهاجرت به عنوان یکی از ارکان تغییر بافت جمعیتی در هر منطقه و جغرافیا بوده و علل ایجاد تغییرات فرهنگی ، اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی بوده و تاثیرات مثبت و منفی به همراه داشته است.
هر چند که پدیده ی مهاجرت به درازای هزاران سال است که وجود دارد اما در مفهوم امروزین به تغییر مکان یا جابجایی از یک کشور به کشور دیگر به کار برده میشود در گذشته تغییرات اقلیمی و عوامل طبیعی باعث میشد که انسان ها از مکانی به مکانی دیگر کوچ کنند نه عواملی چون جنگ ، فقر، بیکاری، تبعیض، بحران های اجتماعی، فحشا ،انکار هویتی و … که با سیستم مدرنیتهی سرمایه داری به بالاترین حد رسیده است. به طور مثال در تاریخ، هلال حاصلخیز، مکانی مناسب جهت تداوم حیات انسانیت بوده و به دلیل مساعد بودن شرایط اقلیمی و خاک حاصل خیز مقصدی مناسب برای انسان ها جهت تداوم زندگی و انقلاب زراعی بوده ، که برای انسانیت نقش گهوارگی را ایفا کرده است.
رنسانس و توسعهی غرب سبب جذب و کشش به اروپا تحت تاثیر تبلیغات و بمبارانهای ایدئولوژیکی لیبرالیسم و جزم گرایی در شرق به ویژه در خاورمیانه و عدم توسعه یافتگی علت سیر عظیم مهاجرت به غرب و اروپا شد به ویژه پس از توسعهی سیستم دولت ملت در خاورمیانه و سیاستهای انکار و تبعیض راه را بر پدیدهی مهاجرت هموارتر ساخت.
بعد فرهنگی نیز تاثیر به سزایی در پدیدهی مهاجرت دارد از یک سو با نگاهی مرفه به زندگی اروپا و غرب نگریستن و از طرفی دیگر با حملات فرهنگی لیبرالسیم و به ویژه با نگاه اوریانتالیستی، فرهنگ و حیات شرق و به ویژه خاورمیانه را منحط و عقب مانده دیده و تنها راه سعادت را در غرب میبیند این نیز سبب گریز از سرزمین مادری و فرهنگ هزاران ساله گشته است.
غرب با تحریک و تبلیغات سعی میکند نیروی کار ارزان برای کشورهای غربی فراهم کند با تحت کنترل داشتن ابزار تبلیغاتی در حوزههای سینما و تکنولوژی این سیاست را به ماهرانهترین شکل پیش میبرد. در صنعت سینما با ساخت فیلمها زندگی در غرب را همچون زندگی در بهشت جلوه میدهد و متاسفانه هستند کسانی که این گونه فریب سیاستهای غرب را میخورد. ما هیچ وقت زندگی کارتون خوابهای امریکاییها را در فیلم و رسانههای لیبرالیستی نمیبینیم ، یا شش میلیون بی خانمان در امریکا، در عوض در سینما و رسانهها، امریکاییهای را میبینیم که تمامشان در پشت بام خانههایشان استخر دارند یا در لندن دو میلیون کارتون خواب در حاشیه شهر را هیچوقت نمیبینیم.
سیاستهای دولتهای خاورمیانه نیز در بروز این موارد دخیل هستند سیاستی که فقر و بیکاری و تبعیض نژادی و جنسی را به سطحی رسانده که فرد برای رهای از این وضعیت راهحل را در مهاجرت و ترک دیار میبیند.
افغانیهای که 5 دهه است با جنگ و کشتار روبرو هستند تمام سرزمینشان میدان نبرد ابر قدرتها و نیروی ارتجاعی همچون طالبان شده است تمام رویا و آرزویشان رفتن به سوی غرب میباشد این نیز همان سیاست غرب برای جذب نیروی کار ارزان میباشد.
افغانیهای که به جای مبارزه با استعمار و ارتجاع در سرزمین مادریشان در خارج از وطنشان با بی رحمانه ترین شکنجهها روبه رو میشوند.
یا همان سیاستی که در قبال کوردها در شمال کوردستان توسط ذهنیت فاشیست ترکیه صورت میگیرد. کوردهای که در سرزمین مادریشان که کهنترین خلق و نقش اجتماعی بودن انسان در تاریخ را داشته، مورد انکار و ستم قرار میگیرد و این نیز موجب کوچ صدها هزار کورد به اروپا و نقاط مختلف جهان شده است
نکته حائز اهمیت اینکه این وضعیت نه سیاست جذب و کشش غرب و نه رانده شدن بلکه برای کوچاندن با پدیدهی زور خشونت عیان رو به رو هستیم به عنوان مثال سوزاندن چهار هزار روستا در شمال کوردستان به دست رژیم ترکیه در دهههای نود میلادی و قتلعام هزاران انسان به اسم فاعل مجهول توسط دولت ترکیه در کوچاندن و مهاجرت اجباری نقش اصلی را داشته است.
یا همان سیاستی که با تاسیس کشور اسرائیل موجب کوچ اجباری فلسطینیان شد و در این اواخر با ایجاد جنگ در فلسطین و خاورمیانه این زمینه را گستردهتر کرد این همان سیاست سیستم مدرنیتهی سرمایهداری برای تغییر دموگرافی منطقه توسط نمایندهی هژمونیک خود میباشد همان چیزی که دولت ترکیه در مورد عفرین و سرهکانی در پیش گرفت.
در ایران نیز این سیاست به شیوههای مختلفی در جریان است پس از انقلاب مردمی و مصادرهی آن، حکومت با اتخاذ سیاستهای همچون صدور انقلاب و جنگ افروزی در منطقه و تغییر ساختاری در داخل، دامنهی مشکلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را بیشتر و شکاف طبقاتی در جامعه را گسترش داد. به دلیل سیاستها و شیوهی حکمرانی رژیم، ترس از آینده و ناامیدی در میان ایرانیان به بالاترین سطح رسیده، تا آنجای که طبق آمار فقط 16 درصد ایرانیها به مهاجرت فکر نمیکنند و آمار ایرانیان خارج از کشور بالاتر از پنج میلیون نفر تخمین زده میشود همچنین به دلیل نگاه ایدئولوژیکی و امنیتی رژیم در شرق کوردستان نیز، باعث بالارفتن آمار مهاجرت شده است طوری که تنها راه امرار معاش برای بعضی مناطق کورد از راه تن دادن به کولبری است که آن هم بیشتر مواقع مورد هدف ماموران رژیم قرار میگیرند.
البته در مورد کورستان و بعضی از مناطق ایران، رژیم عامدانه در پی کوچاندن به ویژه جوانان است. چرا که جوانان محرکهی اصلی اعترضات به ویژه انقلاب زن زندگی آزادی بودند.
حکومت عامدانه در پی ناامیدی جوانان از سرزمینشان است و با تزریق مواد مخدر و فحشا در ایران و بالاخص در کوردستان جامعه را به سمت نابودی میبرد این نیز باعث تن دادن جوانان به هرجیزی جز مبارزه با حکومت و عاملان این سیاستها میباشد.
بیشتر کسانی که به اروپا و غرب میگریزند نیز سرنوشتشان نامعلوم است اکثرا یا در دریاها غرق میشوند و یا اگر هم به مقصدشان برسند نیز با زندگی غیر از بردگی چیز دیگری نصیبشان نمیشود. این را در ویدیوهای از کمپها و اردوگاهای کار اجبار که به بیرون درز میکنند میتوان دید.
امروز نیز همان سیاستها با شعله ور کردن جنگ در خاورمیانه ادامه دارد جنگ در غزه، لبنان، ایران و در ادامه عراق و ترکیه جهت تحمیل قدرت هژمونی، باعث بروز ویرانیها و ناامیدی مردم از زندگی خواهد شد.
باید با دانش و آگاهی در مقابل چنین سیاستهای ایستاد و با مبارزه در راستای جامعهی آزاد و دموکراتیک گام برداشت.