قاسم انگین
٥٢ سال از نوروزی گذشتە است کە در آن برای نخستین بار رهبر خلق کورد بە همراه ٥ تن از رفقایش بیان داشتند کە “کوردستان مستعمرە است” و بر اساس همین جملە تصمیم بە گام نهادن در راستای رهایی آن از چنگال استعمار کردند . راهی بسیار صعب کە برای بسیاری غیر ممکن مینمود ، غیر ممکن همانند سبز شدن شاخە و برگ از تختەای خشک و خالی . امروز و پس از ٥٢ سال آن راه صعب دیگر همانند قبل دشوار نمینماید زیرا با رهبری رهبر آپو و جانفشانی هزاران تن از شهدای آزادیخواهی کە جان خویش را در این راه فدا نمودند و همچنین با همکاری خلق میهن دوست و آزادیخواه کوردستان و دیگر خلق ها این راه دیگر بیش از هر زمانی هموار شدە است . راه پر فراز و نشیبی کە در طی این ٥٢ سال پیمودە شدە مراحل و دورەهای خودش را داشتە است کە در این جستار کوتاه پرداختن بە آنها ممکن نیست و موردی کە مطمح نظر این جستار است کنگرە دوازدهم حزب کارگران کوردستان میباشد کە اکنون حدود دو هفتە از آن میگذرد ، کنگرەای خارق العادە کە هم دوستان و هم دشمنان جنبش آزادی کوردستان را بە حیرت واداشت . استقبال از این کنگرە مانند بسیاری دیگر از رویدادهای تاریخی نظارەگران را بە دو دستەی موافق و مخالف تقسیم کرد . عدەای با توجە بە موقعیت پیش آمدە و تغییرات جاری در خاورمیانه آن را گامی مثبت ارزیابی نمودەاند و عدەای دیگر کە بە طیفهای گوناگون مخالف تقسیم شدەاند، آنان نیز دارای دو طیف عمدەاند ، طیف نخست از احزاب و دستەهای ملیگرای کلاسیک کوردی هستند کە عاری از هرگونه درکی سیاسی هستند کە برخاستە از ارادەمندی آنها باشد و بیش از آن کە دیدگاهی واقع بینانە بە مسئلە داشتە باشند در صددند کە با شکست جلوە دادن این کنگرە ، شکستها و عقدەهای تاریخی خود را موجە نشان بدهند و فارغ از هرگونه خودانتقادی بیان دارند کە سرنوشت همە جنبشهای کردستان منتهی بە شکست هستند مگر آن کە نیروهای خارجی از آن حمایت کنند. طیف عمدەی دوم نیز اشغالگران کوردستان هستند کە بدون اشارە بە چارەیابی مسئلەی کورد با هوچیگری سعی بر غالب کردن تفسیر خود از این پروسەی تاریخی را دارند . فارغ از آن سوگیری های مغرضانە آنچه کە باید بە آن پرداخت این است کە در این دورەی حساس کە درگیری هژمونیهای منطقەای و جهانی در خاورمیانه بە حداکثر خود رسیدە و رویدادهای سیاسی بە کانال پیشبینی ناپذیری وارد شدەاند آیا کنگرەی دوازدهم پکک دستاوردی برای خلق کورد و آزادیخواهان خواهد داشت ؟ قبل از پرداختن بە پاسخ این پرسش الزامی است کە این مهم را در نظر داشت کە مبدل شدن مبارزات کوردها با پیشاهنگی پکک بە یکی از عوامل و بازیگران اساسی تغییرات منطقەای نە بە دلیل التفات و سیاست ابر قدرتهاست بلکە دلیل اساسی آن مبارزات متکی بە ذات پکک است . با بیان مقدمەی فوق پاسخ دادن بە دو پرسش حائز اهمیت است :
١ – آیا این کنگرە انتخاب ناگزیر پکک بود و برگزاری آن ناشی از جبری است کە ارادەی پکک در آن دخیل نیست ؟
٢ ـ آیا تغییرات ریشەای در پکک تنها محدود بە این مرحلە هستند ؟
در خصوص پرسش اول باید گفت کە پس از خاتمە و بە فرجام نرسیدن مذاکرات ٢٠١٥ در بین پکک و دولت ترکیە ، دولت ترکیە با همەی توان خود جنبش آزادیخواهی کوردستان را مورد حملات اشغالگرانەی خود قرار داد و بنا بە اذعان مقامات دولت ترک تصمیم بە زانو درآوردن جنبش کوردستان گرفتە شدە بود و برای اجرای آن از مبدل نمودن شهرهای کوردستان بە تلی از آوار تا استفادەی مداوم از پهپادها و تکنولوژیهای جنگی مدرن در جغرافیای کوردستان فروگذار نکرد و هر سال وعدەی حذف پکک از تریبونهای مختلف دولت شنیدە میشد ، با گذشت قریب بە دە سال از این جنگ دولت ترکیە نە تنها بە خواستەهای خود نرسید بلکە از لحاظ نظامی نیز در میادین جنگ بە صورت تدریجی برتری خود را از دست میداد و این موارد روز بە روز بر نگرانی های ترکیە میافزود . با شروع رویدادهای ٧ اکتبر ٢٠٢٣ تغییرات جدیدی در منطقە رخ دادند کە در مضمون خود مسائلی جهانی و فرا منطقەای بە همراه داشتند و همەی آنها خبر از آن میداد کە غربی ها و بالاخص آمریکا با کریدور آیمک و پیمان ابراهیم در صدد آن است کە اسرائیل را در منطقە بە نمایندەی هژمونی غرب در خاورمیانە مبدل نمایند . برای عملی نمودن این پروژە ابتدا حماس و نیابتیهای جمهوری اسلامی مورد حملە قرار گرفتند ، قبل از حملە بە حماس ، ترکیە نیز از جریان مذاکرات و پروژەهای جدید آمریکا مبنی بر تبدیل اسرائیل بە نیروی هژمونیک در منطقە و کم اهمیت نمودن ژئوپلیتیک ترکیە نگرانی داشت و بە همین سبب حملەی حماس بە اسرائیل را بە عنوان رخدادی همسو با منافع خویش میدید و احتمال آن میرود کە یکی از حامییان حماس برای حملە ٧ اکتبر دولت ترکیە بودە باشد . تا قبل از گستردە شدن جنگ ترکیە علیرغم نگرانی هایی کە داشت جایگاه خود را بە عنوان شریک در پروژەی جدید همچنان محفوظ میدانست اما با گستردەتر شدن جنگ و سرایت آن بە لبنان و سوریە واهمەی احتمال اینکە خود ترکیە نیز هدف باشد در دولتمردان ترک بیشتر شد و بیش از احتمال در واقع بە یقین مبدل گشت . از این رو دولت ترکیە بیش از پیش ناگزیر شد کە برای حفظ موقعیت خود علیرغم ماهیت فاشیستیاش باردیگر مسئلەی کوردها را مطرح کند ، البتە این مسئلە نیز خود در داخل دولت چالشها و جناحگیریهای متفاوتی را بە همراه داشتە است . رسیدن بە چنین مرحلەای قبل از هرچیز ارادە ، پایداری و مقاومت پکک را نمایان میسازد و همچنین بر این امر صحە مینهد کە پکک نیرویی ارادەمند است کە نقشی تاثیرگذار را در معادلات منطقەای ایفا میکند . در روند کنونی دولت ترکیە گرچە برخوردی سطحی و تاکتیکی میکند اما حضور پکک در روند جاری نە تاکتیکی بلکە خواهان چارەیابی مشکلات بە شیوەی دموکراتیک است تا منشاهای دریای خون خاورمیانە و بحران کنونی را بخشکاند . پکک در روند کنونی اگر خواهان برخوردی تاکتیکی و پراگماتیستی با مسائل باشد زمینەی آن فراهم است و ابرقدرت ها نیز خواهان چنین برخوردی هستند اما بایستی نیک بر این امر واقف بود عدم چارەیابی ریشەئی معضلات جنگها و عدم دموکراتیزاسیون خاورمیانە را بە همراه خواهد داشت کە در اینصورت نە خلق کورد و نە هیچ خلقی در آسایش عنان سرنوشت خویش را بە دست نمیگیرد .
در مورد تغییرات رادیکال در پکک نیز باید گفت کە تغییرات و تجدید و نوسازی سازمان امری مستمر است کە محدود بە دورەای خاص نیست و همین امر نیز راز مقاومت و پایداری پکک در تلاطمات منطقەای و جهانی میباشد ، امری کە هموارە توام با خودانتقادی و گشودن افقهای نوین فلسفی و سیاسی است . تاسیس پکک در قرنی روی داد کە بە عبارتی قدرت سیاسی از لولەی تفنگ درمیآمد و همین مبنای همەی مبارزات سازمانها و احزابی بود کە برای رهایی ملی و ایدئولوژی سوسیالیستی مبارزە مینمودند . پکک نیز از این قاعدە مستثنا نبود و مرکز ثقل مبارزاتش را مبارزات مسلحانە شکل میداد ، در واقع این شکل از مبارزات سازماندهی جامعە را تنها بر اساس مقتضیات مبارزات مسلحانە انجام میداد و جامعە و سازماندهی آن کە عبارت بود از رهانیدن آن از تودگی بە خودی خود اهمیتی نداشت در نتیجە جامعە و آحاد آن ارادەمند نشدە و سوژگی سیاسی را بە دست نمیآوردند . در نتیجەی چنین منطقی بسیاری از جنبشهای رهایی ملی در بسیاری از کشورها بە دیکتاتوریهای نظامیای مبدل شدند کە بعدها همان تودههایی کە از آنها حمایت کردە بودند مورد ستم و استثمار قرار میگرفتند . رهبر آپو کە خود مؤسس پکک بود نیک بر نتایج جنبشهای رهایی بخش ملی آگاه بود در نتیجە هیچگاه تسلیم چرخەی بازتولید دیکتاتوری نگشت و بە عبارتی این اصل را در نظر داشتند کە در جریان مبارزە با هیولا باید مراقب بود کە خود نیز بە هیولا تبدیل نشویم . از همین رو از کنگرەی سوم ، پنجم ، سال ١٩٩٨ و همچنین سالهای پس از زندان در جزیرەی امرالی هموارە تغییرات بنیادی سرلوحەی اساسی دستورالعملهای مبارزاتی رهبر آپو بودە است . در سال ٢٠٠٢ برای نخستین بار پکک بە کنگرەی آزادی و دموکراسی کوردستان KADEK تغییر یافت اما بە سبب وجود جناح تصفیەگر و اپورتونیست داخلی روند مذکور بە اهداف خود نرسید در نتیجە تنها تشکل یافتن دوبارە تحت عنوان پکک میتوانست پراکندگی و گسست آن مرحلە گذار نماید . پس از آن مرحلە دیگر پکک بە حزبی سیاسی – نظامی صرف کە از قرن بیستم بازماندە بود تبدیل نشد ( اگرچە پکک هموارە بە عنوان جنبشی در کوردستان نمایان شدە ) بلکە سوژە نمودن و ارادەمند نمودن جامعە بە دغدغە و گفتمان اساسی آن مبدل شد . پس از طی ٤٧ سال از حیات پکک ، نە تنها در چارچوب حزبی محدود نشدە بلکە ارزشهایی را خلق کردە است کە در تاریخ و جامعەی کوردستان و خاورمیانە هموارە ماندگار است و مبارزات آتی آزادیخواهانەی خلق کورد و دیگر خلق ها با پیوند خوردن بە ارزشهای خلق شدەی آن ممکن میگردد . حال و پس از ٤٧ سال پکک رسالت تاریخی خود را ایفا نمودە و بر اساس دستاوردهای آن آغازی مجدد در مبارزات آزادیخواهانەی خلق کورد کە مصمم بر پیشاهنگی برای نهادینەسازی دموکراسی در خاورمیانە است شروع میشود ، پکک علیرغم تغییرات گستردەای کە انجام دادە بود اما میراث سوسیالیسم واقعا موجود را همچنان با خود یدک میکشید و انحلال آن قبل از هرچیزی اصلاح و دگرگون نمودن میراثی است کە در مقابل نهادینه گشتن سوسیالیسم دموکراتیک ممانعت بە عمل میآورد . در اثنای این تغییرات پیدرپی و پرشتاب رهبر آپو و پکک دوبارە حرکتی خارق عادت را انجام دادند کە شجاعت و جسارتی بس سترگ میطلبد کە از عهدەی هر جنبش یا کسی برنمیآید . تغییر در شیوەی مبارزاتی جنبش آزادیخواهانەی کوردستان برای بسیاری تکاندهندە بود زیرا در این منطقە نە تغییر چندان مرسوم است و نە هدف و وسیلە بە آسانی قابل تمیز هستند البته بسیاری نیز از این بابت نگرانی دارند کە اگر ترکیە در راستای احقاق حقوق ملت کورد گام ننهد آن وقت جنبش آزادیخواهانەی کوردستان بە چە سرنوشتی دچار خواهد شد کە در این مورد باید گفت کە نە رهبر آپو و نە جنبش آزادیخواهی کوردستان بی بدیل نیستند و استراتژی های دیگری را برای دنبال کردن دارند .