بیستون مختاری
امروز کوردستان و خاورمیانه ناچارند همانند اروپا که پس از دو جنگ جهانی اول و دوم یک وضعیت صلحجویانه میان خود برقرار ساختند، نوعی صلح و دموکراسی برقرار سازند. برای این مردمان تحتستم، راهکارهای برونرفت از بحرانها، جنگها و سلطهگریها و رهایی از فاشیسم را در این سالها رهبرآپو بخوبی نشان داده، اما راه اصلی را نیز برابری و دموکراسیخواهی خلقهای منطقه قرارداده است. در این بین جغرافیای ایران بیش از همه به این امر نیاز دارد. آنهم با پارادایمی کە برسازنده «جامعه دموکراتیک و اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن» برخوردار باشد؛ چونکە رهیافت اصلی در همین پارادایم نهفته است. آیا مثلا در ایران نیازی غیر از دموکراتیزهکردن جامعه، نجات محیطزیست از نابودی و آزادی زنان وجود دارد!؟ بیشک خیر. سراسر ایران و روژهلات کوردستان به این سه اصل آزادی بنیادین نیاز دارند. لذا یا جنگ یا این آزادی سهگانه. زیرا سیستم فاشیست ولایی حاکم در ایران راهی غیر از اینها را باقی نگذاشتە است و اینکە طرحریزی هرگونه توطئهای دیگر از سوی دول حاکم بر چهاربخش کوردستان و یا همپیمانی آنها با یکدیگر علیه خلق کورد تنها میتواند جنگ و ظلم و ستم را تشدید کند و به جوامع غیرکورد خصوصا جامعه ایران آسیب جدی برساند. تنها راه مبارزه با این قبیل توطئهها نیز برساخت یک جامعه اخلاقی، دموکراتیک، سیاسی و آزاد است که فاشیسم در منطقه را کنار زدە و این مهم را خلقها میتوانند با پشتیبانی هم بە انجام برسانند.
واقعیت امروز این است که نظام قدرتپرست ایران همراە با هژمونی جهانی برای انقیاد خلقهای تحتستم و نگهداشتن آنها در همین وضعیت، در مسایل کلان سیاسی مماشات میکنند. آنکه در درجه اول و آخر ضررمند است، خلقها هستند. دولتها فقط به معامله در خصوص خلقها دست میزنند تا بقای خود را حفظ کنند. بنابراین تنها راه، هموار کردن راه مردم در روژهلات کوردستان و ایران برای انجام مبارزاتی سازماندهی شده و دموکراتیک است. اینک بزرگترین پتانسیل مبارزه در درون جوامع و خلقها وجود دارد تا آنجا کە حتی دولت حاکم نیز نیروی خود را از جامعە میگیرد. ایجاد زمینهای برای ممانعت از بهرهگیری نظامهای سلطهگر از پتانسیل و نیروی خلقها یگانه وظیفه در درجه نخست است. امروز در کوردستان و ایران شکلگیری نطفه یک جنبش اجتماعی را به عینه میبینیم. زمانی یک جامعه مدنی تصمیم به تحول ریشهای گرفت، بالاخره روزی این را متحقق میسازد پس رژیم سلطهگر کنونی ایران هراندازه تقلا کند یارای مهار این روند را نخواهد داشت. شاید برای مقاطعی کوتاه سرکوب و اعدام کند و زندان را به وسیله ارعاب مبدل کند، اما بالاخره جامعه راه خود را خواهد رفت. امروزە نیاز ایران به یک تحول است که با مبارزه مستمر ممکن میگردد. خلق کورد هم نیازهایی بسیار دارد که وی را با خلقهای ایران موازی میسازد. وقتی کل جامعه این تغییر را برای ایران میخواهد، تنها راه، برساخت یک جامعه آزاد برای آن است و بزرگترین نقش را خود خلقها با تمامی اقشار و تودههای آن میتوانند بازی کنند. انتظار از این و آن و یا از دولت سلطهگر برخود که امروز انتظار خلقهای ایران نیست. خودشان جنبشی را شروع کردهاند و ادامه خواهند داد. جنبشی برای رسیدن بە جامعەای دموکراتیک! و این میسر نمیشود مگر بە شرط آنکە در امر نظام آلترناتیوی که لازم است جایگزین وضع موجود شود، از شفافیت بالایی برخوردار باشند؛ همچنین تفکر و ارادهی لازم را در امر نهادینهسازی برنامهی سیاسی و مدل اجتماعی خود در جامعه داشته باشند. پیداست که تنها دموکراتیکترین پروژهها میتوانند جوامع تشنهی آزادی، صلح و ثبات خاورمیانه را با خود همراه و همنوا سازند. هیچ یک از دولتهای خاورمیانه با وضع کنونی خود قادر نیستند جوامع و مطالبات آنها را با پروژههای کنونی خود همراه و سازگار نمایند. در این زمینه نیروهای غیردولتی انقلابی و مردمی که قادر باشند برنامههای دموکراتیک خود را در جامعه به خوبی شناسانده و پایگاه اجتماعی کسب کنند قادر خواهند بود در خاورمیانهی آینده باقی بمانند. اکنون خاورمیانه بیش از همیشه به تفکرات دموکراسیخواه انقلابی نیاز دارد؛ زیرا آتش کنونی جنگ میتواند کل این منطقه را به یک ویرانهی کامل مبدل گرداند.
با این تفاسیر و تعریفها بحث مهم و اصلی اینروزها، برگزاری کنگرە دوازدهم یا بهتر بگوییم آخرینِ حزب کارگران کوردستان بنا بر فراخوان رهبرآپــــو و خروجیهای آن در راستای پایان بخشیدن به خطمشی مبارزات مسلحانه و جایگزینی آن با خطمشی مبارزات سیاسی- دموکراتیک میباشد.
کنگرەای که در راستای احقاق حقوق خلق کورد و برساخت جامعه دموکراتیک و آزاد میباشد را بعنوان مرحلهای نوین و تاریخی و در جهت برونرفت مبارزات خلقکورد از وضعیت کنونی و حل مسئله خلقها از طریق راهحلی صلحآمیز را دیده و آن را شانسی دیگر در جهت آرامش منطقه قلمداد مینماید. در فضای متشنجی که در منطقه برقرار است، گذار به مرحلهای که مسئله کورد با توسل به راهکارهای سیاسی – حقوقی، حل گردد، نیازی است که بسیاری از آلام و آسیبهای منطقه را التیام خواهد بخشید.
انجام و تداوم مبارزات در بستری سیاسی و دموکراتیک راه رسیدن خلق کورد و دیگر خلقهای ساکن به «حیات آزاد»ی را هموار مینماید، بدونشک، این مبارزه دموکراتیک در مرحله کنونی با مشارکت مستقیم و پیشاهنگی رهبرآپــــو میسر خواهد شد. گام نهادن به مرحلهای نوین و پیشبرد آن به پیشاهنگی رهبر آپـــو تضمینی خواهد بود در جهت سیر سالم این مرحله. برساخت جامعهای دموکراتیک و آزاد در باکور کوردستان و ترکیه در پایان این پروسه بازتابی تاریخی و ریشهای بر تمامی بخشهای کوردستان و منطقهی خاورمیانه خواهد گذاشت. زیرا راە حل جامعەی دموکراتیک توسط رهبرآپــــو سازماندهی ملت دموكراتیک غیردولتی خلق كورد میباشد. در كنار نهادهای متعلق بە دولتهای ایران، سوریه، عراق و تركیه، یعنی جغرافیایی كه خلق كورد در آن به سر میبرد، در حکم ساختاری است كه خواستههای مردم کوردستان را بر آورده میسازد. این ساختار كنفدرالیسم دموكراتیک نام دارد کە ساختاری دولتی نمیباشد. به عنوان طرز و شكلِ اظهار و بیانِ عناصر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و … ، ساختاربخشی و سازماندهی آن به شكلی دموكراتیک میباشد. در اینجا سازمانی بودن صدها نهاد بە طور یکجا و واحد موضوع بحث است. به عنوان مثال سازماندهیهای جوانان و زنان، واحدهای محیطزیستی؛ انجمنهای روستاها و محلات، شوراهای کارگری و دانشجویی و اصناف و همكاری آنها را میتوان برشمرد. فعال نمودن و اتحاد سازمانهای جامعهی مدنی میباشد. این پروژه از نظر ذاتی، روابط كوردها را با دولتهایی كه در آنها به سر میبرند بر اصولی صلحآمیز و دموكراتیک خواهد نشاند و از طرفی، روابط کوردهای چهار بخش کوردستان با همدیگر، یكپارچگی کشورهایی كه در آن قرار دارند و صلح خاورمیانه را تهدید نمینماید. راه حل كنفدرال، در حالی كه موجد سیستم مناسبات مرتبطدهنده میان بخشهای كوردستان و كوردهای خارج از میهن میباشد، در میان خلقهای منطقه نیز بستر روابط دوستانه مبتنی بر اشتراک و منفعت دوطرفه را توانمند مینماید.
به این طریق كوردستان كنفدرال دموكراتیک كلید كنفدراسیون خاورمیانه دموكراتیک خواهد شد.
ساختار جامعه مدنیای است كه مظلومان، اقشار ستمدیده و خلقها آن را ایجاد نمودهاند. میتوان به آنها كنفدراسیون جامعه مدنی هم گفت. كنگره خلق به عنوان تنها ارگان ارادهمند خلق كوردستان از طریق مشاركت خلقی كه در چهار بخش كوردستان به سر میبرند، شكل میگیرد. «مجلس خلق كوردستان» كه متشكل از ۳۰۰ عضو میباشد مختص به یک بخش نمیباشد. برنامه و تصمیماتی كه اتخاذ مینماید در ارتباط با عموم خلق كورد میباشد. خلق كوردستان به چهار بخش تجزیه شده، در هر بخشی سیستم كنفدرال خویش را تاسیس نموده و بكار میگیرد. ارگان قضایی، اجرایی و قانونگذاری از اشخاص مناسب، باكفایت و دارای صلاحیت از طرف مجلس شكل میگیرد. همانگونه كه مجالس هر بخش دارای اختیار تصمیمگیری در ارتباط با تمامی موضوعات مرتبط با مردمان آن بخش میباشد، در ارتباط با تصمیمات اتخاذ شده، توجه و اعتنای به منافع عمومی خلق كوردستان و توازن روابط بخش ــ كل را اساس قرار میدهد.
آنچە مسلم است بە منظور رسیدن بە این اهداف برساخت سیستم خودمدیریتی دموکراتیک جامعه با هدف آزادی تمامی تنوعات آن در ایران و روژهلات کوردستان علیه نظام سلطهگر هدف اساسی جامعه آزادیخواه و دمکراسیطلب است. همچنین پرواضح و مبرهن است، تا زمانی که جامعهای آزاد در سطح جهانی در مقابله با نظام انسانستیز سرمایهداری و مدرنیته تباهگر آن برساخته نشود، جوامع به آزادی دست نخواهند یافت. ریشه تمامی مسایل و بحرانهای بشریت در نظام سرمایهداری روئیده و نیاز به مبارزاتی برحق در راستای برساختن جامعهای دموکراتیک غیرمرکزگرا دارد. تمامی سیستمهای آلترناتیوی که داعیه مبارزه علیه نظام سرمایهداری را دارند، تنها با تحقق دموکراسی رادیکال و سیستم غیرمتمرکز میتوانند به اهداف خویش برسند. امروز سیستم متمرکز و سلطهگر دولت – ملتی که بر بنیان ملیگرایی، فاشیسم و نژادپرستی برآمده، به ماشینی برای نابودی کامل جامعه مدنی مبدل گشته است. هر آنچه تحت نام بحران و جنگ و فقر جریان دارد، بدست نظام استثمارگر سرمایهداری ترویج داده میشود چرا که مدام از منشأ همین بحرانها و جنگها تغذیه میکند. در سراسر جهان مبارزات سوسیالیستی برای رهایی بشریت از زیر یوغ نظام سرمایهداری و مدرنیته ویرانگر آن همانند همیشه ادامه دارد و این سیر مبارزاتی و آزادیخواهی هیچگاه متوقف نشده و نخواهد شد. نظریە برساخت جامعە دموکراتیک امروز از منظر مبارزه علیه نظامهای سلطهگر و مرکزگرا که دشمن دموکراسی و جامعه آزاد هستند، یک شانس بزرگ برای روژهلات کوردستان و ایران است. هدف در اینجا این است که به جامعهای که از هر نظر از سوی نظام سلطهگر سلب اراده شده و تمامی آزادیهایش منع گشته، به قدرت خودمدیریتی دموکراتیک در قالب نظام دموکراتیک دست یابد. این نظام دموکراتیک در مقابل نظام دولت-ملتی سلطهگر قراردارد و جامعه بدون یک نظام دموکراتیک و غیرمتمرکز هرگز به آزادی دست نخواهد یافت. از این منظر این یک شانس بزرگ و تاریخی برای برساخت جامعهای آزاد و دموکراتیک در روژهلات و ایران است. بنابراین جنبش انقلابی امروز در برهه انتخاب یک نظام دموکراتیک و یا تداوم نظام سلطهگر دولت- ملت برای آینده خویش قراردارد. در ایران امروز خلقها و جوامع از هرگونه اراده و نیروی مدیریت دموکراتیک خویش محروم گردانده شدهاند و نظام دولت- ملت ایرانی سلطهگر بر آنها تحمیل شده است. خیزشها و مبارزات مداوم خلقها علیه این نظام سلطه کماکان ادامه دارد و لازم است با توسل به پروژەی صلح و آشتی رهبرآپـــو راه آن را به روشنی مشخص ساخت.
خلقکورد در روژهلات که بیش از یک قرن است با نسلکشی فرهنگی و آسمیلاسیون روبرو است، منشأ تمامی سلطهگریها را سیستم متمرکز و سلطهگر در ایران میداند. در این برهه تاریخی هیچگاه مبارزات خلقکورد در چارچوب ایران و روژهلات متوقف نگشته و حتی یک لحظه از خواست آزادیخواهانه و دموکراتیک خود دست برنداشته است. دهها سال مبارزه بیامان بالاخره به دستاوردی چون این سیستم منتج شده است. لازم است جامعه برای ارادهمندی و آفرینش نوین خویش این سیستم را همچو شانسی بزرگ ارزیابی نماید. در گذشتە بزرگترین خلأ در جریان مبارزات خلقمان در روژهلات و ایران، فقدان یک سیستم خاص جامعه بود که همه اندیشەها و تفکرات را درخود جمع نماید و نظام دموکراتیک جامعه متکثر و متنوع و خلقهای متعدد را برسازد.
بر بنیان این فلسفە خلقها در برابر سلطه دولت- ملت تجهیز میگردند و در پایان جامعەی دموکراتیک را بنا خواهند نهاد.
نتیجە اینکە راه رهایی از نسلکشی و حصول به آزادی در غالب یک جامعەی دموکراتیک، همین مسیر مبتنی بر ارزشدهی به تمامی تنوعات و تکثرها در ایران و روژهلات است. جامعهای که در آن زنان در رأس تمامی پدیدهها مورد استثمار فزاینده قرار میگیرند و این رویه در ایران به نقاط کائوتیک رسیده، تنها با برساخت نظامی دموکراتیک به آزادیهایش دست مییابد؛ زیرا آزادی زن در رأس آزادی جامعه انسانی و نجات محیطزیست قراردارد.