رزرین کمانگر
روزهای ملتهب و حساس خاورمیانه یکی پس از دیگری در حال سپری شدن هستند. روزهایی که در آن دولتمردان خواهان جنگ افروزی و در مقابل نیز جامعه، خواهان برقراری آرامش و صلح هستند. این روزها در ترکیه نیز، درهمین راستا بحثهایی صورت گرفته است. سالهاست که جنبش آپویی به نمایندگی از خلق کورد و خلقهای آزادیخواه از همزیستی مسالمت آمیز خلقها و برقراری دموکراسی نه تنها در کوردستان، بلکه در منطقه و جهان می گوید. پروژهی مدرنیتهی دموکراتیک در اصل همان پروژهی صلح جهانی است. همانطور که میدانیم وضعیت خاورمیانه روز به روز در حال تغییر است و جهان بطور کل تغییر یافته است. در این میان نیز وضعیت کوردها نیز تغییر یافته است. بیش از صد سال، سیاست انکار و نابودی علیه خلق کورد صورت گرفته است، اما آنان از بین نرفتند، چرا؟ زیرا بیشتر از نیم قرن است که از طریق پارادیمی نوین، به سازماندهی خود پرداختند و از این طریق از خود دفاع کردند. اما حال صد سال گذشته، و خلق کورد در زمینههای مختلف سیاسی، نظامی و حوزهی زنان و … پیشاهنگی برای منطقه و خاورمیانه گشته است. پس برخورد و موضع دولت – ملتها و نظام سرمایهداری جهانی نمیتواند همچون صدسال گذشته باشد. شاید در جنگ خاورمیانه دولتها و نظام سرمایهداری، به دنبال کسب منافع خود باشند، اما نمیتوانند خلق کورد را نادیده بگیرند، زیرا که بعنوان اکتوری بسیار مهم ایفای نقش مینماید. از طرفی به وضعیت ترکیه نگاه کنیم، هر چند بخشی از حکومت با پیشبرد این روند مخالفند و زبان رسانههای وابسته به حکومت نیز تند، توهین آمیز و منفی هست، اما آنچه که رهبرآپو در طول این مدت مطرح نموده است، نه تنها برای خلق کورد، بلکه برای نجات سایر ملتهای موجود در ترکیه نیز هست، زیرا که انکار خلق کورد، به معنای نابوی آنان نیز میباشد. البته که خود دولت نیز میداند که دیگر قتلعامها، نسل کشیها و تبعیدها و همهی اعمال خشونتهای این مدت علیه خلق کورد تا چه اندازه برایش سنگین تمام میشود. او در این مدت، بازار اقتصاد را برای خرید و فروش پهباد جنگی فلج نمود. تورم بیشتر و بیشتر میشد و وضعیت معیشتی نیز سختتر. از طرف دیگر، تفرقهافکنی بین خلق کورد و ترک را افزایش میداد، زیرا حاضر به اقرار به موجودیت خلق کورد نبود، و همواره می گفت که مسالهای بنام مسالهی کورد وجود ندارد. این موضوع را نیز در رسانههای خود نیز انعکاس میدادند. بعنوان مثال، از یک سو میگفتند که در کوهستانهای کوردستان، ۵۰ گریلا بیشتر نمانده، مدتی نمیگذشت همان در همان رسانه اعلان میشد که صد گریلا شهید شده. این موضوع در قبال خلق کورد نیز همین طور است. از یک سو میگفتند که خلق کورد وجود نداره، از سوی دیگر نیز میگفتند که برای از بین بردن آنها، باید کلی هزینه نمود. در یک جمله، میتوان گفت که ترکیه هم اکنون بخوبی میداند که در صورت تکرار چنین وضعیتی یک قدم به نابودی نزدیک خواهد شد.
علاوه بر وضعیت داخلی باید به وضعیت خارجی ترکیه نیز اشارهای نمود. هم اکنون ترکیه از موقعیت خود در هراس است. پروژهی دولت – ملت در خاورمیانه دیگر جوابگو نیست و حال نوبت به تغییر در ایران و ترکیه نیز رسیده است. از همینرو خواست از این طریق به شیوهای از جنگ رهایی یابد. علی رغم چراغ سبزهای بسیاری که نیروی سرمایهداری طی چند سال اخیر به دولت ترکیه داد، اما نتوانست اهداف آنان را بخوبی انجام دهد، پس با این وضعیت نمیتواند ادامه دهد.
از دیگر سو، سال ۲۰۲۴ بخوبی نشان داد که منطقه، خاورمیانه و جهان به سیستمی نیاز دارد که صلح به بار بیاورد، نه جنگ و خونریزی! زندگی بیافریند نه مرگ! نظامی که فراگیر باشد، نه مرکزگرا! اتحاد ایجاد کند، نه تفرقه. نظامی که جنسیت گرا و زن ستیز نباشد و ارادهی آزادیخواهی زنان را به رسمیت بشناسد. در یک کلام، جهان به سیستم کنفدرالیسم نیاز دارد. در سال ۲۰۲۴ دیدیم که هر آنجا که سیستم کنفدرالیسم بنا نهاده شده، آنجا خلق از موجودیت و ارادهی خویش سخن به میان آوردند و در عمل نیز مشاهده کردیم علی رغم اینکه سال گذشته، در جاهای مختلف خاورمیانه که بر دامن جنگ افزوده میشد، اما در جایی همچون روژآوا، علی رغم حملات گوناگون، اما با آگاهی و تکیه بر ارادهی خویش و با اعتقاد بر ضرورت وجود چنین سیستمی توانستند در طول ۱۳ سال گذشته در کنار هم نه تنها بزیند، بلکه همزیستی مسالمتآمیز آنان زبانزد جهانیان گشت. در واقع جنبش آپویی در طول ۵۰ سال مبارزهاش، واژگان بسیاری را بازتعریف و ادبیات نوین از مبارزه را ارائه داد. پس برای شناخت اهداف سازمانی که از دل جامعه برخاسته و به تمام معنا مردمی است و قریب به ۵۰ سال سابقهی مبارزه در کوردستان را دارد و از آن به عنوان نوستالژی یاد نمینماید، زیرا هنوز هم رادیکالترین مبارزات را انجام میدهد و سطح فعالیتها و مبارزاتش در منحصر به کوردها و نیست و به منطقه، خاورمیانه و جهان رسیده، باید از خود این سازمان پرسید که چرا و چگونه از اسلحه استفاده میکند؟ در وهلهی اول سازمان آپویی نشان داد که اسلحه یک ابزار برای دفاع است، نه همهی مسالهی دفاع! یعنی مساله فراتر از اسلحه است. مساله، مسالهی خوددفاعی خلق کورد و در عین حال مسالهی دفاع مشروع است. مادام که دولت ترکیه، فراتر از دموکراتیزاسیون ترکیه و رهایی از منجلاب مردسالاری و پیرمحوریترین سیاستهایش، مسالهی خلع سلاح را برجسته و مطرح مینماید، باید گفت که ۵۰ سال پیش که جنبش آپویی آغاز بکار کرد، دقیقا زمانی بود که فعالیت سیاسی و قانونی ممنوع بود. زبان مادری ممنوع بود. تبعید و مهاجرت و نسلکشی علیه خلق کورد صورت گرفت، پ. ک.ک در چنین زمانی ظهور کرد. دقیقا زمانی که خلق کورد فاقد هر گونه سیستم دفاعی بودند. در آن زمان با گامهای اولیهیی که رهبرآپو و جنبش برداشتند، شور و اشتیاق، جسارت و امید در میان خلق کورد، ایجاد گردید، زیرا عملکرد سیستم آپویی را مشاهده کرد. دیدیم که چه تغییر بزرگ ذهنیتی صورت گرفت. در وهلهی اول رهبرآپو این تغییر ذهنیتی را به وجود آورد. یعنی بزرگتر ابزار خود دفاعی بوجود آمد و آن نیز ذهنیتی نوین و جدید بود. پارادایم رهبر آپو، زمینهرا برای اقشار مختلف جامعه فراهم آورد تا بتوانند به شیوههای گوناگون فعالیت نمایند. برای اولین بار زنان کورد در بخشهای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، سازماندهی و آموزشی و غیره صاحب سخن گشتند. هم اکنون نیز بعد از ۵۰ سال، خلق کورد و بویژه زنان خودشون رو بخشی از این جنبش میخوانند، چرا؟ چون جنبش آپویی از همه لحاظ، در برابر هر گونه حملهای دفاع نموده است. پس میتوان گفت خلق کورد، در طول ۵۰ سال گذشته، انقلابی ذهنیتی، وجدانی و فرهنگی را تجربه نمودهاند. با این اوصاف و با همهی تعاریفی که دولت ترکیه، نسبت به جامعهی کورد ارائه میدهد، آیا خلع سلاح میتواند مساله را حل کند؟ از یک سو، بخشی از حکومت پیام میدهد که مساله باید حل شود، اما چگونه؟ یک طرفه؟ بدون در نظر گرفتن وضعیت کنونی رهبرآپو! عدم دموکراتیزاسیون دردی است که نه تنها کوردها، بلکه ترکها نیز از آن در رنج به سر میبرند، پس برای رهایی از این درد، ترکیه و در راس آن بایستی اردوغان بر مسالهی برقراری صلح و دموکراسی اصرار ورزد. در اینجا لازم است گذری تاریخی به مواضع رهبر و گامهایی که در سالهای گذشته در رابطه با برقراری صلح و حل قانونی و سیاسی مسالهی کورد داشته باشیم. رهبر آپو در سالهای ۹۳، ۹۵ و ۹۸ تلاشهای بسیاری در این راستا انجام داد. در همان دوران نیز، مسالهی صلح تنها به خلق کورد ختم نمیشد و ملتهای مختلف را نیز در بر میگرفت. بارها در جملات خود بیان داشت که « مخاطبی میطلبم»، اما چه کسی یا حکومتی میتواند کار و فعالیت نماید؟ در پاسخ نیز دیدیم که توطئه بینالمللی صورت گرفت. در فاصلهی ما بین سالههای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ به شیوههای گوناگون انکار، نابودی و نسل کشی خلق کورد روز به روز بیشتر شد و حکومت نه تنها استقبال ننمود، بلکه به بدترین شیوهی ممکن هم با آن مخالفت نمود. هم اکنون نیز همزمان با رد و بدل شدن پیامها، مشاهده میکنیم که انزوای تحمیلی همچنان ادامه داره، مصادرهی شهرداریها صورت می گیرد، حمله به کوهستانها همچنان ادامه دارد. پهبادهای جنگی بطور مداوم بر آسمان جنوب کوردستان و روژآوا در حال چرخشند و در کل اقدامات غیر دموکراتیک هم چنان بیشتر و بیشتر میشود. با این حساب تا چه اندازه میتوان به این عملکردها، اعتماد نمود؟ اگر اینها سنگ انداختن و به تعویق انداختن و تحمیل نظرات یک طرفهی حاکمیت نیست پس چیست؟
باید تاکید کرد علیرغم همهی تلاشهایی که رهبرآپو و خلق کورد در نیم قرن گذشته نمود، اما نیم قرن گذشته، در جنگ گذشت. از این پس لازم است از تمام تلاشهای رهبری برای برقراری صلح در نیم قرن آینده حمایت شود. گام اول نیز باید از سوی حکومت برداشته شود. همگان میدانند که اعمال خشونت هیچ نتیجهی مثبتی در پی نخواهد داشت، اما در طول این مدت گامی برنداشتند. حال که رهبر آپو همچون گذشته، پیشاهنگ برقراری صلح شدهاند،لازم است که حاکمیت نیز گامی تاریخی در این باره بردارد. در یک کلام راه حل همان جمله رهبرآپو است و آن نیز در نظر گرفتن روابط تاریخی خلق کورد و ترک و اولین گام نیز آزادی جسمانی رهبر آپو.