١٥ فوریه مصادف است با بیست و هفتمین سالروز توطئەی بینالمللی علیە رهبر آپو، تا بە حال این توطئە از زوایای بسیاری ارزیابی شدە است. در این گفتگو میخواهیم کە تاثیرات این توطئەی بینالمللی را بە صورت خودویژە در روژهلات کوردستان مورد ارزیابی قرار دهیم. هنگامی کە در بهمن ٧٧ خبر دستگیری رهبر آپو و تحویل وی بە رژیم فاشیست ترکیە در رسانەها منتشر شد، مردم روژهلات واکنشی خیرەکنندە از خود نشان دادند. حتی در میان نیروهایی کە در توطئە نقش اساسی داشتند نیز کمتر کسی فکر میکرد کە مردم کورد در این بخش از کوردستان بە این گستردگی نسبت بە توطئە موضعگیری نمایند و قیام ٣ اسفند را ترتیب دهند. چرا که تفکر رایج در آن دورە چنین میپنداشت کە تاثیرات جنبش آپوئی در روژهلات بسیار کمرنگ بودە و مردم این بخش از کوردستان شناخت مناسبی از رهبر آپو ندارند، پس واکنشها نیز در این بخش بسیار محدود خواهد بود، اما چیزی کە در واقعیت رویداد همگان را بە حیرت واداشت. سپس با زندانی کردن رهبر آپو در زندان و سیستم شكنجەی امرالی  خواستند تا ابتدا جنبش آپوئی را منحل نمایند و پس از آن مراحل نسلکشی فرهنگی در کوردستان را تکمیل نمایند، اما زندانی کردن رهبر آپو نە تنها بە بیتاثیرسازی وی منجر نشد بلکە  ایشان توانستند کە با مقاومت و نگارش کتب پارادایم نوین در زندان پایەهای تئوریک ـ فلسفی یک زندگی نوین و آزاد را برای بشریت پایەریزی نمایند و ایشان بە یک شخصیت جهانی مبدل شوند، امروزە نیز پس از ٢٧ سال از این توطئە کسانی کە میخواستند رهبر آپو و جنبش آزادی کوردستان را از صحنەی روزگار محو نمایند مجبور شدەاند کە بار دیگر بە رهبر آپو مراجعه کنند تا بلکە بتوانند بدین گونە از بحرانهای باتلاق مانندشان رهایی یابند. در این رابطە گفتگویی اختصاصی را با امیر کریمی ریاست مشترک حزب حیات آزاد کوردستان ـ  پژاک ترتیب دادەایم. کە در زیر متن کامل آن در دسترس است.

سطح علمی، مسئولیتپذیری و انقلابیگری زنان ما را حیرتزدە کرد

آلترناتیو: موضعگیری خلق کورد علیە توطئەی بینالمللی در روژهلات چگونە شکل گرفت؟ آیا صرفا یک واکنش احساسی بود یا مسائل دیگری در جریان بودند؟

امیر کریمی : در ابتدا توطئه بین‌المللی صورت گرفته در روز سیاه ۱۵فوریە را محکوم می‌کنیم.  در هنگام توطئەی بین‌المللی در ایران و روژهلات کوردستان واکنش‌های شدیدی رویدادند، اما قیام خلق کورد در آن برهە تنها یک واکنش و بە صورت خاص یک واکنش احساسی نبود، بلکە محصول یک خط مبارزاتی بود. از اوایل دهەی ۷۰ شمسی در میان جوانان روژهلات و بە ویژە در دانشگاه‌ها یک خواست برای شناخت و ارتباط با جنبش آپوئی و افکار و مبارزات آن شکل گرفت. از سال۷۴-۷۵ یک ارتباط ارگانیک میان این جوانان و جنبش آپوئی شکل گرفت و خود رهبر آپو شخصا بە سازماندهی این امر پرداخت و  تنی چند از رفقای زن روژاوایی را برای سازماندهی روژهلات آمادە کرد، یکی از دلایل مدبرانە کە زنان روژاوایی را انتخاب کردە بودند این دلیل بود کە در صورت دستگیری رفقای شمال کوردستان، حکومت ایران آنها را بە حکومت ترکیە تحویل می‌داد. بعدها رفقایی از جنوب کردستان نیز به آنها پیوستند. سپس یک فعالیت مخفی شکل گرفت و این مبارزە و فعالیت را زنان روژاوایی توسعە دادند و این نکتەی بسیار شگفت آوری در تاریخ است چرا کە بعدها نیز مبارزات زنان روژاوا کە همراه با شعار ژن ژیان آزادی بود، بە الهامی جهت انقلاب ژن ژیان آزادی در روژهلات تبدیل شد. این یک حلقەی بە هم پیوستەی تاریخی است و در این میان یک ارتباط تاریخی وجود دارد. رفقای زن روژاوایی هنگامی کە بە روژهلات آمدند، با دانشجویان بە صورت مخفی ارتباط گرفتند و با اکثر دانشگاه‌های ایران ارتباط داشتند و همراه دانشجویان بە بسیاری از شهرهای روژهلات و ایران از جملە ایلام، تهران، سنە و… رفتند، تجربەی شخصی من نیز در دانشگاه تبریز از همین نوع بود و بدین گونه فعالیت‌های سازماندهی را شروع کردند و این فعالیت‌ها و مبارزات از سوی مردم با استقبال گرمی روبەرو شد. برای مثال شهید ربین (ناصر قادرزاده) توانست فرصت تجمع و ارتباط خانوادەها و جوانان را با رفقا در اماکن و باغات بیرون از شهر بە وجود بیاورد. سپس جنبشی بدین صورت شکل گرفت و مردم با دیدن این زنان ایدئولوژیک و سازماندهی شدە کە مجهز بە تفکرات نوینی بودند و راهنمای راه مبارزات نوین هستند، بسیار متاثر شدند و با هیجان و شور و شوق بە این مبارزات پیوستند و از رفقا محافظت کردند تا مبارزات مخفی بماند و امنیت رفقا حفظ شود و آن رفقا توانستند هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اجتماعی و فرهنگی بر مردم تاثیر بگذارند، بە ویژە اینکە در میان خانوادەها بر ارتباط زن و مرد و فرهنگ خانوادگی تاثیر گذاشتند. این رفقا خارج از وظایف سیاسی، وظایفی ایدئولوژیک را بر عهدە داشتند، و تنها بە تبلیغ نمی‌پرداختند، بلکە یک مبارزەی فکری و فرهنگی نوین را بە مردم معرفی کردند، در واقع بە مردم سیاستی نوین را آموختند، برای مثال اینکە هویت چیست؟ کورد آزاد کیست؟ آزادی ملی بە چە معناست؟ و چگونه باید با اراده و آزاد زیست.  این صحیح است کە در روژهلات سابقەی مبارزات وجود داشت، اما بە این مسائل بدین گونە پرداختە نشدە بود. این رفقا افکار جدید و عمیق‌تری را بە میان ما آورند که با وجود اهمیت دادن به  ستم ملی، از آن وسیع‌تر بود. در حالی کە مبارزات قبلی بسیار منطقەای و محدود ماندە بود، اما این مبارزات نوین دارای معیارهای ملی بود؛ برای مثال رفقایی از عفرین و قامیشلو و کوبانی بە ایلام آمدە، همەی معیارهای منطقەگرایی را بر هم زدە بودند و یک فرهنگ ملی نوین را پایەریزی کردند، از سوی دیگر اکثر این رفقا زن بودند و این قالب‌های ذهنی مردسالارانە را با چالش‌های جدی روبەرو ساخت. درست است کە در مبازرات گذشتە نیز زنان وجود داشتند اما ما برای اولین بار بود کە شاهد این مسئلە بودیم کە زنان پیشاهنگ مبازرات هستند و سطح علمی، مسئولیت‌پذیری و انقلابی‌گری زنان ما را حیرت‌زدە کرد و بسیاری از قالب‌های مردسالاری جامعە روژهلات را با چالش مواجه کرد بە صورت شفاف می‌دیدیم کە زنان و مردان از ارادەی این زنان انقلابی متاثر شدند، این برخورد در لایەهای  جامعە تاثیر فراوانی گذاشت و می‌توان گفت اولین مواجه با آزادی بدین صورت شکل گرفت و حتی اولین گام‌ها و تصمیمات در جهت آزادی شکل گرفت. بە عبارتی بدین گونە نبود کە در سال ٩٩ و بە هنگام توطئەی بین‌المللی خلق کورد در روژهلات تنها بر مبنای احساسات واکنشی دست بە قیام زد و بگویند کە بلە در شمال کوردستان مردم تحت ستم هستند  و رهبر جنبش در آنجا بە اسارت درآمدە است و صرفا یک حس همدردی باشد، بلکە مسئلە فراتر از این بود، مردم روژهلات گامهای اولیه شناخت جنبش و رهبری آن را برداشته بودند، شناختی در سطح ملی و اجتماعی که به آنها ثابت کردە بود کە این جنبشی متفاوت است که آزادی را به ملموس می‌سازد. در واقع مردم روژهلات در مقابل توطئە ایستاد و گفتند کە شما نمی‌توانید ما را ناامید کنید و آزادی را از ما سلب کنید، چرا کە آزادی و امید را در شخص رهبر آپو و رفقای زنی کە برای سازماندهی بە روژهلات آمدە بودند دیدە بودند. هنگام قیام ٣ اسفند چندی از رفقا در میان مردم حضور داشتند، حتی در میان کوردهای خارج از کوردستان  و این قیام نتیجەی این مرحلە از مبازرات بود، هرچند کە نابسندگی‌هایی وجود داشت، اما نمی‌توان این قیام را بە صورت اتفاقی و تصادفی ارزیابی کرد، بلکە دارای پایەهای سازماندهی و فکری بود. ابتدا حکومت تصور می‌کرد که قیام یک عکس العمل عاطفی می‌باشد، اما بعد متوجه شد کە این قیام دارای زمینەهای سازماندهی و فکری و فرهنگی است و بە همین جهت بسیار وحشیانە بە مردم حملەور شد و انسان‌های بسیاری شهید و زخمی شدند و یا بازداشت شدند. در واقع قیام ٣ اسفند تبدیل بە یک کارزار و سرآغاز راه نوینی برای مبارزه روژهلات تبدیل شد، گامی نوین در جستجوی آزادی.

قرن بیستم قرن چرخههای مداوم قیام و سرکوب جنبشهای کوردی بود

آلترناتیو: با توجە بە مبارزات گذشتەی کوردستان، دشمنان خلق کورد انتظار داشتند کە با ادامەی توطئە مبارزات مردمی و جنبش آزادی بە تدریج متفرق شدە و از میان برود، اما دیدیم کە چنین اتفاقی نیافتاد، حتی مبارزات بە ویژە در روژهلات ارتقا و توسعە یافت ، بە نظر شما چە عواملی در این مسئلە تاثیرگذار هستند؟

امیر کریمی: اجازه دهید ابتدا این مورد را بررسی کنیم کە توطئە در مقابل چە روی داد و بە چه نتیجەای رسید؟ از اواخر قرن ۱۹ کوردها استقلال نسبی خود را از دست دادند، با تاسیس کودتاوار دولت-ملت‌های ترکیه و ایران با سرکوب و انکار سیستماتیک روبرو گشتند. این یک وضعیت تراژدیک است یا به بیانی دقیق‌تر یک سرنوشت تراژدیک. نظام جهانی کوردها را در خارج از سیستم حقوقی و سیاسی قرار داد. و در واقع کوردها را بە وضعیت بدون ستاتوس دچار نمودند و راه را برای نسل کشی آنها گشودند. کوردها محقانه و مشروع وضعیت انکار و نسل کشی را رد نمودند و دست به مقاومت زدند اما همین مقاومت مشروع آنها از جانب قدرت‌های جهانی بە عنوان کارت و اهرم فشاری در روابط و مناسبات با دولتهای منطقه‌ای به‌کار گرفته شد. آنها از یک طرف با پشتیبانی از فاشیسم دولتی در منطقه فوبی کورد را ایجاد و تقویت نمودند و از طرف دیگر دست آنها را در نسل کشی کوردها باز گذاشتند. تاکید می‌کنم که این قیام‌ها همگی قیام‌هایی مشروع بودند و از بطن جامعه کوردی زادە شدند و در این امر هیچ شکی نیست، اما نهادهای سیاسی کورد خوانش دقیق و در نتیجه قدرت خروج از وضعیت تراژدیک را نداشتند. قرن بیستم قرن چرخه‌های مداوم قیام و سرکوب جنبشهای کوردی بود. رهبر آپو این وضعیت را بدین گونە نامگذاری کرد کە “خرگوش بدو و تازی بگیر” و در این فرمول نقش خرگوش را کوردها بازی می‌کردند و تازی دولت-ملت‌ها هستند و در نهایت خرگوش را می‌گرفتند و بە تازی پیشکش می‌کردند، خود این وضعیت را ما توطئە می‌نامیم. همەی قیام‌ها از شیخ سعید و سید رضا، تا شیخ محمود و از اسماعیل آغای شکاک تا جمهوری کوردستان و تا بە جنبش خلق کورد در انقلاب سال ٥٧ همگی تحت این وضعیت و با این توطئە سرکوب شدند و حتی اسارت رهبر آپو نیز در تداوم این وضعیت توطئە شکل گرفت. و این بخشی از سرنوشتی بود کە می‌خواستند بر خلق کورد تحمیل نمایند، اما در توطئەی بین‌المللی علیە رهبر آپو نیروهای جهانی احساس کردند کە نیاز است تا بە صورتی گستردەتر توطئە را اجرا کنند چرا کە جنبش آپوئی و شخص خود رهبر آپو بە تغییرات بنیادینی پرداخت تا خلق کورد را از وضعیت خرگوش بدو و تازی بگیر خارج سازد و خلق کورد را از ابژگی برنامەهای سیاسی نیروهای جهانی و منطقەای بیرون آورد، پس نیروهای بین‌المللی این خطر را حس کردند و توطئەی بین‌المللی علیە رهبر آپو و خلق کورد  را اجرا کردند.

امر نظامی باید در خدمت اهداف و فلسفه آزادی باشد

آلترناتیو: پس بنا بە صحبتهای شما میتوان فهمید کە توطئە علیە رهبر آپو و موفقیتهای  سیاسی ایشان جهت خارج ساختن خلق کورد از وضعیت سرنوشت تراژدیک “خرگوش بدو و تازی بگیر” میباشد، یعنی انگار توطئە علیە این خط مبارزاتی شکل گرفت. لطفا این مسئلە را بیشتر توضیح دهید؟

امیر کریمی: ببینید از سال‌های ٩٠ میلادی رهبر آپو در دو سطح فعالیت می‌کند، یکی در سطح ملی و چارەیابی مسئلە کورد و دیگری در سطح مسئلەای فلسفی-تئوریک و ایدئولوژیک که هستەی اصلی آن این سوال بود کە وظیفەی یک جنبش آزادیخواه چیست؟ آیا تنها وظیفەی رهایی‌بخشی را برعهدە دارد؟ آیا رهایی و آزادی مترادف هم هستند؟ آیا یک جنبش رهایی‌بخش در صورت قدرت یابی آزادیخواه باقی می‌ماند؟ کارنامەی سوسیالیسم رئال و جنبش‌های رهایی بخش ملی موجود بود، بە صورتی کە اتحاد جماهیر شوروی خود بە یک دیکتاتوری علیە مردمانش تبدیل شد و سرزمین‌هایی کە با سیاست رهایی بخش ملی از استعمارگران مستقل شدە بودند اینبار توسط همان سازمان‌های رهایی بخش ملی مورد ستم قرار ‌گرفتند، پس رهبر آپو لازم دیدند تا در این موارد مهم بە بازاندیشی بپردازد. این مسئلە که یک ملت باید بە موقعیت سیاسی-حقوقی خود دست یابد و سرنوشت خود را تعیین کند نزد ما جای بحث ندارد و این یک خواست برحق است. اما رهبر آپو در این مورد بر مسئلەی قدرت متمرکز شد، چرا کە در دیگر جنبش‌ها بە قدرت رسیدن و بە آزادی رسیدن همسان گرفتە شد، و این سوال کە آیا لزوما برای دستیابی به سوسیالیسم باید بە قدرت رسید؟ و بسیاری سوالات دیگر از این قبیل مسائلی بودند کە رهبر آپو با آنها  درگیر شد و برای چارەیابی این مسائل گام نهاد، بنابرین قدرت‌های بین‌المللی هر دوی این سطوح مبارزاتی رهبر آپو را دیدند و احساس خطر کردند چرا کە برای آنها کوردها می‌بایست سیاست “خرگوش بدو و تازی بگیر” را ادامە می‌دادند و حالا رهبر آپو در مقابل آنان بە مانعی جدی تبدیل شدە، در کنار این، رهبر آپو با دولت ترکیە وارد یک سری مذاکرات شدە بود کە بە قتل رئیس جمهور تورگوت اوزال انجامید. اوزال بە این نتیجە رسیدە بود تداوم این روند بە نفع ترکیە نیز نمی‌باشد و حذف اوزال تنها توسط بخشی از نیروهای فاشیست ترکیە انجام نگرفت بلکە این مسئلە طی یک روند بین‌المللی و توسط خواست قدرت‌های جهانی شكل گرفت  و همچنین شکلگیری خود این نیروهای فاشیستی در ترکیە بنیان‌های بین‌المللی داشت. برای مثال سازمانی همچون م‌ه‌پ از سوی قدرت‌های جهانی شكل گرفت، آلپ‌آرسلان ترکش توسط دولت آمریکا آموزش دادە شد و او بود کە سازمان فاشیستی م‌ه‌پ را در ترکیە تاسیس کرد کە در واقع شاخەی گلادیو ناتوی ترکیە بود و م‌ه‌پ سازمانی بود کە در راستای امحا و نابودی کوردها گامی فراتر از ج‌ه‌پ برداشت. پس کشتن تورگوت اوزال تحت یک برنامە بین‌المللی انجام شد و بعد از این دورە و از سال ١٩٩٣ بە بعد ناتو خود بە صورت مستقیم وارد جنگ با جنبش آزادی کورد شد و ارتش ترکیە را با پیشرفتەترین تسلیحات مسلح ساخت و حتی سلاح‌های ممنوعە کشتار جمعی را بە ترکیە تحویل داد تا در سکوت رسانەای این سلاح‌ها را علیە مبارزین جنبش آزادی بە کار بگیرند، شماری از گریلاها در اثر بیماری‌های مشکوک و سرطان‌های ناشی از تاثیرات سلاح‌های شیمیایی و رادیواکتیویتە شهید شدند. بە این جنایت‌ها نیز بسندە نشد و بیش از ٤ هزار روستا در شمال کوردستان بە آتش کشیدە شد، یک سازمان مخوف اسلام سیاسی تندرو تحت نام حزب‌الله  کە امروز بە نام هوداپار شناختە می‌شود با همکاری ایران در شمال کوردستان تاسیس شد کە توسط این سازمان بسیاری از مردم کورد در خفا بە قتل رسیدند کە تعداد قربانیان این جنایات از هزاران نفر گذر کرد.

رهبر آپو در کنار این مسائل بە شخصیت کادرهای سازمان پرداخت تا از بطن جنبش آزادی انسان‌های قدرت طلب سربرنیاورند، چرا که با پدیدەی فرماندهان قدرت‌طلب مواجه بود، کسانی همانند شمدین ساکیک  کە می‌خواستند بە لردهای جنگ تبدیل شوند . شخصا بە یاد دارم کە در سال ١٩٩٧ رهبر آپو در یک برنامەی تلویزیونی (ماد تی‌وی) بە صورت آشکار بە این مسئلە اشارە کرد و در مقابل چنین فرماندهان قدرت طلبی مبارزەی درون سازمانی وسیعی را بە راه انداخت. این افکار رهبر آپو زنگ خطری برای قدرت‌های جهانی بود. رهبر آپو معتقد بود که جنگ رهایی بخش ملی کلاسیک نە تنها بە رهایی نمی‌انجامید بلکە کوردها را دوبارە بە سرنوشت تراژدیک دچار می‌کرد. حتی اگر جنگ رهایی بخش ملی از لحاظ نظامی موفق شود و بە مبارزەای فکری-فلسفی پرداختە نشود چیزی جز  بازتولید ستم‌های اجتماعی روی نمی‌دهد. اگر یک مبارزەی ایدئولوژیک و فکری را پیش نبریم، پوتین‌ها ی نظامی می‌توانند ایدئولوژی و افکار آزادی را له نمایند. پس امر نظامی باید در خدمت اهداف و فلسفه آزادی باشد، رهبر آپو برای کنگرەی ٥ پ‌ک‌ک اسنادی در این رابطە آمادە کرد و بعد از آن نیز کتاب اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسانیت است را بە نگارش درآورد و در این کتاب دقیقا بە این نکات اشارە کرد و سوسیالیسم را از قدرت تمیز داد.

سپس خط مبارزاتی را در میان خلق ارتقا داد و باز هم بە یاد دارم کە سال ٩٧ میلادی رهبر آپو گفتند کە خلق خود باید ارادەمند باشد و بە صورت مستقیم بە مبارزه بپردازد، منتقد باشد، مداخلە نماید و ارتباط فرهنگی ما بین سازمان و مردم را دگرگون ساخت بە صورتی کە مردم و سازمان بە صورت یک جنبش توام درآمدند تا بتوانند با همدیگر بە یک مبارزە و مجادلە سیاسی-فرهنگی و فکری بپردازند این به معنی تغییر بنیادین در کارکرد، ساختار و فلسفه حزب بود. سپس در سال ٩٨ میلادی رهبر آپو اندیشه این تغییرات را با بدنه حزب و مردم در میان گذاشت.

آلترناتیو: بە ویژە در ارتباط با اندیشەی آزادی زنان

امیر کریمی: بلە درست است بە ویژە در این رابطە، مبارزات خط آزادی زنان مدت‌ها بود کە در جنبش آغاز گشتە بود و رهبر آپو می‌خواست تا حزب زنان آزاد را تاسیس نماید وهمچنین اندیشه آزادی زنان را به ایده و جریان اصلی جنبش آزادیخواهی کوردستان مبدل سازد و برای این امر نیاز بە تلاش و کوشش گستردەی فکری ـ ایدئولوژیک داشت و رهبر آپو در حال انجام این امور بود. و همەی این مسائل در راستای این مسئلە بود تا جامعه و فرد کورد را از وضعیت تراژدیک خارج سازد. در واقع توطئە در مقابل این قبیل سیاست‌ها و افکار رهبر آپو صورت گرفت. بە ویژە هنگامی کە رهبر آپو بە ایتالیا رفت گفت کە من خواهان آن هستم کە مسئلەی کورد را حل کنم اما هیچ مخاطبی برای این مسئلە وجود ندارد. حتی رهبر آپو خطاب بە دولت‌های اروپایی گفت اگر شما من را متهم می‌کنید، پس لازم است تا من را در روند یک محاکمەی قانونی دادگاهی کنید، ماجرا بە جایی رسید کە دولت آلمان کە اتهامات واهی بیشماری را بە رهبر آپو وارد ساختە بود، ترسید کە برای این اتهامات محاکماتی در دادگاه‌های آلمان برپا شود کە در این صورت باید رهبر آپو را در خاک کشور خود می‌پذیرفتند، پس بە همین دلیل از این اتهامات پا پس کشیدند. بە عبارتی می‌توان فهمید کە توطئەی بین‌المللی علیە رهبر آپو در این حد گستردە و مستقیما با وضعیت تراژدیک کوردها مرتبط بوده و هست.

یعنی مسئلەی کورد  فراتر از دیگر مسائل بود و برای فهم این موضوع نیاز بە یک پارادایم نوین فکری-فلسفی بود. مسئلەی کورد تنها بە صورت یک خلق تحت استعمار همانند الجزایر یا حتی فلسطین نیست، حتی همچون مسئلەی هلوکاست یهودی‌ها نیز نیست. چون در همەی این موارد علی‌رغم جنایات بشری فجیعی کە این خلق‌ها با آن روبەرو شدەاند، اما بە موجودیت این خلق‌ها اعتراف می‌شود، این در حالی است کە در مورد مسئلە کورد، علاوە بر فجایع بشری و نسلکشی‌ها، خود موجودیت خلق کورد انکار می‌شد و این قبل از هر چیز یک مسئلە و مشکل هستی‌شناختی را در رابطە با کوردها بە وجود آوردە بود و برای فهم این مسئلە نظام معرفتی موجود  جوابگو نبود. بە همین خاطر باید از لحاظ جهانبینی و معرفتی نیز باید بە اموری جدی پرداخت و هنگامی کە رهبر آپو خود این مسائل را در اروپا از نزدیک مشاهدە کرد این وظیفەی فکری-فلسفی را نیز بر عهدە گرفت، چون بدون پرداختن بە این مسئلە از لحاظ معرفتی  تعریف مسئلەی کورد ناممکن بود.

بله گفتیم که رهبر آپو در سال ٩٨ میلادی در ایتالیا خطاب بە خلق کورد گفت کە مخاطبی برای حل مسئلە کورد وجود ندارد و حل مسئلەی کورد نیاز بە یک مبارزە و فعالیت گستردە می‌باشد و مسئلەی کورد  همانند گذر بر پل صراط می‌باشد، و اشارە کرد کە گذشتن از این پل صراط بە صورت موفقیت آمیز نیازمند  مبارزەای خردمندانە و خستگی‌ناپذیر می‌باشد و باید با حساسیت بالایی بە این مسئلە بپردازیم و گفت شاید در این راه جان‌مان را هم بگذاریم، اما ناچار هستیم کە این راه را تا رسیدن بە اهدافمان بپیماییم. سپس بعد از آن توطئەی بین‌المللی منجر بە اسارت رهبر آپو شد و توطئەگران رهبر آپو را بە دولت ترکیە تحویل دادند، در واقع نقش دولت ترکیە در توطئەی بین‌المللی محوری نبود، بلکە نقشی کە قدرت‌های جهانی  بە دولت ترکیە محول کردند نقش زندان‌بانی بود و حتی بعدها در این بارە اجویت رئیس جمهور وقت ترکیە گفت: “کە چرا اوجالان را بە ما تحویل دادند؟”

توطئەگران بدین گونە حساب کردە بودند کە جنبش آزادی کوردستان را با دستگیری رهبریت آن نابود می‌سازند. مرگی احساسی و قهرمانانه، قیام سپس سرکوب خونین و پایان داستان. دوبارە این خلق را با سرنوشت تراژدیکش مواجه می‌گرداندند. اما رهبر آپو در زندان پیام دیگری بە همگان داد و گفت کە اینبار باید این تقدیر و سرنوشت لعنتی را به سود آزادی تغییر  دهیم. و این بسیار شگفت‌انگیز است کە زن مبارز وریشه مرادی در زندان هم همین نکتە را بازگو کرد کە اینبار تقدیر در برابر آزادی شکست خواهد خورد و ما نیز بدین مسئلە پایبند و معتقد هستیم و در واقع این یکی از نکات اساسی است کە این جنبش را با همەی جنبش‌های ماقبل خود متفاوت می‌کند و موجب شدە است کە این جنبش نە تنها شکست نخورد بلکە هر روز پیشرفت نماید.

قیام ٣ اسفند را بە سنگ بنای یک جنبش انقلابی مبدل ساختیم

آلترناتیو: شما بە این نکتە اشارە کردید کە رهبر آپو توانست هم جنبش را توسعە دهد و هم  جلوی موفقیت توطئەی بینالمللی را بگیرد، با وجود آنکە رهبر آپو در زندان بە سر میبرد اما جنبش آپوئی گستردەتر شد و دستاوردهای بزرگی برای خلق کورد بە دست آورد، در تداوم این روند، پژاک در سالهای بعد از اسارت رهبر آپو و در سال ٢٠٠٤ تاسیس شد، رهنماییها و پیامهای رهبر آپو برای روژهلات چە بود؟

امیر کریمی: خود این مسئلە کە از حلقەی قیام-سرکوب رهایی یافتیم بە این مسئلە برمی‌گردد، چون گفتیم کە توطئەگران فکر می‌کردند با دستگیری رهبر آپو، جنبش آزادی کوردستان شکست می‌خورد و پراکندە می‌شود و خلق نیز بعد از چند واکنش احساسی سرکوب شدە و همە چیز تمام می‌شود، حتی در برنامە داشتند کە خلق کورد را با کشتاری وحشیانە روبەروگردانند، اما متوجه شدند کە نە رهبر آپو تسلیم خواستەهای آنها می‌شود، نە جنبش آزادی پراکندە و ضعیف می‌شود و نە مردم از همەی این مسائل دلسرد می‌شوند، بلکە مردم قیام را گسترش دادند، این مسئلە نیز بە دیالکتیک ویژەی مابین رهبریت، سازمان و مردم برمی‌گردد. مبارزە آزادیخواهی بە صورت رابطەی پیچیدەای میان رهبرآپو، سازمان و مردم گسترش یافتە بود و همە نقش‌ خود را در این راه ایفا می‌کردند. در اندیشه رهبر آپو و جنبش آپوئی مردم “تودە” نیستند کە قرار است آنها را شکل دهیم، مردم یک ابژەی سیاسی نیستد کە قرار است بر روی آن برنامەهای سیاسی را اعمال کرد. بلکە مردم خود سوژەی سیاسی هستند و باید بتوانند بە صورت ارادەمند عملکردهای سازمان و رفقا را مورد انتقاد قرار دهند تا سپس انتقادهای مردم مورد ارزیابی قرار گیرند و عملکردها مطابق با آن تصحیح گردند. رهبر آپو از همان ابتدا بە این مسئلە توجه داشت کە آزادی سرزمینی از مسیر آزادی شخصیت انسان و انسان آزاد گذر می‌کند. این جنبش بە جای اینکە یک سیستم سلسلەمراتبی دیگر را از نو برسازد، سیستم سلسلەمراتبی را واژگون ساخت و در ارتباط با مردم سیستمی نوین را برساخت. دیالکتیک مردم و جنبش را بە صورتی درآورد کە بازخوردهای سیاسی جنبش را در میان مردم ارزیابی نمودە تا نقاط ضعف را از میان برداشتە و مبارزە را ارتقا دهد و این روند موجب آگاهی ملی و دانش سیاسی در میان مردم شد. نگاه کنید بە مادران صلح و میهن‌دوست کە چگونە مسائل سیاسی را تحلیل می‌کنند و دارای توان سیاسی هستند، برخی با کنایە می‌پرسند کە این جنبش در شـمال کوردستان چە دستاوردی داشتە است و چە چیزی را رها ساختە است؟ این جنبش در شمال کوردستان انسان را بسوی آزاد سوق دادە است. و این نکتە را باید همگان بدانند، زیرا دقیقا کاری است کە جنبش‌های کلاسیک کوردی نتوانستند انجام دهند، خط مبارزاتی جنبش‌های کلاسیک کوردی می‌خواهند کە مردم را در سطح همان توده نااندیشمند نگە دارند و مکانیسم‌های اساسی آنها تنها جنبەی تبلیغاتی  و پوپولیستی دارد.

جنبش آزادی با فرمول اساسی خودش توانست کە توطئە را تا حد زیاد کنترل کند، کە آن نیز در فرمول و شعار مقاومت زندگیست تبلور یافت. این فرمول در همەی ابعاد شخصیتی رهبر آپو، در زندان آمد و در جنبش آزادی بە گفتار و کردار اساسی درآمد. بدین صورت کە در سخت‌ترین شرایط نیز تسلیم نشدە و بتوان بزرگترین کارها را انجام داد و در واقع این جنبش بدین گونە پیشرفت کرد. یکی دیگر از تفاوت‌های اساسی این جنبش با دیگران نیز در این نهفتە است که این جنبش  در فرصت‌ها و خلاء‌ها شکوفا نشده است ، هرچند کە ممکن است کە از فرصت‌های پیش آمدە نهایت استفادە را بکند، اما استراتژی‌اش را بر فرصت‌ها بنا نکردە است. یعنی در سخت‌ترین شرایط نیز بە راه خود را می‌گشاید . پس از توطئه  قیام منتج بە شکست نشد، و علی‌رغم همەی حملات دشمن، قیام ٣ اسفند را بە سنگ بنای یک جنبش انقلابی مبدل ساختیم. از آن پس بسیاری از زنان و جوانان روژهلات بە جنبش پیوستند و در زمینەی پیوستن این زنان و جوانان این سوال پیش آمد که برای روژهلات چە می‌توان انجام داد؟ رهبر آپو از سال ١٩٩٦ این را مشخص ساختە بود کە باید مبارزە را در روژهلات توسعە داد، رفقای زن نیز از همان سال‌ها برای این امر تلاش و مبارزە کردە بودند، و از آن پس جوانان بە میان مردم رفتند و شروع بە سازماندهی مردم کردند. نهادهای مدنی و سازمان‌های مردمی ایجاد شدند، ملحق شدن بە صفوف گریلا افزایش یافت و همەی این اتفاقات هم زمان با جنبش اصلاحات در ایران بود. فرمول مقاومت زندگیست در روژهلات بە امر نوینی جهت سیاست مردمی مبدل شد و مردم یاد گرفتند کە خودشان سوژەی تغییرات هستند، تا دیگر چشم بە انتظار ظهور یک منجی جهت چآرەیابی مسائل نباشند و خودشان دست بە کار شوند. در آن زمان چنین تحلیل کردیم کە برسرکارآمدن احمدی‌نژاد یک کودتای سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی است. این پدیدەی سیاسی تشخیص دادە شد تا متناسب با آن بتوانیم خود را برای این اوضاع جدید آمادە سازیم. سپس تصمیم گرفتیم تا بە یک حزب تبدیل شویم و پژاک بدین گونە تاسیس شد، تا در صورت حملات دولت ایران بە جامعه و دستآوردهایمان از هم فرونپاشیم. بە عبارتی پژاک در سیر روند مقاومت زندگیست و در راستای مقاومت امرالی ساختە شد. و دیدیم کە رهبریت توانست از امرالی دگرگونی‌های سیاسی و فکری را عملی سازد ‌و این برای ما در حکم پرسپکتیو بود. بە عبارتی ما دیگر خرگوش نیستیم و در دام تازی گیر نمی‌افتیم و قرار نیست سرنوشتی را کە برایمان رقم زدەاند را قبول نماییم. بە ویژە رهبری با نگارش دفاعیاتش دگرگونی‌های استراتژیکی را ایجاد و سیاست جدیدی را فرمولە کردند. در واقع پژاک تداوم سیاست‌هایی است کە رهبر آپو از همان دهەی ٩٠ میلادی برای روژهلات در نظر گرفتند، تداوم مبارزات و فعالیت‌های رفقای زنی است کە از سال ١٩٩٦ بە سازماندهی مردم روژهلات پرداختند.

پژاک روشنی بخش و آگاهی بخش همەی مردم روژهلات  و ایران خواهد بود

آلترناتیو: در آن سالهای ابتدایی کە رهبر آپو بە اسارت گرفتە شد از طریق وکلا ملاقاتهایی صورت میگرفت، در این ملاقاتها بە صورت مشخص رهبر آپو در مورد پژاک چە پیام و رهنمودی داشت؟

امیر کریمی: رهبر آپو از همان ابتدا پتانسیل خلق کورد در روژهلات را تشخیص دادە بود و حتی در دفاعیاتشان خاطرنشان ساخت کە سلول بنیادین کورد بودن در روژهلات نهفتە است. البتە این بدین معنا نیست کە کورد بودن و منشا‌های آن در بخش‌های دیگر وجود ندارد، اما منشا تاریخی کورد بودن را در تاریخ پنهان روژهلات یافتە بود، بە صورتی کە در روژهلات مردم توانستە بودند کە از فرهنگ و هویت خود محافظت نمایند و رهبر آپو این مسئلە را بە روشنی دریافتە بود. هنگامی کە پژاک تاسیس شد رهبر آپو می‌دانست کە پژاک می‌تواند این پتانسیل تاریخی مردم در روژهلات را بە فعلیت برساند و سرنوشت مردم را تغییر دهد، و امیدواری خود را بە پژاک اعلام نمودند و هنوز نیز بە پژاک امیدوار هستند. و در دفاعیات پژاک را همچون شعلەی همیشە فروزان بر فراز کوهستان‌های زاگروس معرفی کرد، آتشی کە منشا آن زندگی و فرهنگ حقیقی خلق کورد است، بە عبارتی بدین معناست کە پژاک روشنی بخش و آگاهی بخش همەی مردم روژهلات  و ایران خواهد بود و این معنای بسیار عمیقی دارد و عمق امیدواری رهبر آپو بە پژاک و مردم روژهلات را نشان می‌دهد. در واقع رهبر آپو  نقش روشنگری برای  پژاک قائل است. این کە آزادی  و دموکراتیزە کردن ایران بە پیشاهنگی کوردستان و توسط زنان بە انجام می‌رسد، مسئلەای است کە رهبر آپو آن را حقیقی‌ترین مسیر دانسته است. در واقع انقلاب زن زندگی آزادی محصول بذرهایی است کە رهبر آپو در روژهلات کاشتە است. و مقاومت زنان مبارز در زندان نیز در همین راستا است. بنابرین این جنبش‌، انقلاب و مقاومت‌ها بە صورت اتفاقی روی ندادە و تنها شعار نیستند بلکە نتیجە تلاش، فعالیت و فلسفەی رهبر آپو و جنبش آپوئی است و برای آن شخصیت‌های آزادیخواه تربیت یافتەاند. این بسیار مهم است کە این مسائل بدین گونە نگریستە شوند.

افتخار پرچمداری مبارزات آزادی و دموکراسی ازآن زنان مبارز است

آلترناتیو: بە عنوان سوال آخر، با توجه بە رویدادهای منطقەای و جهانی اخیر سیر رویدادها بە چە سویی میروند؟

امیر کریمی: تغییرات گستردەی منطقەای و جهانی در جریان است. هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ ساختار تغییرات ریشه‌ای به دولت-ملتهای خاورمیانه تحمیل می‌شوند . تغییرات یاری می‌رسانند که حصارهای سد ساله پیرامون ملت کورد که درنتیجه مبارزه بی‌امان آزادیخواهان سست و بی‌معنا گشته‌اند فروبپاشند. در لحظات تاریخی به سر می‌بریم و پژاک بیش از همیشە در تغییر سرنوشت سیاه  بە سوی آزادی خلق کورد، ایجاد دموکراسی و آزادی زنان و فرودستان خود را موظف می‌داند. بنابرین باید بیش از همیشە در راستای عملی کردن پارادایم جامعەی دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زنان گام برداریم. بحران‌هایی کە توسط سیستم ولایت فقیه، ایران را دربرگرفتە است، بیچارگی و انحطاطی که دولت ایران در آن دست و پا می‌زند، جنگی کە منطقە را تهدید می‌کند و همینطور فقر و مسائل اجتماعی کە دامنگیر مردم شدە است، ما را مصمم‌تر کردە است تا در راه چارەیابی این مسائل گام برداریم. مطمئنا راهکار چارەیابی مسائل سیاسی-مدیریتی و اجتماعی-اقتصادی کە ایران دچار آن شدە است کنفدرالیسم دموکراتیک است. مبارزە در راه تعالی هویت ملی، دستیابی خلق‌مان بە ستاتوس سیاسی-حقوقی شایسته تاریخ و مبارزات آن ‌و برساخت سیستمی دموکراتیک جهت همزیستی مسالمت‌آمیز خلق‌ها و هویت‌های متنوع در کنار هم، برای ما امری افتخارآمیز است. بدون شک افتخار پرچمداری مبارزات آزادی و دموکراسی کوردستان و ایران ازآن زنان مبارز است. مبارزان نستوهی که جهت گذار از دیکتاتوری‌ و مردسالاری برساخت ملت دموکراتیک را آرمان خود قرار داده‌اند. قدرت و اراده‌شان برآمده از ژن ژیان آزادی، همان فرمول سحرآمیزی است که می‌تواند سرنوشت زنان، خلق‌ها و بە ویژە خلق کورد و تمامی فرودستان را بە سود آزادی تغییر دهد. زنان مبارز و بە ویژە زنان آزادیخواه امروزه رهبری و پرچم‌داری این انقلاب را بر عهدە گرفتەاند، پس زمان آن فرا رسیدە است تا فلسفەی زن زندگی آزادی در همەی میادین و لایەهای اجتماعی اجرائی شود. و در این مرحلە لازم است تا  درک صحیحی از مبارزەی رهبر آپو برای چارەیابی مسئلەی کورد و انتقال این مسئلە از سطح امنیتی بە سطح سیاسی و حقوقی داشته باشیم. رهبر آپو به هیئت دیدارکننده گفته است که راهکار چاره‌یابی مسئله را نه تنها برای شمال بلکه برای همه بخشهای کوردستان را ارائه خواهد کرد .این مرحلە و نتایج آن را  نباید تنها برمبنای  دیالوگ و مذاکره با دولت ترکیه سنجید ، این  مبارزەای بی‌امان رهبر آپو جهت تغییر سرنوشت است. در نتیجه این مبارزه، مسئله کورد به میدان سیاست و حقوق ورود خواهد کرد. ما نیز وظایفمان را اینگونه بیان می‌کنیم: حمایت کامل خود را از تلاشهای رهبر آپو جهت  چاره‌یابی مسئله کورد و گذار به مرحله نوین را اعلام می‌داریم . تلاش و مبارزە در راه آزادی جسمی رهبر آپو و مبارزه برای آزادی زنان آزادیخواهی همچون پخشان عزیزی، وریشه مرادی و زینب جلالیان را در همراستا و جدایی ناپذیر دانسته و خود را در برابر آن مکلف میدانیم. به این حقیقت واقفیم که فروپاشیدن زندان امرالی به عنوان آخرین جایگاه تحمیل سرنوشت شوم انکار و نسل کشی همزمان با فروریختن زندان اوین آینده‌ای آزاد را برای همه خلقها و زنان رقم خواهد زد. مبارزە با دیکتاتوری‌ و ساختن آلترناتیو دموکراتیک راستین مستلزم ایجاد انقلاب ذهنیتی و گام برداشتن در راستای زندگی معنامند و متعالی است که رهبر آپو و زنان آزادیخواه در شرایط غیر انسانی زندان آرمان خود قرار داده‌اند. آزادی آنها و از میان برداشتن‌ این زندان‌ها بە معنای ساختن کوردستانی آزاد و ایرانی دموکراتیک خواهد بود.