مانی زردشت

منبع: مجله آلترناتیو – شماره ۲۶

فراتر از فصل سرد

اواخر قرن بیست ماتمی سرزمین ها را فراگرفتە بود، سوسیالیسم دولتی فرو ریختە بود، انقلابات آمریکای لاتین و آفریقا، آسیا و خاورمیانە نتایج معکوسی گرفتند. چین دوبارە رهرو سرمایەداری شد و اتحاد جماهیر شوروی از میان رفت، جنبش جوانان بعد از مه ٦٨ فروکش کردە بود، جنگ های ملی-مذهبی خانمان سوز در میان صربها و مسلمانان، اعراب و اسرائیل، ارمنی ها و آذربایجانی‌ها برپا بود، صعود اسلام سیاسی در خاورمیانە، سرکوب انقلاب خلق‌های ایران، همگی فضای ناامیدکنندەای را بە وجودآوردە بود. ایدئولوگ‌های سرمایەداری پایان تاریخ را در این فضای ناامیدکنندە اعلام داشتند و بە مردم جهان اعلام کردند کە دنیای آرمانخواهی تمام شدە است و هم زمان پایان ایدئولوژی ها را نیز در بوق و کرنا می‌دمیدند تا پیروزی سرمایەداری را برای نوع بشر همچون سرنوشتی گریزناپذیر القا کنند.

اما درست زمانی کە سردمداران جهان همە چیز را حساب شدە، قدرت خود را شکست ناپذیر و خود را بی رقیب می‌دیدند، روشنایی گرمابخشی در نقطەای فراموش شدە از جهان شروع بە تلالو کرد. در جایی کە انسان برای اولین بار بە هستی خود همچون اجتماع انسانی آگاه شدە بود، بار دگر در این فصل سرد، آتش زندگی روشن گردید. کوهستان‌هایی کە زردشت آتش زندگی را آنجا برافروخت و همرە مغ‌ها، تاریکی اهریمنی جهان را درنوردید و روشنایی را بە قلب زندگی بازگرداند. اینبار نیز زردشتی نوین همرە مغ‌های نوین در همان مناطق کوهستانی ظهور کرد.

سرزمین کهن

از دیرباز مناطق کوهستانی مدیا، جایی کە امروز با نام کوردستان می‌شناسیم، تسلیم هیچ قدرتی نگشتە بود. تاریخ نویسان کهن نیز این منطقە را تسخیرناپذیر توصیف می‌کردند، حتی بسیاری از جباران تاریخ در این منطقە شکست‌های هلاکت باری را تجربە کردند. منظم ترین ارتش های جهان در مصاف با نگهبانان کوهستان شکست می‌خوردند. ابرقدرت‌های کهن از سومر و آشور گرفتە تا بە امروز در خیال تسخیر این کوهستان‌ها بودەاند و بارها بدان جا یورش بردەاند، مردمانش را بە بند کشیدەاند، کشتەاند، غارت کردەاند، اما باز هم کوهستان بە کلی تسخیر نگشت و در طول تاریخ در مقابل ابرقدرت‌ها مقاومت کرد و فرهنگ و زندگی این منطقە با کنش مقاومت توام گشت. ابرقدرت‌های کهن برای تحقیر مردمان کوهستان آنان را فرزند “جن‌ها” نامیدند، تاریخ نویسان مردمان کوهستان مدیا را بە “جن‌ها” تشبیه کردەبودند و نوشتە بودند: “بدون اینکە دیدە شوند بر دشمن ضربت وارد می‌کنند”. آنان کە حرف “ژ” را “ج” تلفظ می‌کردند، در واقع حرف اشتباهی هم نمی‌زدند. چرا کە ژن یا جن در زبان مردمان کوهستان بە معنای “زن و زندگی” است و بە درستی مردمان کوهستان فرزند زنان و زندگی آزاد بودند و با فرهنگ مادر-الهەها پرورش یافتە بودند.

طبق افسانەها گیلگامیش پادشاه اوروک اولین امپراتوری است کە می خواست کوهستان ها را تسخیر کند، او بە جنگل های کوهستانی سدر یورش می برد اما هر بار شکست می خورد، تا اینکە بە این نتیجە میرسد کە باید در میان مردمان کوهستان متحدی برای خود پیدا کند. این اولین خواست یک ابرقدرت برای تفرقە میان مردم است، و شکلگیری خیانت نیز ریشە در همین داستان دارد. انکیدوی خائن کسی بود کە توسط گیلگامیش و راهبەی فریبکار معبد اوروک مقهور و فریفتە شد تا بە مردمش خیانت کند. از آن پس انکیدو مشاور گیلگامیش شد، انکیدو کوهستان و مردمانش را از نزدیک می‌شناخت پس همچون پیش قراول سپاهیان امپراتوری گیلگامیش برای تسخیر جنگل‌های کوهستانی سدر بە کار گرفتە شد. این اولین خیانت سیاسی در تاریخ بود. هر چند کە کوهستان و مردمانش ضربات مرگباری در طول تاریخ از گیلگامیش‌ها و خیانت های انکیدویی متمحل گشتند، اما چیزی کە در تاریخ از میان می رفت حکومت‌ها و گیلگامیش‌ها بودند، روسیاهی برای انکیدوها ماند و کوهستان و مردمانش علی رغم همەی سختی ها بە زندگی هایشان تداوم بخشیدند و ماندگاران تاریخند.

طبق اسناد تاریخی مناطق کوهستانی مدیا، در طول تاریخ نام‌های گوناگونی داشتەاست؛ مزوپوتامیا، مناطق مردم هوری، گوتی، میتانی و ده‌ها نام دیگر، اما نامی کە بە صورت مکتوب از دورەی سلجوقیان تا بە امروز بە کار می‌رود، کوردستان می‌باشد. کوردستان هزاران سال با نام‌های گوناگون اما سرزمینی یکپارچە بود، در جنگ چالدران که مابین حکومت‌های صفوی و عثمانی رویداد، سرانجام در سال ١٦٣٩ برای اولین بار کوردستان تجزیە شد و شرق کوردستان امروزی و بقیەی کوردستان از همدیگر جدای گشت. با این وجود تا قبل از قرن بیستم کوردها خود بر ادارەی سرزمین خود استقلال نسبی داشتند، اما از ابتدای این قرن شرایط برای کوردستان و مردم کورد بغرنج تر گشت. در جنگ جهانی اول متفقین شکست خوردند و حکومت عثمانی کە بخشی از متفقین بود در نتیجەی شکست در جنگ از هم فروپاشید، سپس برخرابەهای عثمانی، چندین دولت-ملت تاسیس شد. طی قرارداد ننگین لوزان بە سال ١٩٢٣ کوردستان بار دیگر بە بخش های دیگری تجزیە شد و سرآخر بخش‌هایی از کوردستان میان دولت-ملت های ترکیە، سوریە و عراق تقسیم گشت و قسمت شرقی آن نیز تحت سیطرەی دولت-ملت پهلوی قرار گرفت. البتە تجزیەی کوردستان از سوی کوردها با مقاومت‌ها و قیام‌هایی همراه گشت و همەی این قیام ها و مبارزات بە شیوەی بسیار تراژیکی سرکوب گشتند. قیام شیخ سعید پیران بە سال ١٩٢٥، قیام سید رضا درسیمی بە سال ١٩٣٧ و اعلام جمهوری کوردستان سال ١٩٤٦ در مهاباد بە پیشوایی قاضی محمد و چندین قیام دیگر همەگی سرکوب گشتند و رفتە رفتە کوردها سرنوشت شکست های خود را پذیرفتە بودند. سرزمینی تکە تکە شدە کە همەی پیشاهنگانش را بە دار آویختە بودند. دشمنان کوردستان بسیار درندەخوی بودند، شیخ سعید پیران و یارانش را بە دار آویختند، سید رضا درسیمی بە آتاتورک گفتە بود کە تنها یک تقاضا دارم کە پسرم را مقابل چشمانم اعدام نکنید، اما دشمنان فاشیست درست مقابل چشمان پدر، پسر را بە دار آویختند، و علی رغم همەی دروغ ها و فریب‌های حکومت پهلوی، قاضی محمد و دو تن از یارانش صیف قاضی و صدر قاضی را نیز بە دار آویختەشدند.

درخت خشکیدە دگربار سبز خواهد شد

در اواسط قرن بیستم، کودکی کنجکاو در روستایی نزدیک بە زادگاه ابراهیم پیامبر، از پیرمردان روستا در مورد “کورد و کورد بودن” سوال کرد، پیر فرزانەای در پاسخ بە اوگفت: فرزندم، چیزی کە در مورد آن سخن می‌گوئی همانند درختی است کە سال‌هاست خشکیدە و مردە است. اما کودک کنجکاو در قلب پاکش بە چنین پاسخی بسندە نکرد و علی رغم اینکە همەچیز از خشک شدن این درخت خبر می‌داد، با خود عهد بست تا این درخت کهن را بار دیگر سبز گرداند.

عبداللە اوجالان معروف بە رهبر آپو درچهارم آوریل (مصادف با ١٥ فروردین) سال ١٩٤٩ در روستای آمارا از توابع اورفا بە دنیا آمد، در اواخر دهەی شصت و آغاز دهەی هفتاد میلادی در آنکارا بە تحصیل در رشتەی علوم سیاسی پرداخت و در همان زمان تحت تاثیر فضای جهانی انقلابی جوانان بعد از ماه مە شصت و هشت قرار گرفت و بە ویژە از شخصیت های چپ ترکیە همانند ماهیر چایان و دنیز گزمیش متاثر گردید، بعدها با نقد جریان های چپ ترکیە متوجە شد کە باید بە تشکیل یک گروه بپردازد. گروه را در نوروز ١٩٧٣ حول تز “کوردستان مستعمرە است” و “خلق‌های ترکیە آزاد نخواهند گشت تا هنگامی کە کوردستان آزاد نگردد” تشکیل داد. گروهی ایدئولوژیک حول رهبرآپو شکل گرفت.ایشان شهادت حقی قرار در سال ١٩٧٧ (نزدیک ترین رفیق رهبری در گروه)، را با تاسیس پەکەکە بە سال ١٩٧٨ پاسخ گفت. رهبر آپو این مرحلە از زندگی انقلابی خویش را میلاد دوم خویش نامید. در اواخر سال ١٩٧٩ با تحلیل شرایط سیاسی، متوجە شد کە بە زودی در ترکیە کودتایی شکل خواهد گرفت کە ازطریق آن حکومت فاشیست ترکیە می‌خواهد پ‌ک‌ک و همەی جنبش‌های مترقی را از میان بردارد، بە همین خاطر رهبر آپو از طریق مرز میان شمال و غرب کوردستان، وارد غرب کوردستان گشت. رهبر آپو از ابتدای تاسیس گروه ایدئولوژیک شروع بە آموزش کادرهای سازمانی کرد و نتیجەی این آموزش‌ها آن بود کە زندان آمد بە سال ١٩٨٢ با مقاومت تاریخی رفقای شهیدمان مظلوم دوغان، کمال پیر، خیری دورموش، سارا و بقیەی رفقا بە مرکزمقاومت و جنبش آپویی تبدیل شود و شعار “مقاومت زندگیست” کلید واژەی اصلی مبارزات شد. در سال ١٩٨٤ نیروی آزادی بخش گریلا بە فرماندهی معصوم کورکماز (شهید عگید) رسما وارد فعالیت شد و با شلیک اولین گلولە مقابل حکومت فاشیستی و استعمارگر ترکیە خلق کورد مطابق “تز فانون” دوبارە از نو سربرآورد، بعد ازشهادت شهید عگید رهبر آپو بە یاد او در درەی بقا آکادمی معصوم کورکمازرا بنیاد نهاد و سالانە هزاران کادر را بە صورت مستقیم آموزش می‌داد و از آنجا روانەی فعالیت‌های انقلابی می‌کرد. از سال ١٩٨٢ بە بعد رهبر آپو متوجە شد کە سوسیالیسم رئال دیر یا زود فرو می‌پاشد. سپس از سال ١٩٨٦ و با کنگرەی سوم پ‌ک‌ک، رهبر آپو بیشترین تحلیلات خود را مبنی بر آزادی زن و ساختن شخصیت آزاد ودارای ارادە متمرکز ساخت و سوژەی انقلاب را این بار نە پرولتاریا کە جوامع با پیشاهنگی زنان و جوانان معرفی کرد. بر طبق این تحلیلات مبارزات زنان از همان سال در کوردستان سیری صعودی بە خود گرفت و تعداد زنان در صفوف گریلا افزایش یافت. در اروپا YJWK (اتحادیەی زنان میهن‌دوست کوردستان) نمود اولین سازمان خودویژەی زنان بعد از کنگرەی سوم تشکیل شد. حماسەی رفیق بریتان در مقابل خط خیانت خاندان بارزانی باعث گردید تا رهبر آپو همراه رفقای زن ارتش مستقل زنان گریلا را سازماندهی نماید.

از همان سال‌ها رهبر آپو بە خوانش نوینی از سوسیالیسم پرداخت و بە همین جهت بە سوی بنیاد نهادن سوسیالیسم دموکراتیک گام برداشت. آن هم درست زمانی کە در ١٩٨٩ دیوار برلین فروریخت، دولت چین اعتراضات مردمی بە پیشاهنگی دانشجویان را سرکوب کرد و بلاخرە در ١٩٩١ اتحاد جماهیر شوروی فروریخت. ایدئولوگهای نئولیبرال مشعوف ومدهوش ازفروریختن سوسیالیسم رئال بودند و رهبر آپو برایشان روشن ساخت کە چیزی کە فروریخت نە سوسیالیسم بلکە سرمایەداری در لباس چپ بود و کتاب ” اصراربر سوسیالیسم، اصرار بر انسانیت” را بە نگارش درآورد. در حالی کە همە جا از پایان مبارزات و سرانجام تراژیک آرمانخواهی سخن درمیان بود، پرچم مبارزات آزادیخواهی در کوردستان از همیشە برآفراشتەتر گشت.

درسال ١٩٩٥ YAJK (اتحادیە آزادی زنان کوردستان) همچون یک جنبش مستقل مبارزات آزادی زنان شکل گرفت کە فرماندهی ارتش زنان گریلا را بر عهدە داشت. در تاریخ شش مە ١٩٩٦م دولت فاشیست ترکیە در نزدیکی اقامتگاه رهبر آپو یک مینی بوس؛ حامل ٥٠٠ کیلوگرم مواد منفجرە را منفجر ساخت کە خوشبختانە بە رهبر آپو و رفقا هیچ آسیبی نرسید، در مقابل این رفتاروحشیانەی فاشیست‌ها، رفیق زیلان عملیات فدائی سی ام ژوئن ١٩٩٦ را در شهر درسیم بە انجام رساند، موفقیت این عملیات و انهدام بخش بزرگی از یگان نظامی ارتش فاشیست دولت اشغالگر ترکیە توسط یک گریلای زن تاثیر فوق العاده‌ای بر روحیەی جنبش و خلق کورد و آزادیخواهان برجای گذاشت. رهبر آپو در تحلیلات خود با اشارە بە شخصیت آزاد رفیق زیلان گفت: “زیلان فرماندەی من است”. در همین اثنا رهبر آپو ایدئولوژی رهایی زن را نیز پایەریزی نمود. بعدها حزب زنان آزاد کوردستان (پاژک ) و یگان‌های زنان آزاد ایشتار (یژاستار) و شعار “زن زندگی آزادی” درنتیجەی این مبارزات متولد شد. جنبش آپویی با درایت رهبر آپو روز بە روزصاحب دستاوردهای بیشتری می شد و علاوە بر زنان و جوانان کورد، بسیاری از زنان و جوانان خاورمیانە، اروپا و دیگر نقاط جهان رامجذوب خود کردچنانکه بسیاری از آنان به صفوف گریلاهای راه آزادی پیوستند.

زمستان سخت

هنوز چندی از شلنگ تخته اندازی های نئولیبرالیست‌های بی‌مایه نگذشتە بود، کە باردیگر بحران های سیستم جهانی مدرنیتەی سرمایەداری همچون دملی چرکین باز شد. مدرنیتەی سرمایەداری برای فرارازبحران، اینبار در باتلاق مداخلە و جنگ خاورمیانە گرفتار آمد، با پیشرفت روزافزون جنبش آپوئی، سیستم جهانی سرمایەداری کە برای بقای خود، همیشه دست به دامان بحران آفرینی ها ی جهانی شده است. برای مداخلە در خاورمیانە همانند قرارداد ننگین لوزان بە بازآرایی خاورمیانۀ جدید مطابق با نقشەهایش نیاز داشت. اما با سد محکم و بزرگی چون جنبش آپویی و در رآس آن رهبر آپو رویاروشد. پس آنگاه در صدد برآمدند تا این مانع وسد جدی را ازمیان بردارد. در این راستا سیستم مدرنیتەی جهانی سرمایەداری برای رویارویی با رهبر آپو و جنبش آزادی بخش آپویی تمامی نیروها و مزدوران و ایادی جهانی ومنطقه ایش را بسیج کردو توطئە ای بین المللی علیە رهبر آپو طرح ریزی کردو در هفدهم سپتامبر سال١٩٩٨ از طریق دو نیروی کورد وابستە بە خویش دست به کار شدند. مادلین البرایت وزیرخارجەی وقت آمریکا توافق نامەای میان بارزانی و طالبانی را بە امضا رساند و از طریق این توافق نامە پ‌ک‌ک را سازمانی تروریستی اعلام کرد و به گونه ای وانمود کردند کە این نیروهای داخل کوردستان هستند کە از آمریکا طلب می کنند تا در مقابل پ‌ک‌ک دست بە اقدام بزند. از سوی دیگر نیزدولت اشغالگر ترکیە آغاز بە لشکرکشی بە مرزغربی کوردستان (سوریە) کرد، مسئولان سوریە از رهبر آپو خواستند تا خاک سوریە را ترک کند. درنهم اکتبر سال ١٩٩٨ رهبر آپو خاک سوریە را بە مقصد یونان ترک گفت. و بە رغم آنکە از سوی دولت یونان دعوت نامه ای برای رهبر آپو صادر شده بود، اما از همان بدو ورود با کارشکنی و بدعهدی مدیران ارشد نهادهای امنیتی این کشور روبرو شدند و برای بازگشت بە سوریە تحت فشار قرار گرفتنند. که در صورت بازگشت، بە احتمال قوی از سوی نیروهای توطئه گر در مدیترانه مورد هدف قرار می گرفت. و بدین ترتیب نقشهٔ ترورمخفیانۀ رهبرآپوعملی می شد. اما رهبر آپو به سوریه بازنگشت و بە مسکو پایتخت روسیە رفت و نقشەی رذیلانەی آنها نقش برآب شد وپروسەی توطئە وارد فاز دیگری شد. توطئەی بین المللی کە از سوی ایالات متحدە، بریتانیا و اسرائیل برنامەریزی و توسط دولت آمریکا اجرایی شد. در جریان این توطئە رئیس جمهور مصر “حسنی مبارک” و دولتهای یونان و روسیە و کنیا نیز نقش فعالی داشتند.

در یازدە نوامبر سال ۱۹۹۸ رهبر آپو روسیه را ترک کرد و به رم، پایتخت ایتالیا رفت. در حقیقت، پارلمان روسیه (دوما) بە ایشان حق پناهندگی دادە بود اما در مقابل واگذاری پروژەی موسوم بە “ماوی آکم” یا همان “جریان آبی” از سوی ترکیە بەشرکتهای روسی و اعطای وام هنگفت از سوی آمریکا، دولت روسیە خواهان خروج رهبر آپو از آن کشور شد. در ادامە رهبر آپو نیز بخاطر استقبال گرم دولت ایتالیا در آن دوره به طور نیمه رسمی به رم رفت.

در شانزدە ژانویە سال ۱۹۹۹ رهبر آپو بخاطر موضعگیری های تند دولت های فرانسە و آلمان علیە دولت ایتالیا، خروج از رم را مصلحت دانست و بار دیگر بە مسکو رفت. در واقع بە نوعی دستان خیانت داخلی نیز در این امر موثر بود چرا کە بە رهبر آپو گفتە بودند روسیە تقاضای وی را پذیرفتە است. بر همین اساس با ورود بە مسکو تا حدود زیادی تحت نظارت CIA قرار گرفت و مدتی نیز در مسکو و تاجیکستان بازداشت شدند.

یک ماه بعد، یکم و دوم فوریۀ سال ۱۹۹۹ درپی اعلام پذیرش دولت یونان، رهبر آپو بە این کشور منتقل شد. پیشتر دو بار سعی کردە بودند در بلاروس و جزیرەی کورفو ایشان را ترور کنند اما پس از شکست این تلاش‌ها، از سوی دولت یونان وعدە دادە شد کە ایشان را بە آفریقای جنوبی منتقل کنند و بر همین اساس در دوم فوریە بە سفارت یونان در نایروبی پایتخت کنیا بردە شد. در واقع، رهبر آپو میخواست به هلند رفتە و در دادگاه لاهە طرح شکایت کند.

در روز پانزدهم فوریه رهبر آپو در پی توافق سازمانهای استخباراتی آمریکا-اسرائیل باسازمان استخباراتی ترکیه (میت) و موافقت دولت ترکیه در فرودگاه نایروبی دستگیر و بە کنتراگریلاهای ترکیە در فرودگاه نایروبی تحویل دادە شد. این رویداد ساعت ۹ صبح روز ۱۶ فوریە طی کنفرانسی مطبوعاتی از سوی بولنت اجویت، نخست وزیر وقت ترکیە اعلام گردید.

خورشیدمان را نمیتوانید تاریک کنید

از همان روزهای آغازین توطئەی بین المللی، زنان و جوانان بسیاری با فدا کردن جانشان و آتش زدن خویش همچون حصاری از آتش از رهبر آپو صیانت بە عمل آوردند تا اهریمنان نتوانند گزندی بر ایشان وارد سازند. از این روی کمپین ” خورشید مان را نمی‌توانید تاریک کنید” با نثارجان هشتاد نفر شهید یکی ازابعاد اساسی توطئە، یعنی از میان برداشتن رهبر آپو را خنثی کرد. آنها با ایستار انقلابی خود، موضع صحیح در مقابل توطئە را دریافتند و بە دشمنان این پیام رسا را رساندند کە : ” با همەی اقتدار و سازوبرگ‌های نظامی-اطلاعاتی تان، نمی‌توانید سرنوشت ما را رقم بزنید”. علاوە بر آن صیانت از رهبر آپو هر چهار بخش کوردستان را درنوردید و یک روح یکپارچەی دموکراتیک ملی از میان توطئەی بین المللی اهریمنان، سربرآورد. روحی کە از ایلام تا عفرین، از کرکوک تا ارزروم و از خراسان تا خیابانهای تهران و استانبول و همەی شهرهای اروپایی را درنوردید، درخت خشکیدە، سبز گشتە بود.

تولدی دیگر

نظام سلطهٔ جهانی فکر می کرد با حصر رهبر آپو می‌تواند ایشان، گریلا و خلق کورد را تخت کنترل خویش درآورد، اما رهبر آپو در زندان همەی انرژی خود را بر روی پروژەی ناتمامش متمرکز ساخت وآغاز بە نوشتن کرد و اثرعظیم مانیفست تمدن دموکراتیک را درپنج مجلد بە نگارش درآورد، متن دفاعیاتش هرکدام یک اثر سترگ فلسفی-سیاسی به حساب می آیند. رهبر آپو این مرحلە از زندگی انقلابی خویش را همچون میلاد سومین خویش نام نهاد. مانیفست تمدن دموکراتیک در اصل مانیفست سوسیالیسم دموکراتیک قرن بیست ویکم است کە نە تنها چاره وراه حل مسئلهٔ خلق کورد است، بلکە پارادایم ایشان مبتنی بر سه اصل جامعهٔ دموکراتیک اکولوژیک براساس آزادی زنان به مثابه آلترناتیوی نوین، در برابر لویاتان دولت – ملتهای فاشیست و نژاد پرست وجنگ‌طلب بشارت دهندهٔ صلح و برادری میان تمام جوامع انسانی است. درواقع مانیفست تمدن دموکراتیک پارادایم نوینی است کە خوانشی دیگرگون وتازه از زندگی، مبارزە و آزادی ارائە می‌دهد. جامعەی دموکراتیک جایگزین هرگونە خوانش دولت‌گرایانە و اقتدارگرایانە از سیاست است، جامعەی اکولوژیک دربرابرسیستم لگام گسیخته وغارت گر سرمایەداری و صنعت گرایی می ایستد و آزادی زن در مقابل جهان مردسالار و پدرسالار کە نفس کشیدن را نە تنها بر زنان بر کل جوامع تنگ کردە است قرار می گیرد. در برابر این طرح وبرنامهٔ عظیم انسانی رهبرآپو، سیاست جهانی انزوای مطلق ایشان در زندان جزیرهٔ امرالی، پوگروم ودیاسپورای ملت کورد وهجومی ناجوانمردانه از زمین وهوا ازسوی ارتش متجاوز وفاشیست ترکیه علیه گریلاهای راه آزادی به راه برده می شود. بیست و پنج سال ایستار انقلابی و مقاومتگرانەی رهبر آپو، سرچشمە و الهام بخش روح فدایی و انقلابی گریلا و مقاومت خلق کورد بودەاست چنانکه روزبه روز بە آزادی نزدیکتر می‌شویم.

حقیقت ابتدا تنهاست

رهبر آپو آتش زندگی و دانش را از خدایان بی نقاب معاصر گرفت و بە مردمان داد و خدایان بی نقاب رهبر آپو را بە مانند پرومتئوس بر صخرەهای امرالی به زنجیر کشیدند و هر روز شکجەاش می‌دهند، سیستم شکنجە گاه امرالی همان سیستم نسل کشی ای است کە علیە کوردها و دیگر مردمان خاورمیانە، زنان و جوانان در جریان است. اهریمنان زمانە هنگامی کە دانستند هرحرکت و سخنی از سوی رهبر آپو، اقتدارهای پوشالی شان را بر باد می‌دهد، چنین سیستم ظالمانه و غیر بشری ای را علیه ایشان روا داشتند. حتی قوانین و سیستم حقوقی نیم بند خودشان را نیز، زیرپا گذاشتند و هرگونە ارتباط رهبر آپورا با جهان خارج قطع کردند.

اما این کوتە فکران تاریک اندیش که کوچکترین درکی از تاریخ اجتماعی انسان و دیالکتیک حقیقت ندارند. بایستی بدانند که حقیقت همانا در ابتدا همیشە تنهاست و در انزوا، اگرچه در این مرحلە؛ شهریار حقیقت و رهبر آزادی خواهان جهان، حواریون، پیروان و تشنگان حقیقت سختی جانکاه و مصیبت‌باری را تحمل می‌کنند و اهریمن وارونه‌کار‌دروغ، هرگونە ابزاری را برای پوشاندن حقیقت به کار می گیرد، اما خورشید حقیقت بسیار پرنورتر از آن است کە پنهان و مهجور بماند و با کنار رفتن ابرهای سترون دروغین، نورخیره کننده اش جهان تاریک را روشن خواهد کرد.

اینک زمان آزادی فرا رسیدە است

بیست و پنج سال سخت و پر از درد و رنج بر کوردستان می‌گذرد، بیست وپنج سال است کە رهبر آپو در زندان است، گریلا در جنگی نابرابر با ارتشی تا بن دندان مسلح در نبرد است و در این نبرد دشمن از همە نوع جنگ افزار شیمیایی واتمی علیە گریلا استفادە کردە است و از طرف دیگر خلق کورد هر روزدرمعرض نسل کشی فیزیکی و فرهنگی قرار دارند. بیست و پنج سال است کە سیستم شکنجەی امرالی نە تنها بر رهبر آپو، کە بر گریلا، خلق کورد، زنان و دیگر جوامع نیز روا داشتە می‌شود.بیست وپنج سال است کە مقاومت و مبارزە از سوی رهبر آپو، گریلا، خلق کورد، تمامی زنان و جوانان و جوامع بدون وقفە در جریان است. رهبر آپو قرن بیست ویکم را سدهٔ زنان نام گذاری کرده اند و در این بیست وپنج سال، زنان در همەی بخش‌های کوردستان خود را سازماندهی کرده و علیە مردسالاری، فاشیسم، سرمایەداری و همە نوع تاریکی مبارزە کردەاند، انقلاب “زن زندگی آزادی” در یکسال اخیر نمود بارزی از نبرد وانقلاب زنان است. اکنون زنان و جوانان در کوردستان، در ایران و در خاورمیانە آگاه گشتەاند و بە سوی برساخت دمکراسی خیز برادشتەاند و در مقابل همەی توطئەگران و اهریمنان موضعی صحیح اتخاذ کردەاند. در جنوب کوردستان زنان و جوانان نقش پلید حزب خیانت کاربارزانی را دریافتەاند و روزانە در مقابل آن مبارزە می کنند.

 در شمال کوردستان زنان و جوانان نبردی تشکل یافتە علیە فاشیسم سازمان یافتەی دولت اردوغان را بە پیش می برند. در غرب کوردستان زنان و جوانان، تاریک پرستان داعش را درهم شکستند و با توسعەی انقلاب خلق‌ها در شمال و شرق سوریە، سیستم خودمدیریتی دموکراتیک را بر پایەی افکار رهبر آپو بنیاد نهادند؛ انقلابی در خاورمیانەی غرق در جنگ و خون که بەخانهٔ امید بشریت بدل شدە است. در شرق کوردستان زنان و جوانان با سازماندهی خویش از طریق جنبش آپوئی توانستند این بیست وپنج سال را بە مبارزاتی نوین مبدل سازند و شکست انقلاب خلق‌های ایران بە سال ١٣٥٧ را با انقلاب “زن زندگی آزادی” پاسخی درخور دهند. اکنون نە تنها در کوردستان، ایران و خاورمیانە کە در جهان زنان و جوانان خواهان یک زندگی آزاد و دموکراتیک هستند تا از قید هرگونە اقتدار و سلطە رهایی یابند، این آزادی نیز بە صورت مستقیم به شرایط رهبر آپو وابستە است و تا آزادی فیزیکی رهبر آپو از زندان امرالی محقق نشود، سیستم سرمایەداری جهانی بە سلطە و اقتدار خویش تداوم می‌دهد، پس زمانه زمانهٔ آزادی است و همگیمان لازم است در راه آزادی فیزیکی رهبر آپو، کە در واقع آزادی جوامع، زنان و جوانان می‌باشد گام برداریم ومبارزاتمان را گسترش دهیم، کە مبارزات بە پیروزی ختم خواهند شد.