25
زیلان وژین
ریاست مشترک پژاک
خشونت علیه زنان در واقع خشونت علیه جامعه است. سیستم مدرنیته سرمایه داری تمام سیاستهای خود را بر روی جسم و روح زنان پیش می برد. در عصری قرار داریم که هر روز تغییرات جدیدی صورت می گیرد تغییراتی که بر اساس ذهنیت نظام مردسالاری و خارج از اراده زنان صورت می گیرد. دولتهای کنونی برای اینکه خود را به سطح نظام سرمایه داری برسانند هر روز صدها زن را قربانی می کنند. به ویژه عقلانیت جامعه جنسیت گرا آگاهانه و سیستماتیک جنگی روانی علیه زنان پیش برده و ذهنیت و شیوه زندگی خود را به زنان و جامعه تحمیل می کنند. واقعیت و کاراکتر جامعه جنسیت گرا به گونه ای است که زنان را به بیگانگی علیه خویش سوق می دهد.
در تمامی سیستمها و جوامع اشکال خشونت علیه زنان به یک شکل است اما در اصل این خشونتها سرمنشا مشترکی دارند که همانا عقلانیت مردسالاری می باشد. خشونت علیه زنان در بسیاری از دولتها از سوی قانون وضع می گردد. زنان در جامعه ای که بر اساس جنسیت گرایی، دین گرایی به ویژه سنتهای دین اسلام اداره شود فاقد این توانایی هستند که در مقابل خشونتهای روحی، فیزیکی و فکری به مقابله برخیزند. این تفاوت و تبعیض در عرصه حقوق و قوانین را می توان آشکارا بین مردان و زنان مشاهده نمود. شکاف جنسیتی هم اکنون در تمامی جوامع دولتی عمیق شده و آنان را به سوی نابودی سوق می دهد. زنان که نیمی از پیکره جوامع را به خود اختصاص می دهند در سایه ذهنیت مردسالاری حقوق آنان نادیده و اراده آنان به رسمیت شناخته نمی شود و در درجه دوم قرار دارند.
خشونت علیه زنان چهره حقیقی نظام سرمایه داری را نشان می دهد. رویدادی که در سال 1960 در جمهوری دومینیکن رخ داد تنها به این روز اختصاص نداشت. روزانه در سطح جهان صدها زن جوان ربوده، کشته و مورد تجاوز قرار می گیرند و امروزه نیز در تمامی حوزه ها مورد خشونت قرار می گیرند. هر گونه ممنوعیت در واقع شیوه ای از خشونت علیه زنان است. علاوه براین بازداشت، شکنجه، تعرض و تجاوز، ازدواجهای اجباری و در سنین کودکی، فروش زنان و دستمزد اندک، جنگ ویژه، حجاب اجباری و تحقیر، تمامی از اشکال خشونت علیه زنان محسوب می شود. در عین حال در عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز خشونت وجود دارد. در تمامی جنگها زنان از نخستین قربانیان هستند که پیامد آن قتل عام و آوارگی است.
در خاورمیانه به دلیل ویژگیهای فرهنگی و ژئوپلیتیک به ویژه جنسیت گرایی و دین گرایی زنان بیش از همه در معرض خشونت قرار می گیرند. خشونتها تحت لوای ممنوعیت، گناه، عرف و سنت و ناموس تحت فشار قرار دارند. در جوامع غربی نیز با وجود ادعای آزادی زنان، به روشهای مختلف مورد خشونت قرار می گیرند. روانشناسی و جامعه شناختی زنان شرقی و غربی از هم متفاوت بوده و رویکرد سیستم نیز بر روی جامعه و زنان متفاوت است. با وجود اعمال خشونت و سرکوب از سوی سیستم مردسالار زنان هر زمان در مقابل این ذهنیت مقاومت و مبارزه نموده اند.
خشونت علیه زنان در ایران نیز بسیار ملموس بوده و بسیاری از حقوق آنان نادیده گرفته شده است. انواع خشونتهای خانگی و دولتی علیه زنان اعمال می شود. علاوه براین اگر از قوانین و مقررات رژیم سرباز زنند زندانی، مورد خشونت و سرکوب قرار می گیرند. زنان ایرانی در راستای کسب آزادی در قبال بی عدالتی و نابرابری هر روز بها می پردازند. در سالهای اخیر زنان ایرانی با ارتقای مبارزات رادیکال خود در برابر محدودیتها و تبعیض، رژیم را دچار هراس نموده اند.
بایستی سطح مبارازت زنان ایران و شرق کردستان توسعه یابد چرا که رژیم هر روز با تصویب قوانین ناعادلانه، زن ستیزی خود را نشان می دهند. زنان ایران باید بدانند که رژیم از توانمندی زنان هر زمان بیم داشته زیرا به این مهم آگاه بوده که اگر تغییری هم صورت گیرد توسط زنان صورت خواهد گرفت به این دلیل زنان را بیش از سایر اقشار تحت کنترل و فشار قرار می دهد. زنانی که دارای اراده و مبارز باشند بدون شک قادر خواهند بود جامعه را به آزادی و دمکراسی سوق دهند. هر چند مبارزات و فعالیتهای کنونی زنان به سطح خوبی رسیده اما هم اکنون مشکلات و مسائل زنان تنها حجاب اجباری و ورود به استادیومهای ورزشی نیست بلکه مسئله زنان ریشه دار و سیاسی بوده و یگانه راه آزادی واقعی زنان تغییر در ذهنیت و قوانین است و بایستی مبارزات در این راستا گسترش یابد. یکی از سیاستهای آگاهانه رژیم این است که سطح خواسته های آزادی زنان را کاهش دهد.
در سده بیست و یک مبارزات زنان کرد مرزهای کردستان را درنوردیده و بر اساس افکار و فلسفه رهبر آپو به اوج خود رسیده و الهام بخش زنان دنیا است. با مبارزات آزادیخواهی زنان کرد در تمامی کردستان و خارج از مرزهای آن سطح آگاهی و و سازماندهی زنان گسترش یافته است. هدف این مبارزات کسب آزادی حقیقی زنان در جهان به ویژه خاورمیانه و ریشه کن نمودن خشونت علیه آنان است. میدان مبارزه، میدان آزادی، سازماندهی و کسب آگاهی “خودبودن” است. با مبارزه علیه خشونت، اتحاد و سازماندهی خود را مستحکم نماییم.