کاوه آوالان ـ

“سکوت” همواره و در همه حال، سرشار از ناگفتەها نیست؛ گاهی سکوت به نشانەی “رضایت” است، گاهی از ترس سرچشمه میگیرد، گاهی از “بی ارادەی” و گاهی نیز از “بی تفاوتی” ناشی میشود.

تا امروز بر این باور بودم که سکوت با سکون همراه است. یعنی آن افراد و تودەهای کە در جامعەی کوردستان به هر بهانەای، در رویارویی با هویت ملی و رویدادهای اخیر به ویژه مقاومت و جنگ خلقمان در برابر دولت ترکیە و انقلاب کوردستان سکوت اختیار کردەاند، از منظر من، نه “کنش گر” و نه به “میان کنش” گرایش دارند و نه حتی “واکنش گر” محسوب میشوند. از میان دسته واژگان، “خنثی” مناسب ترین واژەی بود که به این افراد و تودەهای کە در کوردستان اینگونە زندگی میکنند و سکوت اختیار نمودەاند، را انتخاب نمودەام.

اما به باور امروزم، تودەی “ساکت” در کوردستان، کە نه تنها خنثی نیستند بلکە واجد نقش کارکردی نیزهستند. لیکن نقش آن تودەی “ساکت” را دشمنان خلق کورد در جهت منافع خود تعیین و تبیین می کنند. تودەی “ساکت” از طرف دشمنان خلق کورد به حرکت واداشته می شوند و مورد استفادەی دولتهای حاکم بر کوردستان قرارمی گیرند؛ اما نه در جهت منافع خلق کورد، که عکس آن و در جهت منافع دولتهای حاکم بر کوردستان. دشمنان و دولتهای حاکم بر کوردستان حرکت تودەی “ساکت” را در جامعەی کوردستان استارت می زند و سپس بە میل خویش آن را نظم میدهند.

“تودەی راضی” در کوردستان تودەایی تابع هستند. اختیار و سرنوشت خویش را به دولتهای حاکم بر کوردستان واگذار و تقدیم نمودەاند؛ “تودەی ترسو” در کوردستان نقش بازدارنده را ایفا میکنند و با ایجاد جو ترس و وحشت، میخواهند خلق کە خواهان حقوق و مطالبات هویتی و سیاسی خویش اند را چون خود به سکوت وا دارند. در این میان “توده ی بی تفاوت” در جامعەی کوردستان آگاهانە یا ناآگاهانە به خدمت دولتهای حاکم بر کوردستان درمی آیند و به آفت و ویروس سرطانی جامعەی کوردستان تبدیل میگردند.

سکوت این تودەها اگر در جامعەی کوردستان به نشانەی رضایت و همسوبودن با سیاستهای دولتهای حاکم برکوردستان صورت بگیرد، فرایند اثر گذاری و اثر پذیری بە معنای مخرب بودن و ضدیت با ساختارهای هویتی، فرهنگی و سیاسی را بر ضد خلق کورد در کوردستان سرعت می بخشد. بدان معنا که رضایت آن تودەها در جامعەی کوردستان هم پهنەی “اثر گذار”ی را برای دولتهای حاکم بر کوردستان را گسترده و هموار می سازد و هم استعداد “اثر پذیر”ی بە معنای راضی بودن از میان رفتن هویت و فرهنگ خلق کورد را در جامعەای کوردستان سرعت و یا بهتر اشارە کنم، شکوفا می سازد. نهایتا رضایت و میل داشتن این تودەها بە سیاستهای ضد انسانی دولتهای حاکم بر کوردستان، همانا بە آنها میدان و جرات بیشتری می دهد و کە با سیاستهای از جملە ژینوساید فرهنگی، کشتار و قتل عام، آسیمیلاسیون و غیرە… قابلیت های اثر گذاری را برای این تودەها در جامعەی کوردستان تقویت کنند.

“تودەی راضی” در کوردستان مفعول هستند و به طور دائم دولتهای حاکم بر کوردستان بر روی این تودە در جامعەی کوردستان سیاست خویش را انجام می دهند. افراد تودەی راضی، همواره بە دشمنان خلق کورد در کارهایشان یاری می رسانند. بر این باورم کە تودەی راضی با اینگونە رفتار و عملکرد اینگونە فکر میکنند تا شاید برای آن که بتوانند در خارج از زندگی مفعولی خویش، موقعیتی اجتماعی در جامعەی کوردستان دست و پا کنند. برای همین است کە تودەی راضی در جامعەی کوردستان به شدت برای خدمت به دولتهای حاکم بر کوردستان در تلاش هستند و عطش فرمان برداری و بردگی را دارا هستند.

اگر سکوت آن تودەها در جامعەای کوردستان از سر ترس و بی ارادەایی باشد، به خشم علیه خود و افراد جامعەی کوردستان می انجامد و خود را بر علیه خویشتن خود و خلق خود می شوراند. کار و فعالیت تودەی ترسو و بی ارادە در کوردستان تنها علیه خود و افراد جامعەی کوردستان است و در مقابل دشمنان خلق کورد هیچ کاری نمی توانند انجام بدهند و بە معنای واقعی کلمە “مفعول” کامل به شمار می آیند.

اثر پذیری تودەی ترسو و بی ارادە از دولتهای حاکم بر کوردستان، به نسبت “تودەی راضی” در جامعەی کوردستان اندک، اما هنگامی که در برابر هم قرار می گیرند، پذیرای همه چیز و همه کس می شوند؛ به گونەای که در سرسپردگی، تا جایگاه تودەی راضی پیش می روند و در زمینەی سر سپردگی و بردگی برای دولتهای حاکم بر کوردستان قادر بە هرگونە کاری از جملە ضدیت با فرهنگ اصیل و هویتی سیاسی جامعەی کوردستان هستند.

نقش تودەی ترسو و بی ارادە در جامعەی کوردستان، همانند نقش ترمز برای اتومبیل را داراست. چرا که با تزریق “فرهنگ ترس و بی ارادەگی” به تار و پود جامعەی کوردستان، نقش بازدارندگی را در همراهی و پیوستن خلق بە جنبش آزادی بخش کوردستان را ایفا می نمایند. افراد متعلق به این دسته، به هیچ چیز مجزا از منافع دولتهای حاکم بر کوردستان و منافع و سلامت خود با شهامت نمی اندیشند.

و اما اگر سکوت آن تودەها در جامعەی کوردستان ناشی از بی تفاوتی باشد، پیشاهنگ و پیشروی دشمنان خلق کورد را در جامعە برعلیە بنیانهای اصلی فرهنگ، زبان، هویت سیاسی و غیرە… را بر عهدە میگیرند. مهمترین شاخصەی تودەی بی تفاوت در کوردستان آن است که به هیچ چیزی حتی به خود هم نمی اندیشند. برای همین، اندک دغدغەای نیز نسبت به جامعەی کوردستان و رویداها و پیشآمدها در این سرزمین را ندارند و اساسا باطل و فاقد کارایی فرض می شوند.

کە میتوان این تودەی بی تفاوت را در کوردستان اینگونە توصیف نمائیم کە از نقش خود بیزار و در خلاء شخصیتی گرفتار آمدەاند، در این اثنا، دولتهای حاکم بر کوردستان زمان و فرصت را مغتنم می شمارند و برای آنان نقش آفرینی و در جهت منافع خود آنها را بە کار میگیرند. بدون شک کاری که به تودەی بی تفاوت می سپارند از توان خود دولتهای حاکم بر کوردستان بر نمی آید، چون این دولتها در قبال ضدیت با مسئلەی کورد و کوردستان بی تفاوت نیستند و از کار تودەی بی تفاوت دولتهای حاکم بر کوردستان بهره برداری خویش را می کنند. با ممیز اینکە آیا تودەی بی تفاوت در جامعەی کوردستان از نقش آفرینی خویش برای این دولتهای استثمارگر آگاهی دارند و یا بلعکس؟ به این مضمون دولتهای حاکم بر کوردستان این تودە را در مسیر منافع خود به حرکت و تکاپو وا می دارند. کە این حرکت و تکاپو بی گمان در مسیر ضدیت با فرهنگ و هویت خلق کورد میباشد.

بنابراین، دولتهای حاکم بر کوردستان میخواهند کە اشاعەی “فرهنگ سکوت” را در بطن جامعەی کوردستان بر روی افراد و همەی اقشار و تودەهای دیگر کوردستان را بیش و بیشتر در دایرەی تنگ ناآگاهی و جهالت اسیر گردانند؛ اسارت پیش تنیدەای برای تودەهای جامعەی کوردستان از تار و پود خویش و خویشتن. اینگونە تودەهایی در جامعەی کوردستان کە آنها را توصیف نمودە و در حال تبلیغ آگاهانە و یا ناآگاهانەاند عملکرد خویش و بازتاب در جامعە هستند را میتوان تحت انقیاد و به تبع آن نیز، تودەهایی تابع نیز هستند.

سخن را کوتاە مینمایم باید دریافت که سکوت آن تودەها در جامعەی کوردستان، آرامش نیست؛ یوغ “خودساخته”ی بردگی و اسارت است. پس باید همەی آن تودەهای کە در جامعەی کوردستان، سکون، ترس، بی ارادەگی، رضایت و بی تفاوتی را در قالب سکوت پیشە کردەاند، بدانند، کە باید سکوت را شکست؛ باید فریاد آزادی و آزادگی سر داد. باید در این برهە از زمان همەی اقشار و تودەهای جامعەی کوردستان در هر چهار بخش کوردستان بە حمایت از خلق کورد در شمال میهن بە پا خیزند و فریادها نیز باید همنوا باشند.