مطبوعات PJAK
سایت پژاک در خصوص تحولات اخیر در خاورمیانه و حملات وحشیانهی دولت ترکیه علیه خلق کورد و مقاومت تاریخی موجود در شمال کوردستان گفتگویی ویژه با ریوار آبدانان عضو شورای رياست كل ک.ج.ک انجام میدهد. ریوار آبدانان در خصوص تظاهرات اخیر خلق شرق کوردستان که به منظور پشتیبانی از مقاومت تاریخی شمال کوردستان صورت گرفت، حمایت از خودمدیریتی خلق کورد در شمال کوردستان را بعنوان یک وظیفهی ملی، انسانی و اخلاقی قلمداد نمود. در عین حال به تمام آنانی که به حمایت از خلق شمال کوردستان دست به فعالیت اعتراضی و حمایتی زدند درود گرم و انقلابی میفرستد و میگوید: “دیدیم که خلق کورد چه در حمایت از کوبانی و چه حمایت از کوردهای شنگال و چه در حمایت از خودمدیریتی دموکراتیک شمال کوردستان نشان داد که از چه سطح میهندوستی، آگاهی سیاسی و ارادهی ملی بالایی برخوردار است”.
PJAK: بحرانهای خاورمیانه روز به روز عمیقتر میشوند. نقش خلق کورد در این وضعیت حساس را چگونه ارزیابی میکنید؟
ریوار آبدانان: بحرانهای خاورمیانه ناشی از ساختار دولتهای منطقه است. این دولتها چنان ناکارامد و بیمار شدهاند که گذار از آنها به امری گریزناپذیر مبدل شده است. نه تنها خود این دولتها دیگر نمیتوانند مثل گذشته باقی بمانند، بلکه همپیمانیهای پلیدی که خلقها را قربانی میکردند نیز فاقد کارکرد شدهاند. هر نیرویی که بتواند در برابر این بحرانها زمینهی دموکراسی را فراهم آورد و این توازنات و همپیمانیهای پوسیده را ازهمبپاشد میتواند بخشی از چارهیابی باشد. در این چارچوب کوردها نقشی بسیار مهم و تاریخی دارند. کوردها قابلیت آن را دارند که تمام این ساختارهای بیمار را پشت سر بگذارند. دولتهای مستبد منطقه طی یک قرن گذشته کوردها را با تمام توان خود مورد حمله قرار دادند. هر نوع نسلکشی و بیحقوقی را علیه کوردها صورت دادند. بنابراین چیز عجیبی نیست که امروزه در هرجایی از خاورمیانه که مبارزه با استبداد و دیکتاتوری دیده میشود کوردها در آنجا پیشاهنگی میکنند. در قرن گذشته خاورمیانه را بر روی آوارهای کوردستانی که تجزیه شده بود بنا کردند. بنابراین هیچ کسی نباید انتظار داشته باشد در تغییرات ریشهای خاورمیانهی نوین، کوردها تن به یک خاورمیانهی فاقد کورد و کوردستان بدهند. بیشک کوردها در چارچوب دو خط مشی مبارزه میکنند. خطمشی کوردهای ناسیونالیست دولتگرا که به شدت وابسته به نیروهای جهانی و منطقهای هستند میخواهند نوعی کپی بیمحتوا از دولتهای بیمار منطقه برای خود تأسیس کنند. بنابراین این جریان نهتنها نمیتواند بخشی از چارهیابی باشد بلکه باعث حادشدن بحران هم میشود. این جریان، دغدغهی مطالبات خلق کورد را نداشته و چاره را در همپیمانی با نیروهای واپسگرایی نظیر دولت ترکیه میبیند. اما خطمشی کوردهای دموکراسیخواه که بر مبنای پارادایم فکری رهبر آپو فعالیت میکنند در حل و فصل بحرانهای خاورمیانه یک نیروی پیشرو و مترقی است. این خطمشی دموکراتیک، هم در انقلاب روژآوای کوردستان، هم در قضیهی آزادسازی شنگال، هم در خودمدیریتیهای دموکراتیک شمال کوردستان و هم ارتقای مبارزات دموکراتیک شرق کوردستان، کیفیت چارهآفرین خود را به خوبی اثبات نمود.
زندگی جامعه و فرد کورد در زیر اشغالگری و استبداد دولتـ ملتهای خاورمیانه همیشه عبارت از بحران بوده است. به نظرم ما در برههای هستیم که کوردها میتوانند هم خود را از این بحران رهایی ببخشند و به زندگی آزاد دست یابند و هم در امر فروپاشی معادلات دموکراسیستیزانه و ستمگرانهی قرن گذشته نقش تاریخی بازی کنند. شما از بحران بحث کردید اما من تنها بحران را نمیبینم. من در این مقطع، فرصتی بس طلایی برای کوردها و خلقهای ستمدیده میبینم. دولتهای مستبدی که حاضر به چارهیابی دموکراتیک نیستند با خطر جدی فروپاشی رویارو هستند. مقصر این وضعیت نیز خود آنها هستند. اما سطح آگاهی مبارزاتی، خیزش مردمی و دموکراسی خلق چنان بالاست که انسان نمیتواند آن را ببیند اما شور و هیجان آن را حس نکند و در آن مشارکت نکند. اوج بحران خاورمیانه همین تروریسم داعش و داعشپروران است. اما این تنها یک روی قضیه است. در روی دیگر، ما شاهد حضور پرتوان و روحبخش گریلا، شروانهای ی.پ.گ و ی.پ.ژ هستیم. ما مردمانی را میبینیم که با فریاد دموکراسیخواهی خود، سازماندهیهای دموکراتیک خود و روحیهی آزادیخواهیشان روزانه دیکتاتورها را به لرزه درمیآورند و داعش و پشتجبههی آن را درهم میکوبند. ما به اندازهی بحران و جنگ، فرصت برای چارهیابی و آزادی نیز به دست آوردهایم.
PJAK: اعلان خودمدیریتی دموکراتیک در روژآوای کوردستان و تشکیل نیروهای سوریهی دموکراتیک چه تأثیری در توازنات منطقهای ایجاد کرده است؟
ریوار آبدانان: روژآوای کوردستان تمام توازنات سنتی را برهم زد. خودمدیریتی دموکراتیک روژآوا امروزه کانون اساسی مبارزه با دیکتاتوری و تروریسم است. جهانیان به خوبی میدانند که بدون کوردها و روژآوا، داعش و نیروهایی که میتوانند دهها جریان تروریستی نظیر داعش را ایجاد کنند بحران و جنگ را به تمام مناطق جهان انتقال خواهند داد. روژآوای کوردستان اگرچه از لحاظ مساحت جغرافیایی وسعت کمی دارد اما از لحاظ وسعت استراتژیک و معنایی که برای کوردها، خلقهای ستمدیده و آزادیخواه و حتی کل جهان دارد، یک مرکز اساسی است. مرکز ثقل مبارزه با ارتجاع و دیکتاتورهای منطقه است. روژآوا یک جریان سومین است. دیگر جهان ما با مدلهای تکقطبی و دوقطبی پیش نمیرود. ما اینک یک مدل سومین داریم که یک قطب دموکراتیک و سلطهستیز است. حتی قطبهای ابرقدرت جهانی نیز دیگر نمیتوانند این مدل سیاسی سومین را نادیده بگیرند. مثلا برای تحول در کل سوریه نقش کوردها بسیار حساس و ارزشمند است. نیروهای سوریهی دموکراتیک وقتی توانست شکل بگیرد که کوردها در چارچوب ی.پ.گ و ی.پ.ژ توانستند داعش را دچار شکست استراتژیک کنند. کوبانی یک مدل مقاومتی، یک استراتژی سیاسی و یک مرکز همپیمانی درست کرد. اکنون نیروهای سوریهی دموکراتیک میتوانند تمام سوریه را از لوث داعش و تمام نیروهای واپسگرا پاک کنند. نیروهای سوریهی دموکراتیک میتوانند زمینهی لازم را برای شکلگیری سوریهی دموکراتیک فراهم کنند. سوریهی دموکراتیک نیز به معنای یک رویداد باشکوه تاریخی در سطح خاورمیانه است. به جای بنبستهای کنونی، یک چارهیابی بنیادین خواهد بود. این یک نقطهی پرامید و روشن برای کل خلقها خواهد بود. بهجای آوارگی، قتلعام، کشتار و نابودی زمینهی چارهیابی، صلح، دموکراسی و آزادی فراهم خواهد شد.
PJAK: دولت ترکیه مرحلهی تازهای از نسلکشی علیه کوردها و نیروهای دموکراتیک را آغاز کرده است. این وضعیت خطرناک را چگونه ارزیابی مینمایید؟
ریوار آبدانان: جمهوری ترکیه سالهاست که پایههای خود را بر روی نسلکشی کوردها و نابودی نیروهای دموکراتیک ترکیه استوار ساخته است. البته تنها به این نیز بسنده نمیکند و رؤیای مبدلشدن به یک امپراطوری مدرن را نیز در سر دارد. جمهوری ترکیه هنوز هم با دید یک ملک خصوصی به عراق و سوریه نگاه میکند و درصدد آن است که با نفوذ سیاسی و عمق استراتژیک خود این مناطق را تحت سیطرهی خود درآورد. این تمام برنامهی جمهوری ترکیه نیست و میخواهد با ترفند جایگیری در ناتو و اتحادیهی اروپا، همه نوع اهداف سلطهخواهانهی خود در منطقه را مشروع گرداند. بنابراین حتی بهشکل بسیار دروغینی خود را همپیمان ائتلاف ضدداعش نشان میدهد. حال آنکه ترکیه ستاد فرماندهی داعش است. قصر اردوغان ستاد مرکزی داعش است. ترکیه امروزه نه تنها برای کوردها بلکه برای تمام منطقهی خاورمیانه به یک خطر جدی مبدل شده است. آلمان نازی چقدر برای اروپا و کل جهان خطرناک بود امروزه ترکیه نیز همانقدر خطرناک است. اردوغان یک دیکتاتور تمامعیار است. اصلا فریب شعارهای اسلام سلطهطلب میانهرو را نباید خورد. از تخم جمهوری ترکیه تنها جوجهای به نام داعش میتواند بیرون بیاید. بنابراین اگر میبینیم ترکیه نسلکشی کوردها را از لحاظ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی فیزیکی به عنوان استراتژی خود مبنا قرار داده است نباید متعجب شد. نابودسازی کوردها تنها راهی است که دیکتاتوری ترکیه برای بقای خود لازم و واجب میبیند. زیرا خلق کورد با تمام وجود برای دموکراسی و تغییر چهرهی خاورمیانهی کنونی به نفع خلقها مبارزه میکند. به همین دلیل تمام خلق کورد باید در برابر وحشیگری دولت ترکیه بهپا خیزد. آنچه پلیسهای داعشصفت اردوغان در شهرها و مناطق سلوپی، جزیر، کربوران، سور آمد، نصیبین، فارقین و دیگر جاها انجام میدهند درندانهترین رفتارهاست. بیاخلاقی و بربریت است. اینها میخواهند انتقام کشتهشدن تروریستهای داعش و شکست برنامههای سلطهخواهانهی خود توسط خلق کورد و گریلاهای مبارز را بگیرند.
PJAK: دولت ترکیه با حمایت بارزانی ارتش اشغالگر ترک را وارد اقلیم کوردستان مینماید. هدف بارزانی و دولت ترکیه از این لشکرکشی چیست؟
ریوار آبدانان: ترکیه خودش عملا بارها و بارها اعلان کرده که رسیدن کوردها به یک ساختار نیمچه دولتی در شمال عراق یک اشتباه محض است. وقتی داعش به نزدیکیهای هولیر رسید و کممانده بود مقر اقلیم کوردستان را فتح کند، اردوغان در حال فرماندهی چتههای داعش بود. داعش میتوانست تا مقرهای حزبی جنوب کوردستان نیز پیشروی کند. میتوانست همه را اشغال کرده و سیاستمداران کورد جنوب کوردستان که امروزه با دبدبه و کبکبه به خدمت اردوغان شرفیاب میشوند را سر ببرد. اما گریلا این نقشهی داعش را خنثی کرد. چرا که پ.ک.ک خود را در قبال جنوب کوردستان مسئول میداند و به کوردها و آرمانهای آزادیخواهانه خیانت نمیکند. کوردها بهخصوص سران سیاسی که متاسفانه حافظهی ضعیفشان ما را دچار گمانهای جدی میکند باید هرگز این مداخلهی تاریخی پ.ک.ک جهت نجات خاک جنوب کوردستان از دست داعش را از یاد نبرند.
متاسفانه رئیس حزب دموکرات کوردستان عراق همیشه ترکیه را یک غول شکستناپذیر میبیند. حال آنکه ترکیه در حال به زانو درآمدن است. ترکیه تمام امکاناتش را به پای داعش ریخت، تمام امکانات ناتو را علیه گریلا به کار برد، همهی جریانات سیاسی ترکیه را جهت شکست کوردها در انتخابات پارلمانی بسیج کرد اما شکست خورد. به بدین شیوه شکست خورد. ترکیه در یک فضاحت و شکست سیاسیـ نظامی به سر میبرد. بنابراین شایستهی هیچ سیاستمدار کوردی نیست که از موضع زبونی و ترس در مقابل ترکیه رفتار کند. زیر ماسک منافع اقتصادی روابط گرم با اردوغان قاتل و آ.ک.پ هیچ رفتار عاقلانه و مسئولانهای نیست. این امر ما را دچار بدگمانی ساخته است. ترکیه جز اشغال کوردستان، جز حمایت از داعش و حمله به جنبش آزادیخواهی کورد چه هدفی میتواند از آمدن به عراق و جنوب کوردستان داشته باشد؟! پیداست که ترکیه یک برنامهی خطرناک برای تمام کوردستان در نظر دارد. هیچ کورد میهندوست و سیاستمدار کوردی نمیبایست تن به زورگوییهای اردوغان و ترکیه بدهد. بالعکس مادامی که ترکیه چنین با وحشیگری به کوردهای شمال کوردستان حمله میکند، مادام که داعش را برای اشغال کوبانی و شنگال تجهیز کرد بایستی تمام احزاب و سیاسیون کورد علیه ترکیه موضعگیری کنند. این را هم از یاد نبریم که این دور تازهی لشکرکشی و نسلکشی و حملات وحشیانهی ترکیه نیز محکوم به شکست است. آنهایی که نجات خود را در پناه بردن به کاخ اردوغان میبینند و کشتار خلق کورد توسط پلیسها و ارتش جنایتکار ترکیه را نمیبینند هیچ چیزی جز ذلت عایدشان نخواهد شد. زیرا در خاورمیانهی نوین تاریخ مصرف دیکتاتورهایی نظیر صدام و اردوغان به پایان رسیده است. آنها حتی خودشان را نیز نمیتوانند نجات دهند چه رسد به نجات دیگرانی که برایشان تنها حکم ابزاری مصرفی دارند.
PJAK: در کشاکشهای سیاسی منطقه، ایران نیز دارای نقش است. برخورد دولت ایران در برابر سلطهخواهی ترکیه جهت حفظ جایگاه خود در خاورمیانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ریوار آبدانان: درگیریهایی که در سوریه و عراق روی میدهند از یک لحاظ جنگ میان ایران و ترکیه نیز هست. به اندازهای که جنگ میان بلوک آمریکاـ اسرائیلـ اروپا و بلوک روسیهـ چین عملا در خاورمیانه به حالت جنگ جهانی سوم درمیآید، نوعی جنگ میان ایران و ترکیه(جبههی شیعی و سنی) نیز به راه افتاده است. بنابراین ایران به هیچ وجه نمیتواند در برابر مداخلات نوین ترکیه در عراق، فرستادن نیروهای نظامی به موصل، سرنگون کردن هواپیمای روسیه، و سازماندهی و حمایت آشکارا از داعش ساکت بماند. در واقع منطقه در اثر درگیری میان این نیروها در حال مبدلشدن به خاورمیانهای چندپاره است. مشکل اینجاست که هیچ کدام از این نیروها به دموکراسی تمایل نشان نمیدهند. این نقطه ضعف این نیروهاست. بنابراین درگیریهای خونینی که زیر ماسک مذهبی صورت میگیرند حادتر خواهند شد. در نظر بگیرید اگر فردا ترکیه جهت برتری استراتژی خود در منطقه، داعش را علاوه بر سوریه به سمت ایران نیز گسیل دهد چه روی خواهد داد. فاجعهای تمامعیار رخ خواهد داد. در واقع ترکیه هر لحظه میتواند بمبهای ویرانگر در درون روابط منطقهای کار بگذارد. تاکنون این نیروها کوردها را بهعنوان یک سپر حائل بهکار میبردند. یعنی نمیخواستند مستقیما رویاروی هم بایستند. اما آن دوران دیگر تمام شد. کوردها هرگز اجازه نخواهند داد خاورمیانهای عاری از حضور سیاسی کوردها شکل بگیرد. کوردها میتوانند در برابر حمله و نسلکشیای که علیهشان انجام میشود، جنگی تمام عیار در کل منطقه به راه بیاندازند. اگر بخواهند ما را نسلکشی کنند البته که ما نیز آسایش را بر آنان حرام خواهیم کرد. البته زبان خلق کورد و جنبش آزادیخواهیاش یک زبان سیاسی و دموکراتیک است. اما اگر طرفهای آنها بخواهند در تحولات نوین خاورمیانه کوردها را حذف یا قربانی کنند جواب سختی خواهند گرفت. بالعکس اگر هر نیرویی موقعیت سیاسی کوردها که ما به آن خودمدیریتی دموکراتیک میگوییم را بپذیرند، میتوانند در سطح تاکتیکی و حتی استراتژیک با کوردها همپیمانی درست کنند. البته این تنها در حالتی روی خواهد داد که این نیروها دست از سلطهخواهی علیه کوردها بردارند. خلق کورد و جنبش آزادیخواهیاش به رهبری پ.ک.ک، شخصیت کورد بیسیاست و بردهشده را درهم کوبیدند. ما اکنون در حال مبدلشدن به یک ملت دموکراتیک هستیم. قابلیت پیشبرد گفتمان دموکراتیک و جنگ سرتاسری را با هم داریم. اینکه در قبال کدام نیرو چه رفتار سیاسیای نشان خواهیم داد بسته به موضعگیری آنها در قبال مسئلهی کورد است. مثلا تا قبل از انتخابات اخیر ترکیه مرحلهای تحت نام چارهیابی دموکراتیک و دیالوگ وجود داشت. اگر ترکیه آن مرحله را دچار بنبست نمیکرد کوردها میتوانستند در چارچوب ترکیهای دموکراتیک نوعی همزیستی دموکراتیک با ترکیه داشته باشند و آن را به سطح استراتژیک برسانند. اما دیکتاتور ترکیه اردوغان به هوس آن افتاد که کوردها را بار دیگر زیر چرخهای ماشین جنگی خود پایمال کند و سلطان بلامنازع منطقه شود. ما کوردها این خیال خام را چنان خنثی کردیم که اردوغان هرگز روی آرامش به خود نخواهد دید. ما کوردستان را به کابوسی برای دیکتاتورها کردهایم. این شعار و تهدید نیست. هیچ کس نباید انتظار داشته باشد در این خاورمیانهی پر از کشتار و نابودی ما به چیزی کمتر از موجودیت و آزادیمان رضایت دهیم. به نظرم موقع آن آمده که هم ایران و هم کشورهای عربی این واقعیت کورد نوین را ببینند. اگر نبینند قطعا دچار خطای استراتژیک میشوند. اما اگر ببینند و رویکرد صحیح دموکراتیکی در پی بگیرند میتوانند برای مسائل خود چارهیابی ریشهای پیدا کنند. امیدوارم در این مسیر حرکت کنند.
PJAK: با وجود درگیریهای ایران در خارج، چالشهای درون ایران عمیقتر میشوند. احتمالات پیش روی آیندهی ایران را چگونه میبینید؟
ریوار آبدانان: بحرانهای منطقه از نوعی نیستند که کشوری بتواند خود را از آن دور نگه دارد. این یک بحران ساختاری و بنیادین است. کل نظام جهانی با آن دستوپنجه نرم میکند. با خودفریبی نمیتوان جلوی تحولات را گرفت. بالعکس، هرچه با عقل سالم با این واقعیات رویارو شویم گزینههای صحیحتری برای برونرفت خواهیم داشت. کدام کشور خاورمیانهای دچار بحران داخلی نیست؟! تقریبا هیچ کشوری نیست که از درون خود دچار فرسودگی و آمادگی برای انفجار نباشد. کشورهایی که تحول دموکراتیک و دستکشیدن از رویههای سیاسی غلط گذشته را در دستور کار قرار دهند میتوانند امیدوار باشند که به ساحل امن رهایی از بحران برسند. البته این به یک تغییر عقلانی نیاز دارد. با عقل سلطهخواهانه، و با ترجیح منافع روزانهی قدرت بر منافع درازمدت دموکراسی، نمیتوان از یک عقلانیت صحیح بحث کرد. دولتمردان نمیبینند و به عبارتی نمیخواهند ببینند که دینامیت استبداد، دیکتاتوری و اصرار بر ساختار تکگرای دولتـ ملت، چگونه کشورهای عراق، سوریه، یمن و… را به فلاکت کشیده است. دیگر نمیتوان یک کشور متشکل از چندین ملت را به زور یک کشور تکملتی خواند و تنوعات اجتماعی را سرکوب کرد و ادعای ثبات سیاسی نمود. وقتی سرکوب کنی، در مقابلت مقاومت صورت خواهد گرفت. اگر واقعبین باشی و برای چارهیابی مسالمتآمیز و دموکراتیک حاضر به گفتگو با خلق و مبارزان دموکرات باشی آنگاه وضع تغییر خواهد کرد. مسائل به سمت حل خواهند رفت. این نوع رفتار خردمندانه بسیار بسیار اندک است حتی میتوان گفت وجود ندارد. عمدتا کپیبرداری از اشتباهات دیگران تکرار میشود. متاسفانه دولتمردان ایران نیز در همین چارچوب سیاستپردازی میکنند. بنابراین نمیتوانند قرائت درستی از مشکلات و بحرانها داشته باشند. آیا باید منتظر شروع شمارش معکوس ماند یا در این بلوکبندی نوین خاورمیانه و جهان گزینهی متفاوتی را اختیار کرد و راهحلی یافت؟ اینها سوالاتی حیاتیاند. به نظر من ایران نیز هنوز هیچ آمادهکاری و پیشتدارکی برای چارهیابی مسائل داخلی خود انجام نداده است. گاه حرف و حدیثهایی مطرح میشود و از احتمال تغییرات در ایران بحث میشود. مثلا از لزوم حل مسائل خلقهای ایران صحبت میشود. از پیشبرد مدیریتهای بومی، آموزش به زبان مادری، گشایش سیاسی، فدرالیسم اقتصادی و فرهنگی و… گفتگو میشود. اما اینها فعلا در سطح گفتار هستند. اگر کاری انجام شده باشد در مقابل بحرانهای حاد سیاسی داخلی ایران و بهویژه مسائل خلقهای ایران آنقدر کوچک است که نمیتواند تغییر و تحولی را رقم بزند. به نظرم ایران روز به روز به این سمت حرکت داده میشود که انتخاب خودش را انجام دهد. اینجا خاورمیانه است؛ در مقابل غول بیشاخ و دمی نظیر ترکیه که آمده تا سلطنت عثمانی برپا کند، در برابر داعشی که هر لحظه ممکن است مرزها را درنوردد و سوریهی دومی را در نقطهی دیگری از خاورمیانه رقم بزند نمیتوان تعلل و وقتکشی کرد. چارهیابی اتمی نمیتواند چارهیابی سیاسی برای خلقهای ایران به همراه بیاورد. بنابراین ایران به اندازهی دیپلماسی منعطف خارجی، به سیاست داخلی دموکراتیک نیاز دارد. با این شیوه میتواند در برابر سلطهخواهی ترکیه بایستد نه اینکه سیاستی مشابه ترکیه اتخاذ کند. ما در عصر دیپلماسیهای مبتنی بر لوزان قرار نداریم. آن مال گذشته بود… تمام شد! بنابراین کوردستیزی مثلا مخالفت با کانتونهای خودمدیر و دموکراتیک روژآوا هیچ فایدهای برای هیچ کشوری ندارد. بهجای آن باید کوردها را یک نیروی ارزشمند جهت تعامل دموکراتیک دید.
PJAK: نظرتان دربارهی حمایت خلق شرق کوردستان از مقاومت شمال کوردستان چیست؟ رفتار دولت ایران در قبال اعتراضکنندگان علیه سیاستهای ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
ریوار آبدانان: حمایت از خودمدیریتی خلق کورد در شمال کوردستان یک وظیفهی ملی، انسانی و اخلاقی است. از همینجا به تمام آنانی که به حمایت از خلق شمال کوردستان دست به فعالیت اعتراضی و حمایتی میزنند درود گرم و انقلابی میفرستم. دیدیم که خلق کورد چه در حمایت از کوبانی و چه حمایت از کوردهای شنگال و چه در حمایت از خودمدیریتی دموکراتیک شمال کوردستان نشان داد که از چه سطح میهندوستی، آگاهی سیاسی و ارادهی ملی بالایی برخوردار است. مگر میتوان کشتار مادران و کودکان کورد توسط دیکتاتور هار ترکیه را دید و سکوت اختیار کرد؟! مگر میتوان وحشیگری پلیسهای اردوغان را دید و به حمایت از خلقمان در شمال کوردستان برنخاست؟! اگر به آنانی که در تهران، سنه، ایلام، کرماشان و مهاباد و دیگر مناطق ایران و شرق کوردستان علیه سیاستهای ضدانسانی ترکیه فعالیت اعتراضی میکنند حمله شود و این خلقی که علیه داعش و ترکیهی خونخوار به قیام برخاسته مورد ضرب و شتم و دستگیری قرار داده شود به معنای مهر تأیید زدن بر عملکرد وحشیانهی داعش و اردوغان است. آیا از این واضحتر چیزی هست؟! بیشک نه. بنابراین جمهوری اسلامی باید درک نماید که خلق کورد و تمام خلقهای ایران نمیتوانند در برابر توحش ترکیه سکوت ننگین اختیار کنند و به مبارزه دست خواهند زد. البته که تنها اعتراض نیز کفایت نمیکند. عموم جوانان را دعوت میکنم که به صفوف مبارزاتی گریلا بپیوندند تا برای همیشه پوزهی اردوغان و داعشیان را به خاک بمالیم.