ارزیابی «کمیته اجتماعی پژاک»

شنبه‌شب ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۳ انفجاری در معدن زغال‌سنگ «معدنجو» در منطقه طبس واقع در استان خراسان رخ داد که بر اثر آن تاکنون ۳۸ تن جانشان را از دست داده و تعداد زیادی مجروح شده‌اند. شرکت معدنجو یک شرکت خصوصی است و ۶۹ کارگر در هنگام انفجار داخل تونل‌ها بوده‌اند. در معادن ایران مکررا فجایعی اینچنین به دلیل سودخواهی جنون‌آمیز نظام سرمایه و دولت رخ می‌دهد و کارگران از حق بهداشت و ایمنی و امداد‌رسانی برخوردار نیستند. پیشتر در معدن آبیل کرمان، معدن دامغان، معدن یورتِ آذرشهر و بسیاری معادن دیگر چنین حوادث مرگباری برای کارگران در این ناامن‌ترین شغل‌ها، به وقوع پیوسته است. امروز هم در معدنجو طبس همان فاجعه به دلیل بی‌توجهی دولت به حقوق انسانی و اجتماعی و معیشتی کارگران رخ داده و می‌بینیم که هیچگونه تغییری در وضعیت کلی و اعاده حقوق کارگران بویژه حفاظت از جان آنها صورت نگرفته است.

جانباختن آن کارگران اثبات نمود که نظام جمهوری اسلامی هیچگونه برنامه‌ای برای بهبود وضعیت کارگران ندارد و آنها در اسفبارترین وضعیت مورد بهره‌کشی و استثمار قرارمی‌گیرند. مسئولین رژیم نیز هربار پس از این فجایع تکراری، اشک تمساح می‌ریزند و وانمود می‌کنند که مدافع حقوق کارگران هستند. در سال جاری سه مورد از حوادث و وقایع کارگری در معدن رخ داده است. سالانه تعداد زیادی از کارگران تحت ستم در رخدادهای ناشی از کار طاقت‌فرسا و بدون رعایت ایمنی لازم، جان‌شان را از دست می‌دهند و خانواده‌های آنها بیش از پیش در فقر کشنده گرفتار می‌شوند. این یعنی قتل دسته‌جمعی کارگران به دست دولت جمهوری اسلامی زیرا عامدانه حاضر به پرداخت تمامی حقوق آنها و رعایت همه موارد ایمنی به دلیل فرار از هزینه‌های آن، نیستند. بی‌شک فرستادن کارگران به عمق ۷۰۰ متری معدن، بدون رعایت موارد ایمنی، بزرگترین ظلم در حق آنهاست. این نشان می‌دهد که رفتاری انسانی در حق کارگران روا داشته نمی‌شود. جان کارگران را فدای سود و قدرت و شهرت خود می‌کنند. هم سرمایه‌داران خصوصی و هم دولت در این زمینه مقصر و گناهکارند. تن ندادن دولت به اعاده حقوق کارگران و سوق‌دادن آنها به درون تونل‌های مرگ معادن، مصداق بارز جنایت علیه بشریت است و نباید ساده از کنار آن گذشت.

بی‌شک کارگران به دلیل وضعیت اسفبار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی و افزایش سرکوبهای نظام جمهوری اسلامی، برای تأمین معاش خانواده‌هایشان ناچارا حاضرند به آن کارهای طاقت‌فرسا تن دردهند. این یعنی تحمیل یک شیوه از زندگی فلاکت‌بار بر آن خانواده‌ها. لذا نه تنها خود کارگر بلکه خانواده وی نیز در جریان این حوادث و فجایع عامدانه نظام حاکم از میان می‌روند. اینکه در سال ۱۴۰۲ حداقل بیش از دوهزار و ۱۱۵ کارگر بر اثر حوادث ناشی از ناایمنی بودن محیط کار جانشان را از دست داده‌اند، مقصر اصلی آن، خود نظام جمهوری اسلامی است. به همین دلیل مخاطرات ناشی از عدم ایمنی محیط ‌کار و جانباختن کارگران، امری تصادفی نیست بلکه عامدانه است. سالانه هزاران تجمع اعتراضی از سوی کارگران برگزار می‌شود اما رژیم حاضر به پذیرش کوچکترین مسئولیت نبوده و پاسخگوی مطالبات کارگران نشده و فراتر از آن، به سرکوب‌های قهرآمیز هم دست می‌زند. تمامی اصناف کارگری را نیز سرکوب و تحت انقیاد درمی‌آورد. به همین دلیل وضعیت اسفبار جامعه ایران را باید از روی وضعیت فلاکت‌بار کارگران مشاهده کرد. تمامی این وضعیت بصورت عامدانه و سیستماتیک بر کارگران تحمیل می‌گردد. لذا تاوقتی که ذهنیت و عمل بهره‌کشی نظام حاکم از جامعه و کارگران تغییر نکند، این بحران‌ها و فجایع ادامه خواهد داشت و جامعه، خصوصا کارگران راهی جز مبارزه یومیه و مستمر ندارند.

لازم است کل جامعه مدافع حقوق انسانی، خصوصا جامعه کارگری و اصناف مربوطه به جد در پیگیری حقوق کارگران کوشیده و برای رهایی آنها از این اوضاع فلاکت‌بار، مبارزاتی جدی‌ را با کسب آزادی کامل انجام دهند. یگانه راه انجام مسئولیت خطیر اجتماعی و نیز ابراز همدردی با خانواده‌های کارگران جانباخته، گسترش مبارزات برای رهایی و آزادی است اگرنه هرگونه سکوت و یا عقب‌نشینی و انفعال موجب ظالمانه‌ترشدن عملکردهای حاکمیت خواهد شد و کارگران بیشتر به خطر خواهند افتاد. اتحاد و همبستگی اقشار جامعه و ابراز انزجار علیه وضعیت بهره‌کشی و ستم‌های مضاعف نظام حاکم، یگانه راه باقی مانده برای جامعه است و لازم است همه خانواده‌ها به کانون‌های جدی مطالبه‌گری، مبارزه، پی‌گیری حقوق حقه و کسب آزادی مبدل شوند. بی‌شک این پتانسیل امروز در درون جامعه خصوصا کارگران وجود دارد. لذا به نتیجه‌رساندن مبارزات جامعه و کارگران علیه ظلم و ستم سیستماتیک، بیش از مطالبه‌گری در سطوح پایین اهمیت دارد. امروز چنین جامعه کوشا و مبارزی در ایران شکل گرفته و امیدها به گسترش آکسیون‌ها و فعالیت میدانی آنها بیش از پیش است و در عاقبت امر نیز به پیروزی خواهد رسید.