۱. پس از روی کار آمدن جو بایدن حکومت ایران در تلاش است بار دیگر به میز مذاکره با آمریکا بازگردد. از دیدگاه شما برجام و احیای آن می‌تواند در برون‌رفت حاکمیت ایران از بحران‌های موجود تاثیرگذار باشد؟ به‌عبارتی خوشبینانه‌ترین احتمال برای فرجام این چالش چه می‌تواند باشد؟

بعد از روی کار آمدن جو بایدن، مشاهده نمودیم کە تمایلی از طرف ایران بە سوی مذاکرات با آمریکا دیدە شد. این مذاکرات تا چە حدی هدفمند پیرو خواهد شد باید منتظر ماند و ببینیم کە طرفین چە کارت‌های فشاری را بە کار خواهند برد. مذاکرات ایران و آمریکا در سطح ابتدایی شروع شدە و در سطح کارشناسی ادامە خواهد داشت، اگرچه موضوعات پیچیده هستند و با توجه به اینکه صدها تحریم باید جداگانه بررسی و توافق شود که کدام یک از آن‌ها مرتبط با برجام هستند، این فرآیند زمان‌بر خواهد بود. سخن از تحریم‌هایی است که آمریکا باید برای بازگشت به برجام بردارد، و چه تحریم‌هایی باید اعمال گردد، همچنین ایران چە تعهداتی را باید پیرو کند بحث‌برانگیز است. ایران خواهان آن است که همه تحریم‌های وضع شدە از ماە می ٢٠١٨ بدین‌سو برداشته شود، در حالی که آمریکا مدعی است که تنها تحریم‌های ناسازگار با برجام را باید بردارد.

از منظر بحرانی بودن اوضاع کشور، برداشتن تحریم‌ها تنها مسکنی خواهد بود بر آزار و آمالی کە مردم بر اثر بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی کە در مدیریت کشور پیرو شدە است. برون‌رفت از حالت بحرانی کشور در مدیریت سالم و دموکراتیک جامعە نهفتە می‌باشد و با سیاست‌های کنونی سرکوب در داخل و مماشات با بیرون این بحران‌ها ریشه‌کن نخواهد شد، بلکە باید در انتظار بحران‌های عمیق‌تری بود.

٢. از سوی دیگر و با توجه به نزدیک شدن پروسه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری روابط و تنش‌هایی در بدنه‌ی حاکمیت و بالاخص دولت و حکومت به‌وجود آمده است. در آینده این تنش‌ها چه سمت‌وسویی خواهد یافت؟

همچنانکە شما هم مستحضر هستید رژیم ایران از بدو تاسیس خود، مهندسی نمودن مدیریت جامعە را بە شکلی استادانە طرح‌ریزی نمودە و بدین وسیلە و همراە با خشونت بدون مرز  تمام مخالفان خود را سرکوب کردە و آلترناتیو اپوزیسیون را هم در چارچوب منافع قشر حاکمان بە طیف وفادار بە ولایت‌فقیە دادە، و بدین وسیلە سالیان مدیدی بر بستر فریب مردم و کانالیزە نمودن سیاست حاکمان، زندگی دیکتاتورانە و ننگین خود را ادامە دادەاند. بە شکی اجمالی می‌توان مختصر بە این نکتە اشارە نمود کە انتخابات در حکومت‌های دیکتاتوری هیچ مشروعیت دموکراتیکی ندارد و پروسە انتخابات در ایران جمهوری اسلامی تنها شکلی و فرمالیتە است. یکی از پاراگراف‌های قانون اساسی در مورد انتخابات بدین صورت چهرە دیکتاتوری را نمایان می‌کند: کە “هر شهروند ایرانی متولد ایران، باورمند به خدا و آئین رسمی ایران (اسلام شیعه)، که همیشه به قانون اساسی وفادار بوده و حداقل سن٤٠ سال و حداکثر ۷۰ سال سن داشته باشد، می‌تواند به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبت‌نام کند.”  همزمان مؤسسه‌ای به‌نام هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری و زیر نظر شورای نگهبان، نامزدهای ثبت‌شده را رد می‌کند و شمار اندکی را برای شرکت در انتخابات برمی‌گزیند و بخصوص زنانی که به عنوان کاندیدا نام‌نویسی می‌کنند به‌طور کلی توسط شورای نگهبان از کاندیداتوری در انتخابات حذف می‌شوند. بنابراین انتخاباتی فرمایشی در ایران اجرا می‌شود کە در آن زنان، ادیان دیگر غیر از اسلام شیعە اثنی‌عشری، سکولارها و باورهای دیگر حق انتخاب شدن ندارند. شرکت کردن و رای دادن در این انتخابات نمایشی، رای دادن بە ادامە‌ی دیکتاتوری و فقر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران است.

٣. هم اکنون تابلوی ترسیم شده از جامعه‌ی ایران عبارت است از رکود، بیکاری، فقر، تورم، نقض گسترده‌ی حقوق بشر و شکنجه و سرکوب. در چنین شرایط اسفباری حاکمیت ایران در تلاش است فضایی گرم از انتخابات ایجاد نماید. از دیدگاه شما فضای انتخاباتی در ایران با توجه به این مسائل چگونه است؟

بە نظر من شرکت در انتخابات امسال بە شکل انتخابات سال‌های گذشتە نخواهد بود و حضور مردم بسیار کم خواهد بود. مردم چهل سال زیر یوغ آخوندها و مافیای دولتی طعم گرسنگی، بی‌خانمانی، فساد، ناامیدی و محرومیت‌های مختلفی را چشیدەاند. با توجە بە اوضاعی کە شما هم اشارە نمودید شرکت در انتخابات برای مردم معنی خود را از دست دادە و برای مردمی کە پیشتر با ترفندهای مختلف از طرف حاکمیت و بخصوص از کانال مذهبی مردم را فریب می‌دادند، تنها سناریویی بیش نخواهد بود.

در مورد خلق کرد هر کس می‌داند کە با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، خفقان سیاسی و پر کردن زندان‌ها از مبارزان انقلابی و کشتار بی‌رحمانە، از رژیم پهلوی پیشی گرفت، و این سیستم توتالیتر و دیکتاتور خیلی زود برای خلقمان چهرە‌ی منحوس خود را نشان داد و در اولین انتخاباتی کە بعد از ساقط شدن رژیم پهلوی در در ایران اجرا شد، خلق کرد به این رژیم “نە” گفت و در انتخابات شرکت ننمود. اکنون با گذشت بیش از چهل سال از کشتار و بە بند کشیدن این مردم، خلق کرد هیچ دلیلی برای شرکت در انتخابات فرمایشی امسال ندارند.

٤. با توجه به تشدید اعتراضات و اعتصابات عمومی در ایران و از دست دادن مشروعیت و مقبولیت مردمی، نرفتن مردم پای صندوق‌های رای برای نظام موجود چه تبعاتی خواهد داشت؟

بە عقیدە من مافیای قدرت برنامەی خود را در پیش خواهد گرفت و وقعی برای انتخابات نخواهد گذاشت. آن‌ها بە هر شکلی کە شدە سعی در نمایش شرکت عموم در انتخابات را خواهند نمود، و بە این طریق در وانمود کردن شرکت میلیونی مردم پای صندوق‌های رای هستند کە نشان دهند پشتیبان شرعیت نظام عموم مردم است، و این سناریویی کثیف بیش نخواهد بود.

٥. در یکسال اخیر زمزمه‌هایی مبنی بر روی کار آمدن یک دولت نظامی در ایران وجود دارد. با توجه به فقدان دموکراسی در ایران، ساختار معیوب قانون اساسی و اصل ولایت‌فقیه، نظامی شدن حاکمیت ایران چه پیامدهایی خواهد داشت؟

حال، حاکمیت ایران هم در بحران مشروعیت و بحران مدیریت قرار دارد، لذا با توجە بە تحریم‌های آمریکا و همزمان با دست رو شدن ترفند اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی سیستم، دیگر این متد رژیم بر مبنای اپوزیسیون‌سازی اصلاح‌طلبی, کارایی خود را نزد  عموم مردم از دست دادە و توان ادامە این روند برای حاکمان مقرون بە صرفە نخواهد بود، با توجە بە بدنە‌ی حاکمیت دیکتاتوری و نبود دموکراسی در این سیستم، ادامە فریب مردم با ترفندهای سال‌های پیشین امکان‌پذیر نیست. حاکمان دیکتاتور در طول ادوار تاریخ هموار بە نیروی سرکوبگر خود اتکا داشتە و با نیروی نظامی سعی در فروکش و خفە کردن خواسته‌های برحق مردم را داشتەاند، بر این اساس حاکمیت مافیایی برای برون‌رفت از این بحران، چارەیابی را در این می‌یابد کە یکدست نمودن قوای سە‌گانە و یکدست نمودن حاکمیت و مجلس و همزمان بیشتر میلیتاریزە کردن سیستم در راستای سرکوب و خفقان در داخل کشور و نرمش و زدوبند در برابر نیروهای خارجی را در پیش گیرد، غافل از این کە مردم آزادی‌خواە در این پروسە آمادە فداکاری برای رسیدن بە آزادی هستند و تحمل این همە ستم و بیدادگری را از دیکتاتوران قبول نخواهند کرد و با اتکا بە نیروی ذاتی خود دیکتاتوری را شکست خواهد داد. هیچ حاکمیتی بدون پشتیبانی مردمی قادر بە مقابلە با نیروی خارجی نخواهد بود.

٦. پژاک و کودار همانند ادوار پیشین، انتخابات را بایکوت نمودند. دلیل اتخاذ چنین رویکردی چیست و چه جایگزینی پیشنهاد می‌کنید؟

از قراین پیداست کە مشارکت مردمی در این انتخابات کاهش شدیدی خواهد داشت که در این امر عواملی چون ناامیدی کامل مردم از پیگیری مطالبات‌شان در چارچوب نظام موجود، فساد گسترده مالی و اداری، اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸، تحریم‌های آمریکا، بحران شدید اقتصادی، نبود آزادی‌های سیاسی همچون آزادی بیان و نقض حقوق بشر، اصلاح‌ناپذیری ساختار سیاسی و انتخابات نمایشی و غیرآزاد، تداوم محدودیت‌های شدید سیاسی، اجتماعی و مذهبی، ناامیدی کامل مردم بە وعدەهای فریبندە در انتخابات گذشتە، این کارنامە چهل سال حکومتی مافیایی و الیگارشیک است کە دیگر توان سیاسی، ایدئولوژیک خود را از دست دادە است. خلق‌های ایران هیچ آیندەای در ادامە این سیستم نمی‌بینند و با گذر زمان مشکلات بیشتری پدیدار خواهد شد. با این کارنامەی حاکمان دیکتاتور و ده‌ها دلیل دیگر، خلقمان با اهداف این حاکمان هم‌راستا نبودە و همزمان ثابت شدە کە انتخابات فرمایشی هیچ مشکلی را حل ننمودە است. لذا ما بایکوت انتخابات را در این سیستم تنها راە درست دانسته و تا برگزاری یک انتخابات آزاد و دموکراتیک در ایران شرکت در انتخابات در چارچوب سیستم انتخاباتی فعلی، شکلی و فرمایشی بوده و بایکوت تنها راە معقول و صحیح است.

به عقیده‌ی ما یک سیستم کنفدرال در ایران می‌تواند جایگزین سیستم مرکزگرای حاکم بر ایران باشد و بر اساس ملت دموکراتیک، خودمدیریتی دموکراتیک تنها گزینەای است کە خلق‌ها، ادیان و باورهای مختلف بتوانند نمایندگی خویش را بر عهده بگیرند و بستر روند دموکراتیزاسیون را مهیا نموده و در فضایی دموکراتیک به زندگی انسانی و آزاد بر مبنای حقوق طبیعی خویش دست یابند.

 

 

٧. انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای شهر و روستا همزمان برگزار خواهند شد. آیا شرکت مردم در انتخابات شهر و روستا می‌تواند تاثیری در اراده‌مندی مردم و تصمیم‌گیری برای امور خود داشته باشد؟

یک بُعدی نگریستن بە مسائل نمی‌تواند با لوژیک واقعیت سیاسی-اجتماعی مطابقت داشتە باشد، در شرایط گوناگون می‌توان دستاوردهایی برای جامعە هدفمندانە کسب نمود، ولی در شرایط بحرانی حاکمیت مافیایی و با دید امنیتی نگریستن حاکمان بە مسائل کردستان، حرکت دموکراتیک در جای خود مسدود شدە و فضای سالمی برای ابراز خواسته‌های دموکراتیک مردمی فراهم نیست. با این فضای آلودە اگر کسی خیال داشتە باشد کە می‌توان از لابلای چرخ‌های این سیستم بە سلامت عبور کند در غفلت کامل سرگردان می‌ماند. شوراهای شهر و روستا می‌توانست ارگان‌های دموکراتیک جامعە را تشکیل بدهند ولی سیستم مافیایی و کارکرد آن بر فضا و هویت این شوراها تاثیرگزار بودە و آن‌ها را نیز بە منبع رانت‌خواری و فساد تبدیل نمودە است. اگر در جایی مردم خودشان تشخیص بدهند بە شکل ارگانیزە شدە قسمتی از اهداف خود را می‌توانند عملی نمایند، بە عقیدە من این امر را باید بە خود مردم محول نمود و تصمیم نهایی را بر اساس همین رویکرد باید بە آن‌ ها واگزار کرد.

٨. در انتها و در شرایطی که مردم در ایران و به‌ویژه شرق کردستان در وضعیت ناگواری قرار دارند و نقش ناچیزی در تصمیمات و سیاست‌های کلان کشور دارند، رویکرد و موضع مردم و به‌ویژه زنان، جوانان و روشنفکران در انتخابات چگونه باید باشد؟

مردم ایران و بخصوص خلقمان در شرق کردستان هیچ نقشی در تصمیمات و سیاست‌های کلان کشوری ندارند و دید امنیتی حاکمیت بە نسبت شرق کردستان، نژادپرستانە و با دید شوونیسم اتنیکی-مذهبی است. با بیان اینکە می‌دانیم این سیستم در اوج دگماتیسم مذهبی بە مسائل می‌نگرد و کلیە‌ی امور ادارە کشور از کانال قشری مشخص گذر می‌نماید، بایست کلیە‌ی آحاد جامعە کردستان واقعیت عینی جامعە خویش را درک نمودە و خود را برای مبارزە نهایی آمادە نمایند و این انتخابات فرمایشی و مسخرە را بایکوت فعال و انقلابی نمایند؛ بایستی فضایی در جامعە ایجاد شود کە رفتن بە سوی صندوق‌های رای را ننگ دانستە و از دادن رای خودداری نمایند.