رفيق اوين زيلان به عنوان کميتهي تدارکات دومين کنفرانس ملي زنان اندکي از روند فعاليتهاي اين کميته برايمان بحث بفرماييد؟
نخست، برگزاري اين کنفرانس ملي را به رهبر آپو، همهي زنان در تمامي مناطق کوردستان، تمامي شهيداني که در راه آزادي جان خود را فدا کردهاند و بهويژه به همهي مادران کورد تبريک و تهنيت عرض ميکنم. همانطور که ميدانيد اولين کنفرانس ملي زنان در سال 2010 در شهر آمد برگزار شد. اين کنفرانس هم مابين روزهاي 2 تا 4 خرداد با مشارکت 210 نفر برگزار گرديد. ميبايست اين کنفرانس پارسال برگزار ميشد، ولي متأسفانه بنا به عللي، بهويژه کنژکتور سياسي موجود در خاورميانه و بحران در اين منطقه، فرصتها و زمينههاي مناسب براي برگزاري اين کنفرانس فراهم نگرديد و به امسال موکول گشت. بيشک بحران موجود در خاورميانه و کوردستان، وضعيت زنان کورد را نيز تحت تأثير قرار داد. عليرغم تمامي اين شرايط زنان کورد در تلاش بودند که اين کنفرانس در اسرع وقت برگزار گردد. بايد گفت اين تلاش، گامي تاريخي براي زنان کورد ميباشد. طي تلاشهايي بيش از دو ماه، زنان کورد توانستند عليرغم تمامي کم و کاستيها و بيتجربگيها، اين کنفرانس را برگزار نمايند. اين تلاشها تا سطحي توانست پاسخگوي خواستهها و مطالبات زنان کورد باشد.
در روند تدارکات چه موانعي وجود داشت؟ آيا اين مسائل در برگزاري کنفرانس موانعي ايجاد نمود؟
بلي؛ در اثناي تدارکات مشکلاتي وجود داشتند. نارضايتيهايي از سوي تمامي مناطق کوردستان در مورد روند تدارکات كنفرانس صورت گرفت. علت اين نارضايتيها، نادموکراتيکبودن کنفرانس بود. در اين رابطه، بحث و تبادلنظرهايي در مورد چگونگي برگزاري و مشاركت در اين کنفرانس انجام گرفت. بهويژه ما بر اين مورد تأکيد داشتيم که ميبايست اين کنفرانس، کنفرانسي ملي باشد که همهي زنان کورد بتوانند در آن نقش داشته باشند. اگر اين کنفرانس در جنوب کوردستان برگزار ميگردد، بدين معنا نيست که بيشتر شرکتکنندگان از اين منطقه باشند؛ بلکه بايد افرادي از همهي مناطق کوردستان و تمامي سازمانها و نهادهاي زنان، همچنين شخصيتهاي روشنفکر مستقل در آن نمايندگاني ميداشتند. عدم رعايت اين نكات، به دموکراتيکبودن و روح برابري کنفرانس لطمه وارد خواهد کرد و تكبُعدي شده و تنها نمايندگان قشري محدود از زنان را در خود جاي خواهد داد. صاحب اصلي اين پروژه يعني کنفرانس ملي زنان، جنبش آزاديخواهي زنان بهويژه KJB بود ولي متأسفانه برخوردهايي تبعيضآميز در قبال KJB وجود داشت که مورد قبول ما هم نبود. مشارکت ندادن نمايندگان KJB در روند تدارکات کنفرانس را امري ناعادلانه ميدانستيم. اين مسائل بعد از بحثها و تبادلنظرهايي تا حدي برطرف شدند و كه نتايجي جهت رسيدن به توافق به بار آورد.
آيا در اين كنفرانس شما به نتايج دلخواه خود رسيديد؟
نميتوانم بگويم كه به تمام اهداف مورد خواست خويش دست پيدا كرديم. موانعي وجود داشتند. ازجمله تأثير احزاب بر روند برگزاري کنفرانس بارز بود. ولي به علت اينکه هدف اصلي ما در كنفرانس اين بود که اتحاد و همبستگياي ميان زنان کورد وجود داشته باشد، تمامي سعي و تلاشمان نيز در راستاي پيشبرد اين هدف بود. از اين رو مسائلي حاشيهاي که مانع از اين اتحاد و يکدلي ميشد را به كناري نهاديم. چرا که در غير اينصورت ما زنان نميتوانستيم به نتيجهاي دست يابيم.
تعداد شرکتکنندگان در اين کنفرانس چند نفر بود و از کجا مشارکت کردند؟ همچنين برخي از سازمانها و نهادهاي زنان شرق کوردستان اين کنفرانس را بايکوت کردند، علت آن چه بود و چه خواستههايي داشتند که برآورده نشد؟
در کميتهي تدارکات کنفرانس، نمايندگاني از تمامي مناطق کوردستان، كوردهاي ساكن اروپا، آمريکا، لبنان، روسيه و قزاقستان وجود داشتند. تعداد شركتكنندگان به شرح ذيل بود: شمال کوردستان 50 نفر، KJB 5 نفر، غرب کوردستان 17 نفر، شرق کوردستان 24 نفر، جنوب کوردستان 78 نفر و كوردهاي ساكن روسيه، اروپا و آمريکا و لبنان 12 نفر بودند. به غير از اينها، افراد و شخصيتهاي فعال حقوق زن نيز مشارکت نمودند. از شرق کوردستان ما بهعنوان اتحاديهي زنان شرق کوردستان مشارکت نموديم. همچنين «سازمان پاک، سپاه رزگاري و پارتي سربهخويي» از شرق کوردستان مشارکت کردند. ولي متأسفانه بعضي از احزاب شرق کوردستان اين کنفرانس را بايکوت کردند. نخست به اين مورد اعتراض داشتند که تعداد نمايندگانشان در کنفرانس کم است. در اين مورد بحثهايي صورت گرفت و پروتكلهايي هم به امضاء رسيدند. حتي به عنوان نمايندگان شرق کوردستان، سه نفر در کميتهي تدارك كنفرانس جاي ميگرفتيم. ولي بهرغم همهي اينها، اين احزاب کنفرانس را بايکوت کرده و مشارکت به عمل نياوردند. تا آخرين دقايق نيز همهي تلاشها و اصرار ما بر اين بود که آنها در اين کنفرانس شرکت جويند. اما آنها کنفرانس را نادموکراتيک ميخواندند. اگر هم انتقاداتي داشتند ميتوانستند بيايند و در خود کنفرانس آن موارد را بر زبان بياورند. انتقاد نمودن در مكاني خارج از کنفرانس، هيچ ارزش و فايدهاي براي آنها و روند كنفرانس نداشت. متاسفانه علت اين انتقادها نيز بهروشني آشکار نگرديد. من بر اين باورم كه مشکلات بايد در محيط کنفرانس مطرح و چارهيابي ميشد.
عدم شرکت برخي از سازمانهاي زنان شرق کوردستان در کنفرانس، چه لطمهاي به اتحاد ملي بهويژه در شرق کوردستان خواهد زد؟
بيشک عدم مشارکت برخي از سازمانهاي زنان شرق كوردستان مانع آن خواهد شد که بتوان در شرق کوردستان از اتحاد و همبستگي بهگونهاي بايسته و شايسته سخن گفت. همچنين مانعي خواهد بود در برابر اتحاد ملي در همهي مناطق کوردستان. بايد دانست كه خارج ماندن از کنفرانس هيچ سودي براي اتحاد ملي بهويژه براي زنان نخواهد داشت. چرا که خلقهاي شرق کوردستان بهويژه کوردها در اين مرحلهي حساس نيازي مبرم به اتحاد و همگرايي دارند.
در اين كنفرانس چه مواردي به بحث گذاشته شد؟
در كنفرانس، سه مادهي اساسي مورد بحث قرار گرفت. اولين ماده، به تحليل وضعيت سياسي موجود، چگونگي مشارکت زنان در اين مرحله و اينکه بايد مشارکت ملي زنان در چه سطحي باشد و تأثيرات آن بر وضعيت و سازماندهي خود زنان ميپرداخت.
دومين ماده، مشکلات زنان در تمامي مناطق کوردستان و راهحلهاي چارهيابي آنها را مورد ارزيابي قرار ميداد.
سومين ماده در اين مورد بود که چگونه ميتوان در محيطي بيرون از کنفرانس، زنان کورد را گرد هم آوريم؛ تا بهگونهاي مداوم در ارتباط باشند و بتوانند مشکلاتي که از آنها سخن به ميان آمد را مطرح و چارهيابي كنند. ميتواند به شکل نهاد يا مجلسي نيز باشد. در آخر به اين نتيجه رسيديم که کميسيون يا کميتهاي تاسيس شود که از تمامي مناطق کوردستان نمايندگاني داشته باشد تا بتوانند پروژهها و مواردي که مورد بحث کنفرانس قرار گرفتهاند را ارزيابي كرده و در برابر پراکتيزهنمودن تصميمات کنفرانس مسئول ميباشد.
در بخش اختتاميه نيز مسائل كنوني زنان کورد که شامل 8 ماده بود، به سمع و نظر حاضران در کنفرانس رسيد.
آيا در مورد صاحب اراده بودن زنان در کنفرانس يا مستقل بودن آنها از احزاب شك داريد؟
بهرغم آنکه زنان مستقل هم در اين کنفرانس مشارکت نموند اما به هر حال بيشتر مشارکتکنندگان نمايندگان احزاب مختلف کوردستان بودند. اينکه زنان بهمنزلهي نمايندگان احزاب مختلف در يک کنفرانس مشارکت نمايند، چندان مسالهساز نيست. مساله اين است که آيا در احزاب مختلف موجود در کوردستان زنان بهعنوان نيمي از جامعه واقعا برخوردار از اراده هستند يا نه؟ آيا اين احزاب از نظر ايدئولوژيک تحت تاثير افکار مردسالار قرار دارند يا خير؟ نبايد راه را بر جناحبنديهاي حزبي، عشيرهگرايي و اقتدارگرايي باز کرد. در اثناي کنفرانس نيز تلاشهايمان بر اين بود که حضور اين نوع ذهنيتها را كمرنگتر نموده و جايي براي اين نوع افکار وجود نداشته باشد و سعي بر ارتقاي سطح ملي آن بنماييم.
بيشترين مواردي که در کنفرانس مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفتند كدام موارد بودند؟
در مورد نقش زنان در اتحاد ملي بحثهايي وجود داشت که آيا زنان ميتوانند به اتحاد ملي کمک و ياري برسانند يا نه؟ همچنين در مورد چگونگي پيشاهنگي زنان در پيشبرد کنفرانس ملي آينده بحث شد. تصميم بر اين شد که تعداد شرکتکنندگان زن کنفرانس ملي بايد چهل درصد از كل اعضا باشد؛ هم در کميتهي تدارک و هم در خود کنفرانس. همچنين دولت کوردي در اين کنفرانس مورد بحث قرار گرفت. اينکه آيا کوردستان ميتواند دولتي مستقل باشد يا نه؟ البته ميان همهي شرکتکنندگان در اين مورد توافقي وجود نداشت. بر سر موضوعاتي از قبيل اينكه، چرا خلق کورد سالهاست که مبارزهاي بيوقفهاي را ادامه ميدهد، ولي صاحب يک دولت کوردي نيست و بايد کوردها صاحب يک دولت مستقل شوند و بتوانند خود را به شکل فدرال اداره کنند، اختلاف نظر وجود داشت.
شما به عنوان اتحاديهي زنان شرق کوردستان چه نگرشي در اين باره داريد؟
ما و برخي از سازمانهاي ديگر موافق اين مورد نبوديم. چرا که دولتيبودن به معناي آزادي خلق کورد نميباشد. همانطور که ميدانيد رهبر آپو نيز در مورد سيستمي خارج از دولت نظرهايي گرانبها دارند. بهويژه اگر دولتدار شدن را مساوي با قدرت بناميم، قدرت نيز همان خشونتي است که زنان بيشترين قربانيان آن هستند. ببينيد اعراب داراي 25 دولت هستند ولي آيا امروزه مشکل اعراب حل گرديده است؟ به طور حتم پاسخ منفي است. آيا مشکلات موجود در خاورميانه با سيستم دولتـ ملت چارهيابي شده است؟ البته كه نه. خلقهاي خاورميانه هرچه بيشتر اسير سياستهاي مدرنيتهي کاپيتاليستي و نيروهاي وابسته به آنها شدهاند. اين نظامها جز ظلم، ازخودبيگانگي و بيهويتي چيز ديگري را براي خلقهاي خاورميانه به ارمغان نياوردهاند. علت اينهمه جنگ و خونريزي بهويژه پيشبرد سياستهاي قتلعام و نسلكشي که در برابر کوردها به اجرا گذاشته شدهاند، خود دولت ميباشد. بيشترين قربانيان اين سياستها نيز زنان کورد بوده و هستند.
شما بهمثابهي اتحاديهي زنان شرق کوردستان پروژهي کنفدراليسم دموکراتيک و خودمديريتي دموکراتيک که پروژهي رهبر آپو ميباشد را به کنفرانس ارائه کرديد؟ آيا در کنفرانس استقبالي از اين پروژه شد؟
صحيح است؛ پروژهي ما بهويژه براي زنان سيستم خودمديريتي دموکراتيک و کنفدرال بود. اين سيستم بالعکس دولت که همهي تواناييها و خلاقيتهاي جامعه را در مركز قبضه مينمايد و راه را بر تنوع و تکثر و تفاوتها ميبندد، نظامي است دموکراتيک که تمامي اقشار جامعه را در خود جاي ميدهد. بايد دانست که دولتيشدن پديدهاي به دور از جوهرهي خلق کورد و بهويژه زنان ميباشد. تنوع و غناي فرهنگ جامعهي کوردستان نيز با سيستمي مركزيتمحور سازگاري ندارد. دولتگرايي بهمعناي سرکوب اين غناي فرهنگي ميباشد. نميتوان گفت هر کس در اين مورد اقناع شد و هنوز هم بر وجود يک دولت کوردي، يک رهبر و يک پرچم تأکيد داشتند؛ و کساني نيز بودند که با اين ديدگاه موافق نبودند و پيشنهاد سيستم کنفدراليسم را قبول کردند. براي قبول و مورد پسند قرار دادن اين پيشنهاد، بايستي مبارزاتي بيوفقه در سطح تمامي جوامع و مناطق کوردستان انجام داد. بايد اين سيستم را به همهي خلق کورد و همهي خلقهاي خاورميانه بشناسانيم.
واضح است که سيستم کنفدراليسم دموکراتيک از سوي تمامي جامعهي کوردستان آنطور که شايسته است شناخته نشده است، علت آن چيست؟ گويا در کنفرانس نيز فقدان شناختي صحيح از اين سيستم وجود داشته است؟
مبارزات خلق کورد در طول تاريخ همواره با خيانت و سرکوب روبهرو مانده است. جنبهاي ملي به خود نگرفته است. اين نيز براي کوردها بهويژه در شرق کوردستان اثراتي مخرب به بار آورده است. به همين علت اين كژفهمي كه «کوردها تنها با صاحب دولت شدن ميتوانند از اين وضعيت نجات يابند» بر اذهانشان سلطه يافته است. وضعيتي که امروزه در جنوب کوردستان وجود دارد آشکار ميکند که دولت براي حل مسئلهي کورد چارهيابياي بنيادين نيست. در مورد جايگزين کردن سيستم کنفدراليسم دموکراتيک و شناساندن آن، ما به نوبهي خود داراي کم و کاستيهايي بودهايم. بايد بستري مناسب را براي پذيرش اين سيستم در کوردستان فراهم آوريم. اين سيستمي است كه در طولانيمدت پاسخگوي تمامي نيازها و خواستهاي خلقهاي خاورميانه و برطرفكنندهي معضلات و بحرانهايشان خواهد بود. در صورتيکه خلق کورد داراي سياستي مستقل و با اراده باشد، خواهد توانست بنيان اين سيستم را به شكلي صحيج پايهگذاري کند.
آيا ميتوان گفت که اين کنفرانس پيشزمينهاي براي ايجاد اتحاد ملي بود؟ نتايجي که مورد رضايت کامل شما باشد در اين کنفرانس به وقوع پيوست؟
خير؛ به تمامي نميتوان گفت به نتايج دلخواه خويش رسيديم. اين کنفرانس سرآغاز مبارزهاي بيامان براي زنان کورد ميباشد. همهي مشکلات را نميتوان در چند روز برگزاري کنفرانس حل و به نتايجي دست يافت. نبايد اين پروژهها روي کاغذها بماند بلکه بايد پراکتيزه شوند.
موضوعاتي مورد توافق در كنفرانس چه مواردي بودند؟
چالشهاي فکري زيادي وجود داشت. اين هم موردي عادي ميباشد. ولي اشتراک و اتحاد بهرغم همهي تفاوتها و تنوعات، امري حايز اهميت براي زنان کورد ميباشد. هويت واقعي زنان نيز بدينگونه نمود مييابد که هر کس با رنگ و فرهنگ جامعهي خويش بتواند ابراز وجود نمايد. به همين خاطر همهي تلاشهاي ما هم اين بود که با احترام به تمامي تنوعات، هويت واقعي زنان را نشان دهيم. بهويژه هويت و مليت زني که در طول تاريخ تحت استعمار درآمده است. خصوصا در كنفرانس بر مسئلهي آزادي زنان تاكيد شد و در اين رابطه مباحثي صورت گرفت.
شما به عنوان اعضاي YJRK، زنان گريلايي بوديد که از کوهستان در کنفرانس شرکت کرده بوديد، چگونه استقبالي از شما شد؟
کساني بودند که استقبال خوبي داشتند بهويژه از KJB و از ما که از کوهستانهاي قنديل مشارکت کرده بوديم. البته معنادار بود زيرا زناني که سالها در کوهستانها در حال جنگ و مبارزه براي خلق خود و زنان بودهاند، در چنين کنفرانسي مشارکت نموده و حتي تا حدي هم پيشاهنگي اين کنفرانس را بر عهده گرفتند. حضور گريلا در کنفرانس رنگ مقاومت به کنفرانس داده بود. همچنين در كنفرانس از زنان گريلاي شهيدي همچون شهيد شيرين علمهولي از شرق کوردستان، شهيد شيلان از غرب کوردستان و شهيد ويان و ليلا قاسم از جنوب کوردستان و شهيد زيلان و بريتان از شمال کوردستان، بهمثابهي سمبل شهيدان شناخته شدند.
هم شما و هم KJB پيشنهاداتي در مورد تاسيس نهادهاي دفاع ذاتي براي زنان داشتيد، آيا در اين مورد هم تصميماتي اتخاذ گرديد؟ زنان شرکتکننده در اين کنفرانس چه موضعگيريهايي در اين مورد داشتند؟
به طور گسترده اهميت دفاع ذاتي در کنفرانس مورد ارزيابي قرار گرفت. بر اين مورد تاکيد گرديد که زنان کورد بايد براي دفاع از ارزشهاي ملي خويش داراي مکانيسمي دفاعي باشند. اين دفاع تنها محدود به شيوهي نظامي نميباشد، بلکه جنبههايي اجتماعي، سياسي و اقتصادي و… را شامل ميشود. زناني که بدون دفاع بمانند در برابر هرگونه خشونت و هجومي، آسيبپذير خواهند بود. ولي چگونگي پيشبرد اين امر در عمل به طور کلي روشن نگرديد. بايستي در روزهاي آتي نيز گامهايي محسوس در اين مورد برداشته شود. نقشي که امروزه زنان گريلا نيز بر عهده دارند همين است. بايستي علت و ضرورت وجود گريلاي زن در کوردستان به خوبي ادراك گردد.
کنفرانس در جوي که دولتهايي مانند ترکيه و ايران و … درصدد بودند که آن را برهم زنند و مانع از آن شوند که زنان کورد بتوانند به نتايجي دست يابند برگزار گرديد. ولي زنان کورد توانستند عليرغم همهي اينها اين کنفرانس را برگزار نمايند. در اين مورد چه نظري داريد؟ آيا کنفرانس تسليم خواستهها و سياستهاي دشمن خلق کورد شد؟
يکي از عللي که خلق کورد نميتوانند در محيطي دموکراتيک گرد هم بيايند نيز مداخلهي اين نيروهاي اشغالگر ميباشد. برگزاري کنفرانس خنثي نمودن اين سياستهاي پروواکاتيو بود. حتي در اثناي برگزاري کنفرانس نيز موضعگيريهايي مبني بر بيتاثير كردن اين کنفرانس و نرسيدن به نتيجهي نهايي وجود داشت؟
اين سياستهاي پرواکاتيو چه بودند؟
بهويژه از راه مطبوعات دست به ضد تبليغاتي گسترده عليه جنبش آزاديخواهي زنان زده بودند. صدور حکم ده سال زندان از سوي دولت ترکيه براي ليلا زانا نيز يکي از اين موارد بود. مورد ديگري كه مطرح شد اين بود كه چرا KJB اجازه نداده که مردان نيز در اين کنفرانس مشارکت کنند؟ يا اينکه هولير، قنديل دوم شده است و تأثير KJB بر روند کنفرانس بيشتر است و… نمونههايي از اين سياستهاي پرواکاتيو بودند. از طريق اين تبليغات ميخواستند چالشهايي ميان شرکتکنندگان بهوجود بياورند. خوشبختانه بايد گفت که اين سياستها راه به جايي نبرد و زنان کورد به آن سطح فکري و آگاهي رسيدهاند که بهرغم همهي کم و کاستيهايشان در برابر اين سياستها هوشيارانه عمل كنند و بتوانند زمينهي تحقق اهداف خويش را مهيا سازند. ميتوان گفت دومين کنفرانس ملي زنان با موفقيت به پايان رسيد.
شعار کنفرانس چه بود؟
همبستگي، يکصدايي و يکرنگي براي اتحادي ملي بود. همچنين اين امر بود كه تنها با مبارزه ميتوان به اين شعار جنبهاي حقيقي و پراکتيکي بخشيد.
آيا عدم مشارکت مردان در کنفرانس تصميم زنان بود؟
دولت ترکيه و بيشتر نيروهاي اشغالگر ادعا داشتند که KJB مانع از مشارکت مردان در کنفرانس ـبهويژه مشارکت آقاي مسعود بارزانيـ شده است. حال آنكه اين ادعايي پوچ بود. همهي ما زنان بر اين راي بوديم که تنها رنگ زنان در اين کنفرانس وجود داشته باشد. چرا که هميشه فعاليتهاي زنان تحت سايهي احزاب كلاسيك و مردسالار بوده است. لازم بود کنفرانس دور از افکاري مردسالارانه برگزار ميشد. در کنفرانس پيشنهاداتي مبني بر اينکه مرداني که فعال حقوق زنان هستند مشارکت کنند. ولي اين موضوع مورد قبول واقع نگشت.
در بخش اختتاميه نيز بر سر موضوعي تناقضاتي به وجود آمد، بهويژه در مورد وضعيت رهبر آپو که شما و بعضي از سازمانها سالن کنفرانس را ترک کرديد؟ علت چه بود و آيا در نهايت به توافقي دست يافتيد؟
در اثناي کنفرانس بيشتر شرکتکنندگان از نقش رهبر آپو در مبارزهي آزاديخواهانهي زنان بحث نمودند. رهبر آپو بخش زيادي از مبارزات خويش را صرف آزادي زن نموده است و در اين مورد تاثيرات اين مبارزه در شمال كوردستان مشهود است. بهويژه در شرايط سخت سيزده سال گذشته در زندان امرالي، ديدگاههايي ارزنده در مورد آزادي زنان بيان داشتهاند. وضعيت انزوا و ايزولاسيون عليه رهبر آپو بايد بهعنوان موضوعي اخلاقي و انساني بهويژه براي هر زني مورد اعتراض قرار گيرد.
آيا پروژهي كنفرانس ملي هم براي زنان و هم تمامي کوردها، پروژهي رهبر آپو بود چون ايشان بر اين امر بسيار تأکيد ميورزيدند؟
درست است اين پروژهاي است که رهبر آپو براي ايجاد اتحاد ملي در کوردستان پيشنهاد کردند. در نتيجهي مبارزات ساليان متمادي رهبر آپو بود که امروزه ما زنان کورد توانستهايم گرد هم آييم و بتوانيم بهشكلي آزادانه تمامي مسائل خويش را به بحث بگذاريم. بايد دانست که يکي از آرزوهايي بزرگ رهبر آپو اين بود که روزي زنان کورد بتوانند دور هم جمع شوند و با ارادهي آزاد براي آيندهي خويش تصميم بگيرند. اين کنفرانس، آرزوي رهبر آپو بود. در کنفرانس بر اين مورد تاکيد شد که رهبر آپو فراتر از يک رهبر حزبي است و نبايد به عنوان يك شخص، بلكه بهمثابهي بهوجودآورندهي يك ايدئولوژي نوين براي آزادي نگريسته شود که در راه آزادي زنان گامهايي تاريخي و بيهمتايي برداشته است. قرار بر اين بود که در بخش پاياني در يکي از مادهها که همانا آزادي همهي زندانيان سياسي بود به وضعيت انزواي رهبر آپو نيز اشاره گردد. ولي اين مورد از سوي بعضي از شرکتکنندگان مورد قبول واقع نشد. در آخر به اين نتيجه رسيديم که ما زنان، اعتراض خود نسبت به وضعيت انزواي رهبر آپو را به صورت نامهاي به سازمان جهاني حقوق بشر و اتحاديهي اروپا و به آقايان طالباني، مسعود بارزاني و نچيروان بارزاني بفرستيم تا آنها نيز براي آزادي رهبر آپو دست به تلاشهايي بزنند. در اين رابطه کميتهاي تشكيل شد.
کنفرانس سوم کي و کجا برگزار خواهد شد؟
دو سال بعد در شهر قامشلي واقع در غرب کوردستان برگزار خواهد شد.
آيا ميتوان گفت که اين کنفرانس نويدبخش کنفرانس ملي بود؟
بلي، يقينا. چرا که راه رسيدن به اتحاد ملي از اتحاد و همگرايي زنان کورد امكانپذير خواهد بود.
ما هم يك بار ديگر برگزاري اين کنفرانس را به شما تبريک ميگوييم. در آخر چه پيامي داريد؟
متشکرم. اين کنفرانس سرآغازي بود براي اينکه ما زنان کورد بيشتر از فعاليتهاي همديگر آگاه شويم و همديگر را بهتر بشناسيم. پلي بود براي ايجاد اتحاد و همبستگي خلق کورد در تمامي مناطق کوردستان. همچنين پيشزمينهاي بود براي اتحاد زنان. يعني مشکلات زنان در هر يک از مناطق کوردستان، مشکل زنان ديگر بخشهاي كوردستان نيز ميباشد. بايد با ارتقاي روح مسئوليتپذيري در برابر اين مشکلات به مبارزهاي مشترک پرداخت. بايستي موضعگيري مشترک داشت. در پايان يك بار ديگر برگزاري اين کنفرانس را به همهي زنان کورد تبريک عرض ميکنم.