زنگ خطر قرچک؛ قتل سیستماتیک زنان

گلاویژ اورین

سه سال از انقلاب پرشکوه ژن ژیان آزادی می گذرد و هنوز هم هزاران آزادیخواه، زنان و جوانان در زندانهای جمهوری اسلامی ایران به بهانەهای واهی بسر می برند و متحمل سزاهایی سنگین می باشند. در روزهای اول انقلاب و تا به امروز بطور بی وقفه و سیستماتیک هر حرکت و جنبشی دلیل جرم و سرپیچی از قانون ولایت مطلق فقیه محسوب می گردد. چه هموطنانی که به طور مستقیم و فعال در مبارزات شرکت کردند و چه آنهایی که تنها از خیابانها رد می شدند بدون هیچ پرس وجویی سالهاست در محکومیت بسر می برند. از عاقبت اکثر دستگیرشدگان آنروزها هنوز هم خبر دقیقی در دست نیست و به مکان هایی نامعلوم انتقال داده شده اند. علیرغم گذشت سه سال از انقلاب و قیام مردم آزادیخواه ایران علیه رژیم هنوز هم خانواده ها چشم به راه و به دنبال عاقبت فرزندانشان می گردند. بعضی از دستگیرشدگان در همان چند روز یا ماه های اوایل انقلاب ژن ژیان آزادی به مثابه ایجاد رعب و ترس میان مردم و برای ترک خیابانها بدون هیچ دادگاهی محکوم به اعدام شدند. هنوز هم جنازه هایشان به خانواده ها تحویل داده نشده است.

 رژیم با زنده نگە داشتن مکانیسم تهدید و اعدام دست به جنگ روانی گسترده ای علیه زندانیان و خانواده هایشان زده است. بدون برگزاری هیچ گونه جلسه دادگاهی و محاکمه کردن و حتی سلب حق وکیل و دفاع از خویش در فضایی کاملا بسته و نادمکراتیک بیشتر زندانیان در شرایطی بسیار وخیمی در سراسر زندانهای ایران به سر می برند. رژیم جمهوری اسلامی ایران از هر تهدید و فشار خارجی بر منافع خویش بهانه تراشی کرده و به ابزاری برای سرکوب آزادیخواهان مبدل می گرداند.

جنگ 12 روزه بین ایران و اسراییل هر چند ضربه هایی به هردو طرف وارد گردانید. ولی این جنگ در اساس آغازگر مرحله ای تشدید یافته و توأم از ظلم و استبداد بیشتر و گسترده تری علیه جامعه ی ایران گردید. با توسل به قوانین خود ساختەایی همچون دشمنی با خدا و اسلام، ایجاد اغتشاش و تفرقه انگیزی به تمامی قانونهای ضد بشری اش مشروعیت می بخشد. همچنین سعی دارد با مظلوم نمایی خود را در موقعیت قربانی جلوه دهد تا جرم هایش را روا نشان دهد. برای مردم ایران واضح و روشن است که جنگ 12 روزه جنگ منافع جویانه طرفین بوده است. نه جمهوری اسلامی و نه اسراییل و آمریکا و حتی کشورهای اتحادیه اروپا که عاملین این جنگ تحمیلی بر مردم منطقه هستند، دمکراتیک بودن ایران و آزادی فکری و سیاسی برایشان هیچ ارزشی ندارد خود امر جنگ و اثراتش مردم ایران و خصوصا زنان را به ورطه ی نابودی و بدبختی می کشاند. بدین منوال هم بیشترین آسیب این جنگ بر پیکره روحی، روانی، بدنی و هویت اجتماعی و سیاسی زن متحمل گشته است. رژیم در هر شرایطی درصدد است انتقام انقلاب ژن ژیان آزادی را از زنان بگیرد که پیشاهنگی این انقلاب تاریخی را کردند. وضعیت اسفبار زندانیان زن بویژه در زندان قرچک گویای همین حقیقت می باشد.

ترس از زندان اوین که قلعه مبارزان می باشد ترسی ست که جمهوری اسلامی سالهای سال همچو کابوسی با آن روبه روست. بمباران زندان در جنگ 12 روزه باعث شد سران دولتی مستوی حملات و بی پروایی خویش را بر زندانیان افزایش دهند. به گونه ای که هنوز جنگ پایان نیافته بود بیشتر زندانیان بویژه زندانیان سیاسی کورد از جمله وریشه مرادی، پخشان عزیزی و شریفه محمدی بطور وحشیانه و یک شبه به زندان قرچک منتقل داده شدند. بارها هم زندانیان و هم خانواده هایشان از شرایط وحشت انگیز و بدور از رعایت هرگونه حقوق بشری اعتراض و شکایت کردند. همچنین افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری را به هوشیاری هرچه بیشتر در این زمینه فراخواندند.

متأسفانه جمهوری اسلامی با بی توجهی به تمامی این هشدارها به سیاست های بی اراده نمودن و به تسلیم گرفتن مبارزان زن ادامه می دهد. یکی از این سیاست های فشار و جنگ روانی بی توجهی و سهل انگاری محض در مطالبات زندانیان برای معالجه و وضعیت بهداشت و غذای زندان بوده است. بدون رعایت هیچ قوانین و استانداردهای بین المللی زندان، می توان گفت قرچک به باتلاقی مبدل گردیده که درصدد است اراده مقاومت گر و آزاد زنان را در خود فرو بلعد و مقاومت هایشان را تهی از معنا گرداند. نمونه بارز آن هم افزایش چشمگیر اعدام ها و دستگیری بیش از حد هموطنان به هر بهانه ای توخالی. تنها در طول این هفته شاهد مرگ مشکوک دو زندانی سیاسی در زندان قرچک بودیم. زندانی سیاسی سمیه رشیدی در میانه ی انقلاب ژن ژیان آزادی به جرم نوشتن شعارهایی بر روی دیوار دستگیر شده بود. علارغم بیماری سمیه رشیدی مورد معاینه و معالجه قرار نگرفته و با تأخیر انداخته شده است که در نهایت جان خود را از دست داد. امروز هم خبر قتل سودابه رضایی را از همان زندان شنیدیم.

 قتل این زنان زنگ خطر قرچک را مدتهاست به صدا درآورده و گوش جهان را کر می کند. بی رغبتی و سهل انگاری می تواند راه را بر عواقب جدیی تری باز کند. زنان در قرچک فریاد می زنند که هر مرگی در این زندان قتل عامی سیستماتیک است که هدفی سیاسی و منفعت گرایانه در بر دارد. سکوت در برابر این سیاستها و نشیندن فریاد حق طلب زنان راه را بر قتل عام های بیشری بازخواهد گذاشت. قتل کردن سیستماتیک زنان در زندان قرچک سیاستی فاشیستی است که نشان می دهد این رژیم حتی تحمل زنان زندانی را هم ندارد. رژیم جمهوری اسلامی برای خاموش کردن صدای زنان آزادیخواه موجی از اعدام و قتل را آغاز گردانیده تا به خیال واهی خویش آنها را به خاک و خون بکشاند در حالی که زنان آزادیخواه با فلسفه ژن ژیان آزادی مدعی هستند که از خاکستر خویش، دگر باره خویش را بیافرینند و به قیام برخیزند. قتل هیچ زن آزادیخواهی نخواهد توانست راه رسیدن به ایده های زندگی آزاد زنان ایرانی را مسدود کند حتی به بهای جان پر مهرشان سرود زن زندگی آزادی را سر می دهند.

مطالب مرتبط