نوال ژیان
هرساله صدها نفر از کولبران در مرزهای کوردستان با شلیک مستقیم مأموران رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی جان خود را از دست میدهند، یکی از دلایل اصلی بروز و تداوم این پدیده خصوصاً در کوردستان، سیاستهای ناکارآمد و ضدمردمی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی است که دستاورد آن، فقر اقتصادی، نبود فرصتهای شغلی، عدم سرمایهگذاری درزمینهٔ اشتغال، عدم وجود کارخانه و کارگاههای تولیدی است. کولبران یکی از ضعیفترین اقشار مردم هستند که از روی ناچاری و جهت امرارمعاش در قبال دستمزد ناچیزی اقدام به حمل بار در مناطق مرزی و گذرگاههای غیررسمی میکنند. کولبری در ایران از خطرناکترین کارها محسوب میشود و بسیاری از کولبران مورد اصابت گلولهی مأموران مرزی رژیم قرار میگیرند، این کشتار که تحت نام اجرای قانون و مبارزه با قاچاق کالا و ارز صورت میگیرد، به امری عادی و روزانه مبدل شده است. رژیم اشغالگر ایران جهت مشروعیت بخشی به جنایاتش در کوردستان، کولبران را بهعنوان عامل اصلی قاچاق کالا در کشور معرفی میکند که به جرم ضربه زدن بهنظام اقتصادی کشور باید به شدیدترین شیوه با آنها برخورد شود؛ اما با نگاهی واقعبینانه و بررسی علمی وضعیت قاچاق در ایران روشن میشود که سهم کوردستان و کولبران در اقتصاد زیرزمینی و قاچاق در ایران بسیار کمتر از چیزی است که رژیم ادعا میکند و پدیدهی کولبری نمیتواند در حمایت از تولیدات داخلی یا بهبود وضعیت اقتصادی کشور تأثیر چندانی بگذارد. این در حالی است که بیشترین برخوردهای خشن و فشار ایران برای بهاصطلاح مبارزه با قاچاق بر کوردستان اعمال میشود.
مقایسهی شاخصهای توسعهی اقتصادی شهرهای کوردنشین با دیگر مناطق ایران حاکی از وجود نابرابری در سرمایهگذاری و عدم توجه دولت به این مناطق است. برای نمونه بر اساس آمارهای سال ١٣٩٨ دولت ایران، نرخ بیکاری در کوردستان حدود ۲۸ درصد است و سهم استان کوردستان از کل تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۳۸۵ کمتر از یک درصد بوده است. درواقع رژیم اایران از فقر و بیکاری در کوردستان بهعنوان ابزاری جهت وابسته کردن کوردها بهنظام استفاده میکند. رژیم با میلیتاریزه کردن کوردستان به بهانهی ناامنی و مبارزه با ضدانقلاب، بهجای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی این مناطق، اقدام به ترویج و تشدید پدیدهی مزدوری، تغییر بافت فرهنگی و دموگرافی این مناطق مینماید. سالانه بسیاری از ساکنین مناطق کوردنشین جهت اشتغال و کسب درآمد، مجبور به ترک دیار و رفتن به کلانشهرها و سایر مناطق ایران میشوند که این هم یکی از اهداف و سیاستهای حاکمان ایران است در راستای ذوب فرهنگی و استحاله خلق کورد. قتلعام کولبران نیز در چهارچوب همین سیاستها و به شیوهای سامانمند و برنامهریزیشده و بهعنوان بخشی از این پروسه انجام میشود.
بهتر است جای این پرسش را کە چرا کولبران حاضر میشوند از خطرناکترین راەهای ممکن امرارمعاش کنند؟ با این پرسش کە چرا در ایران بخشی از مردم برای اینکه از گرسنگی نمیرند انتخاب دیگری غیر از به خطر انداختن جان خود ندارند؟ عوض کنیم، بعد از آن باید پرسید که چرا کولبران کشته میشوند؟
مسئلە این است کە مناطق مرزی ایران از آذربایجان غربی تا ایلام، جزء توسعەنیافتەترین مناطق ایران محسوب میگردند و دادەهای آماری نشان میدهد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ در ﻫﻤﻪی شاخصهای اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی از ﻣﻨﺎﻃﻖ مرکزی ایران محرومتر هستند. اﻣﺎ مسئلهی ﻣﻬﻢ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻠﺖ توسعهنیافتگی در این ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻪ ﺑﺎ روش موردعلاقهی اﻗﺘﺼﺎدداﻧﺎن ﻟﯿﺒﺮال و ﺻﺮﻓاً ﺑﺎ مکانیسمهایی اﻗﺘﺼﺎدی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺿﯿﺢ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺑﺎ ارﺟﺎع آن ﺑﻪ زمینههای درون خیز ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻗﺎﺑﻞ تبیین است، ﭼﻨﺎنﮐﻪ ﺑﺮای ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﻌﺰﯾﺮات ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﻣﺪﻋﯽ آن میشود. اﯾﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﻓﻘﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ را از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ ﻣﻄﻠﻮﺑﯿﺖ ﻗﺎﭼﺎق ﮐﺎﻻ در ﻣﯿﺎن ﻣﺮدم ﮐوﺮدﺳﺘﺎن میداند.
سؤالی کە در ذهن بیشتر ما وجود دارد این است کە ﭼﺮا ﮐﻮﻟﺒﺮان ﮐﺸﺘﻪ میشوند؟ اﺑﺘﺪا ﺑﺎید ﺑﻪ ﺗﻔﺎوت ﻧﮕﺎه ﻣﺮدم در استانهای ﻣﺮزی موردبحث و ﺣﺎﮐﻢ-ﭘﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﮐﻮﻟﺒﺮان یا کارگران باربر اشارە کرد. ازنظر کوردها، بلوچها و اعراب در خوزستان، کولبران افراد زحمتکشی هستند کە در پی یافتن یک لقمە نان حلال بە این کار دشوار روی آوردەاند؛ اما در مقابل حکومت آنها را مجرم و مستحق مجازات میداند کە بە خاطر سرپیچی از قانونهایی کە وقتی آنها را تصویب کردە اقشار و طبقات جامعە را نادیدە گرفتە، یا فراموش کردەاست کە قانونی بنویسد برای چگونگی پر کردن شکمهای خالی. اما اگر فرض حکومت برای مجرم بودن کولبران راست هم باشد آیا این حق را دارد کە آنها را مورد اصابت مستقیم گلوله قرار دهد؟ کسانی که تنها هدف و نیتشان سیر کردن شکم بچههای گرسنه و خانوادههایشان است.
ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﻣﺴﯿﺮ رفتوآمد ﮐﻮﻟﺒﺮﻫﺎ ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﺸﺨﺺ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺷﺒﯽ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ دﺳﺘﮕﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، وﻟﯽ در اﯾﻦ دو ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ بهشدت آﻣﺎرﻫﺎ ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻪ و ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﮐﻮﻟﺒﺮان کشتهشدهاند و پسازآن، ﻣﺮدم را ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ اﮔﺮ ﺗﺠﻤﻌﯽ اﻧﺠﺎم دﻫﯿﺪ و سروصدایی راه ﺑﯿﻨﺪازﯾﺪ، ﺷﻤﺎ را اذﯾﺖ میکنیم و از ﺗﺮس ناشی از این تهدیدات، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺮدم بهناچار ﻣﺨﻔﯽکاری ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. ﺣﺘﯽ اﺗﻔﺎق اﻓﺘﺎده اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﻮﻟﺒﺮی کشتهشده و ﺧﺎﻧﻮاده او بهنوعی اﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮع را ﭘﻨﻬﺎن نموده و اظهار داشتهاند که ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﮐﺸﺘﻪ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ. سؤال اینجاست کە آیا با خانوادەهای حکومتی اینگونە رفتار شود؟ یا آیا تا الآن شدە کە آقازادهها هم با شکمهای گرسنە سر بە بالین بگذارند؟ یا تاکنون سفرەای یکرنگ بە خود دیدەاند؟ حکومتی کە دم از قانون و ارزشهای دینی، اخلاقی و مردمی بودن میزند با این همە نابرابری چە خواهد کرد؟ کولبران قشر زحمتکش و پرتلاشی هستند که برای پیدا کردن لقمهای نان و امرارمعاش خود و خانواده حاضرند حتی جان خود را بر کف دست نهاده و تسلیم شرایط تحمیلی این نوع از معیشت شوند، بنابراین از این منظر، کولبری نهتنها نوعی کجروی اقتصادی و دهنکجی به قانون نیست، بلکه با تمام عواقب و پیامدهای ناگوارش، شغلی هرچند کاذب ولی شرافتمندانه است و بر متصدیان و مسئولان لازم است که در راستای حمایت و رفع موانع و مشکلات این بخش از مردم گامهای اساسی و قانون مدارانه بردارند.
ﮐﻮﻟﺒﺮان ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﺷﻐﻞ و ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺎﻟﯽﺷﺎن ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﺗﻦ دادن ﺑﻪ ﮐﻮﻟﺒﺮی ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ، دولت و مردم در ﻗﺒﺎل اﯾﻦ ﮐﻮﻟﺒﺮان مسئولاند و ﺑﺎﯾﺪ از آنها ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﺷﻐﻞ ازﻫﺮﺟﻬﺖ ﮐﻮﻟﺒﺮان را تحتفشار ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ و ﺷﺄن اﻧﺴﺎﻧﯽﺷﺎن را خدشهدار ﻣﯽﮐﻨﺪ و ابتداییﺗﺮﯾﻦ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی را از آنها ﻣﯽﮔﯿﺮد. ﺣﻞ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی و ﺳﯿﺎﺳﺖﮔﺬاریﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آﯾﺪ. ﺑﺎﯾﺪ اشتغالزایی ﺷﻮد، ﮐﺎرگاە و ﺷﻐﻞﻫﺎی ﺑﯿﺸﺘﺮی در ﮐوﺮدﺳﺘﺎن اﯾﺠﺎد ﺷﻮد، ﺑﻮدﺟﻪی ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﻪ اﺳﺘﺎنهای ﻣﺤﺮوم ﺗﻌﻠﻖ ﮔﯿﺮد و از ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺟﻮاﻧﺎن در اﻣﻮر ﻣﻤلکت و ادارات ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﻮد؛ ﻧﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﯾﮏ ﺟﻮان تحصیلکرده ﻣﺠﺒﻮر ﺑﻪ ﮐﻮﻟﺒﺮی ﺷﻮد. بهجای آﻧﮑﻪ ﺧﻮد دوﻟﺖ ﻣﻘﺼﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد، ﮐﻮﻟﺒﺮان را ﻣﻘﺼﺮ میدانند و ﻗﺎﭼﺎﻗﭽﯽ ﻣﯽﺧﻮاﻧﻨﺪ، در ﺻﻮرﺗﯽ کە قاچاقچیهای واقعی کسانی هستند کە سرمایەی مردمی را از خاک و میهنمان خارج میکنند بدون هیچ ترس و هراسی، چرا کە آنها همگی خود مافیایی هستند که یا حکومتیاند و یا بند نافشان به حکومت وصل است.
منبع: آلترناتیو شمارە ٨٠