باران بریتان عضو مجلس حزب حیات آزاد کوردستان(پژاک)، در برنامهی رۆژەڤی رۆژهەلاتِ تلویزیون نوروز، به آسیبشناسی و پیشانگاشتههای پشتپردهی سفر اخیر حسن روحانی (رئیس جمهور ایران) به روژهَلات کوردستان پرداخت. اهمیت این سفر به روژهَلات کوردستان بدین خاطر میباشد که شهرهای مقصدی که برای بازدید و سخنرانی انتخاب شدهاند، در جغرافیای سیاسی-فرهنگی کوردستان دارای جایگاهی بسیار راهبردی میباشند. بر همین مبنی نکاتی مهم در رابطه با این موضوع بیان نمود که اهم آنها به شرح زیر میباشد.
وی سفر حسن روحانی را به نوعی برگزاری کارزار انتخاباتی و تبلیغاتی پیشرس ارزیابی نمودند؛ چرا که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دورهی پیشین؛ او بیشترین رای را از استانهای پیرامونی ایران اخذ نمود. در ادامه تاکید نمودند که اهمیت این رفتار سیاسی روحانی به دو دلیل باز میگردد:
اول آنکه در تاریخ معاصر ایران به وضوح میتوان به فرهنگ و رویکرد سیاسیای که بر پایهی شعارزدگی و عوامفریبی استوار و ایستار دارد؛ اشاره کرد. وی بیان داشتند که روحانی با وعدههای اقتصادی و اجتماعی به شکل پوستهای و کمبازده که به لحاظ اقتصادی-زیستبومی، آسیبزا و پرخطر محسوب میگردند، نیت آن دارد که سرپوشی بر سیاستهای اساساً تاریخی که مفهوم و بنیان آنها بر فقر در حاشیه و ثروت در مرکز(پایتخت) بگذارد. این گفتمان در چارچوب غیراخلاقی زیست-قدرت (بیو-اقتدار) اعمال و اجراء میگردد. بدین معنی که یا گرسنه میمانید یا باید تسلیم شوید!
دوماً وضعیت رویداده و پیشروی در سالیان نهچندان دور در کوردستان [که از جانب دولتها و حکومتهای حاکمِ وقت] که در تمامی عرصههای زیستی پیشروی خلق این جغرافیا قرار گرفته است، به شکلی بغرنج است که نمیتوان با سخنان شعارگونه و پوشالین ریئسجمهوری آنهم صرفاً در حوزهی اقتصادی قابل چارجویی باشد.
در ادامه باران بریتان خاطر نشان کرد که وضعیت و رویدادها و عکسالعملها، در منطقهی خاورمیانه به شیوهای متاثر و مرتبط با همدیگر است؛ وی این ارتباط را به “ظروف آزمایشگاهی مرتبط به یکدیگر” تشبیه کرد و ادامه داد موقعیت نوین کوردها در باکور و روژآوای کوردستان و به اثبات رسانیدن رویکرد دموکراتیک در سوریه و هم در منطقه، سبب آن گردیده است که حکومتهای چون ایران که اصرار بر ذهنیت عدم پذیرش ستم ملی و در نهایت عدم رفع آن دارند؛ احساس خطر کنند. وی تاکید نمود «دولت و نیرویی که به هیچ وجه خواهان آن نیست که وضعیت خلق کورد و دیگر خلقها در جغرافیای سیاسی دیگری چارهیابی و ختم به انجام راهبردی گردد، چگونه میتواند قبول نمود که رئیس جمهور چنین کشوری ادعای چارهجویی و حل مشکلات و تبعیض اعمال شده را داشته باشد؛ آنهم تنها در عرصهی اقتصادی!؟ [و بدون در نظر گرفتن آزادی سیاسی]». آیا این شعارها را باید دروغ قلمداد کرد؟ آیا روحانی توانایی اجرایی نمودن شعارهای ابراز شده را دارد یا صرفاً برای جلب نظر رای عامهی مردم میباشد؟
وی بیان نمودند که میتوان نیادینی میان رویکرد دولت ترکیه و دولت ایران نسبت به مسئلهی کورد، مشاهده نمود؛ البته باید دولت ایران بداند که در پیش گرفتن چنین سیاستهای کلاسیکی که در گذشته با شکست مواجه شدهاست، راه به جایی نخواهد برد. کوردها به چنان خودآگاهیِ سیاسی-فرهنگی دستیافتهاند که تفاوت میان شعار و حقیقت را تشخیص دهند. اعتراف رئیس قوهی اجرایی ایران نشان بر این موضوع است. «باید دانست مسئلهی خلق کورد و دیگر خلقها یک مسئلهی صرفِ زبانی یا تنها اقتصادی و یا فرهنگی نیست. بنابراین شما باید مسئلهی کورد و خلقهای موجود در ایران را به لحاظ سیاسی تعریف کنید و در نهایت به کوردها این اراده داده شود، که بتوانند در چارچوب مرزهای ایران به سیاست دموکراتیک بپردازند؛ در آن صورت میتوان متصور گردید که مسئلهی فرهنگی، زبانی، اقتصادی، اجتماعی و رفع ستم ملی از میان برداشته شود».
ایشان تاکید کردند که ما شاهد چنین رویکرد و روندی از جانب حاکمیت ایران نیستیم. در حال حاضر حاکمیت و نیروهای زیر نظر آنها در حال نسلکشی سفید و اشاعهی بیاخلاقی در سطح کوردستان میباشند.
زاگرس مانی