پیمان ویان (ریاست مشترک پژاک)

انتخاب یک زن بە عنوان سخنگوی دولت جمهوری اسلامی در روزهای اخیر خبرساز شدە است، بر همین مبنا لازم است تا این انتخاب بە خوبی فهمیدە شود. در وهلەی اول باید یادآور شویم کە انتصاب زنان در دولت و همەی سازوکارهای دولت از سوی نظام جمهوری اسلامی از ابتدای بە قدرت رسیدن این نظام وجود داشتە است و با پدیدەی نوینی از سوی این نظام روبەرو نیستیم، مسئلەی اساسی این است کە زنان موجود در بدنەی دولت از لحاظ ذهنی و فکری دارای چە پشتوانەی فکری و ذهنی هستند؟ قرار گرفتن در سیستم مردسالارنەی جمهوری اسلامی چە از سوی مردان و چە از سوی زنان در راستای خدمت بە همین ذهنیت مردسالارانەی رژیم می‌باشد. انقلاب زن زندگی آزادی بعد از شهادت ژینا امینی، چهرەی آزادیخواهانەی واقعی زنان و جامعەی شرق کوردستان و ایران را آشکار ساخت و از سوی دیگر رویدادن این انقلاب موجب بحران مشروعیت رژیم شد، تشکیل دادن غیرمعمولی دولت جدید نیز تلاشی جهت حل این بحران است، حالا دولت جدید یکی از تلاشهایش برای حل بحران‌هایش، انتصاب زنان در پست‌های دولتی است و تا بە کنون در این دولت ٤ زن در ردەهای بالای دولت قرار گرفتەاند.

سخنگوی دولتی کە کابینەاش بە صورت مستقیم توسط خامنەای انتخاب شدە است، بدین معناست کە تابع ذهنیت مردسالارانەی خامنەای و کل رژیم جمهوری اسلامی است، رژیمی کە بە صورت روزانە مبارزین و پیشاهنگان  انقلاب زن زندگی آزادی را بە وحشیانەترین شکل ممکن سرکوب می‌کند و از هرگونە ندای آزادیخواهانەی زنان می‌هراسد، در واقع یک رژیم ضد زن است و با توجە بە تداوم اعدام‌ها، شکنجە‌ها و سرکوب روزانەی زنان در جامعە می‌توان نتیجە گرفت کە رفتار و ذهنیت رژیم در مقابل زنان تغییری نکردە است. سخنگوی چنین دولتی در نهایت رفتارها و ذهنیت این رژیم را بازتاب می‌دهد، این بدین معنی است کە رژیم از زنان در مقابل زنان استفادە می‌کند، نمونەی بارز رژیم در این مورد استفادە از زنان بە عنوان ماموران گشت ارشاد در سال‌های گذشتەاست، در واقع سخنگوی دولت بودن در جمهوری اسلامی از چنین ذهنیتی سرچشمە می‌گیرد، یعنی همانگونە کە زنان مامور گشت ارشاد بە صورت فیزیکی در مقابل زنان می‌ایستند، سخنگوی چنین دولتی -حال حتی اگر زن باشد- نیز بە صورت ذهنی و سیاسی در مقابل زنان می‌ایستد. چنین زنانی هیچ پیوندی با هویت زن بودن ندارند و با جای گرفتن در ساختار اقتدار و جور و ظلم بە ذهنیت مردسالارانە پیوستەاند.

زنان ایران و کوردستان بە دنبال آزادی خود، زن بودن بر اساس ذهنیت زنانە را می‌طلبند و در حال مبارزە برای دستیابی بە چنین هدفی هزینەهای بیشماری را متقبل شدەاند، در این راستا آنان چنین زنی را کە بە عنوان سخنگوی دولت انتخاب شدە را نە تنها نمایندەی خود نمی‌دانند، بلکە او را در طرف مقابل خود می‌بینند، چرا کە فاطمە مهاجرانی خود بە جای انتخاب زنان ایرانی آن هم در دورەای کە زنان بە صورت روزانە بە وحشیانەترین شکل ممکن سرکوب می‌شوند و با احکام ضدبشری از جملە اعدام روبەرو می‌شوند، در مقابل زنان قرار گرفتە است. بیشترین فعالیت‌های فاطمە مهاجرانی بە بخش آموزش رژیم مربوط می‌شود، بخشی کە از ابتدای بە قدرت رسیدن حکومت جمهوری اسلامی سراسر پر از تبعیض‌های سیستماتیک علیە زنان بودە همچنین خود محتوای آموزشی نیز مملو از مسائل و ستم‌های جنسیتی علیە زنان است، بە عبارتی فاطمە مهاجرانی با قرار گرفتن در مدیریت ساختار آموزشی معیوب و پر از تبعیض علیە زنان، کارنامەای سیاه در مسئلەی زنان داراست.

انقلاب زن زندگی آزادی، دولت جمهوری اسلامی را مجبور ساختە کە حداقل در سطح ظاهری زنان را در پست‌های بالای دولتی بگمارد، هرچند کە این ظاهرسازی‌ها در راستای فریب افکار عمومی و بە حاشیە بردن انقلاب زن زندگی آزادی می‌باشد. در واقع انقلاب زن زندگی آزادی نتیجەی  تاریخی مبارزات بی امان زنان شرق کوردستان و ایران در مقابل ذهنیت مردسالاری و اشغالگری است و این انقلاب بە هویت همەی زنان و اقشار دیگر جوامع شرق کوردستان و ایران تبدیل شدە است. بە ویژە زنان در همەی سطوح مبارزە و انقلاب را پیش می‌برند، زنان در جامعە با پیشبرد مبارزات مدنی، در زندان با مقاومت و در کوهستان‌های آزاد کوردستان با روحیەی فداکاری و آزادی‌خواهی انقلاب را بە سوی پیروزی سوق می‌دهند.

 در این برهەی حساس از انقلاب زن زندگی آزادی پیشاهنگی مبارزات در درون زندان روی می‌دهد، در واقع در جایی کە رژیم جمهوری اسلامی فکر می‌کرد، می‌تواند انقلاب را سرکوب و خاموش گرداند، پیشاهنگان انقلاب زندان را بە مکانی جهت پیشبرد مبارزات آزادی‌خواهانه مبدل کردەاند. زنان سیاسی در زندان با پیشاهنگی پخشان عزیزی، شریفه محمدی، وریشە مرادی، نسیم سیمیاری و دیگر زنان زندانی آزادیخواه بە سمبل دموکراسی و آزادی برای همەی زنان تبدیل شدەاند و زنان مبارز با الگو گرفتن از مقاومت این زنان در بیرون از زندان بە مبارزە تداوم می‌دهند.

در آستانەی دومین سالیاد انقلاب زن زندگی آزادی قرار گرفتەایم، از این سو لازم است کە همەی اقشار جامعە در شرق کورستان و ایران با پیشاهنگی زنان وجوانان، پرستاران، کارگران و معلمان با صیانت از زندانیان سیاسی و هم‌زمان تلاش و کوشش جهت لغو حکم ضد بشری اعدام، انقلاب زن زندگی آزادی را در سومین سال انقلاب بە اهداف خود برسانند، و برای رسیدن بە این امر لازم است کە همەی زنان و جوانان و همە اقشار جامعە خود را سازماندهی کردە و با ایجاد تشکل‌های خودبنیاد و مشارکت فعال در مبارزات دموکراتیک و مدنی در شکلگیری جامعەای آزاد و دموکراتیک بکوشند.