بیستون مختاری
منبع: مجله آلترناتیو – شماره ۲۶
درخواست آزادی فیزیکی رهبر خلقهای آزادە، عبدالله اوجالان در سال ۲۰۲۱ در دەها کشور جهان، با حمایتهای اجتماعی آغاز و در ادامە به مبارزهای جهانی تبدیل گشت. سندیکای کارگران، نهادهای جوامع مدنی، سازمانهای جوانان و زنان، نمایندگان، هنرمندان، نویسندگان برای آزادی فیزیکی ایشان فریاد برآوردند کە “زمان آزادی فرا رسیده است”. این درخواستها در صفحات بسیاری از روزنامهها بازتاب گستردە یافت که آزادی رهبرآپـــو برای صلح، برای دموکراسی و برای برابری و آزادی خلقهای خاورمیانه چه معنای مهمی خواهد داشت.
آغاز مبارزات سال ۲۰۲۱ برای آزادی فیزیکی رهبر اوجالان از آفریقای جنوبی، میهن نلسون ماندلا کلید خورد. این کارزار بە سرعت مرزهای اروپا وآمریکا را درنوردید و در آفریقا و استرالیا نیز گسترش یافت. چنین وضعیتی، حمایتهای معنوی فراوان و مهمی را به کارزار “آزادی برای اوجالان” بخشید. چونکەآفریقای جنوبی میهن و محل مبارزات نلسون ماندلا بود. ماندلایی کە ۲۷ سال در زندان رژیم آپارتایدی آفریقای جنوبی زندانی بود و بعد از راهاندازی کارزارهای بینالمللی گسترده، از زندان آزاد شد.
در ۱۱ ژانویه همان سال گروه مبارزات کورد در آفریقای جنوبی KHRAG و کنفدراسیون سندیکاهای آفریقای جنوبی COSATU کارزاری را راهاندازی کردند. عنوان این کارزار “زمان برقراری صلحی عادلانه برای خاورمیانە و آزادی برای اوجالان فرا رسیده است”، بود. هدف از آغاز این کارزار اینگونە اعلام گردید و در ادامە سازمان ملل متحد نیز وارد عمل شده و در همین رابطه نامهای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته شد. در این نامه خواسته شده بود که در مقابل انزوای تشدید شده علیه امرالی، کمیته منع شکنجه سازمان ملل متحد CAT و کمیته منع شکنجه اتحادیه اروپا CPT لازم است سریعا وارد عمل گردد و قواعد حقوقی همانند نلسون ماندلا در حق رهبر خلق کورد نیز مراعات و در نظرگرفتە شود.
چند روز پس از آغاز تلاشها در آفریقای جنوبی، اتحادیه وکلای حقوق بشر دموکراسی جهانیELDH، نشست جهان نوین NWS و ائتلاف دفاع از حق و آزادی بینالمللیAIDL، اعلام کردند که از این کارزار حمایت خواهند کرد. ایالت باسک، بلژیک، بلغارستان، آلمان، انگلستان، فرانسه، یونان، ترکیه، ایتالیا، مقدونیه، روسیه، صربستان، سویس، اسپانیا و اوکراین همگی از جمله کشورهای عضو اتحادیه وکلای حقوق بشر دمکراسی جهانی هستند. کە بە کارزار پیوستە و همچنین نشست جهان نوین نیز در سطح جهانی، مبارزات و تلاشهای سیاسی و هنری را پیگیری کرد.
این جوامع و سازمانها با توجە بە شرایط موجود بە این نتیجە رسیدە بودند کە برای هر اقدام و عملی در مورد چارەیابی مسئلەی کورد بایستی متکی به فکر و اندیشه بود، همان اندیشەای کە ایجاد یک جامعە دموکراتیک را طلب کند. این اندیشە و فکر همان تفکر رهبر آپو است. و مبین آن است کە با فکر، فلسفە و پارادایم جامعەی دموکراتیک رهبر آپو خلقهای ساکن خاورمیانه میتوانند به یک پروژه مشترک دست پیدا کنند. تا پایانی باشد بر مصائب و معضلات نظام سرمایەداری جهانی، در تقابل با این خیر؛ نیروهای شر از خیلی پیشتر بە میدان آمدە بودند. نیروهای توطئهگر زمانی که رهبر آپو را دستگیر کردند، تلاش کردند تا ایشان را بیتاثیر و خنثی سازند. اما رهبر آپو در مقابله با توطئه بینالمللی ایستادگی کردند، هدف توطئه را درک کرده و در مقابل آن مقاومت کردند. بە صورتی کە پس از آن پارادایم سوسیالیستی نوینی را بازسازی نمود. برای نیروهای سوسیالیست و بشر دوست، پارادایم جدیدی را بنیاد نهاد. همین مسئله تاثیر مهمی را به دنبال داشته و اهمیت آن امروزە بیشتر نمایان گشته و روزبەروز بیشتر درک میشود. اگر امروز در تمام جهان برای آزادی فیزیکی رهبر آپو کارزارهایی راەاندازی شدە و دامنەی آن هر لحظە افزایش پیدا میکند، سبب آن آلترناتیو و پارادایم نوین وجهانیای است که ایشان مطرح کرده اند.
رهبر آپو در پارادایم سوسیالیستی دست به نوسازی زدند. برای حل و همچنین چارەیابی مسائل دموکراسی و آزادی، خط مشی جدیدی را مطرح نمودند و اینک؛ اینان همان کسانی کە در کارزارهای آزادی فیزیکی مشارکت گستردە دارند، همان کسانی هستند که این پارادایم جدید را درک نمودە و بیش از پیش از آن حمایت میکنند و به همین دلیل کسانی که رهبر آپو را به اسارت فیزیکی گرفتهاند، در هر صورت نمیتوانند مانع از آزادی ایشان شوند. در نقطەی مقابل نیز دولت ترک و توطئەگران بینالمللی با برخورداری از پشتیبانی برخی از حامیان خارجی و داخلی خائن، برای ممانعت از این کارزار دست به تلاشهایی زدهاند.
اما اینک مهم این است کە این کارزار کدام اهداف را دنبال خواهد کرد. آزادی فیزیکی رهبر آپو، پایان دادن به فاشیسم در کوردستان، مقاومت در برابر حملات اشغالگرانەی دولتهای حاکم بر بخشهای مختلف کوردستان و متوقف نمودن این حملات از جملە اهداف در این کارزار انقلابی شمردە میشود. این کارزار از ابعاد ایدئولوژیکی، سیاسی، فرهنگی و عملی ویژە و مختص به خود برخوردار است. کارزار در این بعد، تاریخی، گسترده و عمیق است و تاکنون نیز دستاوردهای زیادی داشتە است. از جملە اینکە این کارزار توانستە است توطئههای دولت ترکیە را که تلاش کرده است به وسیله حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ عملی کند، خنثی کند و ضربهی سهمگینی بر توطئههای آنان وارد آورد. اگر امروزە نقاب از چهره آ.ک.پ/م.ه.پ در سطح جهانی برداشته شده است از نتایج این مبارزات است.
اگر فضای رعب و وحشت ایجاد شده توسط اشغالگران در جامعەی کوردستان در هم شکستە شدە و در مقابل حاکمیت واکنشی اجتماعی شکل گرفته است و اگر خلق در برابر سیستم نسل کشی و آپارتاید دولت – ملتها با صدایی بلند، با شجاعت و روحیهای قوی بە پا خاستە، نتیجەی این مبارزات است.
در اینبارە انتظاری بیشتری بە ویژە از ایران و روژهلات کوردستان بە دلیل داشتن پتانسیل عظیم جامعەی روشنفکری میرود تا همسو با جامعەی جهانی و دیگر بخشهای کوردستان بە مسئولیت تاریخی، اخلاقی و دموکراتیکی خود عمل کردە و در این کارزار مشارکت ارزندەای داشتە باشند.
چرا کە جامعەای کە در جغرافیای ایران با آن رودررو هستیم، جامعەایست کثیرالملل کە باورهای گوناگونی را در بر گرفتە است و دیدگاه های متفاوتی را شامل میشود. پس چنین جامعەای سیستمی را میطلبد کە دمکراتیک بودە و پاسخگوی مطالبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این جامعەی موزائیکگونەی خلقها باشد. در این راستا باید هر پروژەای کە ارائە میگردد در راستای چنین مهمی باشد و اینگونە پایەهای پروژەی دموکراتیک ایجاد گردد و آنرا بە سر منزل نهایی برساند. ارائەی راەحل چارەیابی دموکراتیک همان مسئولیتی است کە رهبرآپو بر دوش آزادیخواهان در ایران و روژهلات کوردستان نهادە و این بایست محرک و کاتالیزوری باشد برای مشارکت روشنفکران ایران و کوردستان در کارزار آزادی فیزیکی برای رهبر آپو و حل مسئلەی کورد. زیرا در این برهە از زمان و انقلابی کە با فلسفە و شعار زن، زندگی، آزادی در ایران بر پا گشتە در اساس تعریفی اینگونە دارد کە خلقهای ایران بنا بە خصائص تاریخیشان در جستجوی رسیدن بە حقیقتاند. بە ویژە در میان خلقهایی کە تا بە امروز تحت ستم قرار گرفتەاند جستجوی بیشتری در این راستا دارند. این حقیقت نیاز بە ساختاربندی داشتە و باید از حالت مجازی بودن خارج گردد. این ساختاری است کە رهبر آپو آنرا تعریف نمودەاند و بایست آن را فهمید؛ جامعە پذیرای چگونە ساختاری است. حقیقتی کە میتواند جوهرەاش را در ساختار خودمدیریتی دموکراتیک، منعکس دهد کە این مدل با حقیقتی کە در جوهرەی خود داراست، قادر است کە هر کسی را در آغوش گیرد. بدین خاطر نیز بنا بر پارادایم نوین، تمام نیروهایی کە خارج از ایراناند و حتی داخل ایران کە حاکمیت را در دست دارند باید بدانندکە دیدگاهشان در قبال خلق و دمکراسی اشتباه است و باید چنین دیدگاهی اصلاح گردد. چرا کە در این روزگار فرمهای اجتماعی غیر قابل انکاراند، بدین معنا کە امروزە؛ فرمهای خلق، قوم و ملت، فرمهایی اجتماعیاند کە بە شناسەای اجتماعی بدل گشتەاند. این در حالیست کە در داخل ایران این فرم اجتماعی مورد انکار واقع میگردد، بسیاری از احزاب کە خود را اپوزیسیون قلمداد میکنند، شناسنامەی اجتماعی را انکار میکنند. بدین معنا کە در داخل ایران تنها خلق حاکم بە عنوان خلق معرفی میگردد و خلقهای دیگر بنام قوم تعریف شدە و درشمار اقلیت قرار میگیرند. چنین منطقی، منطق و ذهنیتی غیردموکراتیک است. زیرا کە خوانش باید بصورتی صحیح تعریف گردد. جغرافیای موجود ایران، جغرافیای اشتراکی تمام خلقهایی است کە در آن ساکناند و بدون هیچگونە تبعیض، حق هر ملتی است کە از تمام حقوق طبیعی خود کە شناسەی وی است، برخوردار گردد. لیکن محرز است کە در جغرافیای ایران، چنین حقوقی مراعات نمی گردد. خلق کورد بسان قومی قلمداد میگردد و جزء اقلیتها بە شمار میآید و شناسەی خلق بودناش را انکار میکنند. با چنین دیدگاهی خلقهای دیگر ایران از جملە لر،عرب، آذری، بلوچ ، مازنی وگیلک در حاشیە قرار گرفتە و همزمان اصطلاح دموکراسی در ایران با شناسەای غربی تعریف میگردد.
با این تفاسیر کە انقلاب از استراتژی، ایدئولوژی و پارادایم برخوردار بودە و بنا بە پیامی کە در خیزش خلقها وجود دارد، لازم است کە مفاهیممان را از نو باز تعریف نماییم. کسانی کە ارائە دهندەی پروژە هستند، باید اصطلاحاتی مانند خلق و ملت را دوبارە تعریف نمایند. قادر باشند کە بە دیدگاهی مشترک در موضوع خلق، ملت و دموکراسی برسند. همان دموکراسیای کە معنایش خودمدیریتی خلق است. همان برساخت دموکراسی کە رهبرآپو آن را با نام چارەیابی مسئلەی کورد و صلح جهانی ارائە دادە است.
لیکن میطلبد كه در بحبوحه انقلاب “زن زندگی، آزادی”، مسائل ملتهای ايران و شرق كوردستان چارهيابی گردد و این میسر نمیشود مگر با الهام گرفتن از پروژە كنفدراليسم و ملت دموكراتیک کە توسط رهبر آپو ارائە گردیدە است کە این با توجە بە وجود نیروهای مدافع مردمی حتی فراتر از ديگران توان دفاع نظامی مشروع و برحق از جامعه را نیز داراست. پروژه دموكراتیک نمايانگر شفاف تهديدها و فرصتها و دربرگيرنده پروژه برای «مردم و خيابان» و مخاطب قراردادن طرفهای خواستار حل مسئلە است. فلسفە آپوئیزم آزادی زنان و ملتها را بنيان قرار داده و وظیفەاش احيای جامعه است. فلسفەای کە اتحاد ملت كورد و دیگر ملتهای آزادیخواە را خواستار بودە تا فرم اجرای آن در ايران نقش سياسی ـ دموكراتیک ايفا نماید. ميان هيچ موجوديت سياسی، ملی، دينی و نژادی تبعيض قائل نشدە و حتی در احيای جامعه آنها را سهيم میدارد.
امروزە جامعەی ايران و شرق كوردستان بيش از پيش به آزادی نزديک شدهاند و این وظیفە ی جامعەی روشنگر و آزادە است کە با از دسترفتن فرصت كنونی مقابلە كند.
در همین راستا چندیست کە مرکز مطبوعات حزب حیات آزاد کوردستان ـ پژاک، بە عنوان پیشاهنگ اجرای تفکرات رهبرآپو در ایران بە منظور آگاهیبخشی بیشتر در ایران و روژهلات کوردستان اقدام بە چاپ و نشر مجموعه کتاب “برساخت حیات آزاد؛ دیالوگهایی با اوجالان” کردەاست. این کتاب حاوی مجموعه مقالاتی از نویسندگان، متفکران و انقلابیون جهانی است تا در مورد افکار رهبر آپو نظرات خود را بیان دارند و فضای دیالوگ حول اندیشههای رهبر آپو شکل بگیرد. این مقالات برای نخستین بار، واکنشهای مکتوب به نوشتههای زندان رهبر آپو را گردآوری نموده و شماری از آکادمیسینها، نویسندگان و انقلابیونی را که به اندیشههای وی علاقهمند هستند یا از تفکرات وی الهام گرفتهاند، دورهم گرد آوردە است.
ترجمه این مجموعه به زبانهای مختلف، تلاشی است برای گسترش و ژرفابخشی هرچهبیشتر به دیالوگ موجود. امید است که اثر حاضر دیوارهای زندان را نیز درنوردد، چراکه حصر و انزوای شدید اعمال شده بر زندان جزیره امرالی، اندک مجالی برای دیالوگ با رهبر آپو برجای نگذاشته است.
بدنبال آغاز کارزار بینالمللی “آزادی فیزیکی برای رهبر آپو، چارەیابی مسئلەی کورد”، ارائەی این اثر در راستای این کارزار بودە و پژاک باور دارد کە با مبارزە در همەی عرصەهای اجتماعی، و در این مورد در حوزەی کارهای تئوریک میتوان گامهای استواری برداشت. بایستی باور داشت کە پتانسیلی بزرگ بە همراە مسئولیت اخلاقی و دموکراتیک روشنفکری در ایران و روژهلات کوردستان و همراە شدن اینان با جامعەی روشنفکر جهانی ضمن گام نهادن در مسیر آزادی برای رهبری، در کنار حل مسئلە کورد، پیام آور صلح و آشتی در کوردستان، خاورمیانە و سرتاسر جهان است.
در پایان و با مخاطب قرار دادن خلق کورد بایستی متذکر شدکه اگر نقش کوردها در این دورەی نوین درگیری و کائوس در خاورمیانە، تنها تعبیر بە مزدوری گردد، نقصی بزرگ است. اکثریت قریب به اتفاقِ کوردهایی کە بیشترین عطش را برای “حیات آزاد” دارند، برای فرو نشاندن این عطش، همیشه در انتظار پیشاهنگان خویش کە حامل معنایند بە سر خواهند برد. این اجتماع، هم قالبهای حیات قرون وسطایی را که مدتهاست فرسوده شدەاند، بە سرعت ترک میگوید و هم بە قالب دولت ـ ملتی ناچیز کە بە مثابەی پایەی مدرنیتەی کاپیتالیستی بە آنها ارائه شده و شانس حیات را به هیچ خلقی نمیدهد، التفات چندانی نخواهد نمود.
شکل مدیریت کنفدرال دموکراتیک که بیشترین شانس دستیابی به ایدەآلهای برابری و آزادی را فراهم میآورد، برای کوردها هم از لحاظ خصوصیت تاریخی و جغرافیایی و هم از لحاظ خصال ویژەی آنها، مناسبترین فرمیابی سیاسی است. از این نقطه نظر، کنفدرالیسم دموکراتیک جامعه کوردستان به منزلەی مناسبترین امکان چارەیابی، ایفای نقش مینماید و چنان معنایی را نیز خواهد داشت. ایفای چنین نقشی هم برای حل معضلاتی است که به واسطەی ساختارهای دولت – ملت قاطع از همه طرف جامعه را به محاصره درآوردەاند و هم برای وارد نشدن به محیط آکنده از معضلاتی که از طریق رویآوری بە ساختار مادی دولت ـ ملتی کوچک و ناچیز بوجود میآیند.
کنفدرالیسم دموکراتیک فرمی است کە در آن عربها، تورکها، ایرانیان، کورد، ارمنی، رومی، یهودی، نژادهای قفقازی، اتنیسیتەها و تمامی مذاهب و ادیان که در جنگهای دولت ـ ملت (ناشی از مدرنیتەی کاپیتالیستی) در میان موزاییک خلقهای خاورمیانە نابود گشتە، دچار قتلعام نژادی شدە و تمامی اتوپیاهای حیات آزادشان بە سبب فشار و استثمار از میان رفته است. همچنین اجتماعاتی با ریشەی اروپایی کە از حقوق دموکراتیک و حقوق بشر محروماند، مجددا بە قداستهای خویش و اَشکال حیات آزاد و دستاوردهای مادی شان نائل میآیند و در این راستا خاورمیانە در حکم الگویی پیشاهنگ است.