زیلان وژین، ریاست مشترک پژاک
نهم اکتبر همزمان با سالروز توطئه بین المللی علیه رهبر عبدالله اوجالان عملیات نظامی ترکیه علیه شمال و شمال
شرق سوریه آغاز شد. بدون شک انتخاب این روز از سوی ترکها تصادفی نبود و دگربار نشان داد که برای ترکها شکلگیری هرگونه کیان کردی آزاد و دموکراتیک در هر نقطه ای از جهان در تلاقی با تمامیت خواهی این کشور قرار دارد و با تمام توان کمر به نابودی آن خواهد بست. توطئه ای همه جانبه علیه کوردها در جریان است. برنامه ترکیه برای اشغال روژآوا تحت عنوان چشمه صلح که بایستی آن را نوعی دهن کجی به وجدانهای آزادیخواه و مخالف جنگ ارزیابی کرد بدون شک حمله ای یکجانبه بدون توافق نیروهای منطقه ای و فرامنطقه ای نبوده و با چراغ سبز همه ابرقدرتها و خصوصا آمریکا صورت پذیرفته است. در این امر شکی نیست که به عنوان کورد در رابطه با مساله روژآوا نبایستی چشم انتظار هیچ گونه حمایت و پشتیبانی از سوی هیچ دولتی باشیم. همچنانکه تاکنون نیز اینگونه رفتار نموده ایم.
بحث بر سر منطقه ای از جهان است که ساختار آن، جهان معنایی و مناسبات درونی اش از نوع دیگری است و برای ساختار کنونی جهانی با همه تضادهای درونی و بحرانهایی که با آنها دست به گریبان است قابل هضم نیست. برای آمریکاییها پنج سال فرصتی کافی بود تا درک کنند که قادر به استحاله این ساختار دموکراتیک و آزاد با پیشاهنگی زنان مبارز در نظام مطلوب خویش نیستند. ترکهای سردرگم در کوردوفوبیا نیز که هستمندی کورد آزاد در هر نقطه ای از این کره خاکی را تاب تحمل ندارند شکلگیری ساختاری آزاد درست آن سوی مرزهایش را هرگز تحمل نکرده و نخواهند کرد. بنابراین هستی شناسی اردوغانی در تضاد با شخصیت کورد آزاد قرار دارد و یکی از این دو بایستی دیگری را از میان بردارد. چشمه صلح آغازشده از سوی اردوغان قطع به یقین نتیجه عکس خواهد داد. فرصت تاریخی که برخی از استراتژیستهای ترک به اردوغان ترزیق کرده اند آغاز یک پایان تاریخی خواهد بود برای شخص اردوغان و توهمات نئوعثمانگرایانه کپی مضحک سلطان عبدالحمید به ظاهر مدرن و مرد مریض خاورمیانه. از این چشمه چیزی برون نخواهد تراوید جز شوکرانی برای اردوغان و باتلاقی برای نظام فاشیستی ترکیه.
اگر چه جمهوری اسلامی از همان بدو حمله به شمال و شمال شرق سوریه، به مخالفت با آن پرداخت اما این رویکرد از این روست که در پازل سوریه که با این حمله بر پیچیدگی های آن هرچه بیشتر افزوده خواهد شد، تضاد منافع ایران و ترکیه هرچه بیشتر عمیقتر خواهد شد و این پتانسیل را دارد تا ترکها را به طور کامل در دایره ائتلاف ضدایرانی قرار دهد. جمهوری اسلامی حمله به روژآوا را فرصتی ارزشمند برخواهد شمرد و از تمامی ظرفیتهایش در سوریه استفاده خواهد کرد تا کوردها را به سوی حکومت مرکزی که هیچ گونه ارزشی برای حقوق کوردها قایل نیست بکشاند اما از کوزه سیاستهای یک بام و دو هوای جمهوری اسلامی نیز چیزی جز شکست برون نخواهد تراوید .
در این بحبوحه و در این دریای پرتلاطم که باد بوی خون می آورد از آشیان روژآو، کوردها را هیچ چاره ای نیست جز اتکای به نیروی خویش و چشم انتظار حمایت و پشتیبانی آزادیخواهان و همه چپهای جهان. سوسیالیستها، دموکراسی خواهان، زنان و جوانان مبارز و آزادیخواه، آنارشیستها و کمونیستها از سراسر جهان بدانیم و بدانید اشغال روژآوا تنها اشغال بخشی از میهن کوردها نخواهد بود و همه امیدها به برساخت دنیایی آزاد و برابر را از میان برخواهد داشت. تکرار دوباره وقایع ۱۸۷۱ کمون پاریس در کمون روژآوا با همه سختیها و مصائبی که در طول هشت سال گذشته کشیده اما همچنان استوار مانده میتواند به لکه ننگی در تاریخ بشریت مبدل گردد که بایستی با تمام توان در برابر آن ایستادگی نمود. در مقیاس کوچکتر اما هرگونه اشغال احتمالی این بخش از کوردستان پتانسیل آن را خواهد داشت تا تمامیت کوردها را برای یک دوره طولانی دیگر از صحنه معادلات جهانی و منطقه ای حذف نماید. فضای حیات انقلابی شکل گرفته در روژآوا با مخاطره روبروست. ابرقدرتها و قدرتهای منطقه ای در این بازی ماتادوری، ترکیه را به جان کوردها انداخته اند تا از شکل گیری تصویری انقلابی به پیشاهنگی زنان در این جزیره کوچک اما ژرف ممانعت به عمل آورند. یک نسل کشی در راه است یک ژنوساید؛ ژنوسایدی که در آن نه تنها یک ملت بلکه اندیشه ای به وسعت همه آزادیها قلع و قمع خواهد شد. سنگها را بسته اند و سگها آزاد. تصویر آرمانی ای که کوردها خواهان ترسیم آنند در دوگانه یا سلطه یا تابعیت نظام بیرحم سرمایه داری جهانی مایه پذیرش نیست. چشم انتظار هیچ نهاد رسمی بین المللی مترتب بر این نظام نباشیم. اینجا حقوق بشر، قوانین بین الملل و سازمانهای لوکس جهانی هیچ کدام روژوآوا را نه می بینند و نه می شناسند. فقط خودمانیم و خودمان در این وانفسا که سرها همه در گریبان است و کسی سلاممان را پاسخ نخواهد گفت.
در این بین نقش تاریخی شرق کوردستان بسیار حایز اهمیت است. اگر که برای کوبانی و عفرین، کرماشان و ایلام و سنه و اورمیه به پا خواستند به یقین این رویکرد برای تمامیت هستی بخشمان یعنی روژآوا دوباره خواهد گشت و از این بخش میهن انتظار دیگری جز این نخواهد بود.