مجله آلترناتیو گفتگوی ویژهیی با ریاست مشترک پژاک پیمان ویان انجام داده است. پیمان ویان در این گفتگو جنگ مابین ایران و اسرائیل را ارزیابی نموده و این حملات را ناشی از نفوذ بسیار وسیعی از نیروهای موساد در ایران را بیان مینماید.
پیمان ویان در این دیدار تاکید بر آن دارند که خلق در آستانە انقلاب زن، زندگی، آزادی رویکرد و عملکردی را بیان داشتند کە در هیچ مقطعی نیروی خارجی با مداخله نمیتواند برای جامعە چارەیابی و رهیافتی دمکراتیک بە ارمغان بیاورد.
ریاست مشترک پژاک در ادامهی گفتگوی ویژه با مجله آلترناتیو میگوید: خلقمان باید در همهی عرصهها خود را سازماندهی نمایند. این را به صورت داوطلبانه انجام دهند تا بتوانند در این برههی تاریخی نقش آفرینی نمایند. چه از طریق سیاست مسالمت امیز و چه از طریق نظامی برای احقاق حقوق خود توان دفاعی خود را پیشبرد داده و خود را سازمانی نماید. ما نیز به عنوان حزب حیات آزاد کوردستان دارای نیرویی خلق محور در هر شرایطی حاضر به دفاع از خلقمان میباشیم.
– چرا تنش میان دولتهای اسرائیل – ایران منجر بە جنگ و چنین وضعیتی شده است؟
* با توجە بە اینکە جنگ میان اسرائیل – ایران در خاورمیانە بە مرحلە جدیدی رسیدە است. یعنی جنگ میان دو نیروی هژمونگرا و اقتدارطلب کە خواهان تحمیل نمودن حاکمیت خود در منطقە هستند، بە مرحلە نوینی رسیدە است. در اصل جنگ خاورمیانە بعد از پدیدار شدن گروههای تبهکار داعش در کشورهای عربی، خصوصأ در سوریە، وارد فاز جدیدی از عملی نمودن دیزاین توسط نیروهای خارجی شد. یعنی بعد از 2010 نیروهای هژمونگرا با جنگ افروزیهایی در تلاش برای عملی نمودن سیاستهایشان در خاورمیانە بودند. سپس با شروع جنگ اسرائیل – حماس در غزە، اسرائیل- حزب اللە در لبنان و سقوط رژیم بشار اسد در سوریە نیز در چارچوب ادامەی جنگهای قبلی، جنگهایی تدارک دیدە بودند. یعنی از جنگ بین نیروهای افراطی با دولتهای محافظە کار، بە جنگ ما بین دولتهای ابرقدرت با دولتهای منطقە تغییر یافت. در واقع حمله به ایران را میتوان اقدام به مرحلهی نهایی جهت گسترش جنگ به بعد فرامنطقهای توصیف کرد.
مدت مدیدی بود کە مذاکرات میان ایران – آمریکا صورت میگرفت. هر چند کە بعد از سال 2015 این مذاکرات بە حالت تعلیق درآمدە بود. ولی در یک سال گذشتە با از سرگیری مذاکرات بە صورت فعالانەتر خصوصا بعد از 7 اکتبر میتوان پیبرد چە اهدافی در پی از سرگیری مذاکرات وجود داشتە است. بدون شک می توان یکی از اهداف اساسی را تدارکات و آمادگی حملە بە ایران برشمرد. بدلیل اینکە اهدف اسرائیل – آمریکا تضعیف و ازمیان برداشتن نیروهای نیابتی و وابستە بە ایران قبل از حملە بود. چون ایران حزب اللە را بعنوان یک نیروی ایدئولوژیک در منطقە سازماندهی کردە بود. بنابراین حملە بە حماس و حزب اللە و سقوط بشار اسد در سوریە عملا اقدامی جهت گسترش جنگ بە مرحلهی فرامنطقەایی و در راس آن به ایران بود. ایران از سویی تلاش میکرد از طریق مذاکرات با واگذاری امتیازات سیاسی، اقتدار و حکمرانی خود را از ورود بە جنگ نجات دهد. بدین صورت نیروهای برون مرزی ایران در خاورمیانە دچار شکست و از هم پاشیدگی عمیقی شدند.
حاکمیت ایران بعد از سرکار آمدن و سازماندهی و استقرار خود، دو راهکار اساسی را برگزید؛ 1- در داخل ایران نهایت سرکوب و اختناق بر جامعە با نگرش دین سالاری شیعەگرایی، زندانی باز برای جامعە و خلقهای ایران ساختە بود. 2- در خارج از ایران نیز با گسترش پروژه هلال شیعە در کشورهای همسایە، نیروهایی را بطور منسجم جذب وآموزش دادە تا بتواند جهت تداوم جنگ و آشوب، اقدام بە جنگ افروزی درخارج از مرزهای خود نماید. تا شاید بتواند از این طریق بقای عمر حاکمیت خود را تداوم بخشد.
آمریکا با تضعیف و فروپاشی نیروهای نیابتی، ایران را وادار بە تسلیمیت و قبول خواستهایش خواهد کرد تا بتواند از لحاظ ژئوپولیتیک ایران را ناچار بە تسلیمیت کردە تا بتواند سیاستهایش را بر ایران تحمیل نماید. بر این مبنا با ایران وارد مذاکرە و گفتگو شد. ایران نیز با احساس خطر، سعی در دادن امتیاز به ابر قدرتها و عدم پشتیبانی از نیروهای نیابتی وابسته به خود، نظام ایران را سرپا نگه دارد. ولی هدف نهایی بعد از حملە نظامی بە حماس و حزب اللە این بود که ایران یا باید تسلیم خواستههایشان شود یا فرو میپاشد. بە هر حال ایران علی رغم احساس چنین خطری، منتظر حملات وسیعی در این سطح نبود کە در عرض بیست و چهار ساعت، اکثر فرماندهان عالی رتبە نظامی، تأسیسات هستەای و مراکز نظامی مورد هدف قرار بگیرند. این حملات نشان از نفوذ بسیار وسیعی از نیروهای موساد در ایران میباشد. در حال حاظر با ادامە جنگ میان اسرائیل – ایران، تداوم و گسترش وسیع جنگ درمنطقە باعث عدم توازن و تغییر معادلات سیاسی- نظامی در خاورمیانە خواهد شد. با وقوع این جنگ باید درک نمود کە سیستم دولت – ملتها چە دستاوردی برای خلقها بە ارمغان می آورند. ایران در یک سدەی اخیر، با روی کار آمدن سلطنت رضا شاە جهت خدمت بە سیاستهای دول خارجی بە صورت دولت – ملت ادارە میشد. نظام اسلامی نیز بعد از ثبات و استقرار خود، تلاش برای سازماندهی نیروهایی در خارج کشور انجام داد کە نشان از چگونگی عدم خدمت چنین نظامهایی با ذهنیت دولت – ملت بە جامعە انسانی میباشند. با توجە بە اینکە دولتهای موجود در خاورمیانە با توسل بە جنگ افروزی، قتلعام و شکنجە بوجود آمدەاند. امروز نیز ابرقدرتهای جهانی برای تسلیم گرفتن و تغییر چنین نظامهایی در خاورمیانە اقدام بە جنگطلبی و قتلعام مینمایند. درمییابیم کە جنگ افروزیها و قتلعامهای موجود در خاورمیانە بطور عام و خصوصأ سیاستهای سرکوب اقشار جامعە توسط ذهنیت دولت – ملت بنیان گذاشتە شدەاند. همچنین وجود ذهنیت دینگرایی، مردسالاری و جنسیتگرایی از سوی حاکمان موجب بوجود آمدن چنین تهاجم وجنگ افروزی مداخلەگرانەای از طرف نیروهای کاپیتالیستی بر ایران میباشند.
– درصورت تداوم چنین وضعیتی، این جنگ چە تأثیراتی میتواند بر جامعە داشتە باشد؟
* تداوم چنین وضعیتی بی گمان تأثیرات مخربی از لحاظ سیاسی – امنیتی بر جامعە و خلقهای ایران خواهد گذاشت. حاکمیت ایران مدام با شعار ضرورت حفاظت و امنیت ملی و استقرار منطقەای، سیاستهای خود مبنی بر سازماندهی نیروهای نیابتی ادامه داده است. حتی واژەی محور مقامت را برای آنها بکار میبرد. از چنین سیاست و نگرشی عیان است کە هیچ گونە ارتباطی با حفاظت و امنیت خلقهای داخل ایران نداشتە است. بلکە تمامی ثروتها، منابع زمینی و زیرزمینی داخل ایران را صرف خدمت بە چنین نیروهای نیابتی در خارج از کشور میکرد و سالهای متمادی خلقهای ایران را بدون حفاظت و امنیت شغلی و جانی به حال خود رها کردە بود. تنها صیانت از دولت و حاکمیت در اولویت حکومت بوده است. امنیت خلقهای ایران در حال حاضر مورد تهدید واقع شدە، روزانە صدها انسان غیر نظامی کشتە و زخمی میشوند. چنین جنگ افروزیهایی، جنگ برای تحقق اهداف و منافع جوامع و خلقهای ایران نبودە، بلکە جنگ افروزی نیروهای هژمونگرا میباشند. با گسترش و تداوم جنگ، تمامی اقشار جامعە صدمە و آسیب جانی و مالی خواهند دید و زیر ساختهای اقتصادی – اجتماعی دچار تزلزل و فروپاشی خواهند شد، بنابراین امنیت خلقها بیشترمورد تهدید واقع شدە است. کلان شهری مثل تهران با جمعیت بیش از هجده میلیون نفر، چگونە دستور تخلیە آن از سوی جنگ طلبان صادر میشود!
چنین وضعیتی در نتیجەی ذهنیت و سیاست اقتدار طلبانە و جنگ افروزانەی دولت – ملتها بە وقوع میپیوندند. این جنگ نتیجەی ذهنیت حاکمیت ایران میباشد، کە با سرکوب جامعە بر اقتدارخود اصرار می ورزد. نکتەی حائز اهمیت این است کە خلقهای ایران بایستی با اشراف کامل بە این مسائل، دریابند کە چنین وضعیتی در خدمت خلقها و جوامع نمیباشد. ضروریست کە خلقها باید جهت حفاظت و امنیت شان تلاش و مبارزە نمایند. زیرا نە دولتمردان و نیروهای سرکوبگر حاکمیت میتوانند امنیت خلقها را تأمین نمایند و نە نیروهای مداخلەگر خارجی میتوانند چنین امنیتی را تأمین کنند. بایستی خلقها بر حسب جغرافیایی کە در آن سکونت دارند، بتوانند با سازماندهی منسجم و همبستگی اجتماعی شان سیستم خود دفاعی خودشان را ایجاد نمایند. با توجە بە جنگهایی کە در سالهای گذشتە در افغانستان، لیبی، تونس، یمن و سوریە روی دادەاند. همگی نتیجەی مداخلات و تهاجمات خارجی صورت گرفتەاند. این خلقها هستند کە قربانی چنین مداخلات خارجی اند. دوبارە یادآوری می نمائیم کە نە نظامها و حاکمان موجود و نە جنگ طلبان مداخلەگرخارجی می توانند حفاظت و امنیت خلقها و جوامع را تأمین نمایند. بلکە نیروی دفاع ذاتی خلقها و سازماندهیشان توان چنین امری را دارا می باشند. برای خلقمان در شرق کوردستان نیز چنین راهکاری را ارائە خواهیم داد. خلقمان در شرق کوردستان سالیان متمادیست کە تحت سیاست میلیتاریزە(نظامیگری)حاکمیت اسلامی قرار دارند. رژیم سرکوبگر ایران در شرق کوردستان نیز با ایجاد جو رعب و وحشت و دستگیریهای خودسرانە جهت سرکوب هر گونە نارضایتی اعتراضی از طرف جامعە اقدام بە سرکوب خلقها نمودە است. خلقمان در شرق کوردستان مورد تهدیدی جدی از طرف رژیم سرکوبگر قرار گرفتە و على رغم اینکە خلقمان درشرق دارای تاریخی سرشار از تجارب سازمانی، نظامی و اجتماعی میباشند. ولی در انقلابها و قیامهایی کە در گذشتە در ایران صورت گرفتەاند، بدلیل عدم وجود سازماندهی منسجم و عدم توان نیروی همبستگی فرا حزبی جهت گذار از بحران و موانع در مقاطع حساس تاریخی از سوی نیروهای سیاسی موجود در آن زمان، نتوانستەاند خواستەهای بر حق خودشان را محقق سازند. لذا منافع خلق در چنان مرحلەای از تاریخ بدلیل عدم اتحاد و همبستگی لازم تحقق نیافتە است. اما امروزە خلق کورد در چنین وضعیتی قرار دارد که دارای نیروی عظیم دفاعی کار آزمودە(متخصص)، دارای سازماندهی منسجم و جنبش آزادیخواهانەی مختص بە خود میباشد. خلق دارای تجارب تاریخیست کە در هر گونە شرایطی اجازه ندهد که نظامی سلطەگر خود را بر معیارهای آزادیخواهانەیشان تحمیل نماید.
– اگر چنین وضعیتی بدین منوال ادامە یابد وضعیتی اجتماعی، سیاسی و رفاهی خلق کورد چگونه خواهد بود؟
* سالهاست کە دولت اقشار جامعە ایران را در حالت انتظار و سر در گمی رها کردە، کە یا منتظر مداخلات خارجی باشند یا تسلیم سیاستهای سرکوبگرانەی رژیم باشند. یعنی خلق را وادار به قبول یکی از این گزینەها کرده است. ولی حالا خلقهای ایران ناچار بە انتخاب هیچ یک از این گزینەها نیستند و خط مشی مختص بە خود را دارا میباشند کە با خط سوم شناختە شده و زنان و جوانان نقش پیشاهنگی آن را بر عهدە دارند و به هیچ یک از این دو گزینەای کە از طرف جنگطلبان ایرانی – اسرائیلی بر جامعە تحمیل میشود تن نمیدهند. خلق در آستانە انقلاب زن، زندگی، آزادی رویکرد و عملکردی را بیان داشتند کە در هیچ مقطعی نیروی خارجی با مداخله نمی تواند برای جامعە چارەیابی و رهیافتی دمکراتیک بە ارمغان بیاورد. انقلاب زن، زندگی، آزادی دارای خط سومیست کە میتواند نمایندگی تمامی خلقها، مذاهب، ادیان و حتى اقشار مختلف جامعە را بە عهدە گرفتە و ارادە آنان را آزادانە منعکس ساختە ونمایندگی نماید. در خاورمیانە دیگر هیچ نیروی حاکمیتی نمیتواند بە نیروی چارەیابی مبدل شود. خلقهای خاورمیانە دارای چنین تجارب عظیمی هستند کە چگونە حاکمان انقلابها را به نفع خود مصادره نمودهاند. بدین لحاظ آمادە نیستند اردەی خود را به نیروهای سلطهگر خارجی تسلیم نمایند. دوبارە تأکید مینمایم کە خط سوم همان خط زن، زندگی، آزادیست کە همانند مانیفست عملکردە و دارای نگرشی فلسفی، دیدگاە و روش مبارزاتی خاص خود می باشد. خلقهای ایران در این مقطع تاریخی بایستی در چارچوب سیاست دمکراتیک، جامعە دمکراتیک و ارادەی آزاد، توانمندیهای انقلابی خود را ایجاب کنند. بایستی تمامی تنوعات ملی – مذهبی و فرهنگی ایران را نمایندگی کردە و بر خط سوم خود اصرار و پافشاری نمایند. یعنی خود را از لحاظ سیاسی – اجتماعی و نیروی دفاعی سازماندهی نمودە و سیستم دمکراتیک خود را بنیان نمایند. برای چنین خط فکری و مبارزاتی خلق کورد در شرق کوردستان توان رهبری و پیشاهنگی لازم را دارا میباشند. خلق شرق کوردستان خلقی نیستند کە در ملی گرایی ابتدایی اصرار ورزند، بلکه جهت عملی نمودن سیاست دمکراتیک و همبستگی و اتحاد ملتها در ایران دارای فعالیت و مبارزاتی موثر میباشند. همچنین خلقی سازماندهی شدە هستند که در انقلاب زن، زندگی بە عنوان منبع و خاستگاە مبارزاتی نقش آفرینی کردند. چون دارای سیاست دمکراتیک، فرهنگ غنی و مبارزاتی موثر می باشد.
– بسان پژاک وضعیت کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
* بیش از 21 سال از تأسیس پژاک میگذرد که استراتژی آن بر مبنای فکر و فلسفە رهبر آپو بوده و همچون جنبشی آپویی و رادیکال در شرق کوردستان فعالیت مبارزاتی خود را انجام میدهد. در شرق کوردستان تمامی نیروها، فعالین و حتى جامعە نیاز مبرمی بە همبستگی و اتحادی فراگیر دارند. ما با اتحادی فراگیر میتوانیم نقش نیروی چارەیابی و پیروزی را بدست بیاوریم. در سال 2017 دکلراسیونی چند مادەای برای افکار عمومی منتشر کردیم کە در آن دکلراسیون نکات و موارد اساسی درج شدە بودند. چنین شرایط بغرنجی را پیش بینی کردە بودیم. معتقد بودیم کە ایران نیز بخشی از تغییر و تحولات منطقە وخاورمیانە میباشد. برای پیشگیری از تهدیدات پیش روی خاورمیانە درخواست اتحاد و همبستگی خلقها بە صورتی کە حتى احزاب و نیروهای سیاسی در کوردستان بتوانند در آن مشارکت نمایند، نمودیم. چنین دکلراسیونی را برای افکار عمومی منتشر نمودیم کە در جامعە مورد استقبال زیادی واقع شد. استراتژی ما بە عنوان پژاک تنها برای خلق شرق کوردستان نبودە، بلکە برای تمامی خلقهایی کە در جغرافیای سیاسی ایران میباشند نیزشامل میشود. زیرا هیچ خلقی بدون سایر خلقهای دیگر ایران نمیتواند از حقوق و دستاوردهایش صیانت به عمل آورد. اگر خلقی همچون کوردها نتوانند از حقوق و آرمانهای خود محافظت نمایند، خلقهایی همچون آذری، بلوچ، عرب و سایر خلقها نخواهند توانست از حقوق و خواستههایشان محافظت بە عمل آورند.خلقها دارای منافع مشترک زیادی بدلیل حاکمرانی یک سیستم دیکتاتور بر ایران را دارند. بدین دلیل است کە ما براتحاد و همبستگی خلقها در ایرانی دمکراتیک اصرار می ورزیم. ما برای احقاق حقوق و خواسەهایمان فعالیت مبارزاتی شایستەای انجام دادەایم و در این راە مبارزاتی شهدای گرانقدری بە انقلاب نثار کردەایم و در حال حاظر نیز در حال مبارزه هستیم. دهها تن از رفقایمان از سوی رژیم سرکوبگر ایران ترور و در زندانها اعدام شدهاند. بعضی از رفقایمان هنوز در خطر اعدام می باشند. على رغم چنین هزینەهایی بدون هیچ تعللی بر مبارزە اصرار می ورزیم. چون خود را نیروی خلق میدانیم. ما در انقلاب زن، زندگی، آزادی درک نمودیم کە نیروی فکری- فلسفی مان در میان جنبش دارای چە جایگاە ویژەایی میباشد. انقلاب زن، زندگی، آزادی تمامی مرزها و تعصبات ملی گرایی، مذهب گرایی و جنسیت گرایی را از میان برداشت. در عین حال مهر تاییدی بر ضرورت تاریخی اتحاد و همبستگی خلقها، احزاب و تمامی نیروها بود. بنابراین خلق نیز باید آگاهانە نیروی آلترناتیو خود را برگزیدە تا قربانی و ابزاری برای فرصتطلبها و مداخلهگران نباشند. خلق کورد دیگر خواهان حکمرانی و حاکمیت قدرتهای سرکوبگر و خارجی نیستند. چون خلق کورد هزینەهای گرانبهایی برای مقابلە با نظامهای سرکوبگر پرداختە و حاضر بە قبول شهروند درجە دو و فرو دست کە همچون ابزاری جنگی برای منافع اشخاص و طبقە خاصی بە کار گرفتە میشوند نیستند. کردها دیگر موجودیت حقوقی – سیاسی خود را اثبات نمودە و هیچ نیرویی نمیتواند کوردها را نادیدە انگارند. همان طور که رهبر آپو نیز تاکید کردند، کوردها مراحل اثبات موجودیت ملی – اجتماعی را بدست آوردە و بایستی برای تحقق آزادی خویش و پیروزی نهایی مبارزات را ادامە دهند. خلقمان برای رفع تهدیدات بایستی از لحاظ سیاسی -اجتماعی و دفاعی همچون کمیتە های آموزشی، تندروستی و دفاع ذاتی بیشتر خود را سازماندهی نمایند.
به ویژه از لحاظ دفاع ذاتی نیز چگونگی ایجاد یگانهای خود جهت حفاظت و دفاع از خود را بر عهده بگیرند. در انتظار قدرتهای خارجی برای رهایی نباشند. بلکه نیروی دفاعی برای خلق ضرورتی انکار ناپذیر است تا بتوانند در برابر هر گونه تهاجم و حملات احتمالی از خود دفاع نمایند. بدین صورت میتوانند برای تمامی خلقهای ایران نقش رهبری و پیشاهنگی را ایفا نمایند.
در حال حاضر ما به عنوان حزب حیات آزاد کوردستان برای هر گونه دیالوگ و دیدار با سایر احزاب و نیروها، بر مبنای سیاست دموکراتیکی که در خدمت آزادی خلقهای ایران باشد آمادهایم.
– آیا تا به حال هیچ نیروی برای گفتگو با شما درخواستی صورت داده است؟
* بله، در حال حاضر بعضی نیروهای کوردی و سایر نیروها نیز در حال فعالیت میباشند. در میان نیروهای کورد، نیروهای خواهان گفتگو و تبادل نظر در رابطه با مرحلهی موجود هستند. خصوصا پس از صدور بیانیهای که ما صادر نمودیم، بعضی از نیروها با ما دیدار داشته و در مواردی همچون چگونگی برخورد و فعالیتهایمان در رابطه با وضع موجود، خصوصا در رابطه با چگونگی ایجاد اتحاد و همبستگی و نیازمندیهای مرحله به بحث و بررسی پرداختیم. بایستی از تعصبات حزبی دوری گزیده و با نگرش و اندیشهای فراحزبی برخورد نماییم. به طور مثال جهانبینی و دیدگاه ما مبتنی بر جامعهی دموکراتیک، اکولوژیک و آزادیخواهی زن بنیان گذاشته شده است. شاید جهانبینی ما با سایر احزاب متمایز باشد، ولی نکات مشترک بسیاری در شرایط تاریخی موجود وجود دارند که میتوان به صورت پلتفرم، و دیالوگ و اجتماعات دیدارهای متنوعی در این رابطه انجام دهیم و از مبدل شدن به قربانی برای نیروهای خارجی جلوگیری نماییم. بایستی سیاست و استراتژی خود در کوردستان را بنیان نهیم. بایستی نیرویی دفاعی که بتواند در خدمت منافع خلق مان باشد، ایجاد نماییم.
– پژاک چه پروژهای برای حل مسالمت آمیز خلقهای ایران و خلق کورد را پیشنهاد مینماید؟
* انقلاب زن زندگی آزادی انقلاب خلقها بود. انقلابی بود که خلقها با ابتکار عمل خود بر علیه ذهنیت زن ستیز و ستم حاکمیت ابتدا در کوردستان و سپس در سایر شهرهای ایران به عنوان قیام خلقها تجلی یافت. بدون شک چنین انقلابی به پایان نرسیده است. خصوصیات فعال و دارایی عکس العمل اجتماعی در کوردستان از این انقلاب منشا گرفته است. حزب حیات آزاد کوردستان نیز بر مبنای مانیفست زن زندگی آزادی مدت بیست و یک سال است که فعالیت مبارزاتی خویش را ارتقا بخشیده است. با حمایت خلقهای ایران و شرق کوردستان از این فلسفه و اندیشه، نیروی سازمانی ما در بین اقشار جامعهی ایرانی را عیان داشته و قدرت چارهیابی فلسفه و اندیشهی رهبر آپو جهت حل مسائل سیاسی و اجتماعی را نشان داده است. در گنگرهی هفتم حزب حیات آزاد کوردستان نیز از نواقص و ضعفهای صورت گرفته از جانب کادر های ما در انقلاب زن زندگی آزادی، خود انتقادی سازمانی صورت دادیم که در آینده بتوانیم خواستهها و انتظارات خلقمان را براورده سازیم.
بر این باوریم بر اساس سیاست دموکراتیک خلقها، میتوان تمامی مشکلات سیاسی و اجتماعی خلق کورد در چارچوب خلقهای ایران قابل حل و چاره یابی خواهند بود. همچنین مشکلات حقوقی و سیاسی بر اساس برخورد و نگرش دموکراتیک قابل حل میباشند. ما تمامی تلاش و فعالیت مبارزاتی خود را انجام داده و همزمان دراین راستا، برای حفاظت و امنیت خلقمان تلاشهای انجام دادهایم. بر این باوریم مشکلات از طریق مبارزهی مسلحانه به چارهیابی نخواهد رسید، ولی متقابلا در این خصوص دولت ایران کوچکترین گامی برنداشته و مدام بر سیاست انکار و امحا پافشاری کرده است. در انقلاب زن زندگی آزادی کسی مداخلهی نظامی صورت نداد، بلکه این خود خلق بود که ابتکار عمل را به دست گرفته و در چارچوب دفاع ذاتی فعالیت های مبارزاتی خود را ادامه میدادند.
حزب حیات آزاد کوردستان دارای نیروی فلسفهی بر مبنای حیاتی ازاد و ارادهای مستقل میباشد. حزب حیات آزاد کوردستان در شرق کوردستان برای خلق دارای هویت انقلابی بوده و خلق خود جهت دستیابی به هویت ملی-دموکراتیک به سوی حزب حیات آزاد کوردستان گام برمیدارند. ضروریست که هر کس این واقعیت را بدون نگرشی مغرضانه دیده و از تبلیغات منفی و دشمنگرایانه بر ضد حزب حیات آزاد کوردستان دست بکشند.ما به عنوان بخشی از جامعه با این تصور که جامعه خود توانایی حل مشکلات را داشته است . همچنین یاداوری مینمایم که خلقمان از هیچ قدرت مداخلهگر و فرصت طلب انتظار پشتیبانی و کمکرسانی ندارد. خلقمان باید در همهی عرصهها خود را سازماندهی کنند. این را به صورت داوطلبانه انجام دهند تا بتوانند در این برههی تاریخی نقش آفرینی نمایند. چه از طریق سیاست مسالمت امیز و چه از طریق نظامی برای احقاق حقوق خود توان دفاعی خود را پیشبرد داده و خود را سازمانی نماید. ما نیز به عنوان حزب حیات آزاد کوردستان دارای نیرویی خلق محور در هر شرایطی حاضر به دفاع از خلقمان میباشیم. در هر حال بدون دفاع ذاتی امنیت پایدار میسر نخواهد شد. خلق کورد با هیچ خلقی یا مذهب ، ادیان ، اندیشهای در تضاد نبوده و جنگ طلب نیست. تنها در چاچوب حفاظت و دفاع از خود مبارزه مینماید.
لازم به ذکر است که خلق باید در هر شرایط برای هرگونه وضعیتی آمادگی لازم را داشته باشد، تا قربانی هیچ نظام و سیستمی نشده و به شهروند درجه دو تنزل نکند و دستاویز هیچ نیروی قرار نگیرد. بر اساس جهان بینی خط سوم خود را سازماندهی کرده و بدون شک در صورت هر گونه رویداد مناسب به نیرویی برای تحقق اهداف و آزادی در قرن بیست یکم مبدل خواهد شد.