تحلیل سیاسی پژاک

 

اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی در سطح جهانی چنان دچار بحران‌های عدیده ناشی از عملکرد منفعت‌طلبانه و قدرت‌خواهانه ابرقدرت‌ها و دولت‌های زورمدار و فاشیست شده که در مسیر آمال سرمایه‌دارانه جوامع و خلق‌ها را بسوی پرتگاه سوق می‌دهند. اوضاع کردستان متاثر از رقابت‌های بدخواهانه دول علیه یکدیگر که خاورمیانه را میدان تاخت‌و تازهایشان قرارداده‌اند، در حساس‌ترین وضعیتش در صد سال گذشته قرارگرفته. ابرقدرت‌ها هرکدام بلوک‌هایی تشکیل داده و در مورد مسایل کلان سیاسی – نظامی تصمیم‌گیری می‌کنند. از ناتو گرفته تا آستانا، همه تصمیمات بر ضد منافع خلق‌کورد و جنبش آزادیخواهی آن است. در نمونه‌های جنگ کردستان و اوکراین و نیز اوضاع آشفته ایران و بحرانی آمریکا، کشتی سرمایه‌داری لیبرالی در بدترین شرایط به گِل نشسته است که می‌رود تخاصمات و تنازعات میان چین و تایوان هم با آتش‌بیاری آمریکا در معرکه، مزید بر همه بحران‌ها گردد.

قدر مسلم، در اثنای تحولات سریع منطقه‌ای و جهانی، ایران بیش از همه آماج حملات سیاسی و اقتصادی قراردارد. تحولات داخلی ایران به موازات تحولات جهانی به میزانی معین شدت می‌یابد. هراندازه در نشست‌های ناتو و آستانا تصمیمات اخذ شده طبق منوال بر علیه کورد و کردستان است، در ایران هم برخورد با مبارزات فعالان سیاسی، مدنی و محیط‌زیستی کورد هم حدت بیشتری به خود می‌گیرد. از زمان نشستن رئیسی بر مسند قدرت، تاکنون چند موج از بازداشت فعالان کورد، شرق کردستان را جولانگاه س‍پاه و اطلاعات ایران ساخته. دلیل عمده این امواج زورمدارانه، تلاش دشمن برای از نطفه‌خفه‌کردن موج‌های مبارزاتی است که هر چهاربخش کردستان را دربرگرفته و همدیگر را تقویت می‌کنند. به همین دلیل شرق کردستان در میان بخش‌های کردستان موقعیت و وضعیتی بسیارخاص و متفاوت دارد. البته علی‌رغم برخورد خشونت‌بار و قهر‌آمیز رژیم اما سیاست سرکوب‌گری تهران در شرق کردستان به نتیجه نرسیده و سطح بیداری خلقمان هر روز افزایش چشمگیری می‌یابد که متاثر از اعتراضات داخلی سراسر ایران هم هست.

شاید رفتار خشونت‌بار نیروهای یگان‌ویژه و دستگاه قضایی رژیم تاحدی از میزان تجمعات اعتراضی معلمان، کارگران، بازنشستگان و زنان کاسته، اما باتوجه به اوضاع اجتماعی شدیدا بحرانی، میزان مخالفت جامعه بر ضد رژیم بیش از ماه‌های گذشته است. واقعیت امر نشان می‌دهند که انباشته‌شدن بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی برروی هم که برای هر شهروند عادی مفهوم بحران معیشتی یافته، نشانه رسیدن به آخر خط است. یا سیاست سرکوب با خشونت و عوامفریبی پیروز میدان می‌شود یااینکه اعتراضات در مسیر تحولات ریشه‌ای بر محور خیزش‌های خلقی به پیش‌خواهدتاخت. آنچه مسلم است، همانطور که خاورمیانه و جهان هم در شرف بزرگترین تحول قرن قرارگرفته‌اند، ایران به اوضاع سابق باز نخواهد گشت. بی‌شک بازی برجام در راستای ماله‌کشی سیاسی و وصله‌پینه‌کردن‌های حاکمیت ادامه می‌یابد. تضاد منافع آمریکا و روسیه در زمینه برجام بازی را تمسخرآمیز ساخته ولی واقعیت را به جامعه نمی‌گویند. بازی رقابت خصمانه ایران در مقابله با ابرقدرت‌هاست. در این میان، مقوله برجام تنها یکی از چند مورد کلان از اختلافات و خصومت‌های مخاطره‌آمیز ایران با ابرقدرت‌ها تلقی می‌گردد. برنامه هسته‌ای ایران برای آمریکا تنها حکم یک بهانه سیاسی، نظامی و امنیتی دارد و همه مسئله نیست. تسویه‌حساب‌های آمریکا و غرب با ایران با توافق وصله‌پینه‌ای برجامی خاتمه نمی‌یابد. موضوع اصلی، به خطرانداختن موجودیت و قدرت آمریکا در منطقه از جانب ایران است. همگرایی ایران با چین و روسیه و نیز تلاش برای احیای آستانای مرده، در راستای رقابت علیه آمریکا و همپیمانانش صورت می‌گیرد. این رقابت، سمت‌وسوی نظم نوین جهانی را تعین خواهد ساخت. چین، روسیه و ایران بنا به پدیده فرارسی دولت‌ها، برای هژمونی آمریکا بسیار خطرآفرین شده‌اند در حدی که می‌رود چین جای آمریکا را بگیرد، لذا آمریکا ناچار است شعله‌های جنگ کردستان، اوکراین و اخیرا هم تایوان را برافروزد تا هر سه دولت را تضعیف نماید.

بازی چین و روسیه با ایران هم از حیث منفعت‌خواهی لیبرالی دست‌کمی از آمال سیاسی آمریکا و غرب ندارد. به هرتقدیر، وصل نمودن تمامی بحران‌های بزرگ ایران به مقوله ناچیز برجام و دادن وعده پایان بحران‌های معیشتی به مردم، بزرگترین فریب و حقارت در حق جامعه و خلق‌هاست.

از موضوعات مهم خاورمیانه که ایران را هم مستقیما به مقولات کلان سیاسی و نظامی ربط می‌دهد، مسئله کورد است. در آخرین نشست آستانا در تهران، بسیاری از سناریوهای ضدکورد به تصویب رسید. از حملات ترکیه گرفته تا موج بازداشت‌ها در شرق کردستان و تلاش‌های ایران با همکاری ترکیه برای به شهادت رساندن ‍پیشاهنگان جنبش آپویی بویژه شهید ریزان جاوید، عیان گشت که یک سناریوی مشترک میان ایران و ترکیه با رضایت ضمنی روسیه و آمریکا یا به نوعی سکوت‌شان در قبال اقدامات تروریستی‌شان، تدارک دیده شده. به زعم ایران و ترکیه، اگر همه مشکلات وبحران‌های سیاسی هر دو دولت در داخل و با قدرت‌های جهانی حل شود، اما مسئله کورد سرکوب نگردد، هیچ گامی به ‍پیش برنداشته‌اند. لذا همه دول حاکم برکردستان و ابرقدرت‌ها و بلوک‌های جهانی از ناتو گرفته تا آستانا کمافی‌سابق از کارت کورد در راستای امتیازگیریهایشان استفاده ضدانسانی می‌کنند.

از موج بازداشت‌ها و سرکوب‌های خشونت‌آمیز ایران در شرق کردستان گرفته تا حملات ترکیه به روژاوا و جنوب کردستان، همه بازی‌های منطقه‌ای بر محور مسئله کورد انجام می‌گیرد. از ماهها قبل به تلاش ترکیه برای حفظ روابطش با ایران و عادی‌سازی روابط با سوریه و اسراییل اشاره کرده بودیم. امروز مشخص است در مرحله‌ای که خطر جنگ میان دولت‌ها منطقه‌ را تهدید می‌کند، همه طرف‌های جهانی دخیل در بازی کثیف سیاسی – نظامی سعی می‌کنند در راستای حذر از جنگ خانمانسوز و رهایی از بحران‌های داخلی کشورهایشان، مسئله کورد را بعنوان حلال مشکلات خویش به معامله خطرناکتر از سده گذشته بگذارند. حتی سوریه هم با پشتیبانی ایران و روسیه و اشاره‌های طرح دوستی ترکیه برای قاپیدن مجدد سهم خود از کردستان، بدجوری وسوسه شده. بنابراین هیچ تغییری در رفتار و استراتژی دول نسبت به مسئله کورد و کردستان صورت نگرفته، پس تنها مبارزات اراده‌مندانه خود خلق کورد تعیین‌کننده نتیجه نهایی خواهد بود.

بلاشک هر بحرانی در هر کشور حاکم بر کردستان، اوضاع خلقمان را تحت تاثیر قرارمی‌دهد. تبعات آشفتگی احوال سوریه و عراق برای کوردها به دلیل سوءاستفاده‌های ایران، ترکیه و غرب، خسران‌بار است. در عراق یا جنگ داخلی آغاز خواهدشد یا همه جریان‌های رقیب بر ریل خواسته‌های ایران- آمریکا به توافقی موقتی دست خواهند یافت. چه‌بسا تهدید جریان صدر از جانب ایران از راه جزب‌الله لبنان و چارچوب هماهنگی، نشانه کوتاه‌نیامدن ایران در دخالت مستقیم در اوضاع عراق است. حتی پایان دخالت ایران در عراق و سوریه حکم مرگ سیاسی آن دولت در منطقه را دارد و موجودیتش را در داخل نیز متزلزل می‌سازد. در سوریه هم رد و انکار مسئله کورد هم از جانب روسیه و آمریکا، هم رژیم بعث و هم نشست سوچی بعلاوه تهدید ترکیه به حمله، نشانه رد پذیرش استاتوی دمکراتیک خلق کورد است.

مشخص است که قرارگرفتن ترکیه و ایران در لبه پرتگاه فروپاشی ناگهانی و نیز خطر جنگ‌هایی دیگر در سوریه و عراق، به نوعی سمت‌وسوی اوضاع سیاسی درازمدت در قبال چهاربخش کردستان را تعیین می‌کند. چراکه مبدل‌شدن جنبش آزادیخواهی کورد به یکی از نیروهای مطرح در منطقه، بازی شطرنج قدرت دشمنان را به هرج‌ومرج کشانده. تکانه‌های جنگ‌های جاری در کردستان و اوکراین به موازات هم برای قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای به یک اندازه مرگبارشده. دود این بازی کثیف قدرت به چشم خود آنها می‌رود و ممکن است با پایداری مبارزات خلق‌ها در منطقه، ورق بر ضد قدرت‌طلبان فاشیست برگردد. هم ترکیه و ایران و هم سوریه و عراق اگر سامان موقتی هم بیابند، ولی هیچگاه به اوضاع سابق بازنخواهند گشت که همین امر وضعیت کردستان و منطقه‌ را مشخص خواهد ساخت. به اندازه‌ای که جنگ اوکراین برای روسیه و آمریکا و اروپا فرسایشی شده و انباشت بحران‌های جهانی را به سطح خطرناک رسانده، جنگ در کردستان هم برای ترکیه به طرز غیرمنتظره‌ای فرسایشی شده، به همین دلیل ایران و ترکیه با یافتن هم‍پیمانانی برای خود به توطئه‌های امنیتی و استخباراتی تروریستی علیه پیشاهنگان جنبش کورد متوسل شده‌اند. لذا کاملا عیان است که پیروزی نیروی گریلا در زاب متینا و آواشین علیه ارتش اشغالگر ترکیه معادلات توطئه ضدکورد را برهم زده است.

نهایتا امسال شکست ترکیه در جنوب و روژاوای کردستان از زاگرس گرفته تا عفرین در حد تاثیرگذاری بین‌المللی مسئله کورد و کردستان را دچار تحولات ریشه‌ای در هر چهاربخش کردستان خواهدساخت و موجودیت و موقعیت جنبش آزادیخواهی آ‍پویی در خاورمیانه را تضمین و مستحکم خواهد ساخت. چه‌بسا پژاک هم کاملا برای هرگونه ‍تحولی در ایران و شرق کوردستان آماده شده و یکی از امیدها گشته. همه اینها نیز به میزان مبارزات فداکارانه و فدایی‌گری نیروی گریلا گره خورده است که با یکی شدن آن با جنگ انقلابی خلق می‌تواند علی‌رغم خصومت‌های فاشیستی کشورهای حاکم بر کردستان، شروعی برای تغییر خاورمیانه شود.

حزب حیات آزاد کردستان(پژاک)

۱۸-۰۸-۲۰۲۲