رامین گارا
در آستانهی ۲۳امین سالگرد توطئه بینالمللی ۱۵ فوریه علیه رهبر خلقکورد، رهبر اوجالان قرار داریم. رهبری در زندان تکنفرهی امرالی از سال ۲۰۱۵ بطور کامل ممنوعالملاقات شده. این انزوای مطلق بخشی از سیستم جهانی امرالی است. سیستم امرالی را قدرتهای بزرگ جهان با هدف نابودی رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی خلق کورد ایجاد کردهاند. امرالی سیستمی است که با هدف انحلال رهبری پ.ک.ک به عنوان سیستمی خاص برای نابودی ارادهی آزاد خلق کورد و گریلاهای آزادی کوردستان ایجاد شده است. این سیستم فقط به خلقهای ترکیه محدود نمیشود بلکه همهی اقشار کوردستان، انقلابیون، دموکراسیطلبان، کارگران، دهقانان و زنان را دربرمیگیرد. در واقع با هدف بیاراده ساختن خلقهای تحت ستم خاورمیانه است. یک توطئهی قویا برنامهریزی شده، جامع و مداوم است. در برابر این حمله که به طور مشترک توسط قدرتهای حاکم بر جهان برنامهریزی و اجرا میشود، مقاومت به طور مشترک و بر اساس همبستگی انقلابی در حال توسعه است. به ویژه مقاومتی که رهبر خلق کورد به مدت بیست و دو سال در امرالی پیشبرد داده است معنای بزرگی دارد و در عین حال میراث انقلابی مقاومت ما را با رهنمودهایش رشد میدهد.
در حالی ۲۳امین سالروز توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو و خلق کورد فرا میرسد و بار دیگر از قیام سوم اسفند ۱۳۷۷ در شرق کوردستان و ایران یادی حماسی میکنیم که در سایهی مبارزات برحق، نستوه و فداکارانهی رهبر آپو در امرالی علیه سیستم انزوای مطلق، مبارزات شرق کوردستان نیز ادامه دارد. به اندازهای که توطئه، بینالمللی هست، به تبع آن، سیستم امرالی هم یک سیستم طراحی شدهی بینالمللی میباشد و در همان وسعت نیز مبارزات و حمایتها از رهبر اوجالان قویا جهانی و بینالمللی گشته است. این وسعت از آزادیخواهی و دموکراسیطلبی بر ضد ذهنیت منحوس توطئهگر و سرمایهدارانه، در چارچوب کمپین «شکستن انزوا و آزادی رهبر اوجالان» سالهاست مرزهای کوردستان و خاورمیانه را درنوردیده و نحلههای آن در کشورهای عربی، اروپا، آفریقا، آمریکای لاتین و سایر نقاط جهان به رشد و نمو رسیده است. اگر ۲۳ سال پیش چهار بخش کوردستان در محکومیت اسارت رهبر آپو در کنیا و انتقال ایشان به امرالی، به پاخاست و قیام سوم اسفند در شرق کوردستان و ایران شکل گرفت، امروزه این قیام در سایهی مقاومت رهبری و نیروی گریلای فدایی و خروش شگفتانگیز زنان، جهان را به خروش آورده است. بهویژه سازمانها و شخصیتهای روشنفکر و فیلسوف در کشورهای بریتانیا، ایتالیا، سراسر اروپا و چندین نقطهی دیگر از جهان، علنا و طی ابتکارعملهای شجیع خویش به کمپین «آزادی برای رهبر آپو» ملحق شدهاند. نمونهی بارز آن، بیانیه ۱۰۰۳ فیلسوف، آکادمیسین و روشنفکر جهان در چارچوب کمپین «آزادی برای رهبر اوجالان» بود که تلنگری به جهان ستمکش و قدرتمدار سرمایهداری است.
جای بسی امید و شعف است که قیام سوم اسفند ۱۳۷۷ به همان اندازه که کوردستانی بود، ایرانی هم بود و تهران و تبریز را کانون خیزشهایش ساخت. این قیام که در سایهی شهدای گرانقدری همچو «شرمین، یوسف گنجیزاده، بهزاد رحیمی، سیروان کریمی، محمد کنعانی و اشرف زندی» و دهها شهید دیگر همچون یک پدیدهی خلقی، شگفتی آفرید و پایههای ستم و نسلکشی دولت ایران را لرزاند، حقیقتا اولین قیام منحصر به فرد دارای ابعاد خارجی و منطقهای بود. یک هفته قیام سوم اسفند در واقع پیوستن به قیام آن روزهای هر چهاربخش کوردستان، خاورمیانه، اروپا و سایر نقاط جهان بود. پیوستن به قیام علیه توطئهی بینالمللی محسوب گشت. امروزه علیرغم گذشت ۲۳ سال، آن همه دستاورد عظیم مبارزاتی حاصل گشته و مسئلهی کورد و آزادی رهبر آپو جهانی شده است. از نبردهای نیروی فدایی گریلا در زاگرس، آواشین، زاپ و گاره گرفته تا مقاومت جهانی کوبانی و به بار نشستن شکوفههای اندیشگی در اذهان آزادیخواهان جهان، زنجیرهای ناگسستنی از مبارزات کانونهای آزادی در خاورمیانه، اروپا، آفریقا و آمریکای لاتین را دربرگرفته و نام رهبر آپو را با مفاهیم آزادی و دموکراسی مساوی ساخته است. همگان به چشم خویش میبینند که چگونه کمپینها، ابتکارعملهای گوناگون و کنفرانسهای بینالمللی بهصورت رشته آکسیونهای بههم پیوسته، شخص رهبر آپو، آزادیخواهان، مبارزان و متفکران بزرگ جهان را به هم وصل نموده و همدرد و همزبان ساخته است. این جدال جهانی زیر سایهی فداکاریهای بیشائبهی رهبر آپو در حقیقت جدال علیه مدرنیتهی سرمایهداری است؛ مدرنیتهای که خلقها، طبقات و تودههای مختلف را برده و اسیر زنجیرهای زنگار گرفتهی نابرابری، جنگ و کشتار ساخته است.
هر اندازه که خاورمیانه با مرکزیت کوردستان به کانون فوقبحرانی جنگ جاری جهان سوم مبدل میگردد، به همان اندازه مقاومت رهبر آپو در زندان و سیستم امرالی بیشتر به اوج میرسد و به موازات آن بعد بینالمللی مییابد. توطئهی بینالمللی ۱۵ فوریه در اصل توطئه برای از میان برداشتن نماد آزادی، رهبر آپو با هدف آغاز جنگ جهانی سوم بود ولی توطئهگران امروز در منجلاب آن جنگ گرفتار آمدهاند. پایان این جنگ که کشورهایی چون عراق، سوریه، لیبی، یمن و میهن کوردستان را به ویرانه مبدل نموده، زمانی به وقوع خواهد پیوست که توطئه پایان یابد. این جنگ امروز در فازی بعدی قلب ایران را نشانه رفته و تصادفی نیست که در این کشورها مسئلهی کورد بزرگترین مسئله میباشد. هژمونی جهانی توطئهگر دیروز، رهبر آپو، معمار بزرگ صلح و دموکراسی را مانع جنگ و اشغال در عراق، سوریه، ایران و ترکیه دید، لذا توطئه را طراحی کرد، پس امروز جدال علیه ایران هم مرحلهای از همان جنگ است. تنها راه نجات ایران دموکراتیزاسیون مبتنی بر پارادایم دموکراتیک رهبر آپو با محوریت همهی خلقهای کورد، فارس، بلوچ، آذری، عرب و غیره است درغیر این صورت جنگ و کائوس گریزناپذیر خواهد شد.
نه هژمونی جهانی یارای ممانعت از جهانیشدن فزایندهی مسئلهی کورد و رهبر آپو را دارد و نه ایران توان سرکوب آزادیخواهی ملتمان و ملل را. بزرگترین هنر، صلح است، اما آیا امروز در خاورمیانه، هنرمند و معمار صلحی هست که به اندازهی رهبر آپو فداکاری کرده و زندگیاش را در راه آن نثار کند؟! ملل ایران و آزادیخواهان آن کشور به واسطهی وجود مسئلهی کورد به مثابهی بزرگترین مسئلهی سیاسی، با مقولهی آزادی ملت کورد روبرو شدهاند. پس برهمگان است در تعیین این سرنوشت سیاسی که همانا تعیین سرنوشت خویش و آیندهی آزاد و دموکراتیک است، برای به جای آوردن وظایف سیاسی ـ اخلاقی خویش با اتکای بر مفاهیم ناب و پرارزش دموکراسی اهتمام ورزند.
درحقیقت قیام سوم اسفند در شرق کوردستان در سال ۱۳۷۷ و نیز قیام ماکو در سال ۲۰۰۶ نمودهای بارز امید خلقمان در آن خطه از کوردستان به رهبریت رهبر آپو است. قطعیقین سفر رهبر آپو به اروپا با خروج از سوریه هم از سر ناچاری نه بلکه بصورت حسابشده و دقیق با هدف اشاعهی جنبش آزادیخواهی گریلا در هر چهار بخش کوردستان و گسترش قیامها در هر چهار بخش بود که دقیقا قیام سوم اسفند که اوج آن در شهرهای سنه، اورمیه، کرماشان، کامیاران، مهاباد، سقز و دهها شهر دیگر بخوبی مشاهده شد، همان رویداد شگفتانگیز تاریخی بود که برگی زرین از تاریخ مبارزات کورد را رقم زده. در آن قیام همزمان با سایر بخشهای کوردستان و چندین کشور جهان فرزندان غیوری از خلقمان در راه رهایی رهبر آپو جانشان را فداکردند که خون آنها نهال نوشکفتهی «حزب حیات آزاد کوردستان(پژاک)» را آبیاری نمود و به ثمر رساند. حزبمان پژاک و سیستم کودار هر دو ثمرهی خون بههدر نرفتهی هزاران شهید هستند. لذا چون سوم اسفند برای پژاک پایه و بنیان مستحکم است، ماهیت پژاک مطابق آن شفاف و نیرومندی در مبارزه میباشد. آن قیام همزمان با قیام بخشهای دیگر کوردستان آغاز شد و امروز هم همزمان با خیزش دموکراتیک همان خلقها در شمال، شرق، جنوب و روژاوای کوردستان به پیروزی خواهد رسید. ماهیت پاک سوم اسفند، تضمین پیروزی برای خلقمان در شرق کوردستان و ایران است.
جنبهی دیگر سوم اسفند، اتحاد با بخشهای دیگر کوردستان بود، بنابراین بنیان استراتژی پژاک و کودار برای تحقق اتحاد دموکراتیک ملت کورد در چارچوب کنگرهی ملی کوردستان هم هست. خود سیستم کودار که اساسا پژاک با پیشاهنگی در درون آن مبارزاتش را نضج میدهد، پروژهی دمکراتیک برای تحقق اتحاد و پیروزی نهایی بصورت همزمان است. خودمدیریتی دمکراتیک شرق کوردستان هم به پاسداشت قیام سوم اسفند است که باید به خلقمان در شرق کوردستان به مثابهی کمترین لطف، تقدیم گردد.
چهبسا قیام شهر ماکو در نوروز سال ۲۰۰۶ همانا تداوم قیام زنجیرهای سوم اسفند ۱۹۹۹(۱۳۷۷) بود. این قیام در زمان اوج مبارزات پژاک که در سراسر شرق کوردستان از ماکو تا لرستان اشاعه یافته بود، بارقهی امیدی گشت که راه شهدای قیام سوم اسفند ادامه دارد. خلقمان هر روز بیش از پیش به آزادی نزدیک میشود. قیام هر چهار بخش کوردستان در حمایت از رهبر آپو بویژه قیام سوم اسفند و قیام ماکو اساسا جرقهی نخست قیامهای بعدی در خاورمیانه بودند. زیرا به یک دورهی سکوت و خفقان پایان دادند و خلقها با مشاهدهی احوال خلق غیور کورد جرات و جسارت بیشتری برای خیزشی نوین یافتند. این بعد از رویداد سوم اسفند و ۱۵ فوریه همچنان بازتابهای زنجیرهای در سال جاری یعنی ۲۰۲۲ دارد.
در سایهی قیامهای خلقمان و به یمن مبارزات مداوم فداییانه و فداکارانهی گریلا، علیرغم اینکه بیش از ۶ سال است رژیم اشغالگر ترکیه اجازه نمیدهد حتی یک نفر از خانواده و وکلا با رهبر آپو دیدار کنند، اما حمایتهای جهانی به طرز حیرتانگیزی در سراسر جهان افزایش مییابد. ما به قیام باشکوهتری چون روز سوم اسفند نیاز داریم تا آرزوهای خلق کورد در بطن خاورمیانهای که گرفتار جنگ و آشوب است، برآورده گردد. علیرغم خصومتهای فاشیستی دول منطقه و هژمونی جهانی، بازهم چه بخواهند و چه نخواهند، رهبر آپو پیشاهنگ و رهنمونگر این قیام خاورمیانهای است. اگر امروز خلق شرق کوردستان در سایهی حضور پژاک و کودار در کلیت هر چهار بخش کوردستان حرفی برای گفتن دارد و به بخشی از نیروی سوم آپویی در خاورمیانه مبدل شده، در سایهی دستاوردهای قیام سوم اسفند و قیام ماکو بوده و هست. بیشک زمان گذار از حرفهای باقیمانده به عمل فرارسیده. بسیاری از حرفها را به عمل نشاندیم و قطعا با تداوم این آهنگ مبارزه چهار بخش متحد کوردستان، حرفها و حرفهای بیشمار دیگری را بر کرسی عمل خواهیم نشاند و آن مهم با آزادی رهبر آپو به اوج تاریخی خویش خواهد رسید.