مسئله‌ی همگرایی احزاب و جریانات سیاسی از کلیدی ترین گرانیگاه‌های حوزه‌ی سیاست و فرهنگ سیاسی در کوردستان و ایران به‌حساب می‌آید. دال‌های وجودی این ناهنجاری در حوزه‌ی تحزب به مسائل کاملا ایدئولوژیک و طبقاتی باز می‌گردد؛ اما متاسفانه هم رژیم استبدادی و استعمارگر اسلامی ایران و هم برخی از نیروها و جریانات به‌اصطلاح مخالف آن به صورت ناخودآگاه در راستای واگرایی و عدم اتحاد در میان فضای سیاسی گام بر می‌دارند. حال سوال این است که ما دلایل مخالفت حکومت‌ها و دولت‌های استبدادی در تاریخ معاصر ایران را که کاملا ضد خلقی و به‌شدت طبقاتی نیز بوده و هستند را درک می‌گنیم اما نکته‌ی مبهم دلایل مخالفت احزاب است که خود را اپوزیسیون رژیم ایران معرفی می‌نمایند است. بدین منظور گفتگویی کوتاه را در همین راستا با رفیق سیامند معینی ریاست مشترک حزب حیات آزاد کوردستان – پژاک ترتیب دادیم.
 
با توجه به واگراییهایی که در فضای سیاسی حاکم بر شرق کوردستان حاکم است آیا میتوان امیدوار به چشماندازی تعاملی و همسویی سیاسی با احزاب شرق کوردستان بود؟  
اتحاد میان احزاب و گروه‌های سیاسی کوردستان در هر مرحلەای از تاریخ ضروری است؛ زیرا تنها از طریق اتحاد می‌توان با نیروهای سلطەگر و دیکتاتور مبارزەای قدرتمند را ادامە داد، بدون اتحاد و همسویی احزاب خطر تقابل این نیروها و هدر رفتن پتانسیل آنان در میان است. تعامل سیاسی هر حزب محدود بە جهانبینی آن می‌باشد. همزمان احزاب سیاسی شرق کوردستان، بخاطر جایگاه طبقاتی کە دارند و به جهت آنکه خارج از بستر سیاسی خود هستند و در توهمی کاذب بسر می‌برند؛ از ارزیابی‌های واقع‌بینانە فاصلە می‌گیرند و خودمحورانە برخورد می‌کنند، فضای سیاسی را با توجه به دنیای کوچک زیستی خود می‌سنجند و بر اساس این فرمول با یکدیگر تعامل می‌نمایند کە خودمحوری و مرکزیت‌خواهی بخشی از آن‌ها مستقیما آب بە آسیاب جمهوری اسلامی ایران می‌ریزد. ما مدام در تلاش برای تعریف ضرورت همسویی و هماهنگی احزاب شرق کوردستان در این مرحلەی حساس تاریخی بوده‌ایم و امیدواریم کە آن‌ها نیز با درک ضرورت این امر و گستردگی و عمق تغییراتی کە همزمان در منطقه در شرف اتفاق است با دیدی واقع‌بینانە با آن برخورد نمایند.
 
آیا پژاک از پروژهای راهبردی در این زمینه برخوردار است که جایگزینی را پیشروی جامعهی سیاسی و خلقهای ایران بگذارد و سطح مطالبات آنان را ارتقاء دهد؟
همچنانکە شما هم اشارە کردید رویکرد سیاسی رژیم اسلامی ایران در موضوع خلق‌های ایران، عملکردی تقلیل‌گرایانە و شوونیستی است که در شکل‌واره‌ِی دینی و اتنیکی خود را شاکله‌بندی و نمایان نموده است. بر کسی پوشیدە نیست کە سیاست دولت _ملت‌ها بر پایە نفی و انکار هویت‌های متفاوت بودە و یکدست کردن جامعە، زیربنای فکری این رژیم ایران است. حاکمان ایران بر اساس صدور انقلاب به خارج از مرزهای ترسیم شدە خود سعی در دور نگە داشتن آتش خشم و نارضایتی‌های داخلی دارند و چراکه از بازگشت بە درون مرزهای خود بیم دارد؛ چون خواست‌های خلق‌های ایران و اقشار مختلف با این نگرش غیرعقلانی همخوانی ندارد. همچنین بخش‌های عمده‌ای از جامعە بە ویژه نسل بعد از انقلاب می‌پرسند: این حکومت برای آن‌ها چە کرده؟ و چرا باید آن‌ها هزینە صدور انقلاب را بپردازند؛ در حالی‌کە شرایط معیشتی مردم عادی روز بە روز بدتر می شود؟ زمین لرزە کرماشان و سیل اخیر در لرستان و کوردستان و بقیە مناطق ایران دالالت بر این امر دارد که حکومت و حاکمان ایران ناکارآمد و فاسد هستند. کارگران بیکار، معلمان و تقریبا همە‌ی اقشار جامعە از ناکارآمدی و سوء‌مدیریت در امور کشور رنج می‌برند. پژاک پروژهایی را هم در سطح ایران و هم در سطح روژهەلات کوردستان(شرق کوردستان) ارائە نمودە و این امر طبیعی است کە خواست‌های خلق‌های ایران، از جمله خلق کورد، سیاسی و به‌حق هستند و با تقلیل‌دهی این خواست‌ها و مطالبات و سلب دموکراسی و آزادی از طرف حاکمان دیکتاتور ایران، این حق طبیعی از بین نخواهد رفت.
 
در قطعنامه پایانی کنگره پنجم سخن از پروژهای به میان آمد است تحت عنوان «جبهه دموکراتیک خلقهای ایران» آیا این طرحساخت و نهاد نوین برنامهای استراتژیک و عملی به شمار میرود یا یک نوع نگرش آرمانی به مسئلهی تاریخی خلقهای ایران و حوزهی تحزب در ایران و کوردستان است؟
تجربیات سیاسی و اجتماعی صد ساله اخیر تاریخ ایران نشان داده که بدون در نظر گرفتن شان قانون و نهادهای دموکراتیک و فهم روابط اجتماعی، نمی‌توان به تغییر مثبت امیدوار بود. دموکراسی سازوکار ارادەگرایانە نیست. تقلیل دادن دموکراسی به نهادهای دموکراتیک نیز گره از کار جوامع استبدادزده نمی‌گشاید. شناخت وضعیت جامعه و تاریخ از نخستین گام‌ها در ترسیم تصویر درست از امکانات، کمبودها و فرصت‌های جامعه به دست می‌دهد. مسالە حساس و گرە کور سدە اخیر در سیستم دولت-ملت ایران همانا حل نشدن خواست دموکراتیک خلق‌های ایران است کە باید راه حلی بنیادی و واقع‌بینانه برای آن یافت و بدون حل این مسائل گفتمان دموکراسی امری واهی می‌باشد. در نظام‌های دیکتاتوری و الیگارشیک، راه حل دموکراتیک میسر نخواهد شد و خلق‌های ایران بایستی شیوەهای مختلف رسیدن بە آزادی را طی نمایند، لذا یکی از راهکارها، اتحاد و همکاری فی‌مابین خلق‌های ایران است کە می‌تواند در رسیدن بە آزادی از سازوکار جبهەی مشترک همانند مکانیزمی برای متشکل کردن و هماهنگ کردن پتانسیل‌ها از آن پیروی نمود. بر این مبنا ما پیشنهاد «جبهه دموکراتیک خلق‌های ایران» را در قطع‌نامه پایانی کنگره پنجم تصویب نمودیم و بر مبنای ملت دموکراتیک و کنفدرالیسم دموکراتیک این نگرش، یک برنامە استراتژیک و همزمان عملی است و در این حوزە گام‌های عملی نیز برداشتە شدە است.
 
اگر همگرایی سیاسی میان احزاب شرق کوردستان به شکل سازنده و عملکردگرایانه شکل نگیرد، نحوه تعامل شما با این احزاب به چه صورت خواهد بود؟
هر حزب یا جریان سیاسی در برنامە و استراتژی خود راهکارهایی را برای گردآوری نیرو در راستای اهدافی مشخص پیروی می‌کند تا بتواند در رسیدن بە اهداف خود با نیروهای دیگر همراه باشد. همگرایی احزاب شرق کوردستان همیشە در دستور کار ما قرار خواهد داشت، اما اگر حزبی یا سازمانی ضرورت و درک کلاسیک و خودمحورانه‌ای از اوضاع داشتە باشد، طبیعی است کە ما با دیدی انتقادی بە آن نگاه خواهیم کرد. در هر حال، این خواسته ما بدان معنا نیست کە ما همە فعالیت‌های خود را بر مبنای همگرایی احزاب شرق کوردستان پایەریزی کردە باشیم؛ بلکه تلاش ما در جهت نیرو بخشی به جامعه در مقابل نیروهای مستبد و ضد سیاسی حکومتی و جهانی است و در این راستا توانستەایم گام‌هایی برداریم؛ یک نیروی انقلابی با جریان امواج حرکت نخواهد کرد بلکە خود محرک امواج خواهد بود.
 
نوروز امسال با تغییرات و تراکنشهای فراوانی در عرصهی سیاسی و اجتماعی در خارج و داخل ایران آغاز گردید، استراتژی پژاک در سال جدید در عرصههای مختلف به چه شکل خواهد بود؟
سال ٢٠١٩ سالی سرنوشت ساز در عرصه سیاست منطقە خواهد بود. نوروز امسال خود بیانگر این نگرش است. تظاهرات و اعتراضات مردم بیش از پیش نمایانگر و پیش درآمد رخدادهایی است کە احتمالا در آیندە روند سیاسی ایران را تغییر دهند. پژاک بر روند سازماندهی خلق و مبارزەای پی‌گیر علیە بی‌عدالتی اجتماعی و سیاست‌های سرکوب‌گرانە جمهوری اسلامی ایران با پروژەهای سیاسی و اجتماعی توام با روحی انقلابی، مبارزەای شدیدتر و بنیادی تر از سال‌های قبل ادامە خواهد داد. پژاک بر مبنای جامعەای نوین و آزاد، هم در ایران و هم در شرق کوردستان نیروهای خود را سازماندهی خواهد کرد و در سیستم پساجمهوری اسلامی ایران نیز با در نظر گرفتن تجربە انقلاب خلق‌های ایران در سال ١٣٥٧ همانند آکتوری فعال برای دستیابی بە جامعەای آزاد و سکولار آمادە است کە با همە نیروهای آزادیخواه و برابری‌طلب در یک جبهە مشترک شرکت نمودە و در تغییرات آتی بە شکلی فعال و خلاق نیروهای خود را سازماندهی کردە و سعی خواهد کرد تا موتور محرکه‌ و شکل‌دهی تغییرات بنیادین و دموکراتیک جامعە باشد.
منبع: برگرفته از شماره 73 آلترناتیو