با توجه به وضعیت فعلی سیاست جهانی و عدم کارایی دولتها در تامین خیر و نفع جمعی میتوان دریافت که تمام دغدغههای آنان به کاربست نیرو جهت جنگ تنها با هدف حفظ موجودیت خود معطوف است. این پیشامد، هر جامعهی ملی و گروه اجتماعی را بر آن میدارد که خود به ایفای نقش پرداخته و کارویژههایی را مدنظر قرار دهد که بستر لازمه را برای حفظ، استمرار و توسعهی موجودیت خویش فراهم بیاورد. برای توسعهی پایدار یک جامعه باید هر یک از اعضا و گروههای موجود در آن جهت تامین سعادت و فضیلت فردی و جمعی، مسئولیت لازمه را در راستای تامین خیر همگانی خود، خویش بر دوش کشند و به هیچ نیروی فرا جمعی و فردی ماورایی تکیه نکنند.
با توجه به آنچه که در قاموس دستگاه دولتی صدسالهی اخیر ایران گذشت میتوان به آسانی شاهد این مدعا بود که حاکمیت به موازات توسعهی حوزههای کلان هیچگاه به عرصههای محلی و خُرد نظری نداشته و جز همسویی هیچ مطالبهای از واحدهای بومی نداشته است. از این حیث شاهد حضور همگان در پروسهی تصمیمسازیِ ناظر به خیر عموم نبودهایم و با توجه به آنچه که در این چند دهه در جریان بوده قطعا نمیتوان به یکباره افق روشنی را نیز در تغییر رویکرد حاکمیت و دولتهای مختلف برآمده از دل آن، متصور بود. شالکهیابی این دولتها در زیر لوای گفتمان اصولگرایی و اصلاحطلبی خدشهای به اصل مسئلهی تغییر رویکرد حاکمیت وارد نمیآورد.
به همین خاطر نقشهی راه مطروحه از سوی کودار پس از طی یک پروسهی شناساندن ضرورتها و الزامات، هم به دولت و هم به جامعه، طرفین را بر آن میدارد تا در صورت برداشت گامی عملی از سوی حاکمیت، در راستای فراهمآوردن بسترهای لازمه جهت گذار دموکراتیک مسئولیت خود را در اجرایی و عملیاتینمودن آن رویکردها و رهیافتها نشان دهند. آنچه این طرحواره را ناگزیر از مطرحشدن نموده اشراف جامعه به این مهم است که خود دولت در زیر سایهی سنگین بحرانها و انباشت مطالبات داخلی قد خم کرده و جز به تداوم عمر خویش در سایهی استمرار بحران چه در حوزهی داخلی و چه در حوزهی خارجی به امری دیگر نمیاندیشد. از این منظر جامعه در یک موضع انقلابی با فرارفت از گفتمانهای درون حاکمیتی اصولگرایی و اصلاحطلبی، اشراف و ادراک خود را نسبت به برونرفتها به دولت نشان میدهد.
این نقشهراه نه دغدغههای تمرکز قدرت اصولگرایی و نه استغاثهی تجمیع قدرت اصلاحطلبی را به مثابهی رویکرد حل بحران داخلی و موفقیت و گذار از گرهی کور جنگیـ دیپلماتیک خارجی نمیداند. حتی در صورت عدم اتخاذ رویکرد عملی از سوی دولت طرح هر یک از این کارگروههای مطرح شده در نقشهی راه کودار میتواند فرصت و امکانی را جهت مشارکت بلاواسطه و فعالانهی افراد، اقشار و گروهای اجتماعی برای ایجاد ارتباط و درک متقابل در بدنهی اجتماعی فراهم آورد. اگر دولت پاسخی درخور به این نقشهی راه ارائه ندهد و در صورت ناگزیرماندن جامعه از اتخاذ رویکردی یک سویه، این امکان را برای جامعه فراهم میآورد تا به بنیادگذاردن سیستمی مبادرت ورزد که بتواند پاسخگوی نیازهای روزانه و بلندمدت همگانی باشد.
لذا ما، حزب حیات آزاد کوردستان ـ پژاک، این نقشهی راه را یگانه راهکار محدود به دولت ندانسته و آن را به عنوان رهیافتی عملی برای جامعهی خویش و دیگر جوامع ایرانی میدانیم. این طرح میتواند هر یک از گروهها و جماعتهای ملی و فرهنگی، دینی، عقیدتی، زنان و جوانان را به همیابی و سازمانیابی در فضای مشترکِ برآمده از این نقشهراه سوق دهد و در عین حال ارادهی مستقل و حضور دموکراتیک و آزادانهی هر یک از این تنوعات را تضمین نماید. با توجه به ضعف دولت در گذار از بحرانهای خارجی و نیز بحرانهای داخلی خودساخته، و با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی حساسی که خلق کورد و سایر خلقهای ایران در آن به سر میبرند، نقشهراه ارائهشده از سوی کودار را امری معقول و شایستهی حمایت از سوی خود و جامعه میدانیم.
مجلس حزب حیات آزاد کوردستان ـ پژاک
9 اردیبهشت 1396 خورشیدی