پس از رشد سطح کیفی آگاهی و دانش خلق‌های خاورمیانه و افزایش میزان حضور آنان در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، هم قدرت‌های جهانی و هم اقمار منطقه‌ای‌اش را بر آن داشته تا با شدت و حدت بیشتری سعی بر سرکوب، انفعال و اضمحلال آن داشته باشند. ایران به‌عنوان کشوری درگیر در مسائل جاری منطقه‌ای و جهانی برخوردی تماما دو وجهی را در سطوح سیاست داخلی و خارجی خود در پیش گرفته است؛ از یک سو با مداخلاتش در امور جهانی خواستار استیفای حقوق خویش است و از سوی دیگر با ترکیبی از سیاست استعماری کلاسیک و نوین در سیاست داخلی، سعی بر تضییع حقوق حقه‌ی ملت‌های ایران دارد. به میزان افزایش تمکین ایران به قدرت‌های جهانی، شاهد رشد سیاست‌های اشغالگرانه و امپریالیستی این دولت در امور خلق‌ها و ملت‌های حاضر در جغرافیای سیاسی این کشور هستیم.

پس از شکل‌گیری احساسات مشترک و فضای سیاسی هم‌گرایانه و هم‌دلانه در حیطه‌ی عمل سیاسی در میان خلق‌ها و به‌ویژه در میان خلق کورد، پس از وقایع کوبانی، شنگال و مسئله‌ی زندانیان سیاسی و موفقیت آنان در استیفای حقوق خویش برای اولین بار و پس از گذشت سال‌ها از وقایع اواخر دهه‌ی پنجاه و سراسر دهه‌ی شصت، می‌توان بار دیگر از واژه‌ی اپراسیون‌های سیاسی برای قلع‌وقمع کنشگران خلقی حوزه‌ی سیاست در جای‌جای ایران نام برد. این تهاجمات سیاسی سازمان‌دهی شده علیه کنشگران و اعلان حکومت‌ نظامی‌ها در لفافه‌ی دفاع از خویش در برابر نیروهای خارجی، چیزی جز مقابله با مفهوم واقعی کلمه‌ی تحول و دگرگونی‌ای نیست که سعی بر توسعه‌ی بسترهای سیاسی، اخلاقی و دموکراتیک جامعه دارد.

حضور فیزیکال نظامی‌ــ‌توپخانه‌ای، اطلاعاتی و امنیتی ایران از یک سو و عوامفریبان سیاسی‌ــ‌دیپلماتیک حکومت از سوی دیگر، در جغرافیای فرهنگی و سرزمینی خلق‌هایش، تصویری نمایان از وضعیت ایران پس از مذاکرات به نمایش می‌گذارد و شمای کاملی از نتیجه‌ای را نشان می‌دهد که بر شیوه‌ی برخورد، عملکرد و تربیت سیاسی حاکمان ایرانی موثر واقع شده است. تعریف حاکمان و سیاست‌مردان ایران ازدولت‌ها به عنوان کشورهای متخاصم در روابط دیپلماتیک خارجی، به تعریفش از خلق‌ها و ملت‌های متخاصم داخلی استحاله یافته است که به جای جامه‌ی‌عمل پوشانیدن به شعارهای برابری و برادری و تحقق آرمان‌های دموکراسی و آزادی سعی بر توسعه‌طلبی ارضی، فرهنگی و عقیدتی در حوزه‌ی داخلی نموده است و بازتاب این برخورد نامتعارف دیپلماتیک چیزی جز رویکرد نوین استعماری و امپریالیستی در مفهوم ایرانی نیست.

به همین منظور حزب حیات آزاد کوردستان “پژاک” قویا هرگونه میلیتاریزه‌نمودن جغرافیای فرهنگی‌ــ‌سیاسی خلق‌های ایران و به‌ویژه خاک میهن عزیزمان کوردستان را محکوم نموده و آنرا تضییع حق ذاتی حیات سیاسی ملت خویش قلمداد می‌نماید. حزب حیات آزاد کوردستان دستگیری‌ها، اپراسیون‌ و حملات سیاسی به‌ویژه در مناطق اورمیه و سنه و حضور نظامی‌ــ توپخانه‌ای ایران در مناطق سنه، جوانرو و کرماشان را اشغال مجدد سرزمین مادری و آبا و اجدادی ملت‌ کورد می‌داند. خلق کورد می‌بایست بداند که در صورت عدم صرف نظر ایران از برخوردهای این‌چنینی استفاده از مکانیسم دفاع ذاتی جهت ممانعت از انسداد شریان حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حق ذاتی آن است و در این راه از هیچ کوششی فروگذار ننماید.

 

مجلس حزب حیات آزاد کوردستان — PJAK
20.01.2015