بعد از سرکار آمدن حسن روحانی، تمامی خلق‌های ایران بر این باور بودند که با وعده ‌و وعیدهایی که دولت یازدهم داده بود، تغییراتی در وضعیت موجود در تمام عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… بوجود آید. بخصوص با بازبینی وضعیت زندانیان سیاسی می‌بایستی در این راستا گام‌هایی برداشته می‌شد. حتی آزادی برخی از زندانیان نیز موضوع اساسی تبلیغات انتخاباتی حسن روحانی بود. پس از گذشت چندین ماه از شروع کار دولت یازدهم نه تنها تغییر و تحولی در وضعیت ایران و زندانیان بوجود نیامده، بالعکس وخیم‌تر از قبل نیز گشته است. آیا حسن روحانی نیز با سیاستهای نوین خویش می‌خواهد بازتاب همان ذهنیت دیکتاتورمآبانه‌ی دول گذشته باشد؟ آیا با سرکوب و فشار، اعدام و شکنجه‌های گوناگون در صدد این است تا خلق‌های ایران را با خویش موافق و همراه گرداند؟ یکی از نمونه‌های بارز این سیاست وضعیت زندانی سیاسی زینب جلالیان می‌باشد که حکم اعدام ایشان با نارضایتی‌های سرتاسری به حکم ابد تبدیل گشت. در حال حاضر وضعیت سلامتی این زندانی سیاسی بعلت شکنجه‌های وحشیانه‌ی جمهوری اسلامی ایران با خطر جدی روبرو گشته است. کم‌سو شدن بینایی بعلت ضربه خوردن از ناحیه‌ی سر هنگام شکنجه و عفونت روده‌ها وخیم‌تر گشته و تندرستی زینب جلالیان را با خطر جدی روبرو ساخته است. در طول این مدت حتی یک بار هم اجازه‌ی درمان خارج از زندان به ایشان داده نشده است. کوچکترین و جزیی‌ترین حق وحقوق یک زندانی سیاسی از ایشان و دیگر زندانیان سیاسی به تمامی سلب می شود. علیرغم تمامی بی‌عدالتی‌های مستمر هم‌اکنون نیز بدون اطلاع خانواده همراه با گروهی دیگر از زندانیان سیاسی به جایی نامشخص تبعید گشته است. چنین سیاستی در این مرحله‌ی حساس که می‌تواند زمینه‌ساز چاره‌یابی دمکراتیک برای خلق‌های ایران باشد، نمی‌تواند هیچ تغییر و تحول مثبتی در وضعیت رژیم ایران ایجاد سازد. بالعکس بحران موجود را بیشتر تعمق خواهد بخشید. تحمیل نمودن چنین سیاستی بخصوص بر زنان اصرار بر ذهنیت سرکوبگر و جنسیت‌گرای نظام‌ مقتدر و مردسالار می‌باشد. مقاومت و ایستار اراده‌مند و مستقل زنان بخصوص زنان کورد کاسه‌ی صبر و طاقت رژیم ایران را لبریز ساخته و در راستای شکستن این اراده بر متد فشار و سرکوب اتکا می‌کند. عملی ساختن چنین سیاست‌هایی، اصرار بر برده ساختن دوباره‌ی زنان و تکرر تاریخ مردسالاری برای زنان است.

بعنوان اتحاد زنان شرق کوردستان (YJRK) سیاست موجود ایران را در برابر زندانیان سیاسی بخصوص زندانیان کورد محکوم نموده و از ایران می‌خواهیم که در اسرع وقت وضعیت زینب جلالیان را آشکار ساخته و به اطلاع عموم و بخصوص خانواده‌ی ایشان برساند. بخصوص رسیدگی به وضعیت تندرستی ایشان و بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر که وضعیتی مشابه زینب جلالیان دارند، موضوعی اساسی و جزو مهمترین گامهایی است که رژیم می‌تواند در راستای چاره‌یابی مسایل بردارد. چاره‌یابی مسائل و مشکلات خلق‌ها در ایران، یگانه راه خروج از بن‌بست خواهد بود. در این راستا از تمامی شخصیت‌های آزادی‌خواه و دارای افکار و اندیشه‌ی مستقل در تمام نهادها و سازمان‌های حقوق بشر و فعال حقوق زنان، همچنین شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی و خلق‌مان در شرق کوردستان خواستاریم که در برابر فشار و سرکوب بر تمام زندانیان سیاسی و بخصوص زینب جلالیان که در وضعیت نامشخصی بسر می‌برد، سکوت نکرده و اعلام نارضایتی نمایند. سازمان‌های بین‌المللی نیز نباید در قبال چنین سیاسهایی سکوت اختیار نموده و جمهوری اسلامی را مجبور به تغییر و تحول نمایند.

موضوع دیگری که متاثر از ذهنیت متجاوز و جنسیت‌گراست و روزانه در کوردستان بر زنان روا داشته‌ می‌شود، نمونه‌ی تجاوز به دختری اهل غرب کوردستان در جنوب کوردستان (هولیر) آنهم از سوی چند مرد می‌باشد. موضوعی که هیچ وجدان انسانی نه تاب آن را دارد و نه قدرت تحلیل آن را دارد. آنهم در اقلیم کوردستان که منطقه‌ای گویا خودمختار و آزاد می‌باشد. نمونه‌ اخیر یکی از چندین موردی است که در منطقه‌ی تحت سیطره PDK روی داده است و بیشتر قربانیان آن دختران و زنانی‌اند که در نتیجه‌ی وضعیت بحرانی سوریه از غرب کوردستان به این منطقه آمده‌اند. براحتی جان و مال این خانواده‌ها از طرف اشخاص بی‌هویت و نامشخص مورد تعرض و تجاوز قرار می‌گیرد. بخصوص مورد هدف قرار دادن زنان امری ساده و معمولی به نظر نمی‌آید. از این طریق سعی بر شکستن اراده‌‌ی زنان و تسلیم نمودن آنان از هر لحاظ دارند. ایجاد برده‌ی مدرن در میان زنان و بخصوص در کوردستان از جمله سیاست‌های مبتنی بر اباهی‌گری است که از سوی نیروهای هژمون در حال پیاده‌ریزی است. حکومت اقلیم جنوب کوردستان و مسئولانش بایستی هر چه زودتر برای آشکار ساختن بانیان این عمل وحشیانه و غیرانسانی اقدام نموده و به دادگاه خلق تحویل دهند. عدم پیگیری همه‌جانبه‌ی این عمل وحشیانه مشارکت مستقیم یا غیرمستقیم مسئولان را به اثبات خواهد رساند. حکومت اقلیم جنوب کوردستان بخصوص PDK در برابر حفظ مال، جان و امنیت خانواده‌هایی که به این بخش از کوردستان کوچ کرده‌اند، مسئولند. همچنین خلق‌ کورد در جنوب کوردستان بایستی برای حمایت و پشتیبانی خواهران و برادران کورد خویش که از غرب کوردستان به جنوب کوردستان پناه آورده‌اند، به پا خاسته و در برابر این اقدام غیرانسانی سکوت اختیار ننمایند. سکوت در برابر چنین تجاوزی، جنایت و تجاوزهای دیگر علیه زنان را با خود بهمراه خواهد آورد.

ما هم بعنوان اتحادیه‌ی زنان شرق کوردستان این عمل غیرانسانی و وحشیانه را بشدت محکوم می‌نماییم و و حکومت اقلیم کوردستان را به اتخاذ موضعی مسئولیت‌پذیر دعوت می‌نماییم.

 

اتحادیه‌ی زنان شرق کوردستان – YJRK
10.01.2014