زندان، تجاوز، شکنجه و قتل، رایجترین راهکارهای نظامهای غیر مردمی و غیر دموکراتیک در سراسر جهان و در تمامی ادوار تاریخ جهت پاسخگویی به مطالبات و نیز مخالفتهای جوامع تحت تسلطشان بوده است. نظام حاکم بر ایران امروز، با اعمال و رفتار غیر انسانی خود به ویژه در حق دگراندیشان، به حق توانسته جایگاه شایستهای در میان اینگونه نظامها پیدا کند. با بررسی وضعیت زندان و شیوه اداره آن در ایران « اسلامی»! میتوان به آسانی به این مساله پی برد که نظام حاکم همواره زندان را همچون مکانی برای تسویهحساب و به تسلیمیت کشاندن مخالفان دانسته ودر صورت هر گونه مقاومت و عدم تسلیمیت، امحای فیزیکی مخالفان را بدون هیچ ملاحضه انسانی، اخلاقی وحتی سیاسی در دستور کار قرار میدهد. قتلعامهای ۶۸ و نیز اعدام مبارزانی همچون فرزاد و همراهانش تنها مشتی از خروار جنایات این حاکمیت ضد بشر میباشند. شکنجهی سیستماتیک خلق، زنان، جوانان، دانشجویان و کارگران به کاراکتر برجسته این نظام تبدیل شده، تا جایی که این نظام را میتوان همچون پدیدهای نادر در امر آدمکشی و قتل مورد مطالعه قرار داد تا شاید مبحثی نو در فاشیسم و فاناتیسم گشوده شود. با این تفاوت که این جنایات ضد بشری در ایران امروز از ماهیت و توجیهی گویا « الهی» برخوردار است.
اما همواره در برابر این گونه حکام و نظامها، بودهاند آزادمردان و آزادزنانی که سر تسلیم فرو نیاورده و بهای مبارزه و نه گفتن به جباران را با نثار جان خویش پرداخت نموده و به سمبل مقاومت و مبارزه بدل گشتهاند. یکی ازاین مبارزان که در سالهای اخیر قربانی سیستم شکنجهی جمهوری اسلامی شد، دانشجوی کورد دانشگاه پیام نور سنه ابراهیم لطفالهی میباشد. در حالی به دهمین سالگرد شهادت این مبارز را گرامی میداریم که ابراهیم به سمبل مقاومت جوانان و خلق کورد در برابر سیستم شکنجهی جمهوری اسلامی تبدیل شده است.اکنون پس از ده سال از شهادت ابراهیم، شکنجهگران ابراهیم، چندین جوان دیگر را به همان شیوه به قتل رساندهاند.
در روزهای اخیر و پس از اعتراض و قیام خلقهای ایران بر علیه حاکمان جمهوری اسلامی، خبرهایی از قتل جوانان ایرانی در زندان و بازداشتگاهها به بیرون درز کرده است. طبق آخرین خبرهای منتشر شده در روزهای اخیر خبر قتل سینا قنبری، علی پولادی و جوان کوردی به نام سارو قهرمانی افکار عمومی جهان را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. همچنین خبرهایی در مورد احتمال اعدام دو زندانی سیاسی مبارز کورد به نامهای زانیار و لقمان مرادی نگرانیها را در مورد احتمال تکرار فجایع ۶۸ و ۸۹ دوچندان کرده است.
به نظر میرسد روندی که جمهوری اسلامی همچون رژیم سابق و ساواک در پیش گرفته، این است که بجای پاسخ منطقی به مطالبات دموکراتیک خلقهای ایران، شکنجه ، اعدام و افزایش موج سرکوب را در دستور کار قرار داده تا شاید چند صباحی را به عمر پر نکبت خود بیافزاید.
اما آزمون چهل سال سرکوب،شکنجه و اعدام نتواسته خلقهای ایران را برای ایجاد نظامی دموکراتیک سست اراده گرداند. شاهد مدعا همین خیزشهای اخیر میباشد که با وجود فضای شدید امنیتی توانست پایههای نظام حاکم را به شدت بلرزاند.
ضمن هشدار جدی در مورد تکرار شیوه رفتار مقامات و مسؤلان نظام با زندانیان سیاسی و دستگیرشدگان اخیر، از آحاد خلق کورد و تمامی خلقهای ایران و همچنین افکار عمومی جهانیان و سازمانهای حقوق بشری میخواهیم که در برابر شکنجه و قتل جوانان و زندانیان، اعتراضات خود را به هر طریق ممکن بیان نمایند تا از تکرار این فجایع جلوگیری بعمل آید.
کمیتهی زندانیان سیاسی پژاک
۱۶.۱.۲۰۱۸