هر موجود زنده، جامعه و ملتی حق دارد که آزادانه در سرزمین و وطن خویش نفس کشیده و به حیاتش تداوم بخشد، اما خلق کُرد از آن دسته خلقهاست که همواره از این حق مشروع محروم مانده. تاریخی مملو از حماسه و قهرمانی را در میان حلقههای زندگی بافته است. هرچند قدرتهای مختلف با ذهنیت نسلکشی علیه آن تهاجم ترتیب دادهاند و خواستهاند تا قیامهای متعدد آنان را سرکوب نمایند نیز، اما هیچگاه موفق به نابودی آنان نشدهاند. زیرا عشق و اعتقادی عظیم به دل دارند! ملتی که با روح مقاومتجویانه همیشه بر فراز کوهستانها مانده است، در میان تمام اعصار تاریک، پرتوی روشنایی را به سوی آزادی، راهنمای خویش قرار داده است. اکنون این پرتو با ظهور رهبر آپو تبدیل بە شعلەهای فروزان شده و در همه جا، جاری است. برای اینکه این آتش خاموش نگردد و همچنان شعلهور بماند، بایستی هر یک از ما خویش را مبدل به یکی از پرتوهای آتش سازیم. این نیز یکی از وظایف انسانی ما است که باید تن به انجام آن دهیم.
رهبر آپو کسی است که این روشنایی را به انسانیت ارزانی بخشید. راه را برای کسب دانش مبارزەی بقا و خودآگاهی گشود. ذهنیتهای ضدانسانی، بهقصد اینکه هستی را در راه رسیدن به معنا و مفهوم حقیقی خویش باز دارند، ۲۵ سال است که رهبر آپو را در زندانی تکسلولی با انزوای مطلق مواجه کردهاند. این نیز جنایت علیه بشریت است. صیانت از رهبر آپو، صیانت از طبیعت، جامعه و ارزشهای انسانی است که حقیقت رهبری در آن تنیده است. پارادایمی که رهبر آپو ارائه داده است، بر اساس حفظ و برساخت این مفاهیم است که عبارتند از جامعهی دمکراتیک، اکولوژیک و زنمحور! اما امروزه، جامعه، طبیعت و زن با شدیدترین حملات مواجه است. طبیعت غارت و جامعه تخریب میشود، در عین حال ما به صورت روزمره با قتل و تجاوز بە زنان و پدیدهی کودک همسری مواجه هستیم. چون این ارزشهای جامعه هستند که آن را مبدل به جامعه میسازند. زن و طبیعت عامل برقراری تعادل در میان هستی میباشند. نه جامعه فارغ از طبیعت هستی پیدا میکند و نه طبیعت بدون انسان معنایی دارد. از این رو ما ابراز میداریم که این حملات و هجمهها دیگر «بس» است! در وهلهی نخست نیز رهبر آپو، به این دلیل و نه تنها بخاطر دفاع از ارزشهای یک جامعه، ملت و سرزمینی، بلکه در راه حیاتی که مستحق هر کسی است، طی ۲۵ سال در انزوای [مطلقه] قرار دارد. نتیجتا با همکاری خیانتکاران و به دست خاندان بارزانی، ناتو و تمام قدرتهای هژمونیک، این توطئه علیه رهبر آپو صورت گرفت. چون قادر نبودند کُردی مطابق با تصورات خویش بسازند و رهبر آپو از آن ممانعت نمود. رهبر آپو بجای کُرد مرده و مدفون مورد تصور آنان، بسان کندن چاه با سوزن، با صبر و متانت، بدون وقفه و در تمام لحظات زندگی خویش، زحمت کشید و [نتیجتا] حیات معناداری را آفرید. ارتباط تنگاتنگی بین حملات علیه ملت کُرد و انزوای [مطلقه] علیه رهبر آپو وجود دارد. آنچه به نمایندگی رهبر آپو به انزوا میکشند، هستی، زبان و فرهنگ ملت کُرد است. امروزه سرتاسر جغرافیای کُردستان مبدل به زندانی [عظیم] شده است. زندان صرفا قرار گرفتن در میان چهار دیواری نیست، جای که تمام حق و حقوق یک جامعه از دست آن گرفته شده باشد، زندانی باز است. روزانه در زندانهای رژیم و در شرق کُردستان و ایران این همه انسان ارزشمند به دار آویخته میشوند. علت تمام اینها چیست؟ فقط صیانت از حقوق انسانی خویش است! در اینجا باید بهتر متوجه انزوای مطلقی باشیم که به نمایندگی رهبر آپو بر تمام ملت [کُرد] اعمال میگردد. قطعیقین علیه انزوای مطلق بهای بسیاری پرداخت شد. حتی در این لحظات نیز بها میپردازیم و تا آزادی جسمانی رهبر آپو قطعی نگردد نیز، باید چنین باشد. زیرا هر کاری هم انجام بدهیم، تا [سیاست] انزواسازی در هم شکسته نشود، باز هم کافی نیست. تعهد میهندوستانهی عاطفی محدود به چهاردیواری خانهها، کافی نیست. باید هر فرد کُرد و هر کسی که خویش را انسانی باوجدان ومطابق معیارهای اخلاقی میپندارد، احساس مسئولیت کند. این نیز با اتحاد و ارادهای راسخ امکانپذیر است. اگر ما علیه حلقههای ستمی که در پیرامون انسانیت حلقه بستهاند، متحد نگریم، در این صورت باید ندای وجدان خویش را بشنویم، این ندا ما را به حقیقت خواهد رساند. بهویژه ما به عنوان روشنفکران و هنرمندان در مقابل این وظایف، مسئولیت داریم. زیرا هنرمندان و روشنفکران بیش از همه نزدیک به زیبایی هستند. هنرمند کسی است که با [الهام از] هنر زیبایی خویش علیه تمام پلیدیها ایستادگی میکند. در عین حال زبان و احساس جامعهی خویش است. از نظر معیار اخلاق نیک و پاک، پیشاهنگ است. باز میخواهیم که توجه شما را به رهبر آپو جلب نمایم. رویکرد رهبر آپو نسبت به فرد، جامعه و به خصوص زنان، بسان آوازی خوش نوا است که تاکنون کسی آن را نسروده است. اگر ما نیز خود را هنرمند ملتمان میپنداریم، پس باید ندای این نوا باشیم. این آواز که از سوی رهبر آپو سروده میشود، واقعیت جامعهی ما را به صورتی حزین بیان میدارد. ما نیز در این آواز حقیقت خویش را در مییابیم. درست است که از نظر جسمانی رهبر آپو در قفس است، اما از نظر اندیشه و روحی آزاد است. اگر امروزه ما تصور داریم که هستیم، خطمشی مقاومت را برگزیدهایم و علیه یوغ بردگی ایستادگی میکنیم، این روح و خطمشی را رهبر آپو آفریده است. جز خطمشی رهبر آپو، تمام راههای دیگر به مرگ و نابودی و انکار خویش ختم میشود.
برای اینکه ما از هستی خویش صیانت نمایم، خودشناسی شرط اول این [امر] است. واقعیت اجتماعی خوش را در [سیاست] منزوی سازی رهبر آپو ببینیم و احساس کنیم. اگر رهبر آپو مدت ۲۵ سال تحت انزوا قرار داده میشود، در این امر سهم ما که متوجه تاریخ خویش نیستیم و گسستهایم، بسیار است. ما نیز بسیار نیک ملتفت بر این [حقیقت] هستیم که اگر تمام آثاری که به عنوان هنرمند و روشنفکر میآفرینیم، از رگ و ریشهی تاریخی و اجتماعی گسسته باشند، دارای هیچ معنا و مفهومی نیستند. خود جامعه و مردم نیز توجهی به این آثار نمیکنند. به همین علت چون واقعیات اجتماعی تبدیل به آثار هنری ما میشوند، هر کسی در آن اثر [واقعیت] خویش را بازمییابد و گویی آن جملات از دل خود آنان جاری شده باشد، در آغوش میگیرند. در اینجا میخواهیم توجه همه را به این موضوع جلب نمایم که «حیاتی گسسته از رگ و ریشه» چگونه در میان پنجهی نسلکشی و بر باد فنا میرود و نابود میگردد. نیاکانمان از قدیم گفتهاند: «هر گیاهی بر روی ریشههای خود میروید.»! وقتی که از رگ و ریشههای خویش بگسلد، فرسوده و نابود میشود. بسیار مهم است که این واقعیت در معنا و مفهوم هستی خلق کُرد، به واقعیت رهبر آپو نسبت داده شود. نباید تهاجماتی که علیه رهبر آپو، جنبش آزادیخواهی و ملت کُرد صورت میگیرند، گسسته و بریده از هم پنداشته شوند. میخواهند ملت را عاری از رهبر و پیشاهنگ کنند و در میان فرهنگ ملت حاکم ذوب و آسمیله کنند. تاکنون که همیشه به عنوان موجودیت، تحت سیاست انکار قرار گرفته است. حیاتی که از عمق دل آن را احساس و خاک و سرزمینش را بو نکینم، چگونه میتوانیم آن را زندگی بنامییم و چنان تصور کنیم که زندگی میکنیم؟ هر انسانی فقط یک بار حق زندگی را به دست میآورد، اگر قرار است زندگیای وجود داشته باشد، باید آن نیز با شرافت و کرامت باشد. وگرنه نباید جز حیاتی شرافتمندانه هیچ زندگی دیگری را شایستهی خویش بدانیم.
اکنون زمان صیانت از شرافت اجتماعی و ملی خود ماست. شرافت اجتماعی و ملی ما نیز از طرف رهبر آپو نمایندگی میشود. زمان آن گذشت که ما بخواهیم خویش را مواخذه کنیم. زمان آن فرا رسیده که با عزم و ارادهی آزاد، دیوارهای امرالی را در هم بشکنیم. باید از هر نظر کارزاری که از طرف جنبش آزادیخواه کُردستان، جهت آزادی جسمانی رهبر آپو اعلام شده است را در آغوش بگیریم و از آن صیانت به عمل آوریم. باید تا روزی که کارزار «آزادی جسمانی برای رهبر آپو و چارهیابی برای مسئلهی کُرد» که تحت پیشاهنگی KCK و KJK اعلام شوده است، ماندگار و به اهداف مطلق خود دست پیدا نکرده، بدون وقفه در تکاپو باشیم.
صیانت از این، بهویژه از جانب هنرمندان مهم است. باید هر هنرمند میهندوستی که قلبش برای آزادی در تپش است، رهبر آپو و ملت کُرد را که با [خطر] نسلکشی مواجه است، به عنوان اولویتدارترین مبحث در دستور کارهای هنری خویش قرار دهدو مهم ترا اینکە در آن اسرار بورزد. موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی، نقاشی و تمام شاخههای هنری که ذکر نام تمام آنان در اینجا دشوار است، در این کارزار تاریخی ایفای نقش نمایند. با هر هنرمند دیگری هم اگر ارتباط داریم، باید توجهشان را معطوف به [شرایط] انزوای سنگین و مطلق رهبر آپو و ملت کُرد گردانیم. دانستی است که در این خصوص هنرمندان شرق کُردستان و ایرانی دارای موضعگیریهای انسانی و اخلاقی هستند. شمار زیادی از هنرمندان شرق کُردستان و ایرانی ناگزیر به ترک دیار و پناهندگی در اروپا شدهاند. یقین داریم به این مناسبت هنرمندان به صورت متحد القوه در توانمندسازی سازمان خود و با تمام قدرت در این کارزار مشارکت نمایند. و این کارزار قطعا مبدل به کارزار آزادی جسمانی رهبر آپو و سرزمین مادریمان کُردستان خواهد شد. زیرا در اعتراضات شرق کُردستان و ایران همه دیدیم که هنرمندان با دل و جان و با اتکا بر حوزهی هنری خویش، چگونه نقش پیشاهنگی و رهبری جامعه را بر عهده گرفتند. جای بسی تقدیر و احترام است که از طریق هنر، تبدیل به ندای مردم شد و این، وظیفهی هر هنرمندی است. هنر و هنرمند نیز [فقط] به این شکل میتواند معنا و مفهومی واقعی داشته باشد. تمام هنرمندان باید با همان حساسیت و روح، از کارزاری که جهت آزادی جسمانی رهبر آپو اعلام شده است، صیانت به عمل آورد. ما نیز به نام هر دو «کانون فرهنگی-هنری بیستون و تَونی زِرین» با الهام از روح مقاومت عصر، برای تمام هنرمندان گرامی آرزوی موفقیت داریم. باور داریم که تمام هنرمندان گرامی با صدا و رنگ خویش، پیشاهنگی این برههی تاریخی را بر عهده بگیرند و ایفای نقش کنند.
با ایستار مقاومت جویانه انزوای مطلق در هم خواهد شکست و آیندهی آزاد انسانیت پیروز خواهد شد
با سلام واحترامات انقلابی
کانون فرهنگی-هنری بیستون و تَونی زِرین.
23 سپتامبر ۲۰۲۳