همرزم شهید
آنچه در باب شهید دلخواز بینگول خواهم نوشت، ایدهآلیزه کردن و یا مبالغه نیست، شخصیت و زندگی یک انسان واقعی است. از لحاظ فکری و شخصیتی با مبالغهگویی و بیش از حد ایدهآلیزه نمودن واقعیات زندگی موافق نبوده و نیستم. شهدا چنان حقایقی هستند که اگر کسی هم بخواهد نمیتواند مبالغه کند. صداقت به واقعیت و حقیقت یک امر اخلاقی است، معیار سنجش انسانبودن هر انسان، پایبندی به این امر میباشد.
همه میدانیم که انسان دارای ضعفهای بشری است. یعنی کمبودهایی که از روز خلقت و آفرینش همچون تمامی موجودات در طبیعت تاکنون همذات انسان بوده و هست. این راز طبیعت و آفرینش است و چرای او گفتمانی فلسفی و خواهان بحثی جداگانه است. در کنار فضایل انسانی همیشه رذایل انسانی هم وجود دارند. پیامبران، اولیا، عارفان و صوفیان و تمامی جنبشهای اخلاقی تاریخ بشریت با میزان مبارزه با این جنبه که به عنوان «نفس و یا ضعف» تعریف میگردد، به مقام «انسان والا» دست یافتهاند. آنچه من در شخصیت رفیق دلخواز مشاهده کردم نمونهای از «انسان واقعی» در واقعیت کُردستان تحت استعمار بود. در بینگول، شمال کردستان چشم به دنیا گشود، به اروپا مهاجرت کرده و نهایتا با ملحق گشتن به صفوف جنبش آزادیبخش کردستان در سال ۱۹۹۱ به مرکز مبارزات انقلابی رسیده بود. در اوایل سالهای ۲۰۰۰ وارد جامعهی شرق کردستان و ایران میگردد، در مناطق تهران، مشهد، خراسان، ارومیه، مهاباد و بسیار نقاط دیگر ایران و کردستان فعالیتهای انقلابی انجام میدهد. زبان فارسی را میآموزد با فرهنگ ایران و خلقهای ساکن در آن آشنا میشود. با اعتقادات، عرف و عادت و مذاهب و تفاوتمندیهای درون ایران ارتباط برقرار میکند و بهدلیل صداقت و پایبندی به وظایفاش بسیاری از شبها را در پارکها و خیابانها میگذراند.
حال بیش از ۱۴ سال از شهادت رفیق دلخواز میگذرد. پژاک و جنبش آزادیبخش کردستان متوجه تحولات منطقهای و جهانی است. خلق کُرد در آن بخش از کردستان بیشتر با افکار و اندیشهی آزادی و دموکراسی آشنا شدند و گام برداشتند. مردم شرق کردستان در اوج حملات داعش به کوبانی و شنگال به خیابانها ریختند، فریاد سردادند، جوانان اسلحه به دست گرفتند و در میادین جنگ، مبارزه و صدها تن بهشهادت رسیدند. زنان کرُد پیشقدم در مشارکت به صفوف انقلاب کردستان شدند، برای برادر و خواهرانشان در شنگال کمپین همکاری و همدلی به راه انداختند. مادران اشک ریختند و برای آزادی کوبانی نیایش و دعا کردند. ای شهید: تاریخ گواه است «تمام اینها و آنچه به نام آزادی در ایران و شرق کردستان شکوفه کرد، بذری است که شما کاشتهاید، بمانند ریشهی درختی که به شاخههایش آب میرساند و حیات میبخشد».
در میان رفقا و محیط سازمانی بهعنوان موسس پژاک از شهید دلخواز یاد میشود، اما به دستاوردهای وی کمتر اشاره شده است. شهید دلخواز «موسس فرهنگ انقلابی و فلسفهی آپوییاست، حلقهی تکمیل کنندهی میان آنچه که هست و آنچه که باید باشد، است؛ یعنی گوهر و یا سرشت. بدون شک انقلاب شرق کردستان و ایران انقلابی به رنگ و صدای «دلخواز» خواهد بود.
با شهید دلخواز در سال ۲۰۰۵ در شاهو آشنا شدم. در اولین نگاه انسانی آرام، متواضع و دلگرم نمایان میکرد و نگاهی مصمم داشت. اما با گذشت زمان و آشنایی هرچه بیشتر دریافتم او بسیاری از فضایل انسانی و انقلابی را در خود میپروراند. ظاهرا بسیار ساده بود اما در ورای آن اصالت شرقی او یک رهبر واقعی خلق، پیشاهنگ و اولیا پنهان بود که کوچکترین ارتباطش با هر انسانی در او تاثیری برجای میگذاشت. کمالِ نجابت و شخصیت عمیقش در رفتار و کردار هر انسانی تاثیرگذار بود. در آن زمانی کسانی هم بودند که ادعای انقلابی، خردگرایی و سیاستمداری، فرماندهی و… داشتند ولی در اساس کجفهم، کمفهم و ناکامل بودند و درست آنچنان که انتظار میرفت حال در آغوش خائنان و دشمنان مردم و میهن هستند. شهید دلخواز بهعنوان واکنشی انقلابی در قبال این گرایشات با آن وضعیت ناسالم جسمانی میخواست به هرکسی بفهماند که «یک انقلابی چگونه زندگی میکند، با چه پرنسیبهایی به مبارزه میپردازد و بر سختیها چگونه غالب میآید». اما یک روز هم این جملات را به زبان نیاورد، با اعمال و کردار این گفتههای ناگفته را بیان میکرد. زبان بیان رفیق دلخواز، زبانِ مختص به اولیا، حواریون و عارفان بود. برای یک آپویی واقعی « درک و فهم چیزی، اجرا و عملکردن به آن است»، این ویژگی رفیق دلخواز آنچنان برجسته و نمایان بود که در اولین برخورد با ایشان شخص مقابل متوجه و تحت تاثیر قرار میگرفت.
کلمات، جملات و صفحات کفایت بیانِ واقعیت انسانی بمانند شهید دلخواز را ندارند. هدفِ این جملات هم این نیست. اما در سالگرد شهادت رفیق دلخواز موظفیم به پیروی و جامهی عمل پوشاندن به خطمشی ایدئولوژیکی-سیاسی و فلسفهی زندگی شما، همچون همرزم و همراههانتان مدیون میراثی هستیم که از خود برایمان بجا گذاشتید و بهعنوان جامعهی انقلابیون کردستان بهویژه شرق کردستان و مردم مظلوم و مقاوم آن فراموشت نخواهیم کرد. در اعماق قلبها بهعنوان «نماد شخصیت دموکراتیزه شده، ملیشده و تکاملیافته» که دیوارها و مرزهای منطقهگرایی، فردگرایی، عشیرهگرایی، خودپرستی، جاهطلبی، جهانپرستی، جنسیتگرایی، قدرتطلبی و تمامی قیدوبندهای ناانسانی را درهم شکسته برای همیشه خواهی ماند. وظیفهی ما نیز گم نکردن راه و روش زندگی شما خواهد بود…
روحت شاد و یادت گرامی…