یک دگردیسی بنیادین و همه جانبه امری حیاتی است
سیاستهای اتخاذی حکومت جمهوری اسلامی ایران با بنبست مواجه گردیدهاست. نمود این امر را در تحولات رویداده در عرصهی بینالمللی و اعتراضات و اعتصابات مردمی در داخل ایران می توان مشاهده کرد. اما نکتهی بنیادین برای درک عمیق بحران موجود در این موضوع نهفته است که بحران پیش آمده را باید امری لزوما تاریخی و گسترش یافتهی انحرافی ساختاری ـ ذهنیتی در عرصهی تاریخ معاصر ایران قلمداد نمود. به معنای دیگر به بنبست رسیدن و شکست در حوزهی سیاست خارجی بازنمود بنبست و استیصال موجود در عرصههای اجتماعی و اقتصادی است. چرایی این امر باز میگردد به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران پس از تصاحب انقلاب خلقهای ایران در سال ۱۳۵۷ در واقع دارای هیچگونه خط مشی و سیاست راهبردی در عرصههای اجتماعیـاقتصادی جدای و متفاوت از دوران پهلوی اول و دوم نبوده است. رویکرد اعمالی از جانب حاکمیت مبتنی بر ازمون و خطا و بدور نگاه داشتن مردم از فعالیت و مشارکت در حوزه ی سیاسی بوده است. رمزگشایی اعتراضات دامنهدار و متناوبی که از دیماه سال گذشته شروع شده تا آخرین نمونهی آن یعنی کازرون تنها در چنین صورتی امکانپذیر است.
در واقع باید وضعیت موجود را بحران انباشت بحرانها دانست و نام نهاد. صاحبان قدرت و دستگاه حاکم در ایران به صورت تاریخی بحران را با تولید بحران و اشتباهات جدید به مراتب عمیقتر جبران میکنند. بنابراین مشکل صرفا ناکارامدی سکانداران عرصه سیاستگذاری نیست بلکه آنان رغبت و ارادهی لازم برای گذار از بحرانها را از دست داده اند. این استیصال و درماندگی گسترش یافته در تمامی حوزههای اجتماعیـ-سیاسی، زمینههای بروز تفکر اکنونیتاندیشانه در دستگاه سیاسی حاکمیت را محیا نموده است. برایند این امر اتخاذ رویکردهای مدیریت بحران به جای حل و گذار بحران می باشد.
تداوم وضع موجود نه تنها برای اکثریت جامعه رنجآور و مصیبتبار است بلکه به شکل روزافزونی برای نیروهای حاکم نیز به شدت هزینهبردار شده است. از یکسو بحران ها، معضلها و شکاف های اجتماعی- اقتصادی و هویتی عرصهی داخلی و از جانب دیگر صفبندیهای خارجی، موجبات پدید آوردن وضعیتی گردیده است که امکان سیاست ورزی به سبک گذشته را برای نیروهای داخلی بغرنج و ناممکن کرده است. باید عموم مردم و نیز تئوریسینهای دستگاه حاکم این امر را به خوبی درک نمایند که شرط لازم برای گذار از بن بستهای اقتصادی، اجتماعی و حقوقی موجود نقد صریح انحرافهای ذهنیتی- سیاسی گذشته که بر موجودیت سیاسی و دستگاه سیاسی ایران حکمفرما است می باشد. در این شرایط ضرورت تصحیح انحرافهای پیش امده به نفع یک دگردیسی بنیادین و همه جانبه امری حیاتی است.
ریاست مشترک جامعهی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستانـ کودار
۱۸.۵.۲۰۱۸