به زنان، خلق میهن دوست و افکار عمومی

در شهر مهاباد از سوی یکی از اعضای اطلاعات به شکلی برنامه ریزی شده در راستای سیاست های تسلیم گرفتن، که با هوشیاری و مقاومت‌ خلق روژهلات کوردستان روبرو ماند، جنایتی روی داد. خط مقاومتی نستوه زن کورد که همیشه در برابر نیروهای استعمار گر در کوردستان آغوش مرگ را به دستان متجاوز ترجیح داده این بار نیز در شخص فریناز زنده و پویا بودنش را آشکار ساخت. بیش از پیش این ایستار شرافتمندانه ی فریناز، در مهاباد، سنه، اشنویه، مریوان، بوکان، سردشت، بانه، پیرانشهر، و سقز همچنین در بخش های دیگر کوردستان از روژآوا گرفته تا جنوب و شمال کوردستان و اروپا تظاهرات و اعتراضات مردمی بسیاری را به همراه آورد که به عنوان کژار ارج نهاده و درود می فرستیم.

رژیم ایران که وحشت، ظلم، نیرنگ و توطئه گری را در در کل بدنه ی خود تحت عنوان دین و شریعت متمرکز و ژرف ساخته، در مقابل زن نیز همانند خلق ها و تمامی گرایشات اجتماعی آزادیخواه به مانند نظامی استثمارگر به پایمالی حقوق و جایگاه اجتماعی اش پرداخت. در ایران تروریسم نظام مرد سالار به اوج خود رسیده است و زنان بشکلی روزمره با شکنجه، قتل عام و هرگونه حمله مواجه می شوند. در زندان‌ها، نظام بر زنان زندانی بویژه زینب جلالیان هرگونه شکنجه و جنگ روانی را اعمال می کند. در طول یک سال‌ اخیر تعدادی از زنانی که اقدام به خود کشی نموده و یا ادعا می شود که خودکشی کرده اند به بیش از 300 نفر رسیده است. بیش از 400 زن به قتل رسیده اند. هزاران زن تحت نام رعایت نکردن حجاب به زندان محکوم شده و صدها نیز قربانی اسیدپاشی شدند. زنی به نام ناهید کیاسون به ادعای استفاده از مواد مخدر به دار آویخته شد. بشکلی بسیار آشکار می توان دید که زن بهای بحران های نظام را می پردازد. نظام زنان را محکوم و متهم می داند تا بدین گونه بتواند از طریق مفاد حقوقی سیاست های پلید خود را سرپوش بگذارد. همانگونه که در رویداد ریحانه جباری مشاهده کردیم حتی اگر زن مورد تجاوز قرار گیرد باز هم مجبور است که سرنوشتش را قبول کرده و دربرابر نظام مردسالار ازهیچ حق دفاعی برخوردار نباشد. از طریق رمزهای جنسیت گرا، فاشیسم و استعمارگر سعی دارند به تمامی سلول و نهاد های اجتماعی نفوذ نمایند. آخرین نوع آن حمله ی وحشیانه و پلیدی بود که به فریناز خسروانی صورت گرفت. می توان این حمله را همچون ادامه‌ی پروژه‌های ترویج سیاست های اعتیاد، صیغه و…. جنسیت گرای نظام مردسالار دانست.

نظام فاشیست جمهوری اسلامی ایران با نسل کشی که بر زنان روا میدارد بر آن است که سیاست نسل کشی را برجامعه عملی سازد. رژیم که در برابر موج اعتراضات و خشم مردم غیور مهاباد، به وضعیتی سراسیمه درافتاد، به جای برگزیدن راه کاری دمکراتیک در مقابل خواست خلق همانگونه که از کاراکتر جامعه ستیزش به یاد داریم دست به ملیتاریزه کردن تمامی روژهلات و دستگیریهای گسترده نمود. خلق ما در مهاباد علیه جنایتی که فریناز خسروانی را قربانی نمود، موضع گیری خود را به شکلی بسیار رادیکال و سازماندهی شده نمایان ساختند که حمایت خلق کورد در سراسر روژهلات به دنبال داشت. زنان و خلق ما به جانبداری از شرافت انسان که در شخص زن نمادینه شده، پرداختند و با روح سرهلدان میدان‌ها را به عرصه ی فریاد و بانگ رهایی زن، جوان و تمامی جامعه را از یوغ و درندگی نظام متحول ساختند. نظام فاشیست ایران برای سرکوب این سرهلدان ها فشار و سرکوب را شدت بخشید و به خلق مان حمله کرد. رژیم جمهوری اسلامی ایران باید با علم به مقاومت معظم خلقمان درمقابل هر گونه کشتار و قتل‌عام نظام‌هایی که از دیرباز تا کنون خواسته اند زنان و خلق کورد را از یک پروسه ی سرکوب و هتک حرمت بگذرانند، دچار اشتباه جبران ناپذیری گشته اند. این اشتباه هر هر لحظه همچون بازی با آتش موجودیتشان را با نابودی روبرو خواهد ساخت. فرهنگ تاریخی مقاومت خلق مان، امروز نیز با قیام و سرهلدان مردمی در روژهلات نفسی تازه برای تحول بنیادین برآورده است.

نظام فاشیست جمهوری اسلامی ایران در مقابل اراده و سازماندهی مقاومت خلقمان با میلیتاریزه کردن کوردستان و دستگیری بیش از 150 تن از میهن‌دوستان و طبق خبر رسانەهای محلی دو تن از جوانان میهن دوست را شهید کرده سعی دارد خلقمان را تحت سلطه‌ی خویش قرار دهد. نیروهای دولت سرکوب وبی عدالتی با منزوی سازی، سانسور شدید و انحراف موضوع می خواهد خلق کورد و روح مقاومت و امید آنها را بشکند. دولت به اصطلاح امید و تدبیر روحانی باید بداند همانگونه که سیاست ها و مداخلات سلطه‌طلبانه‌اش در روژآوا شکست خورد، در روژهلات هم وضعیت بهتری در انتظارش نخواهد بود. با ایمان به توان خلق های ایرا ن در انقلاب و دمکراسی خواهی، رژیم باید قبل از آنکه دیر شود، باید دست از این مواضع آزادی و دمکراسی ستیزش بردارد. در صورت تداوم و اصرار در سیاست تجاوز، انکار و پرده پوشی بر مسئله ی زن و کورد، ما به عنوان جامعەی زنان شرق کوردستان (کژار) با صیانت از مقاومت و مبارزات دمکراتیک زنان و خلقهای ایران – روژهلات، تا استقرار نظام کنفدرالیسم دمکراتیک که نظامی برابری طلب (بر مبنای تفاوت مندیها) است مبارزات خود را توسعه خواهیم بخشید. کارنامەی عملکرد دو سالەی دولت فشار نابرابری روحانی در نمونەی ریحانەها، عملیات های نظام‌مند اسیدپاشی در اصفهان و جنایت علیه فریناز نشانگر این واقعیت است که زنان در ایران از هر ملتی که باشند، یک درد مشترک اجتماعی دارند. درراستای متوقف ساختن درندگی نظام در برابر جامعه، ما زنان بر مبنای پیشینەی تاریخی خود با جسارت و حساسیت وجدان بیشتر به تلاشی بی وقفه خواهیم پرداخت. در همین راستا، به یک ایستار رادیکال و متحد تنظیمی برای مجبور سازی رژیم قبل از هر چیز در به سزا رسانیدن عامل جنایت مهاباد و سپس با تغییر در قوانین و شریعت زن و جامعه ستیز خود از مو ضع ضددمکراسی‌اش که با فرهنگ ما در چالشی کشنده قرار دارد پاپس بکشد. مسئله ی حائز اهمیت در مبانی کژار این است که هیچ تفاوتی مابین زنان فارس، آذری، بلوچ، کورد، عرب از هر دین و مذهبی قائل نیست و این جهت چاره یابی مسائل آنان، همچنین رسیدن به توافق متقابل در راه ارتقا و دست یابی به مطالبات انسانیشان نقش بسزائی دارد. بر همین مبنا به تمای زنان آگاهی که این اواخر با حضور پررنگ خود در نارضایتی ها و اعتراضات دمکراتیک خلقها از همه ی اقشار در بلو چستان، اهواز، تهران، مهاباد و غیره در برابر سرکوب خواست های برحق جامعه و سیاست های دور از اخلاق رژیم در برابر زنان مشارکت کردند درود می فرستیم. از آنان می خواهیم که با شعار “فریناز هویت ماست، از هویت خویش صیانت می کنیم” از تمامی زنان خواهانیم که مبارزات خویش را بشکلی رادیکالتر گسترش دهند، جوانان بویژه زنان جوان به صفوف مبارزه بپیوندند، و زنان مبنا بر روح مقاومت فریناز، نیروی دفاع زن آزاد را ارتقا بخشند. ما به عنوان کژار با دیدگاهی دمکرا تیک و مسئول در برابر ساختار اجتماعی روژهلات و ایران، با تکیه به تجربیات پیشین مبارزان زن در جنبش آزادیخواهی کورد و با توان نیروی دفاعی مشروع خود که تحت عنوان ه پ ژ ( نیروهای دفاع زنان شرق کوردستان ) در کژار به سازماندهی خود می پردازد در صیانت از توان و خواست مبارزاتی زنان با به کار گیری تمامی توان خود به مبارزه ادامه خواهیم داد.

 

کوردیناسیون جامعە زنان آزاد روژهلات کوردستان ─ KJAR
18.05.2015