اویندار ریناس –
تاريخ انسانيت سرشار از حماسههاييست که انسان آزاد در شکلپذيری آن نقشی اساسی ايفا کرده است. در جامعهی کوردستان نيز کم نيستند حماسههايی از اين دست. تاريخ خلق کورد تاريخ مبارزه و مقاومت در راستای صيانت از هويت اجتماعی خويش بوده است. چنانکه در طول اين مبارزات حماسهها و داستانهای وصفناپذير بسياری که حکايت از پايبندی و عشق بیپايانشان به زندگی آزاد دارد را خلق کرده است. خلقی که با کوشش و رنج خويش برای پيشرفت و ترقی جوامع تلاشی وافر انجام داده و میدهد و آزادی خويش را مجزا از آزادی خلق و جوامع تحت ستم در جهان تلقی نکرده و نخواهد کرد. همسو با مقاومت و مبارزات آزادیخواهی در جهان علیرغم همهی کم و کاستیها پا به پای آنها گام برداشته است.
هنگامی که جنگ قدرت و هژمونی جهت تسخير جهان فکری انسانها و ميراث جوامع بهراه افتاد، خاورميانه که دارای حاصلخيزترين خاکها و غنیترين فرهنگها بود، از تهاجمات پی در پی قدرتطلبان ـ جاهطلبان در امان نماند. سرزمين کوردستان نيز به دليل ژئواستراتژيک بودن خود بيشترين آسيبها را متحمل گرديد. نظامی که تحت نام «زئوس معاصر» جهت انتقام از مردمان اين ديار بیپروا لشکرکشی کرده و میکند، برای رسيدن به هدف نهايی خود از به کارگيری هيچ نيرنگ، دروغ، توطئهـدسيسه، ترور و… بيمی ندارد. بديهیست که بذر انسانيت، ارزشهای جامعهی زن ـ مادر و اجتماعیبودن از بطن اين خاک سربرآورده است. صيانت و تعميم اين ارزشها برای هر انسانی به مثابه وظيفهی اخلاقی ـ اجتماعی غير قابل چشمپوشی است.
در واقع به درازای عمر تاريخ بشر جنگ مابين نيروهای اقتدارگراـ استعمارگر و نيروهای مخالف و آزادیخواه تداوم داشته است. نيرویهای آزادیخواه با صيانت از ارزشهای اجتماعی سعی میکنند از فراگيرشدن ذهنيت قدرتگرای حاکم جلوگيری کنند و نظام قدرتگرا نيز قصد دارد همهی جهان را تسخير کرده و سايهی حاکميت خود را بگستراند.
رفيق سارا (سکينه جانسز)، فيدان دوغان و ليلا شايلمز نيز از آن قهرمانانی بودند که برای نجات جوامع از چنگال بیرحم نظام مذبور مبارزه میکردند. نظامهای مستبد هيچ گاه تحمل شنيدن و ديدن رنگهای مخالف و يا متفاوت را نداشته و ندارند. مبارزهی رفيق سارا و رفقای ديگر، داستان مقاومت و ازخودگذشتگی هزاران انسان آزادیخواه و مبارز است. رفيق سارا در کشور فرانسه، نيروی قدرتگرای حاکمی که خصومتی ديرينه با مبارزان و آزادیخواهان دارد مبارزهی خويش را ارتقا میداد. کشوری که قدرتطلبان آن انقلابيون و مبارزان بسياری را با روشهای متفاوت تضعيف، ترور و به قتل رساندهاند. بنابراين در مکانی که چنين قدرتی حاکميت مطلق دارد و نظام سرمايهداری روزانه به تضعيف ارزشهای اجتماعی ـ مشترک جوامع آنجا میپردازد، مخالف بودن و مبارز بودن کار چنان آسانی هم نمیتواند باشد.
فلسفه و ايدئولوژی رهبر آپو که موجب هراس دشمنان انسانيت میگردد، بسط و گسترش چشمگيری پيدا کرده است. باری ديگر خلق کورد جهت ايفای نقش تاريخی و پيشاهنگی در راه آزادی با عزمی راسختر و ارادهای آزادتر پا به ميدان مبارزه نهاده است. مقاومت بر مبنای خط مشی سوم صورت میگيرد. تقويت و بسط نظر و نگرش زندگی بر مبنای معيار و مبادی آزاد و دموکراتيک موجب نگرانی و هراس نيروهای سرمايهدار و سلطهگر شده است. بدون شک ترور رفيق سارا( سکينه جانسز)، فيدان دوغان و ليلا شايلمز نيز ارتباط مستقيمی با موارد مزبور دارد. عليه خلق کورد و جهت تضعيف نيروی آزادیخواهی آن ترورهای اين چنينی را سازماندهی میکنند. خلق کورد در تاريخ مبارزاتی خويش بارها شاهد تکرار اين موارد تراژيک و غيرانسانی بوده است. اولين بار نيست که برای خاموش ساختن صدای آزادیخواهی اين خلق که طنين آن سراسر جهان را به لرزه درآورده است به چنين راهکارهای پليد و ناروايی متوسل میشوند.
بیترديد ترور رفيق سارا، فيدان دوغان و ليلا شايلمز در شهر پاريس فرانسه در تاريخ 2013/1/9 باری ديگر بر واقعی بودن اين واقعيت تلخ صحه گذاشت. اين قتلعام دو هدف اساسی را دنبال میکرد، يکی ضربهزدن به دستاوردهای جنبش آزادیخواهی خلق کورد در اروپا و غرب، دوم آسيبرساندن به جنبش زنان کورد و تضعيف ارادهی مقاومتگرانهی مبارزان زن در اين ميدان پرخطر. در واقع هشداری بود برای آزادی خواهانی كه بخواهند عليه ذهنيت موجود قد علم کنند و ادعای انقلابی بودن داشته باشند. اين در حالی است که زنان تحت لوای جنبش آزادیخواهی به سازماندهی خويش در همهی ابعاد زندگی پرداخته و سعی دارند پيشاهنگ مبارزهی انقلابی در خاورميانه باشند. با توسل به روشهای دموکراتيک و اجتماعی به بسط سازماندهی و تعميم فلسفهی زندگی آزاد و دموکراتيک میپردازند. زيرا زندگی دموکراتيک و آزاد تنها مدلیست که میتواند زنان و ساير قشرهای جامعه را از يوغ بردگی و استبداد رها سازد.
رفيق سارا در مبارزهی آزادیخواهی خلق و زنان کورد دارای نقشی برجسته و پيشاهنگ بود. به سان تاريخی مجسم که از حماسه، نماد و مقاومتهای بيشمار همرزمان و خلقش حکايتها داشت. زندگیاش سرشار از دقايق و لحظات مبارزه و مقاومت بود. حتی يک لحظه از مبارزه غافل نشد. هيچ وقت تسليم نظام حاکم نشده و ميدان مبارزه را خالی نکرد. از روحی آزاد و فکری غنی برخوردار بود. خودآگاهی و ارادهی آزاد رفيق سارا مورد ستايش و تقدير همرزمان و بهويژه زنان مبارز کوردستان میّباشد. رفيق سكينه جانسز(سارا) در مبارزهی آزاديخواهی زنان وخلق كورد، نماد مقاومت وآزادی است. زندگیاش مالامال از مبارزه و مقاومت بود. جانسز بر خاسته از فرهنگ مقاومت درسيم بود، جايی كه با خفقان و قتلعام وحشيانه روبهرو شده، اما هيچگاه تسليميت و ذلت را نپذيرفته و هم چنان بر آزادی اسرار مینمايد. رفيق سارا از جمله زنانی بود كه با آگاهی و دركی راستين از تاريخ و تجربيات ملتش گام در راه مبارزه نهاده و اين وظيفه تاريخی و شرافتمندانه را با ارادهای عظيم و استوار تقبل نمود. رفيق سارا اولين زنی بود كه در آغاز جنبش آزادیخواهی پ .ك.ك. حضور داشته و همچون زنی پيشاهنگ، بارها رشادتهای فراوانی از خود نشان داده است. او در زندان شهر دياربكر، علیرغم شكنجه و فشارهای روانی طاقت فرسا، هيچگاه زير بار تسليميت نرفت. جانسز با مقاوت خود در زندان، اميد مبارزه را در دل هزاران جوان زنده نمود و به الگوی آزادیخواهی تبديل شد. رهبر آپو بارها مقاومت و مبارزه رفيق سكينه را همچون الگويی برای زنان آزادیخواه ملت كورد عنوان کرده است. گويی كه تمامی تاريخ مبارزات زنان در شخصيت سارا نمود پيدا كرده بود. تمامی لحظات زندگیاش را سرشار از معنی سپری نمود. عاشق انسانيت و زندگی بود و انديشه و نگاهی فلسفی به حيات و آزادی داشت. در تعامل و ارتباط با انسان و طبيعت تواضع و احترامی والا از خود نشان میداد.
با وجود تمامی تلاشهای دولت فرانسه در راستای پرده پوشی اين جنايت ضد انسانی، بدون شك افكار آزادیخواه جهان و خصوصا ملت كورد از دلايل و زوايای مختلف آن مطلعند. بدون شك بسياری از نيروهای جهانی و منطقهای از جمله گلاديوی تركيه و ناتو، ذهنيت غربی ضد كورد در اين جنايت نقش داشته و متهم هستند. همچنين مورد هدف قرار دادن رفيق فيدان دوغان و ليلا شايلمز تصادفی نبوده. رفيق سارا در مبارزهی آزادیخواهانه ملت كورد وظيفه سنگينی را بر دوش گرفته بود. در راستای شناساندن ملت كورد و مبارزات برحقش به افكار عمومی در اروپا مجاهدت و فداكاریهای عظيمی از خود نشان داد. رفيق فيدان كه خود از بازماندگان قتلعام مرعش بود؛ رنج و درد ملتش را با تمام وجود درك كرده ، تلاش و اسرار بینظيری در تفهيم حقانيت ملت كورد و مبارزاتش به جهانيان داشت. در مدت زمانی كوتاه توانست حمايتهای جهانی و دوستان زيادی برای جنبش خلق كورد پيدا كند. به دليل همين ايستار انقلابی و فعاليتهايش بود كه مورد غضب دشمنان سوگند خورده ملت كورد قرار گرفت. رفيق فيدان شخصيتی به تمام معنا ايدئولوژيك و سياسی داشت. به شدت پايبند معيارهای اخلاقی و انقلابی بود؛ بسان زنی مبارز برخوردار از نگاه و تفكری راستين به حقيقت و جوهره زن بود.
ليلا شايلهمهز هم يكی ديگر از قربانيان ذهنيت سيستم استثمار و منفعت طلب بود. در سرزمين مقاومت و عصيان چشم به جهان گشود. او نيز از بازماندگان قتلعامی اسفناك بود. در نگاهش تاريخ پنهان شده ملتی و در دلش اميدی بزرگ به آشكار ساختن اين تاريخ ديده میشد. رنج و مشقاتی را كه کردهای ايزدی متحمل شده و هم چنان ادامه دارد، او را به صفوف مبارزه آزادیخواهی ملحق نمود. نهال عشق ورزيدن به انسانيت و برابری خلقها را در جان و دل خود كاشته بود. برق اميد به پيروزی در چشمانش به انسان نيرو میبخشيد. با شناخت عميقی كه از جامعه داشت، به مقابله با فردگرايی تبليغ شده از طرف ذهنيت كاپيتاليسم در بين جوانان بر میخاست. مشوق و پيشاهنگ اخلاق و حيات اجتماعی بود. ليلا هم به خاطر همين فعاليتها و اهداف والايش بود كه مورد خشم و كين دشمنان حقيقت و برابری قرار گرفت. اين حمله وحشيانه به زنان كورد در پاريس، بار ديگر چهره سياه و دشمنی عميق آنها را نمايان ساخت. مسلما زنان و ملت كورد اين حمله وقيحانه و غيرانسانی را فراموش نخواهند كرد و هيچگاه در مقابل آن سكوت اختيار نخواهند کرد. عدم پيگری و شناساندن عاملان اين جنايت به افكار جهانيان، گواهی بر نقش مستقيم دولت فرانسه در آن است. رويداد پاريس حامل پيام ادامه سياست دشمنی و انكار خلقمان بود. غافل از آنكه اين ملت با اراده و روح مبارز و شكستناپذيری اين شهيدان انتقامی تاريخی از آنها خواهدگرفت. ياد و خاطره رفيق سارا برای هميشه در دل و فكر زنان، مخصوصا زنان كورد ماندگار خواهد ماند.