یازدهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار گردید. ما بهعنوان حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) قبل از برگزاری انتخابات، طی یک روند مشخص و بر مبنای مطالبات خلق كورد، لزوم آشکارسازی طرح و برنامهی کاندیداها و دستگاه حكومتی برای حل دموکراتیک مسئلهی کورد را دست نشان ساختیم. از آنجا که هیچ پاسخ شفافی در این زمینه داده نشد، انتخابات ریاست جمهوری را بایکوت نمودیم. از سوی دیگر، با توجه به طلب و اختیارات خلقمان در هر منطقهی شهری و روستایی شرق كوردستان، با انتخابات شورای شهر و روستا مخالفتی نکرده و شرکت در آن را مشروط به صلاحدید خلقمان اعلان نمودیم.
نکتهی حائز اهمیت این است که هم کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکردند و موضع بایکوت نمودن را در پیش گرفتند و هم اکثریت آنانی که رأی دادند، در اصل یک پیام مشترک به نظام جمهوری اسلامی دادند. آن پیام مشترك، طلب صریح و آشکار «تغییر و تحول» و دست رد زدن به سیاستهای گذشتهی نظام بود. آنچه اهمیت و استراتژیک بودن این انتخابات را تعیین میکرد نه نام شخص یا جناحی که بر سر کار میآمد، بلکه لزوم در پی گرفتن استراتژی نوینی در سیاست ایران بود.
حكومت سعی بسیاری دارد تا نشان دهد انتخابات اخیر نوعی تأییدشدن حکومت و سیاستهایش از طرف جامعه بوده است. اما نتیجهی انتخابات نشان داد که مردم در نتیجهی بنبستی که ناشی از سیاستهای حکومت بود، به جریان کنونی فرصتی دیگر و به عبارت صحیحتر آخرین فرصت را داد. واضح است با اصلاحات ظاهری و سطحی، نه میتوان مسائل حاد ایران را حل نمود و نه پاسخگوی آخرین فرصتی شد که مردم به نظام دادهاند. بنابراین آنچه در این مقطع بیش از هر چیز اهمیت دارد، لزوم نگاه واقعبینانهی دولت نوین به حادبودن مسائل و اقدام فوری جهت تغییر و تحول بنیادین و چارهیابی ریشهای آنهاست. تنها در این صورت است که میتوان گفت پیام تحولخواهی جامعهی ایران به درستی از سوی نیروهایی که در آرایش سیاسی تازهی ایران جای میگیرند درک شده است. هرچند جریانی كه روی کار آمده با شعارها و دیدگاههای كلیاش تلاش میكند خود را متفاوت نشان دهد، اما بیانیههای نخستین آن نشانهای حاكی از داشتن طرح و برنامهای مشخص و منسجم برای حل مسائل نداشت. جنبهی بارز سخنرانیهای رئیس جمهور جدید عمدتا کلیگویی و موکولکردن مسائل به آینده بود و تا به حال هیچ چشمانداز مشخصی برای حل مسائل در آن دیده نمیشود. این امر با تحولخواهی و پیامی که جامعه به دولت و کل نظام داد، در تضاد قرار دارد. هم شتابگیری تحولات سیاسی منطقهی خاورمیانه و هم نیاز فوری جامعه به خروج از فضای آكنده از معضلات و مسائل حلنشده، میطلبد که دولت نوین به شکل آشکار برنامه و طرح خود را در برابر افکار عمومی جامعه ارائه نماید. اولویتدارترین مسئلهای که پیش روی دولت نوین قرار دارد، مسئلهی خلقها و تنوعات هویتی ایران و بهویژه مسئلهی کورد میباشد. اهمیتدهی به این اولویتبندی از سوی دولت نوین، امری حیاتی است. بیشک تا زمانی که به حل مسائل خلقها اولویت داده نشود، در سیاست خارجی نیز گشایشی صورت نخواهد گرفت. شیوهی برخورد دولت نوین و حکومت در قبال مسائل خلقهای ایران و بهویژه مسئلهی کورد است که مشخص میسازد تا چه حد در راستای پاسخگویی به طلب تغییر و تحولی که از سوی جامعه مطرح گردیده، جدیت به خرج میدهد. نوع برخوردی که در قبال مسئلهی کورد نشان داده خواهد شد، معیار و محکی است برای مشخصسازی سطح پایبندی دولت نوین به تغییر و تحول.
ما بهعنوان حزب حیات آزاد کوردستان، تا رسیدن به آزادی خلق کورد و پیشبرد دموکراسی و حقوق خلقهای ایران، همچنان به مبارزات خود ادامه میدهیم و سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی و دولت نوین را در این راستا پیگیری خواهیم نمود.
کوردیناسیون حزب حیات آزاد کوردستان – PJAK
20.06.2013