ــ ابر انسان واکنش را بە سطح پیمان ارتقاء خواهد بخشید ـ «فریدریش نیچە»
اهون چیاکو
اعلام کنگرە دوازدەهم پ ک ک در تاریخ ٩. ٥. ٢٠٢٥ کە طی روزهای پنجم تا هفتم ماە مە ٢٠٢٥ در مناطق حفاظتی میدیا برگزار شدە بود، بویژە اعلام انحلال پ ک ک و توقف جنگ مسلحانە، بازتاب جهانی یافت و موجب بحث و مناقشات گستردەای در سطح کوردستان، خاورمیانه و جهان شد. درواقع این تصمیم در تاریخ جنبش آپوئیستی بیسابقە نبودە و در سال ٢٠٠٢ نیز چنین تصمیمی اتخاذ گشت. آن زمان نیز طی کنگرەای انحلال پ. ک.ک اعلام گشت و بجای آن ـ کنگرە آزاد و دموکراتیک کوردستان ـ موسوم بە “کادک” تاسیس شد. اما بعد از چهار سال و در سال ٢٠٠٦ بار دیگر طی کنگرەای مجددا پ ک ک موجودیت خود را اعلام کرد. کادک نیز بعنوان یک سازماندهی اجتماعی و فراحزبی ارتقاع یافت و در سال ٢٠٠٥ جای خود را بە سیستم وسیعتری تحت نام ـ کنفدرالیسم جوامع کوردستان ـ ک ج ک، داد.
در واقع ک ج ک مدل سازماندهی کنفدرالیسم کوردستان بود کە در نوروز ٢٠٠٥ توسط رهبر آپو (عبداللە اوجالان) اعلام شدە بود. متعاقب آن نیز طی کنگرەای ـ کنفدرالیسم جوامع کوردستان ـ ک. ج. ک، بەمثابە سازماندهی انضمامی کنفدرالیسم تاسیس شد. از سال ٢٠٠٦ و ىعد از بازتاسیس تا برگذاری کنگرە دوازدەهم خود پ ک ک جدید بعنوان یکی از نیروهای پیشاهنگ این سیستم فعالیت داشت.
البتە فارغ از تاریخ دور و میانی جنبش آپویی و فراز و نشیبهای کە در آن عبور کردە، مشخصا در این دورە نیز، تصمیم اخیر امری ابتدا بە ساکن نبودە و اخذ آن حداقل بە تحولات ٦ ماە گذشتە متکی میباشد. بویژە پیام تاریخی ٢٨ فوریە ٢٠٢٥ رهبر آپو در امرالی بە این فرایند سرعت بخشید.
در واقع برای درک درست موضوع ابتدا باید پرسشهایی را طرح کرد و در تلاش پاسخ درست آنها برآمد. پرسشهایی از قبیل: چرا جنبش آپویی چنین تصمیمی را اتخاذ نمود؟ جنبش در چە سطحی از مبارزە بود؛ آیا در موقعیت ضعف بود یا قوت کە چنین تصمیمی را گرفت؟ جوانب درون سازمانی و فرایند صلح را چگونە باید ارزیابی کرد؟ تفاوت این مرحلە با مراحل قبلی پروسە آشتی در چیست؟ چە احتمالاتی را میتوان پیشرو گذاشت و تخمین زد؟
در واقع طرح پرسش درست خود نیمی از پاسخ است. تلاش برای ارائە پاسخ درست نیز موضوع را کامل میکند. شاید تلاش جهت پاسخ پرسشهای مزبور در حد خود بتواند زوایایی از مسئلە را روشنتر گرداند. در نتیجە تلاش را بر این مبنا خواهیم گذاشت. لازم بە ذکر است کە جنبش آپویی هرچند در بدو ظهور خود با توجە بە اقتضای زمان و ویژگی زمانی و مکانی کە در آن ظهور یافت، بعنوان یک جریان مارکسیستی و لننیستی اعلام موجودیت کرد و بە اقتضای طبیعت جریانهای مارکسیتی و لننیستی حل مسئلە کارگری و رهایی ملی را بە سرلوحە مبارزاتی خود معرفی کرد ولی با توجە بە انعطاف ذهنی، توان تفسیر و درایت فکری، اجتماعی، سیاسی و نظامی رهبر آپو، همچنین با توجە بە ویژگیهای کوردستان و خاورمیانە هیچگاە وضعیت ایستا و جزماندیشانە را برای خود روا ندید و مدام بدنبال یافتن راهکارها و ساختارهای نوین مبارزاتی، سیاسی و سازمانی بود.
تلاشهای تئوریک و تحلیلات رهبر آپو در دهە ٧٠ و ٨٠ میلادی سند این مدعاست. در اینجا میتوان تألیفاتی از قبیل راه انقلاب کوردستان، مسئلە خشونت در کوردستان، مسئلە شخصیت در کوردستان و… کە با تلاش رهبر آپو بە رشتە تحریر درآمدند و راە مبارزە جنبش و خلق کورد را روشن کردند بر شمرد. این تلاشها به موازات یک فعالیت عملی فشردە سیاسی، سازمانی، نظامی و انقلابی پیش میرفت. تاسیس پ ک ک در سال ١٩٧٨، مقاومت زندان و بویژە زندان آمد در طول دهە ٨٠، آغاز کارزار ١٥ آگوست ١٩٨٤ و آغاز مبارزە مسلحانە پ ک ک، کنگرە سوم پ ک ک و دستاوردهای آن از مصادیق بارز این فعالیتها و عمل انقلابی جنبش میباشند.
با آغاز دهە ٩٠ میلادی و فروپاشی شوروی جهان دو قطبی ظاهرا بە نفع کاپیتالیسم و زیان سوسیالیسم پایان یافت. در چنین وضعیتی رهبر آپو با رویکردی انقلابی ـ اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسان بودن است ـ را بعنوان کلان روایت مبارزاتی جنبش اعلام کرد. سوسیالیسمی کە هم مسائل اجتماعی را با تمام وسعت خود در نظر بگیرد و هم راەگشای ارتقاء مبارزە ملی در کوردستان گردد.
رهبر آپو سعی کرد مبارزە طبقاتی و اجتماعی را از چنبرە محدود اکونومیسم و مبارزە ملی را از چنبرە خوانشهای ملیگرایی ابتدایی و کولتوریسم رفرمیستانە نجات دهد. مبارزە اجتماعی و ملی را با سایر مسایل و جنبەهای حیات آزاد و دموکراتیک بویژە مسئلە زن جوش دهد. همچنین سعی کرد کە مبارزە مسلحانە را از رویکردهای کلاسیک و منحط بیرون بکشد و آن را در جهت تکمیل مبارزە؛ همسو با سایر عرصەهای مبارزە، اعم از عرصەهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هماهنگ سازد. برای درک این دورە از مبارزات جنبش آپویی، میتوان بە تالیفاتی همچو اصرار بر سوسیالیزم اصرار بر انسان بودن است، چگونە باید زیست، رهبریت و سیاست آپوئیستی، رهبریت و خلق، مبارزە با اشرارگری و… کە حاوی تحلیلات قوی رهبر آپو در آن دورە میباشند رجوع کرد.
همچون دورە نخست، فعالیتهای فکری این دورە توسط رهبر آپو نیز همراستا با بخش زیادی از فعالیتهای عملی پیش میرفت. فعالیتهایی کە رهبر آپو در مدیریت آنها در جایگاە اول قرار داشت. فعالیتهایی از قبیل ارتقاء جنگ گریلایی، پیشبرد مرحلە نخست پروسە صلح در سال ١٩٩٣ کە با حذف تورگوت اوزال از سوی دولت پنهان ترکیە پایان یافت، احداث تلویزیون مد تیوی و دەها نهاد اجتماعی و سیاسی در میهن و خارج از میهن و… در زمرە فعالیتهای این دورە میباشند.
رهبر آپو تا اندازەای توانست در کنگرە ٤ و ٥ پ ک ک با توجە بە ارتقاء فکری و رویکردی خود در مبارزە و اقتضای مرحلە تغیراتی را صورت دهد. ولی دگماتیسم موجود در فضای کلی آن زمان در درون جنبش و خارج از جنبش در برابر تلاشهای رهبر آپو برای تغیرات ریشەای مانعسازی میکرد. از سوی دیگر رهبر آپو از سال ١٩٩٣ تا ١٩٩٨ تلاشهای زیادی جهت حل مسئلە با راهکارهای مسالمتآمیز و غیرەنظامی بە خرج داد. در این دورە علیرغم اوج قدرت جنبش و توان گریلایی آن، رهبر آپو چند بار اعلام آتشبس کرد. البتە این تلاشها همیشە با موانعی همچون جنگطلبی دولت ترکیه، مانعسازی نیروهای جهانی و منطقەای کە حل مسالمتآمیز مسائل خاورمیانە و بویژە مسئلە کورد را برنمیتابیدند؛ روبرو میگشت. نارساییهایی کە در درون جنبش وجود داشت و از درک کامل رهبر آپو ناتوان بود نیز مزید بر علت بود.
لازم بە ذکر است اینکه در دورە دهە ٧٠ و ٨٠ جنبش آپویی بیشتر وسعتی کوردستانی داشت و طبق آن راهکار ارائە میداد، دهە ٩٠ در نتیجە فعالیتهای نستوە رهبر آپو جنبش ما بە یک جنبش خاورمیانەای تبدیل شد و طبق آن راهکار ارائە میداد. در واقع نیروهایی کە این جوانب از شخصیت و مبارزە رهبر آپو و جنبش تحت رهبری آن را بر نمیتابیدند با توطئە بینالمللی ١٩٩٩ جواب آن را دادند. این نیز حاویی مرحلە نوینی شد کە از آن زمان تا کنون ربع اول قرن بیستویکم را در برمیگیرد. مرحلەای پر از فراز و نشیب کە اشارەای مختصر بە آن خالی از لطف نمیباشد.
در واقع رهبر آپو در سیستم شکنجە امرالی قرار دادە شد تا بە زعم دولت ترکیه با کمترین هزینە از نتایج مبارزات جنبش آپویی کە گریبانگیرشان شدە بود خود را رها سازند. ولی رهبر آپو با درایت و صلابت تمام در مقابلشان ایستاد. از سویی تاکتیکهای نتیجە بخشی را برای نجات جنبش اتخاذ نمود و بە جنبش ارائە داد. تاکتیکهایی از قبیل عقب نشینی گریلا در سال ١٩٩٩ از شمال کوردستان بە جنوب کوردستان و اقدام بە انحلال پ ک ک درسال ٢٠٠٢. از سویی دیگر نیز رهبر آپو دست بە یک تغییر پارادایم زد و عبور از پارادیم دولتی بە سوی پارادایم جامعە دموکراتیک را اعلام کرد.
در حالی کە رهبر آپو در دفاعیات خود تحلیلات قوی و منطبق با پارادایم نوین را بە جنبش و خلقمان ارائە میداد و در نتیجە اقدامات رهبر آپو جنبش در مسیر خنثی کردن توطئە پیش میرفت، اینبار برای جلوگیری از این تلاشها توطئەگران از طریق عناصر تصفیەگر درون سازمان سعی بر تصفیە جنبش طی سالهای ٢٠٠٣ و ٢٠٠٢ نمودند. البتە رهبر آپو با درایت کامل در مقابلشان ایستاد و با اتخاذ دو تصمیم در عرصە سیاسی ـ ایدئولوژیک و دفاع مشروع این اقدام را نیز خنثی نمود. یکی از این دو تصمیم راهگشا بازگشت گریلا بە عمق خاک شمال کوردستان و فعالیت در چارچوب دفاع مشروع بود. تصمیم دوم نیز اقدام بە بازتائسیس پ ک ک بود کە در سال ٢٠٠٢ منحل اعلام گشتە بود.
در واقع تاکتیکها و اقدامات پارادایمی و استراتژیک رهبر آپو در این سالها برای تجدید قوا، نجات جنبش از تبعات توطئە بینالمللی ١٩٩٩ و مهمتر از همە فراهم کردن بستر مناسب جهت عبور از پارادیم قبلی و گذار بە پارادایم نوین بود. از طریق این اقدامات علیرغم موانع بزرگ و کوچک جنبش پ ک ک در نیمە دوم دهە نخست قرن بیست و یکم قویتر از پیش ظاهر شد و دولت ترکیە را ناچار کرد کە درخواست مذاکرە نماید. در نتیجە آن نیز مذاکرات اسلو در سال ٢٠٠٩ بین پ ک ک و دولت ترکیە آغاز شد. این مذاکرات هرچند نتیجە مطلوب بە همراە نداشت و بە شکست انجامید و دوبارە تنشها و جنگ بالا گرفت ولی بە مطرحتر شدن مسئلە کورد در سطح بینالمللی انجامید و توان سیاسی و دفاعی جنبش را نیز ارتقاء بخشید.
جنبش در ابتدای دهە دوم قرن بیست و یکم در شمال کوردستان بسیار قویتر ظاهر شد و در روژآوای کوردستان نیز بعد از رسیدن موج ناآرامیها بە سوریە توانمندانە ظاهر گشت و بە نیرویی قوی و مردمی تبدیل شود. این نیز باعث شد کە دوبارە دولت ترکیە بە امرالی برود و خواستار دور جدیدی از مذاکرات شود. در چنین وضعیتی بود کە رهبر آپو در نوروز ٢٠١٣ پروسە صلح را اعلام نمود. در این دورە مستقیما با مرکزیت امرالی مذاکرات پیش رفت و تا حدودی هم پیشرفتهایی کسب نمود. در نهایت منتج بە قرائت مفاد توافق توسط وزیر کشور ترکیە در دولمە باغچە شد. اما در منتهای مراتب اردوغان بە همە توافقات پشتپا زد و پروسە توسط اردوغان به هم خورد.
دولت ترکیە طی سالهای ٢٠١٥ تا ٢٠٢٥ بە مدت ١٠ سال تمام توان نظامی، سیاسی و دیپلماتیک خود را در چارچوب طرحی موسوم ” بە زانو درآوردن” بە کار بست تا جنبش را نابود نماید. دولتهای ابرقدرت جهانی بویژە آمریکا، دولتهای منطقەای و مزدوران کورد نیز با تمام توان از آن حمایت کردند. ولی با وجود تمام اینها نتوانست نتیجەای مطلوب خود را کسب کند. جنبش ما هرچند در نیمە اول این جنگ ١٠ سالە بدلیل سطح بالای فناوریهایی کە دولت ترکیە از آن استفادە میکرد متحمل ضرباتی شد ولی با پشتکار و توان و درایت گریلا و در موازات با جنگ یا بە نوعی دیگر در درون جنگ، گریلا توانست تاکتیک دفاع و حمله را در مقابل فناوری نوین جنگ فراگیرد. از سویی دیگر توانست در راستای خنثی کردن تکنولوژی نظامی دولت ترکیە و حلمه بە مواضع دشمن استفادە از فناوری را در سطحی قابلملاحظەای فراگیرد. این نیز موجب شد در نیمە دوم این دورەی جنگ ١٠ سالە یعنی از ٢٠٢٠ تا ٢٠٢٥ گریلا از موضع دفاعی بە موضع تعرض عبور کند و بە توان خود ارتقاء بخشد.
بە واقع از بدو تاسیس جنبش ما، گسترە جنبش بیشتر کوردستانی بود و از دهە ٩٠ قرن گذشتە دایرە نفوذ آن منطقەای (خاورمیانەای) گشت، در قرن بیست و یکم بدلیل انعطاف و توان پارادیگماتیک آپوئیسم جنبش پ.ک.ک داری نفوذ جهانی گشت. انقلاب روژآوا و انقلاب ژن، ژیان، آزادی در شرق کوردستان و ایران بە وضوح این توان پارادیگماتیک را بە نمایش گذاشتند. در عین حال دولت ترکیە بدلیل ناکام ماندنش در جنگ دە سالە با اهرمهای فشار داخلی و بینالمللی مواجە شد. تا جایی کە موجودیت خود را در خطر دید. در نتیجە این بار دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی بود کە بە نیاز بازگشت بە امرالی و استمداد از رهبر آپو روی آورد. رهبر آپو نیز بعد از تعمق درونی و مشورت بیرونی با اتکا بە بنیان فلسفە سیاسی خود یعنی ـ اصرار بر اصول و انعطاف در سیاست ـ آغاز مرحلەای جدید از پروسە صلح را اعلان نمود و ومسئولیت آنرا برعهده گرفت.
در واقع رهبر آپو در طول سالهای رهبری خود بویژە از دهە ٩٠ قرن گذشتە بە بعد مدام بە سە طریق عمدە مهر تائید بە توان رهبری خود گذاشتە است. راه اول اتخاذ تاکتیک و ستراتژیک توانمند با توجە بە متغیرات رئالپلتیک و ژئوپلتیک برای ارتقاء سطح مبارزە عملی، راە دوم فعالیت تئوریک و معرفتشناختی جهت بالا بردن سطح آگاهی، فرهنگی و اجتماعی جنبش و جامعە و راە سوم ایجاد بستر و پیشقدمی جهت حل مسالمتآمیز و از طریق سیاست دموکراتیک و با پرهیز از خشونت، میباشند. این مرحلە نیز مستثنای از این موارد نیست و اگر راە سوم تاحدودی بە نیت دولت بستگی داشتە باشد، دو راە دیگر کاملا امری درون جنبشی و اجتماعی میباشند. باید گفت در این مرحلە نیز رهبر آپو در سطح بالاتری بر راە اول و دوم متمرکز میباشد و حقیقتا باید مسئلە را چنین درک کرد.
با توجە بە تحلیلی کە صورت گرفت میتوان گفت کە جنبش آپویی با اتکا بە یک اندوختە و تجربە مبارزاتی چنین مرحلەای را آغاز نمودە است. همچنین کاملا در موضع قدرت و سطح توانمندی بالای نسبت با مراحل قبلی قرار دارد و وارد مرحلە نوین شدە است. جنبش در مقایسە با ادوار قبلی انسجامیافتەتر و در خط آپویی ژرفتر و شفافتر میباشد. این بار اقدامات جنبش بیش از پیش، مورد تائید محافل داخلی، منطقەای و جهانی قرار گرفتە است. در درون دولت ترکیە حتی اگر صوری نیز باشد اجماع بیشتری نسبت بە دورەهای قبلی مشهود است و بخش زیادی از این موارد تفاوت این مرحلە را در مسیر مثبت نسبت بە ادوار قبلی جدا میسازد.
در واقع اکنون توپ بە میدان دولت ترکیە پرتاب شدە است. اگر دولت ترکیە حسن نیت جنبش آپویی را بصورت صحیح مورد ارزیابی قرار دهد و زمینە سیاسی و حقوقی را هموار سازد مرحلە بە نتیجەی مطلوبی خواهد رسید. دولت ترکیه اگر در این راستا گام بر ندارد با حمایتهای داخلی، منطقەای و جهانی کە از حسن نیت جنبش آپویی شدە است، بدون تردید بر محبوبیت، مقبولیت، مشروعیت و توان جنبش افزودە میشود و دولت ترکیە رسوای زمانە میگردد. بیش از پیش نیز فشارهای درونی و خارجی بر او فزونی مییابند. در عین حال انگهایی از قبیل تروریست کە ناحق بر جنبش آپویی چسپاندەاند، تجزیە طلب، ناهمخوان با موازین دموکراتیک و… را کە استعمارگران کوردستان بعنوان دستاویزی جهت مشروعیتزدایی از جنبش بکار میبرند را از کف خواهند داد.
در واقع رهبر آپو در تمام اظهارات اخیر خود با تمام انعطافی کە بە خرج میدهد همچنان بر اصول اصرار مبرم دارد. یکی از این اصول موجودیت واحد ملی ـ اجتماعی کورد و کوردستان و امر سوسیالیسم میباشد. هرچند اندویدیالیسم و لیبرالیسم کردن مسئلە مطلوب دولت کورد است، ولی رهبر آپو بعنوان یک امر غیرقابل تعویض حل مسئلە را در رابطە بین دو واحد اجتماعی و ملی کورد و ترک ذکر میکند. این نیز نشان میدهد کە هیچ گونە مسامحەای مبنی بر انکار حقوق ملی و اجتماعی کورد پذیرفتنی نیست. از سوی دیگر سوسیالیسم بعنوان نقطە مقابل ایدئولوژی رسمی دولت نیز یکی از اصول و اهداف مبارزاتی غیرقابل معامله میباشد. در واقع بە دلیل اصرار راسخ بر همین اصول بنیادین است کە رهبر آپو در یکی از پیامهای خود میگوید: هیجانی کە در حین تاسیس پ ک ک، در من وجود داشت، در این مرحلە نیز با همان هیجان وارد عمل میشوم.
از سویی دیگر امروز پ ک ک بە یک فرهنگ اجتماعی در سطح کوردستان، خاورمیانە و جهان؛ و تفکری جهان گستر تبدیل شدە است کە شاید نام آپوئیسم و یا جنبش آپویی ردایی برازندەتر بر تن آن باشد. این جنبش دیگر از یک واکنش بە یک پیمان تبدیل شدە است. پیمان با آرمانهای والا، تفکر آزادی و ارزشهای والا کە هزاران شهید قهرمان در اوج این ارزشها قرار دارد. هیچ نیرویی نمیتواند دم از انحلال این پیمان نهادینە شدە بزند. در واقع این نه تنها بطلان نیست، بلکه پرتاب بە میدانی پر حرارتتر از قبل در امر فعالیت و مبارزە میباشد. مرحلەای کە شاید ابزارات منسوخ شدەای را کنار بگذارد و ابزارات جدید مبارزاتی را ابداع کند، ولی سە ابزار بنیادین یعنی ضرورت نیروی پیشاهنگ، سازماندهی و خود دفاعی همچنان و قویتر از قبل از اصول بنیادین این مرحلە نیز میباشند.
مورد دیگری کە بسیار مورد پرسش است این موضوع میباشد کە این مرحلە چە تاثیری بر سرنوشت سایر بخشهای کوردستان و جنبش آپوئیستی آن بخش خواهد داشت. بویژە تاثیرات آن بر شرق کوردستان و مشخصا پژاک چە خواهد بود. بدون تردید مرحلە بر سایر بخشهای کوردستان تاثیر قابلملاحظە خواهد داشت. بویژە جنبش ما در تمام بخشهای کوردستان و از جملە پژاک تابع پارادایم، افکار و رویکردهای چارەیابی آپوئیسم میباشد. ولی از لحاظ عملی بە سطح مبارزە و سازماندهی جنبش ما در آن بخش و نوع برخورد دولت حاکم بر آن بخش از کوردستان بستگی دارد.
مرحلە نوین با عکسالعملهایی گستردە در کوردستان، منطقە و جهان روبرو گشت. طیف وسیعی از آن با توجە بە ملاحظات معقول، نگرانیهای پسندیدە و نقدهای مشفقانە نگاە مثبتی بە آغاز مسئلە داشتند و از آن حمایت کردند. البتە مانند تمام مراحلی کە جنبش آپویی طی کردە است این مرحلە نیز با موجی از شایعە پراکنی و جنگ روانی دشمنان جنبش آزادی روبرو گشت کە بطور یقین نمیتواند تاثیری عمیق برجایی بگذارد. تعدادی از نیروهای خائن کورد بە فرافکنی میپردازند و سعی دارند رویکردهای تسلیمیتطلبانە و ترک میدان (آشبتال) خود را بە جنبش تعمیم دهند و از این طریق بە انحراف اذهان بپردازند. بدون تردید قدرت تئوریک و عملی جنبش آپویی، مانند مراحل قبلی آن اقدامات را خنثی خواهد کرد. در عین حال نگاههای تنگنظرانەای هم بە مرحلە در میان میباشند کە بیش از حسن نیت جنبە دگماتیک و جزماندیشانە آنها مورد تأمل میباشد. این طیف نیز شامل نیروهای چپ جزماندیش، بیگانە با روح زمانە و ناسیونالیستهای تنگ نظر و بیبصیرت میباشند. در واقع نیروهای معلومالحالی کە بدون شناخت از تفکرات آپوئیسم و جنبش ما خود را بە تحلیلات سستبنیاد میسپارند و همچون همیشە محکم سرشان بە سنگ میخورد و این بار نیز چیزی عایدشان نخواهد گشت.
در واقع برای تحلیل درست از پدیدەای ابتدا باید از درک درست برخوردار بود و برای درک درست نیز باید در پی کسب شناخت درست بود. کسانی کە این قاعدە را پیروی کنند هم برخورد درست را پیشە خواهند کرد و هم اینکە بە بخشی از نیروی پیشبرد مرحلە درخواهند آمد. در غیر اینصورت جز رسوایی چیزی حاصل نخواهد گشت.