آرگش آلاسور

رویداد شهادت ژینا امینی، زن جوان کورد بە دست نیروهای سرکوبگر رژیم فاشیست حاکم بر ایران، آغازگر انقلاب زنان در شرق کوردستان و ایران شد و اکنون ژینا به مانند تمامی شهدای راه آزادی و دموکراسی در قلب میلیون‌ها انسان زنده است. لازم است از خود بپرسیم که چرا شهادت یک زن جوان کورد می‌تواند مولد یک انقلاب باشد؟ این پرسش از آن جهت مهم است که تبدیل به یک مسئلەی حیاتی و مبرم در سطح کوردستان، ایران و جهان گشتە است چرا که انقلاب یک رویداد اثرگذار در صحنەی محلی، منطقەای و جهانی‌ است و در هستی و زیست جوامع تغییرات و تحولات ریشەای بە وجود می‌آورد. پس پرسش ما یک مسئلەی هستی‌شناسانە را در خود دارد و هستی انسانی با هویت‌ها و برساخت‌های اجتماعی تعریف و مشخص می‌گردد. در مورد عصر ما وضعیت هستی خلق‌ها در شرق کوردستان و ایران با تهدید روبه‌رو است و رژیم فاشیست و اشغالگر حاکم بر شرق کوردستان و ایران منبع این تهدیدات است. اگر هستی جوامع با تهدید روبه‌رو گردد، به همان میزان خود زندگی اجتماعی از دست می‌رود و تهدیدات رژیم فاشیست در واقع بە معنای انکار وجود خلق‌هاست. به عبارتی رژیم فاشیست همەی ابعاد ذهنی، فرهنگی و عینی خلق‌ها را با سیاست‌ آسیمیلاسیون از بین می‌برد. این همان سیاستی است که رهبر عبدالله اوجالان آن را نسل‌کشی فرهنگی نامید و خاطرنشان ساختند که این نوع از نسل‌کشی حتی از نسل‌کشی فیزیکی نیز مخرب‎تر است.

خلق‌ها در شرق کوردستان و ایران دارای فرهنگ‌های غنی و متکثر شامل هویت‌ها، زبان‌ها، ادیان و مذاهب متفاوتی می‌باشند و هزاران سال است که با این تفاوتمندی‌های خویش زندگی ‌می‌کنند، اما بە ویژە با قدرتگیری دولت‌های مدرن  در صد سال گذشته، علاوە بر نسل‌کشی فیزیکی خلق‌ها، سیاست‌های آسیمیلاسیون و نسل‌کشی فرهنگی به صورت سیستماتیک آغاز گشته و در این چهار دهەی اخیر حکومت فاشیست ولایت فقیه این سیاست‌ها را گستردەتر پی‌می‌گیرد. در این سیاست آسیمیلاسیون و یکپارچەساز حکومت فاشیست کنونی تنها یک تعریف برای «مردم» می‌گنجد که دائما از سوی مسئولان دیکتاتور رژیم مورد استفاده قرار می‌گیرد. همان «مردمی» که رژیم در توهم آن است که پشتیبان و حامی رژیم فاشیست هستند، حال این «مردم» مورد نظر آنان کیست و چه هویتی دارد؟ یک شخصیت پیرسالار و ضدزن فارس‌زبان مسلمان معتقد به شیعەی دوازدەامامی ولایت فقیهی! حال، چە کسانی خارج از این تعریف قرار می‌گیرند؟ تمامی زنان، جوانان، خلق کورد و دیگر خلق‌ها (از جملە بلوچ، عرب، آذری، ترکمن، گیلک و…)، باورمندان به ادیان و مذاهب کهن کوردستان و ایران، مسلمانان سنی مذهب، مسلمانان شیعه هفت امامی و شیعە‌های دوازدە امامی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارند! «مردم» موردنظر رژیم درصد بسیار کمی را دربرمی‌گیرد که در واقع جیرەخواران رژیم فاشیست را تشکیل می‌دهند و اکثریت چشمگیری خارج از تعریف محدود حکومت فاشیست از «مردم» قرار می‌گیرند که آنان در واقع زنان، جوانان و خلق‌‌های شرق کوردستان و ایران را تشکیل می‌دهند و مجموعەی همەی آنان را می‌توان ملت دموکراتیک نامید.

پس هنگامی که میپرسیم شهادت یک زن جوان کورد مولد یک انقلاب است، در واقع یک مسئلهی هستیشناسانه را مدنظر داریم، چرا که ژینا امینی دارای هویت‌ها، فرهنگ‌ها و اعتقاداتی است که خارج از تعاریف محدود و یکپارچەساز حکومت فاشیست قرار می‌گیرد و هویت‌ها، فرهنگ‌ها و اعتقادات ژینا در واقع متعلق به جوامع ماست که با تهدید نیستی و نابودی مواجەاند. بدین معنا اگر هویت، فرهنگ و اعتقاد یک جامعە را از آن جامعە سلب نمایند، در واقع آن جامعە را بە قتل رساندەاند. هستی جوامع ما در شرق کوردستان و ایران به دلیل ذهنیت مردسالار، اقتدارگرا و دین‌گرای حکومت فاشیستی ولایت فقیه با تهدید و نابودی مواجەاست و اکنون جرقەی مشعل رهایی هستی و حیات خلق‌ها یک زن جوان کورد است؛ ژینا امینی!

دولت یک ماشین تفسیر تک ساحتی و یکپارچەساز است که همەی تفاوتمندی‌های جامعە را انکار می‌کند و هر جا که دولت حضور دارد، امکان وجود جامعە نیست. از سوی دیگر جامعە را طیفی از رنگ‌ها و تفاوتمندی‌ها تشکیل می‌دهد که همیشە راه آن به‌روی پویایی و متفاوت‌ترشدن گشودە است و هر جا که جامعه حضور دارد، خبری از دولت نیست. دولت جامعە را تجزیە می‌کند و بە انسان‌ها می‌گوید: تو یک مرد هستی و باید زنان را بە خدمت خود درآوری، و تو ای مرد باید در خدمت من قرار بگیری و برای من سودآور باشی و بە خلق‌ها می‌گوید که باید از تاریخ، هویت و فرهنگ خویش دست بردارید و هم‌رنگ دولت شوید(که همان یکدست‌سازی جامعە است). در واقع در انقلاب کنونی ما جوامع می‌خواهند خود را از قید و بند سیاست‌های یکدست‌سازی رژیم اشغالگر ولایت فقیه رها سازند.

انقلاب زنانه شرق کوردستان و ایران زبان و گفتمان خود را دارد که در شعار «زن زندگی آزادی» نمود یافت. این شعار همانطور که بارها توسط دیگر رفقای جنبش آپوئی ترویج یافت، تنها آلترناتیو در مقابل وضعیت اسفبار موجود کوردستان، خاورمیانە و جهان است. شعار «زن زندگی آزادی» به ما می‌گوید که همەی تنوعات فرهنگی، هویتی و اعتقادی حق حیات دارند و هر کس باید مطابق با هویت، تاریخ و فرهنگ خویش آزادانه زندگی کند و در کنار آن هیچ هویت و فرهنگی از هویت و فرهنگ دیگران هراس نداشته باشد و خلقها با همهی تنوعاتشان بتوانند با همزیستی خواهرانه و برادرانه در کنار هم زندگی کنند. شعار «زن زندگی آزادی» در واقع تمامی سازوکارهای جنسیت‌گرا، دین‌گرا، ملی‌گرا، فاشیستی و ملیتاریستی حکومت اشغالگر ولایت فقیهی را از کار می‌اندازد و به همین نیز بسندە نخواهد کرد و تمامی احزاب بە اصطلاح مخالف رژیم و شبە اپوزیسیون نیز از هم اکنون در مقابل این شعار به هراس افتادەاند، چرا که اکثریت غالب این احزاب و سازمان‌ها خود با ذهنیت دولت‌گرایانه، اقتدارگرایانه و مردسالارانە به سیاست می‌نگرند. پس شعار «زن زندگی آزادی» نە تنها زبان انقلاب کنونی ماست، بلکە اگر با محتوا و جوهر این شعار بهتر آشنا گردیم این شعار می‌تواند هرگونه توطئە و انحراف برعلیه این انقلاب را نیز خنثی نماید و بلائی کە بر سر انقلاب ناکام بهمن ٥٧ پیش آمد را از انقلاب  زنان درحال جریان دور نمائیم.

شعار «زن زندگی آزادی» در واقع پیام بسیار رسائی در خود دارد و به هر کسی میگوید: «خود واقعی خویش باش»! این روزها متاسفانه برخی می‌خواهند این شعار زیبا را دستکاری کنند یا محتوای آن را پنهان دارند یا شعارهای ناپسندانەای را کنار آن بیاورند (مانند مرد، میهن، آبادی)  که در واقع این یک توطئه علیه انقلاب زنان است. جوانان نباید فریب اینگونە توطئەها را بخورند، همانند شعارهای بە اصطلاح ضد کاپیتالیستی خمینیست‌ها که سال ٥٧ انقلاب را بە ناکجاآباد برد، اینبار نیز بسیاری همانند خمینی می‌خواهند بر این انقلاب تسلط یابند و انقلاب را بار دیگر بە ناکجاآباد ببرند و خلق‌ها را بار دیگر در چنگال حکومت‌ها، دولت‌ها و دیکتاتورها به بند بکشند. پس باید بسیار هوشیار بود. شعار «زن زندگی آزادی» نشان از پیشاهنگی تاریخی زنان در امر آفرینش زندگی و آزادی برای کل جامعه دارد و باید این شعار را در ساحت ذهنیتی فهمید. بدین معنا که ذهنیت راستین زنان بە دور از هرگونه فاشیسم، دولت‌گرایی، جنسیت‌گرایی، اقتدارطلبی، طبقەگرایی و ملیتاریسم است و این پیشاهنگی زنان در خدمت کل جامعه است. انقلاب زنان، انقلاب تک تک افراد خلق کورد و دیگر خلق‌های ایران، اعم از زنان و مردان است و در واقع یک زندگی آزاد را برای همگان بە ارمغان می‌آورد و تک تک انسان‌ها را از بندهای فاشیسم، ملی‌گرایی، دین‌گرایی و مردسالاری رها می‌سازد. پس شعار اشتباهی همچون (مرد میهن آبادی) همان ذهنیتی است که در ابتدای کتاب فارسی دبستان سیستم آموزش و پرورش رژیم فاشیست و مردسالار ولایت فقیه درج شدە بود و می‌گفت که «بابا آب داد، بابا نان داد»! پس باید زنان و مردان آزادیخواه در مقابل این بە انحراف بردن مبارزات آگاه باشند و گفتمان «زن زندگی آزادی» را که منشا این انقلاب است، اساس کار خویش قرار دهند، چرا که گفتمان‌های دیگر در واقع بازتولید حکومت‌های فاشیستی همچون حکومت ولایت فقیه و حکومت پهلوی می‌باشند که در مقابل منافع خلق‌ها قرار دارند. گفتمان «زن زندگی آزادی» گفتمان دموکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی است. در این زمینه می‌توان به انقلاب خلق‌ کورد در روژاوا (غرب کوردستان) و دیگر خلق‌های سوریه در شمال و شرق سوریه  اشاره کرد که با سیستم خودمدیریتی دموکراتیک، بدون نیاز به دولت و سیستم‌های طبقاتی در حال برساخت جوامع آزاد خویش هستند و همەی خلق‌ها با همە تنوعات ملیتی، دینی و فرهنگی در کنار هم زندگی می‌کنند و علی‌رغم اینکه روزانە در معرض بمباران دولت فاشیست ترکیه قرار دارند، خلق‌ها در شمال و شرق سوریە با سیستم دفاع مشروع از خود در مقابل هرگونە تهدیدی محافظت می‌کنند، و یادآور می‌شویم یگان‌های مدافع زنان (YPJ) با توسل به همان شیوه توانست نیروهای تاریک‌پرست و فاشیست داعش را درهم‌بشکند. در واقع انقلاب زنان و انقلاب خلقها با گفتمان «زن، زندگی، آزادی» کارنامهی درخشانی دارد. پس همین گفتمان که امروز زنان و جوانان در شرق کوردستان و ایران با آن خود را مسلح نمودهاند به پیروزی راه مییابد.

باردیگر بە مسئلەی ژینا برمی‌گردیم. ژینا زن، جوان و کورد بود. بدین معنا که ژینا حامل هویت‌ها و برساخت‌های اجتماعی بود که رژیم فاشیست ولایت فقیه بە طور دائم در حال سرکوب و انکار این هویت‌ها و برساخت‌هاست. حکومت فاشیست با ذهنیت مرسالارانەاش بە صورت تمام قد در مقابل ذ‌هنیت زن آزاد قرار دارد و می‌توان این حکومت را زن‌کش نامید. حکومت همچنین با ذهنیت پیرسالارانەاش، هرگونە روحیە جوانی و پویایی را سرکوب می‌کند و همچون ضحاک زمانە با اعدام و کشتار جوانان، حکومت نابەحق خویش را تداوم می‌بخشد پس با یک حکومت جوان‌کش طرف هستیم، و همانطور که می‌دانیم حکومت فاشیست از همان ابتدا دشمنی خویش را با خلق کورد و دیگر خلق‌ها آشکارا نشان داد و از روز بە قدرت رسیدن‌اش تا بە امروز در حال اعدام، شکنجە و نسل‌کشی فیزیکی و فرهنگی خلق کورد بودە و کوردستان را اشغال کردە است. پس روی دیگر حکومت کشتار نظاممند کوردستان و خلق‌های دیگر و اشغالگری است. اما دقیقا در طول تاریخ انسان، همین هویت‌ها انقلابی‌ترین و پویاترین هویت‌های انسانی را تشکیل دادەاند، بدین معنا زنان و جوانان در طول تاریخ همیشە پیشاهنگ انقلابات و تغییرات اجتماعی بودەاند و همچنین خلق کورد در خاورمیانە و جهان پیشاهنگ خلق‌ها در انقلاب و پویایی اجتماعی است که جنبش آپوئی در این ٥٠ سال اخیر پرچمدار این پیشاهنگی خلق کورد بودە است.

اکنون همان هویت‌هایی کە حکومت اشغالگر ولایت فقیه ٤دهە در حال از بین بردن آنها بودە است در ایستار شهید ژینا امینی برخاستەاند تا ٤دهە سرکوب و کشتار را با انقلاب زنان و دموکراسی پاسخ دهند  و می‌توان گفت که انتقام گیرندهگان به پاخواستهاند تا اینبار زنان، جوانان و کوردستان پیروز شوند، چرا که همانطور که رهبر آپو میگویند: «آزادی پیروز خواهد شد!» و این آزادی در واقع آزادی هستی انسانی و برساخت حیات آزاد خلقهاست.

 

منبع: مجله‌ی آلترناتیو دوره‌ی سوم شماره‌ی ١٢