آرگش آلاسور
در حالی کە دارم این متن را مینویسیم، همچون هزاران زن و جوان در شرق کوردستان و ایران در حال خلق تاریخی باشکوه در خیابانها و همەی فضاهای عمومی هستیم. اکنون جوانان در هر خیابان و گوشەکناری از شرق کوردستان و ایران در حال گسترش دموکراسی رادیکال هستند. جوانان و بە ویژە زنان جوان آگاهانە در حال نبردی پیروزمندانە در برابر سیستم اشغالگری ولایت فقیه هستند، نبردی کە نفس سرکوبگران را بریدە است. همگی میدانیم ماجرا از کجا آغاز گشت؛ ژینا امینی زن جوانی کە برای مسافرت همراه خانوادەاش از سقز بە تهران رفتە بود، در آن شهر با هیولاهای گشت ارشاد مواجه گشت و بە دست همان هیولاها شهید شد، چرا کە حجاب اجباری را رعایت نکردە بود. حکومت اشغالگر میخواست با فرمولهای بیسروتە قانونی و حقوقیاش مسئلە را بە یک اتفاق سادە بدل نماید، درست همانند سرکوب قیام دانشجویان در سال ١٣٧٨ کە در نهایت، قانون و حقوق حکومت اشغالگر ولایت فقیهی در برابر سرکوب خونین دانشجویان تنها یک سرباز را مقصر دانست و برای آن سرباز فقط ٢ ماه زندان حکم صادر و اعلام کرد کە در نتیجەی هجوم بە کوی دانشگاه سرباز یاد شدە یک ماشین ریشتراش را از دانشجویان دزدیدە است و در قبال آن نیز سزای ٢ ماه زندان، بە همین سادگی! اما اکنون جوانان از گذشتەگانشان درس گرفتەاند و قتل ژینا امینی را تنها در خشونت فردی یک مامور گشت ارشاد خلاصە نمیکنند و بە قوانین کهنەپرستانەی حکومت وقعی نمیدهند. جوانان و زنان تمامی نظام را هدف قرار دادەاند، چرا کە بە این آگاهی رسیدەاند کە نظام مردسالار و اشغالگر حاکم بر ایران از بیخ و بن بر ضد زنان و انسانیت است. این آگاهی بسیار ارزشمند است و روزهای دمکراتیک کنونی و آتی را با آن برمیسازیم. اکنون زمان آن فرارسیدەاست کە باید این آگاهی را ارتقا ببخشیم.
سیستم سرکوب فیزیکی تنها بخشی از سازوبرگهای پیچيدەی حکومت اشغالگر حاکم بر ایران است. بخش عمدەی رژیم در سطوح ایدئولوژیک قرار دارند – و قوانین و سیستم حقوقی واپسگرایانەی حکومت نیز بخشی از سطح ایدئولوژیک را دربرمیگیرد – که در چارچوب جنگ روانی فراگیر بە خلقهای ایران و شرق کوردستان یورش میبرد. اکنون بر این مسئلە نیز آگاهیم بە همین دلیل زنان و جوانان مبارزە را در سطوح ایدئولوژیک بە پیش میبرند. در سطوح ایدئولوژیک زنان و جوانان ابتدا نمادهای ایدئولوژیک واپسگرایانەی رژیم را مورد هدف قرار دادند و بسیاری از این نمادها را روزانە میسوزانند کە بخشی اصلی از مبارزە با ذهنیت فاشیستی رژیم را دربرمیگیرد. در این رابطە بە خصوص جوانان و زنان کورد باید کوردستان را از ردپاهای سمبلیک سیستم اشغالگری رژیم پاک نمایند. در گام بعدی زنان و جوانان بە برساخت نمادهای خویش دست یافتند، اکنون انواع نماد، نام، شعار و همبستگی در حال سرهمبندی است و شهر بە شهر و روستا بە روستا در حال گسترش هستند. نامها تبدیل بە نمادها میگردند و برعکس، شعارها جان میگیرند و همبستگیها تحکیم میگردند. نام ژینا امینی، حدیث و دهها نام دیگر تبدیل بە نماد میگردند، موهای بافتەشدەی زنان نماد گشتەاند، شعارها از کلمات گذار نمودە و در خیابانها از طریق معترضان راهپیمایی میکنند؛ شعار “زن زندگی آزادی” اکنون با اعتراضات خیابانی زنان و جوانان یکی گشتە است و در همان حال همبستگی خلقهای ایران و شرق کوردستان در جریان است.
بگذارید اعلام داریم کە زنان و جوانان در حال نابود کردن ایدئولوژی دشمن هستند و در این میان در حال برساخت دموکراسی رادیکالی هستند کە خمیرمایەی آن شعار “زن زندگی آزادی” میباشد. با نابودی ایدئولوژی دشمن، سیستم سرکوب فیزیکی دشمن نیز از کار میافتد، اما این واقعیت را نیز نباید فراموش کرد کە دشمن، جیرەخواران زیادی دوروبر خود جمع کردە است و مدام آنان را با ایدئولوژی واپسگرایانە و فاشیستی خویش تغذیه میکند. پس مبارزە در سطح ایدئولوژیک یک مبارزەی مداوم است و لازم است تا جایی کە میتوان بە آگاهیبخشیهای صحیحی دست زد تا ایدئولوژی دشمن در بین جیرەخوارانش شکست بخورد. ایدئولوژی دشمن شامل ذهنیتی مردسالار، دولتگرا، دینگرا و واپسگراست. اما در مقابل اکنون زنان و جوانان ایدئولوژی آزادی را پیمیگیرند. ایدئولوژی آزادی ایدئولوژیای است کە بیرون از هر سیستم دولتی و اقتدارگرا در حال گسترش است، در واقع این ایدئولوژی، خود ارزشهای جامعە و اجتماعی بودن است. ذهنیت فاشیستی، مردسالارانە و دولتگرای حاکم بر ایران سالیان درازی است بر علیە جامعە در حال جنگی همەجانبە میباشد و میخواهد القا نماید کە یک حکومت منتخب مردم است اما آرزوهای حکومت با پیشاهنگی مبارزات زنان در انقلاب زنانە، بر باد رفت. بە شهرهای قم و مشهد نگاه کنیم کە رژیم سالیان درازی در سطح نمادین میخواست بە مردم بقبولاند کە توانستە این شهرها را جزو نمادهای ایدئولوژیک خود سازد، اما با قیام خلق در این شهرها بە پیشاهنگی زنان نمادها و ادعاهای دروغین دشمن فروریخت و خلق نشان داد کە مشهد و قم از آن جامعە است و زنان و جوانان این شهرها نیز همانند تمامی شهرهای دیگر ایران و شرق کوردستان خواهان آزادی هستند.
چنانکە میدانیم شعار “زن زندگی آزادی” از چشمەی گوارای فکر و فلسفەی رهبر عبدالله اوجالان بە سوی خلق کورد و خلقهای آزادیخواه روانە گشتە است. رهبری کە اکنون ٢٤ سال است در زندان امرالی بە سر میبرد اما هیچ نیروی تاریک پرستی نتوانستەاست مانع از گسترش افکار آزادیبخش ایشان گردد. ایدئولوژی آزادی در هزارەی ما بە پیشاهنگی رهبر آپو در جریان است، زنان و جوانان ایرانی اکنون در حال فراگیری افکار رهبر آپو هستند، این در حالیست کە زنان و جوانان کورد در همەی بخشهای کوردستان سالهاست کە با افکار رهبر آپو آشنا گشتەاند و شهدای گرانقدری در راه آزادی و از جملە برای شعار “زن زندگی آزادی” جاودانە گشتند. در انقلاب زنانەای کە در جریان است، زنان و جوانان تنها بە این بسندە نکردەاند کە چە چیزی را نمیخواهند بلکە اکنون میدانند کە چە میخواهند و مطالباتشان در ذیل شعار “زن زندگی آزادی” تجمیع یافتە است.
رژیم اشغالگر ایران با سیاستهای فاشیستی خود میخواست در میان خلقهای ایران تفرقە بیاندازد، اما زنان و جوانان در همەی شهرهای ایران با ایجاد همبستگی میان خویش این سیاست پلید دشمن را نیز خنثی ساختند و خواهری و برادری خلقها را پیش میبرند. در تبریز، تهران و دیگر شهرهای ایران پشتیبانی از کوردستان صورت گرفتە است و کوردستان نیز همچنان پیشاهنگ مبارزات است و در دمکراتیک ساختن اعتراضات و اعتصابات ابتکار عمل را در دست دارد و در راستای آزادسازی کوردستان و دموکراتیزە کردن ایران گامهای اساسی برمیدارد.
حالا زنان و جوانان بایستی وارد فاز بعدی شوند که سازماندهی منسجمتر در راستای دمکراسی رادیکال میباشد. هر نیرویی کە خواهان سازماندهی خود باشد، باید خود را بە سلاح ایدئولوژیک مسلح نماید و حالا زنان و جوانان ایدئولوژی آزادی را تا حدی یافتەاند، اما برای رسیدن بە آزادی باید بە شناخت بیشتری از افکار رهبر آپو دست یابند. برای این منظور نیز هر زن و جوانی میتواند از طریق رسانەهای جنبش آپوئی بە افکار رهبر آپو دسترسی داشتەباشد (کە در انواع زبانها ترجمە شدەاند) و با مطالعە افکار ایشان میتوان بە خودسازماندهی دست یافت. در کنار خودسازماندهی مسئلەی مهم دیگر دفاع مشروع از خود در مقابل دستگاه سرکوب رژیم میباشد، چرا کە بدون مکانیسم دفاع مشروع نمیتوان مبارزە برای دست یافتن بە آزادی را پیش برد و باید از سیستم خودسازماندهی محافظت کرد . زنان و جوانان اکنون از این فکر منسوخ گذر کردەاند کە باید منجی بیاید و آنها را از دست دیکتاتورها نجات دهد، بلکە اکنون بە این آگاهی رسیدەاند که منجی خودشان هستند. این آگاهی دستاوردی مهم برای ساختن مکانیسم دفاع مشروع خلقها در مقابل رژیم فاشیست و تا دندان مسلح حاکم بر شرق کوردستان و ایران است کە برای این منظور نیز میتوان از آزمونهای باارزش جنبش آپوئی یادگرفت. چرا کە آزمونهای جنبش آپوئی در خدمت آزادی خلق کورد و خلقهای آزادیخواه و انقلابی است.
دانشجویان و هنرمندان نیز در تکاپو برای پیشبرد انقلاب دمکراسی در شرق کوردستان و ایران هستند و در جهتدهی افکار عمومی نقش فعالی دارند، پس همچون یک وظیفەی اخلاقی-سیاسی باید در این جهتدهی و در فضای انقلابی کنونی در راستای خط آزادی حرکت نمایند و خود را از هرگونە تنگ نظریهای ملیگرایانە و متعصبانە بە دور نگهدارند و هم راستا با زنان پیشاهنگ انقلابی خیابانهای شرق کوردستان و ایران گام بردارند. دانشجویان از همان روزهای اول اعتراضات نقش برجستەای داشتەاند، اما باید بە سطح کنونی اکتفا نورزیدە و در راستای سازماندهی خلقها گامهای موثرتری بردارند، چرا کە دانشجویان در آگاهیبخشی بە جوامع نقشی تاریخی دارند و جنبش دانشجویی در شرق کوردستان و ایران در طول تاریخ شاهد پیشاهنگان بزرگی در راه آزادی و دمکراسی بودەاست. هنرمندان نیز هر کدام با هنرهایی کە در آن مهارت دارند، باید بە انقلاب زنان و دمکراسی خدمت نمایند کە در نهایت خدمت بە خودشان است، چرا کە هنرمندانی کە در تاریخ ماندگارند، آنانی هستند کە در زمانەی خویش با جنبشهای آزادیخواهی خلقها همگام بودەاند و هنرمندانی کە در بزنگاهها ساکت ماندند نامشان در تاریخ جای نگرفت. پس هنرمندان برای اینکە آثارشان بە هنر حقیقی مبدل گردد باید هنرشان را در راه آزادی خلق بە کار بگیرند، و البتە خوشبختانە از هم اکنون هنرمندان جوانی را شاهدیم کە خودشان سرودها، اشعار، متون ادبی، موسیقیها، پوسترها، ویدیوها و … را در راستای مبارزات جاری میسازند و این نیازمند این است کە هنرمندان نیز بە وسیلەی ایدئولوژی آزادی خود را سازماندهی نمایند و آثارشان را همچون یک جنبش هنری دمکراتیک در خدمت انقلاب زنان بسازند و منتشر کنند، چرا کە هنر حقیقی -و بە دور از منطق سود- بخشی مهم از انقلاب است.
اکنون مبارزە در جریان است و دستاوردهای زنان و جوانان در این مبارزات بازگشتناپذیرند. زنان و جوانان همچون پیشاهنگان جوامع خویش در حال برساخت دمکراسی هستند. مسئلەای کە جوانان باید درمورد آن بە آگاهی دست یابند این است کە بیرون از دیدگاه دولتمحورانە بە برساخت دموکراسی بپردازند و در مورد چگونگی خودسازماندهی خویش نیز تنها بە نیروی خویش متکی باشند. در گذشتە ضربالمثلی باب بود کە: “گل همینجاست، همینجا برقص” کە بدین معنا بود کە اکنون زمان انقلاب فرارسیدە است. رهبر آپو نیز در دهەی ٩٠ میلادی گفتە بودند: “انقلاب زن، انقلاب گلهاست” و حالا زنان مبارز در خیابانها، همچون گلهای انقلاب میرزمند، میرقصند و میسرایند: زن زندگی آزادی!