توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو وارد ۲۳امین سال خود شده است. توطئهای که با همکاری و تبانی بسیاری از دولتهای منطقه و جهانی صورت گرفت. این توطئه ابعاد و زوایای آشکار و نهانی دارد که پرداختن به آن مهم است تا همهی کردها و هم دنیا به واقعیت توطئه پی ببرند. بنابراین هیئت تحریریهی آلترناتیو تصمیم گرفته مصاحبهای اختصاصی با رفیق مظلوم هفتن، عضو مجلس پژاک صورت دهد که به شرح ذیل است.
پیشزمینههای تاریخی توطئهی بزرگ ۱۵ فوریه چیست؟
کردها در طول تاریخ جهت حفظ و پیشبرد ارزشهای هویتی و موجودیتی خویش و رسیدن به زندگی آزاد و معنامند همواره مبارزه نموده و در این راه با مصائب و مشکلات عدیدهای مواجه بودهاند. بهویژه در صد سال اخیر و با شکلگیری سیستم استعماری نوین در منطقه و جهان، کردها با قتلعام، کوچ اجباری، استحالهی فرهنگی و هرگونه سیاست انکار و امحای فیزیکی روبهرو گردیدهاند. با وجود رشادتها و هزینههای سنگین متاسفانه بنابه دلایل مختلف داخلی و خارجی نتوانستهاند به جایگاه لازم رسیده و موفق گردند. لذا علیرغم افتوخیزهای فراوان قادر بودهاند در منطقه نقش پیشاهنگی خود را ایفا نمایند. دشمنان نیز با درندگی و خشونت هرچه بیشتر و با کسب آزمون از تجارب خویش، با هدف نابودی کامل با کردها برخورد کردهاند. از طریق شیوههای نرم و سخت برآن شدهاند که نه تنها پیشاهنگان انقلابهای کردی را نابود کرده، بلکه تمامی خلق کرد را در وضعیتی قرار دهند که حتی خیال و تصور مقاومت و قیام در مخیلهشان هم خطور نکند. جهت رسیدن به این هدف شوم تمامی راههای مرسوم و غیرمرسوم و سیاستهای جنگ ویژه را به کار بردهاند. در این راستا پیش از بروز و نمود انقلاب آپویی تقریبا به مراد خویش رسیده بودند و کردها را با سرکوب شدید پیشاهنگانشان و قتلعامهای گستردهی خلقی به حالت خودانکاری و رضایت به وضع موجود کشانده بودند. لذا ظهور جنبش آپویی در چنین شرایطی گناهی بود نابخشودنی! که بانی و بانیانش مهدورالدم بودند. چرا که رهبر آپو مردگان متحرک را زنده گردانیده، خیال و رویاهای شکسته و غیرممکن آنها را ممکن گردانیده بود. نفس این موضوع فارغ از پیشرفت یا عدم پیشرفت کار، خود انقلابی است عظیم و آفرینشی بزرگ. فلذا دشمنان را برآن داشت که توطئهگری نموده تا همچون گذشته از این طریق به مراد خویش برسند. بیگمان توطئهگری دشمنان علیه مبارزات آزادیخواهانه کردها قدمتی به درازای تاریخ دارد. اما در صد سال اخیر با همکاریهای منطقهای و جهانی به جد این سیاستها را در دستور کار خود قرار دادند و تا حدودی هم موفق شدهاند. سرکوب قیامهای سمکو شکاک، شیخسعید پیران، احسان نوری پاشا، قاضی محمد، شیخمحمود برزنجی، سیدرضا درسیمی و … تا توطئه علیه رهبر آپو نمونهی بارز آن هستند.
چه قدرتهایی در پشتپردهی این توطئه قرار داشتند و چگونه از این توطئه متنفع میشدند؟
توطئه علیه رهبر آپو محصول مشارکت جمعی نیروها و دول منطقهای و جهانی بر مبنای رسیدن به اهداف مشترک است. بیش از سی دولت منطقهای و جهانی همراه با مراکز اطلاعاتی آنها و مزدوری و همکاری برخی از احزاب کردی در این توطئه شرکت دارند. آمریکا، اسرائیل، انگلیس، آلمان، یونان، مصر، ناتو و بعضی از احزاب کردی جنوب کردستان به صورت بارز در این توطئه نقش داشته و در جریان توطئه نیروها و دول دیگری نیز دخیل گردیدهاند. مشارکت آنان بر مبنای ایدئولوژیک – فلسفیک، امنیتی – نظامی و منافع اقتصادی میباشد.
این توطئه چه تاثیری بر روی مناسبات و معادلات خاورمیانه گذاشت؟ آیا میتوان گفت توطئهی ۱۵ فوریه، استارت جنگ جهانی سوم در خاورمیانه است؟
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق در سال 1990، منطقه دچار تحولاتی بنیادین گشت. خصوصا در تغییر توازن شرق و غرب و تحول پیدرپی نیروهای متکی به جبههی سوسیالیستی و میل به جبههی سرمایهداری. هرچند این مرحلهی تحول در شکلگیری معادلات و مناسبات منطقه مهم و تاثیرگذار است اما بر اساس اهداف و سیاستهای کلان سیستم سرمایهداری جهانی و مداخلات منطقهای و فرامنطقهای لازم و ضروری بود که نیروها، احزاب و اشخاصِ مانع در این مسیر از میان برداشته شده و یا منفعل گردانده شوند. هرچند جنبش آپویی نیز از جبههی سوسیالیستی متاثر شده بود اما از بدو پیدایش بر مبنای خوانش و نگرش مختص به خویش کنشی خودویژه به مسائل بنیادین سوسیالیسم داشته و همین خودویژگی باعث گردید پس از فروپاشی بلوک غرب، پ.ک.ک نهتنها منفعل نگردد بلکه پویاتر و کاراتر از گذشته وارد میدان مبارزات منطقهای شود. این مشخصه و نمود عینی پ.ک.ک در میدان عمل، علیه خواسته و اهداف سیستم سرمایهداری جهانی بوده که جهت رسیدن آنها به اهدافشان در نظم نوین منطقهای و جهانی مشکلساز بود. از آنجا که آنها تصمیم به مداخلات منطقهای گرفته بودند و برای اینکه بتوانند نتیجهی مداخلات را در راستای رسیدن به اهداف خود تنظیم کنند، لازم بود رهبر آپو و پ.ک.ک را از سر راه بردارند. از اینرو با تهدید و تطمیع، نیروها و قدرتهای منطقهای و جهانی را همراستا و همگرا نمودند تا جنگ جهانی سوم را آغاز و به انجام برسانند. توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو نقطه عطفی در تحولات منطقه و خصوصا تاثیرات آن بر مسئله کرد و مبارزات آزادیخواهانهی خلقها است. طیفی از همپیمانی، همکاری و مشارکتها میان غرب و شرق و ترکیه – یونان و برخی دول عربی و ایران و … بر مبنای نابودی و یا به کنترل درآوردن میراث رهبر آپو و پ.ک.ک شکل گرفته بود. سیستم سرمایهداری جهانی چنان در نابودی جنبش آپویی عزمش را جزم کرده بود که دشمنان دیرینهای همچون ترکیه و یونان، روسیه و امریکا، ایران و اسرائیل را بر سر یک سفره نشانده بود. این نیروها هرچند دارای تناقضات عمدهای با یکدیگر بودند اما در انجام توطئهی بزرگ علیه رهبر آپو، همدست و همداستان شده بودند. این مداخلات و تحولات عملا مناسبات و معادلات تازهای در منطقه ایجاد کرده بود.
این توطئه چه تاثیری بر روی کردستان و مبارزات جنبش آزادیخواهی آن گذارد؟
کردها بهطور عام و کردهای آپویی بهطور خاص در معروض تبعات این توطئه قرار گرفتهاند. در سیاستهای سیستم سرمایهداری جهانی و اشغالگران منطقهای، جایگاهی برای کردها در نظم نوین متصور نشده و مسئول بیچارگی تاریخی کردها در منطقه سیاستهای سودمحور قدرتهای جهانی است که در محاسبات آنها و در مقایسه با اشغالگران منطقهای، کردها جایگاه و ارزشی نداشتند. از اینرو توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو هر چند در گام اول یا در ابتدا رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی را هدف قرار داده بود، اما هدف اصلی توطئه، نابودی همهی کردها بود. بلاشک جنبش آزادیخواهی ضربهی اصلی را متحمل گشت و اسارت رهبر آپو و مداخلاتی که بعدها در داخل سازمان روی داد متاسفانه لطمات سنگینی بر جنبش آپویی وارد آورد که تاثیرات آن در کردستان نیز انعکاس یافت. اما ایستار بینظیر رهبر آپو و مشارکت حواریگونهی رفقا و فداکاریهای خلق توانست تاثیرات مثبت غیرقابل تصوری بیافریند که معادلات و محاسبات توطئهگران را پوچ و بیاساس گرداند. از جمله خروش عظیم خلق کرد در تمام بخشهای کردستان و سراسر دنیا و پیوستن انسانهای آزاده اعم از کرد و غیرکرد به صفوف جنبش آزادی که اعترافات مسئولین وقت دول بانی توطئه به اقدامات بینظیر کردها در کردستان و اقصی نقاط دنیا گواه این مدعاست. میل و رغبت کردها جهت شناخت بیشتر و بهتر رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی روزبهروز بیشتر شده و اعتراضات و قیامهای عظیم مردمی لرزه بر اندام توطئهگران انداخته بود. کردها که قربانی سیاستهای تفرقهافکنی شده بودند، نقطه مشترکی یافته بودند و با تمام وجود حول آن متمرکز شده و به یگانگی و اتحاد میرسیدند. دیگر برایشان شمال و جنوب، شرق و غرب کردستان، کرمانج و سوران، هورامی و کلهر، زازا، لر و لک، شیعه و سنی، علوی، یارسانی و ایزدی تفاوتی نداشت. احساس میکردند با خطر نابودی کلی مواجه شدهاند. از اینرو یکصدا و از ته دل فریاد میزدند: «باکوور باشوور رۆژهەڵات – ئاپۆ سەرۆکی وەڵات» فرزندان کردها بهصورت گروهی و فوج فوج به صفوف مقاومت ملحق میشدند. حتی آنانی که تنها نامی از رهبرآپو و پ.ک.ک شنیده بودند مشتاقان کوی او گردیدند. بیشماراند آنانی که بعد از توطئه با شناخت رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی به مقصود رسیدند و جواب چگونه باید زیست را دریافتند. بیگمان بروز و حدوث بعضی مسائل از این دست در آن زمان باعث شد توطئه به نتیجه نرسد و حتی تاثیرات معکوس برای توطئهگران داشته باشد.
رویکرد رهبر آپو که به مدت ۲۲ سال در امرالی و در اسارت مطلق قرار دارد، در مقابل این توطئه چگونه بود و آن را چگونه ارزیابی نمود؟
توطئهگران رهبر آپو را که موتور محرکهی جنبش آزادیخواهی خلق کرد بود را مورد هدف قرار دادند. بر این مبنا که با به شهادت رساندن و یا زندانی کردن رهبری میتوانند حاکمیت خویش را بر پ.ک.ک و میراث رهبر آپو اعمال دارند. از اینرو با رویکرد «نه به آپو و آری به پ.ک.ک و کردها!» کار را شروع کردند. در واقع این شگردی برای فریب افکار عمومی بود چرا که آنان نیک میدانستند پ.ک.ک و خلق کرد بدون آپو و فکر و فلسفه آپویی معنا نخواهند داشت. توطئهگران بر پایهی تجارب تاریخیشان در منفعل کردن و نابودی قیام و انقلابهای مردمی تاروپود توطئه را با استادی تمام چیده بودند. بهطوری که مشارکت عظیم منطقهای و جهانی جهت نابودی فکری – فلسفی و حتی فیزیکی رهبر آپو شکل گرفته بود؛ در حدی که در دنیای به این بزرگی یک وجب خاک برای اقامت رهبری نگذاشته بودند. دوستانِ نادوست و رفیقانِ نارفیق دست به دست هم داده بودند تا توطئه به نتیجه برسد. شاید بسیاری از دوستداران رهبری فکر میکردند که بهترین حالت ممکن، مقاومتی جانانه و شهادتی در نتیجهی مقاومت است. اما غافل از اینکه یکی از اهداف و موارد مدنظر توطئه نیز همین است. اما رهبر آپو با درایتی بینظیر و ایستاری تاریخی توانست محاسبات و معادلات توطئهگران را نقش بر آب کند. رهبری هدف و خواستهی توطئهگران را نیک دریافته بود از اینرو با خرد و منطقی کارا و صبری سازنده توانست زندان را به قلعهی مقاومت تبدیل و با حداقل امکانات و در سختترین شرایط، تحولی عظیم در انقلاب ایجاد نماید و با خوانشی صحیح و بجا از مکان، زمان، شرایط و احتیاجات انقلاب از جنگ بیقاعده و خانمانسوز کرد- ترک جلوگیری نموده و با بیان راهکار صحیح جهت رسیدن به هدف ( پارادیگمای جدید ) مانع به نتیجه رسیدن توطئه گردد. رهبری به مرور زمان آمرین، عاملین و دستاندرکاران توطئه را مشخص کرد و با تفکر و تحلیلی عمیق، علل و زمینههای توطئه را بیان نمود و راهکارهای مبارزه با توطئه و توطئهگران را ارائه نمود. از نظر تئوریک و فلسفیک تحولی عظیم ایجاد نمود خصوصا در مقولهی تحلیل عمیق دولت، اقتدار و قدرت و نگاه و عملکرد انتقادی به آن و شناخت سرچشمهی معضلات و مصائب خلق کرد و خلقهای تحت ستم منطقه در چرخش بیهوده در دایرهای که در نهایت آب به آسیاب اشغالگران منطقهای و قدرتهای جهانی میریزد. ارائهی اندیشه و تز ملت دموکراتیک و سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک و باوری و ایمان به اتحاد خلقها که میتوانند با تکیه بر نیروی ذاتی خویش در سختترین شرایط مصدر تحول گردند. هرچند افکار و اندیشههای رهبری دارای امتداد و پیوستگی خاص است اما در مرحلهی امرالی، رهبری دایرةالمعارف انقلاب کردها را به شکل ویژهای ساماندهی نمود. بدینرو رهبری این مقطع را به زایشی نو در پروسهی انقلاب جنبش انقلاب آزادیخواهی تبدیل نمود. مقطعی که بیشترین تاثیر را در فهم عمیق و دقیق رهبری و جنبش آزادیخواهی و گسترش آن در منطقه و فرامنطقه دارد.
-با تاملی به وضعیت سیاسی و اجتماعی در کردستان، خواهیم دید ابعاد این توطئهی بزرگ هنوز هم ادامه دارد و عمیقتر گشته، از دیدگاه شما دلیل تداوم چنین موضعی از سوی دشمنان کرد و کردستان چیست و این توطئه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
دشمنی توطئهگران با رهبر آپو و جنبش آزادیخواهی مسئلهای ماهیتی و هویتی است. جنگی مداوم و مبارزهای مستمر میان دو سیستم فکری – فلسفی است. از اینرو موضوعی مقطعی و موقتی نیست. توطئهگران با خط فکری رهبر آپو و هر آنچه با آن خط فکری، ارتباط ماهوی داشته باشد سر جنگ دارند و در تلاشند به هر نحوی از انحاء یا آن را تحت کنترل و حاکمیت خود درآورند و یا نابودش گردانند. امروزه اگر شدت و حدت حملات توطئهگران بر رهبر آپو و دستاوردهای رهبری بیشتر شده، دلایلی دارد. یکی از دلایل آن میزان فعالیت و تاثیرگذاری رهبری و جنبش آزادیخواهی در تحولات منطقهای و جهانی است. بیتردید میزان هجمهها با میزان کارایی، تاثیرگذاری و گسترش فعالیت جنبش آزادیخواهی رابطهای مستقیم دارد. دلیل دیگر، حساسیت مرحله و تحولات منطقه است. جنگ جهانی سوم وارد فاز تازهای شده است. در منطقه مرحلهی فینال تحول و شکلگیریهای جدید صورت میگیرد. تحول بنیادین صد ساله گذشته و شکلگیری جدید صد ساله آینده در دستور کار است. فلذا قدرتهای جهانی و اشغالگران منطقهای که بانیان و دستاندرکاران اصلی توطئهاند، هیچ تمایلی برای میسر گشتن بسترهای فعالیت برای نیروهای آزادیخواه و دموکراتیک در چنین مقطع و مرحلهای ندارند. از اینرو روزبهروز بر شدت حملات خود میافزایند. رهبر آپو و جنبش آپویی دارای برنامه و پروژهی چارهیابی مسائل منطقهای و جهانی هستند و نهتنها مدعی مشارکت فعال در حل مسائل خلقها و تحولات منطقهای بوده بلکه دارای برنامه و پروژهی مشخص و در واقع سیستم جایگزین هستند. علیرغم محدودیت و موانع بیشمار مختلف جهت فعالیت توانستهاند مصدر تحولات عظیمی در منطقه باشند. خصوصا در مقطع زمانی سالهای 2014 تاکنون و حوادث و رویدادهای انقلاب روژآوا و شمال شرق سوریه که آزمونی امیدوار کننده برای تمامی خلقهای تحت ستم و نیروهای آزادیخواه و دموکراتیک ایجاد نموده است. بیتردید یکی از اصلیترین اهداف توطئهگران در دستگیری رهبر آپو در سال 1999 جلوگیری از حضور و نقشآفرینی جنبش آپویی در تحولات آتی منطقه بود. اینک با وجود تمامی این فشارها و محدودیتها باز هم جنبش آپویی توانسته در منطقه پیشاهنگ تحولات انقلابی و نماینده خلقها باشد و این موضوع برای توطئهگران غیرقابل پذیرش است. مهمترین تحولی که جنبش آپویی به وجود آورده ایجاد خودباوری و تکیه بر نیروی ذاتی خویش در انسانهای منطقه است. با واقعیاتی که در منطقه رخ دادند و رشادتهایی که صورت گرفت، مردم منطقه به این نتیجه رسیدهاند که میتوانند با تکیه بر نیروی ذاتی خویش مصدر تحول بوده و به نتیجهی مطلوب برسند. این موضوع، یعنی باطل گردانیدن تمامی نقشههای تاریخی سردمداران زر، زور و تزویر. از اینرو است که امروزه حملات دشمنان و توطئهگران علیه رهبری و جنبش آپویی شدت یافته و خواهد یافت. این حملات تا وقتی که جنبش آپویی بر ماهیت خویش استوار باشد، ادامه خواهد داشت. یعنی هر قدر جنبش آپویی و دستاوردهایش در حفظ ماهیت و پیشبرد اهداف متعالی خود مصر باشند همانقدر هدف حملات شدیدتر توطئهگران قرار خواهند گرفت.
-در سالهای اخیر افکار و فلسفهی رهبر آپو در میان خلقها، روشنفکران و فیلسوفان دنیا تاثیرات بسیاری داشته و اغلب آنان در مورد رهبری و پارادیم وی کتاب نوشته و از آن سخن میگویند، دلیل چنین تاثیری چه میتواند باشد؟
متاسفانه به علل مختلف ما نیز رهبر آپو را محدود و محصور گردانیدهایم. هرچند این مسئله عمدی نبوده اما تفاوتی در نتیجه کار نخواهد داشت. علت این محدود و محصور نگاه داشتن از جانب ما، عدم شناخت کافی و صحیح ما از رهبر آپوست. چون ما خود به درستی رهبری را درک نکردهایم طبعا نتوانستهایم افکار و فلسفهشان را به منصهی ظهور درآورده و به تمامی پراکتیزه کنیم. یعنی در واقع نیمه و ناتمام کارهایی را انجام دادهایم. یکی از مهمترین مسائل، نشر افکار و اندیشهی رهبر آپو به زبانهای مختلف است که متاسفانه ما در این مورد و به دلایل گوناگون کم کاری کردهایم که جبران آن لازم و ضروری است. امروزه اشخاص، سازمانها و خلقهای مختلف از طرق گوناگون و خصوصا دیدن نتایج عملی میدانی یعنی دستاوردهای جنبش آپویی علیرغم محدودیتهای بیشمار، رهبری و جنبش آزادیخواهی را میشناسند و روزبهروز حمایت بیچون و چرایشان در صیانت از رهبری و جنبش افزونتر میگردد. اندیشمندان بزرگی دربارهی فکر و فلسفه رهبر آپو بحث کرده و پشتیبانی خود را از دستاوردهای جنبش آپویی اعلام میدارند. نهادهای مدنی و مردمی بسیاری در سراسر جهان جهت آزادی رهبر آپو و حمایت از جنبش آزادیخواهی و موفقیتهای آن فعالیت میکنند. انسانهای بسیاری در منطقه و اقصی نقاط جهان بر مبنای فکر و فلسفه رهبر آپو خود را سازماندهی میکنند. نکتهی مهم این پذیرش، میل و رغبت بر اساس ارادهی آزاد و داوطلبانه صورت میگیرد. پشتیبانی و صیانت آنها از رهبری و جنبش آزادیخواهی با مطالعه و شناخت، نقد آثار و تحلیل و بررسی عملکردها صورت میگیرد و بدینرو همراهی آنها ماندگار و مستمر خواهد بود. دلیل اصلی این حمایتها را باید در جوهرهی افکار و فلسفهی رهبر آپو جستجو کرد. مسائلی چون دموکراسی، اکولوژی و آزادی زن، اخلاقمداری، معیارمندی در زندگی و … هم نیاز اصلی انسانها و جوامع است و هم راهکار حل مسائل. لیکن نقطهی مشترکی در ذهنیت و جهانبینی شکل گرفته که باعث پیوند خلقها با رهبری و جنبش آزادیخواهی گردیده است.
-با توجه به تاثیرگذاری عمیق پارادایم دموکراتیک-اکولوژیک و آزادی زن در سطح دنیا، چه رسالتی بر دوش کردها و جنبش آزادیخواهی کردستان در چنین مقطع تاریخی و حساسی قرار میگیرد؟
جنگ جهانی وارد مرحلهی فینال شدە یعنی مرحلهی تحولات بنیادین و شکلگیری جدید. اهمیت مقطع زمانی ١٩١٤-١٩٢٥
در صدسال گذشته را سالهای ٢٠١٤-٢٠٢٥ با در نظر گرفتن شرایط خاص دارا خواهد بود، یعنی دگرگونیهای بنیادین، جنگ جهانی اول، پیمانهای منطقهای و جهانی و در نهایت شکلگیری نظم صدساله. مقطع کنونی یعنی سالهای ٢٠١٤- ٢٠٢٥ نیز از چنین حساسیتی برخوردار است. از اینرو تمامی قدرتهای منطقهای و جهانی در تلاشند در تحولات به نتیجهی دلخواه برسند. کردها در صدسال گذشته علیرغم جنگهای دشوار و مداوم متاسفانه دستاورد جدیای کسب نکردند و نتیجهی رنج و مبارزاتشان را قدرتهای جهانی و اشغالگران منطقهای تصاحب کردند، بهجز کردها خلقهای دیگری از جمله یهودیان، ارمنیان، آسوریان و تا حدودی اعراب نیز مورد ظلم و بیعدالتی قرار گرفتند. نقد و بررسی آن دوران و رویدادها جهت کسب آزمون برای آیندە لازم و ضروری است، از دلایل خسران کردها مشکل و نقش رهبریت، ناکارایی در انسجام سازمانی، عدم اتحاد و یکپارچگی خلق و… است. کردها امروزە بهطور عام و کردهای آپویی بهطور خاص در معادلات منطقهای و جهانی دارای نقش ویژە و موثری هستند. با وجود فشار و محدودیتهای روزافزون منطقهای و جهانی با ایستارشان در توازن قوای منطقه دارای نقش تعیین کننده هستند. کردهای آپویی بر اساس نقش ویژهی رهبریت، انسجام سازمانی جنبش آپویی، برنامه و پروژهی مشخص و جوابگو برای مسائل روز و آیندە، کادرهای باورمند و کارا و خلق آموزش دیده و سازمان یافته، به این دستاوردها رسیدهاند. بیگمان یکی از پشتوانههای انقلاب خلقی کردهای آپویی، حمایت افکار عمومی در سطح منطقه و جهان است که این پشتیبانی بر اساس همگرایی و اشتراک ذهنیتی ایجاد شده است.
بیتردید سرچشمهی اصلی این مسائل فکر، فلسفهی رهبر آپو و فرمول چارەیابی مسائل و راهکار و پارادایم ایشان است که با رغبت و پذیرش خلقهای جهان روبرو گردیده است. از اینرو هر اندازه بهتر و صحیحتر فکر و فلسفه و پارادایم رهبر آپو را درک، نهادینه و پراکتیزه نماییم به همان اندازه به موفقیت خواهیم رسید. از آنجا که نقطه مشترک و عامل پیونددهندە ما و انسانها و سایر جوامع فکر، فلسفه و پارادایم رهبر آپوست پس لازم است بتوانیم اندیشهی رهبری را بهشکلی صحیح به جهانیان ارائه کنیم به عبارتی جهانی کردن اندیشه رهبر آپو رمز پیروزی ماست.